بدترین برادران کسى است که براى او به رنج افتى . [ چه رنج افتادن مستلزم مشقّت است . و این شرّ را برادرى که براى او به رنج افتاده‏اند سبب شده . پس او بدترین برادران است . ] [نهج البلاغه]
الله اکبر، خامنه‌ای رهبر
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» اوباما به روحانی چه گفت؟ + فیلم

باراک اوباما بلافاصله پس از گفت و گوی تلفنی با حجت الاسلام دکتر حسن روحانی، با حضور در پشت تریبون کاخ سفید، درباره این گفت و گو به اظهار نظر پرداخت.
به گزارش مشرق، باراک اوباما رییس‌جمهور آمریکا عصر روز جمعه پس از گفت‌وگوی تلفنی با حسن روحانی رییس‌جمهور ایران در یک کنفرانس خبری گفت: اجازه بدهید قبل از پرداختن به مسائل کنگره گفت‌وگوی کوتاهی درباره دو دستاورد در حوزه سیاست خارجی داشته باشم.

بر اساس گزارش وزارت خارجه آمریکا، وی ادامه داد: هم‌اینک با پرزیدنت روحانی از جمهوری اسلامی ایران تلفنی صحبت کردم. هر دوی ما در خصوص تحولات اخیر در حصول یک توافق درباره برنامه هسته‌یی ایران گفت‌وگو کردیم. من بر آنچه که در نیویورک گفته بودم تاکید کردم.

اوباما اضافه کرد: موانع رو به جلو فراروی‌مان است و تضمینی برای موفقیت وجود ندارد اما من باور دارم که می‌توانیم به راه‌حل‌های جامع دست یابیم. من وزیر خارجه کری را بر آن داشتم تا اقدامات دیپلماتیک را با دولت ایران پیگیری کند. ما در نیویورک گفت‌وگوهای سازنده‌ای به همراه شرکایمان، اتحادیه اروپا، انگلیس، فرانسه، آلمان، چین و روسیه با وزیر خارجه ایران داشتیم.

رییس‌جمهور آمریکا گفت: در این راستا من و پرزیدنت روحانی از تیم‌هایمان خواستیم تا به تلاش‌های خود در خلال 1+5 برای حصول به توافق ادامه دهند. در طی این مدت با دوستانمان از جمله اسرائیل نیز صحبت کردیم. ما واقف به همه چالش‌های پیش‌رو هستیم.

 


وی افزود: این نخستین مرتبه‌ای بود که مراوده‌ای میان روسای جمهور ایران و آمریکا از سال 1979 تاکنون برقرار می‌شود که این ناشی از بی‌اعتمادی میان طرفین بود اما (این اقدام) باور داشتن به این نکته است که انجام آن منجر به دستاوردهایی فراسوی تاریخچه دشوار این رابطه می‌شود. من باور دارم که بسته‌هایی برای حصول نتیجه موجود است.

به گزارش ایسنا، اوباما ادامه داد: رهبر ایران فتوایی علیه توسعه سلاح‌های اتمی صادره کرده است. پرزیدنت روحانی تصریح کرده است که ایران سلاح اتمی نمی‌سازد. من هم به صراحت گفتم که من حق مردم ایران مبنی بر برخورداری صلح‌آمیز از انرژی هسته‌یی در چارچوب تعهدات ایران محترم می‌شمارم لذا این آزمون شامل اقدامات معنادار و قابل سنجشی خواهد بود که منجر به تسهیل تحریم‌های بین‌المللی فراگیر که اینک جاری است، می‌شود.

رییس‌جمهور آمریکا تصریح کرد: حل این مساله مشخصا به برداشتن گام‌های بنیادین رو به جلو در خصوص روابط نوین آمریکا و جمهوری اسلامی ایران خواهد شد و این روابط مبتنی بر منافع و احترام متقابل خواهد بود.

متعاقبا ما به مردم ایران برای بسط توانمندی‌های فوق‌العاده‌شان یاری می‌رسانیم و این به ما هم کمک می‌کند تا بتوانیم بر دیگر نگرانی‌های مان فائق آییم و صلح جهانی و ثبات به منطقه خاورمیانه بازگردد. مسیر دستیابی به یک توافق معنادار دشوار خواهد بود و در این مقطع هر دو طرف نگرانی‌هایی قابل توجه دارند که باید مرتفع شود اما من باور دارم که ما موظفیم تا دیپلماسی را پیگیری کنیم . فرصتی بی‌نظیر برای پیشبرد با توجه به تغییر راهبری در تهران ایجاد شده است من هم‌چنین به پرزیدنت روحانی مراتب احترام عمیق خود نسبت به مردم ایران را ابراز داشته‌ام.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( شنبه 92/7/6 :: ساعت 4:54 عصر )
»» تدبیر چنین بود / امید کجا رفت؟

 

22 سنت به ازای هر مترمکعب
دولت تدبیر گاز ایران را به حراج داد!
در حالی قرار است گاز ایران به عمان به مدت 25 سال صادر شود که به ازای هر متر مکعب فروش گاز تنها 22 سنت درآمد بدست می آید.

خبرگزاری فارس: حراج گاز برای عمانی‌ها/ 22 سنت به ازای هر متر مکعبدرحالی فعالیت های مقدماتی در خصوص عقد قرارداد صادرات گاز به عمان کلید خورده است که به گفته مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران قرار است از فروش گاز ایران طی 25 سال به این کشور 60 میلیارد دلار درآمد عایدمان شود.

در نگاه اول به نظر می‌رسد که 60 میلیارد دلار، درآمد بسیار زیادی است اما وقتی جزئی‌تر به صادرات گاز ایران به عمان نگاه می‌کنیم باید گفت براساس تفاهم نامه اولیه قرار است روزانه یک میلیارد فوت مکعب گاز به عمان از طریق خط لوله دریایی صادر کنیم بنابراین در برابر صادرات روزانه یک میلیارد فوت مکعب که تقریبا 30 میلیون متر مکعب می‌شود، این رقم بسیار ناچیز است.

به طوری که روزانه به ازای هر متر مکعب گازی که به عمان می‌فروشیم تقریبا 22 سنت درآمد بدست می‌آید.

این رقم در شرایطی تعیین شده است که تمام قراردادهای صادرات گاز ایران به کشورهای همسایه مانند ترکیه، عراق و پاکستان که برخی از آنها مانند صادرات گاز به ترکیه اجرایی شده و برخی نیز در حال آماده شدن است، به ازای هر متر مکعب گازی که به این کشورها می‌فروشیم بیش از 40 سنت درآمد برای کشور بدست می‌آوریم.

همچنین اگر نگاهی به قرار داد صادرات گاز به عراق بیاندازیم به ازای صادرات روزانه 25 میلیون متر مکعب گاز به عراق روزانه 10 میلیون دلار درآمد برای کشور بدست می‌آید که بنابراین تنها برای فروش هر متر مکعب گاز به عراق 40 سنت درآمد عاید کشور می‌شود از این رو این سوال اساسی در ذهن متبادر می‌شود که چرا وقتی قرار است گاز ایران به سختی (خط لوله دریایی) به عمان صادر شود رقم فروش هر متر مکعب گاز به این کشور ناچیز است.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( شنبه 92/7/6 :: ساعت 4:48 عصر )
»» خداحافظ فُردو؛ سلام آمریکا

اشپیگل ادعا کرد:
«اشپیگل» به نقل از منابع اطلاعاتی نوشت: ایران احتمالا حاضر است در قبال لغو گسترده تحریم‌ها، فعالیت سایت «فردو» را تعلیق کند. این گزارش می‌افزاید این روند حتی ممکن است به برقراری روابط دیپلماتیک تهران-واشنگتن بینجامد.
نکات پرس/ مجله آلمانی «اشپیگل» روز دوشنبه به نقل از منابع اطلاعاتی بی‌نام مدعی شد رئیس‌جمهور جدید ایران آماده است در برابر لغو گسترده تحریم‌ها با تعلیق فعالیت سایت غنی‌سازی «فردو» موافقت کند.
اشپیگل در این مورد می‌نویسد: «اشپیگل» از طریق منابع اطلاعاتی خود مطلع شده است که «حسن روحانی» احتمالا آماده است تا فعالیت سایت غنی‌سازی فردو را تعلیق کند و بازرسان بین‌المللی اجازه دهد بر برداشته شدن سانتریفیوژها نظارت کنند. در مقابل، او می‌تواند از ایالات متحده و اروپا برداشته شدن تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی، لغو تحریم صادرات نفت و صدور مجوز فعالیت‌های بین‌المللی بانک مرکزی ایران را درخواست کند.
این گزارش می‌افزاید: گزارش شده است که روحانی قصد دارد جزئیات این پیشنهاد را احتمالا در جریان سخنرانی خود در برابر مجمع عمومی سازمان ملل اعلام کند. «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه وی در دیدار یکشنبه آینده خود با «کاترین اشتون» دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا، در نیویورک کلیات این پیشنهاد را مطرح می‌کند. در صورتی که وی (رئیس‌جمهور ایران) حاضر شود چنین امتیازات گسترده‌ای را ارائه دهد، روند مذاکرات به طرز قابل قبولی حتی ممکن است به از سرگیری روابط دیپلماتیک دوجانبه با واشنگتن منجر شود.
اشپیگل در گزارش خود به تحولات اخیر در مورد برنامه هسته‌ای ایران نیز اشاره کرده و نوشته است در چند روز گذشته نیز اوضاع امیدوارکننده‌ای رقم خورد. از یک سو گزارش شد که «علی‌اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی ایران به آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در مورد آمادگی ایران برای «بسط و ارتقا» همکاری‌ها اطمینان داده و از سوی دیگر «باراک اوباما» رئیس‌جمهور آمریکا روز یکشنبه از مکاتبه با همتای ایرانی‌اش خبر داد. برخی رسانه‌ها گمانه‌زنی کرده‌اند که این نامه‌نگاری می‌تواند راه را برای اولین دیدار سران دو کشور بعد از انقلاب 1357 ایران هموار کند.
صبح دوشنبه هم روزنامه گاردین طی گزارش در مورد احتمال دیدار غیررسمی روسای جمهور دو کشور در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل که اوایل مهر در نیویورک برگزار می‌شود، گمانه‌زنی کرد.
منبع: فارس


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( شنبه 92/7/6 :: ساعت 4:41 عصر )
»» مشهده؟

سوال از یک مقام دولت امید: خوب از فردا ارزونه دیگه؟


جواب: مشهده؟



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( شنبه 92/7/6 :: ساعت 4:16 عصر )
»» تصویر/بالاخره اول چه کسی تماس گرفت؟!

چه صداقتی موج میزنه؟
اولش که این باشه ،خدا به همون رحم کنه
آزموده را آزمودن خطاست


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( شنبه 92/7/6 :: ساعت 4:7 عصر )
»» نوستالژی با بوی باروت؛ یادنامه فیلمهای مهم دفاع مقدس-1 (از کرخه

نوستالژی با بوی باروت؛ یادنامه فیلم‌های مهم دفاع مقدس-1 (از کرخه تا راین)
پیامبر نابینای راین؛ «بسیجی با همین بلاها بسیجی شده...»

گروه فرهنگی - احسان اعتصام: اگر از آن‏هایی هستید که دلتان لک زده برای آن لحظه‏ای که در سالن تاریک سینما با «حاج کاظم» گریه کردید بدون آنکه کسی اشک چشم شما را ببیند، اگر گاه‏گاهی همچنان حسرت روزهایی را می‏خورید که بعد از دیدن «سفر به چزابه» یا «از کرخه تا راین» مسیری طولانی را در سکوت پیاده گز کردید، اگر هنوز هم دخترک گل فروش اپیزود سوم «خداحافظ رفیق» را با بغض به یاد می‏آورید و حتی اگر دلتان غنج می‏رود برای قهقهه‏هایی که حین دیدن سرنوشت صادق مشکینی در «لیلی با من است» سر دادید، سلسه مطالب «نوستالوژی با بوی باروت» را از دست ندهید. ما می‏خواهیم در همین روزهایی که کلیدواژه‏ی سینمای ایران شده خیانت، با فیلم‏های دفاع مقدس خاطره‏بازی کنیم. 

به گزارش رجانیوز، فیلم‏هایی که قرار است در این مجال به آنها بپردازیم، از بین فیلم‏های دفاع مقدسی که در میان بیست فیلم اول انتخابی در نظرسنجی جبهه‏ی رسانه‏ای سینمای انقلاب نامشان به چشم می‏خورد، برگزیده شده‏اند؛ (برای دیدن این بیست فیلم اینجا را کلیک کنید) اولین یادداشت از این سلسله یادداشت‏ها اختصاص دارد به فیلم به یادماندنی «از کرخه تا راین» به کارگردانی «ابراهیم حاتمی‏کیا» که در این نظرسنجی مقام چهارم را به خود اختصاص داده است. و جالب آنکه انتشار این یادداشت مصادف شده با سالروز تولد مهم‏ترین کارگردان سینمای بعد از انقلاب و به ویژه سینمای دفاع مقدس. همه‏ی این‏ها بهانه‏ای است برای آنکه یادداشت زیر به قلم «احسان اعتصام» را از دست ندهید: 

حتما برایتان اتفاق افتاده است که به‌عنوان مثال در سفر به شهری قدیمی، هنگام گشت‌و‌گذار در میان آثار تاریخی ناگهان احساس می‌کنید قبلا آن‌جا بوده‌اید. یا فردی را برای نخستین‌بار می بینید، اما احساس می‌کنید قبلا او را جایی ملاقات کرده یا او را می‌شناسید. یا در حال گفت‌و‌گو با دوستی هستید و ناگهان احساس می‌کنید دقیقا همین مکالمه را قبلا داشته‌اید؛ این حسی که تقریبا همه‌ی ما دست‌کم برای یک بار در زندگی‌ چنین تجربه‌ای را داشته‌ایم و در ادبیات فرانسوی باید کلمه‌‌ی «دژاوو» (Déjà vu) توصیف می‌شود، در فارسی «آشناپنداری» ترجمه شده است.

نقشی که بسیاری از آثار شاخص سینمای انقلاب، ابزار ایجاد آن می‌شوند، چیزی شبیه به همین حس عجیب و غریب است که گاهی در مواجهه با یک اتفاق، منظره یا حتی تجربه‌ای کاملا جدید به آن دچار می‌شویم و مدام با خودمان تصور می‌کنیم که در گذشته این اتفاق برایمان رخ داده است. ما با دیدن فیلم‌های اصیل و ماندگار در مورد حوادث انقلاب و دفاع مقدس، در برخورد با دیگر شئونات زندگی واقعی، با نوعی آشناپنداری یا «قبلا زندگی‌شده» همراه می‌شویم که انگار روزگاری خودمان هم در همان فضا زیسته و تنفس کرده‌ایم و امروز، تنها مشغول یادآوری و مرور خاطرات آن هستیم. به قول چارلز دیکنز نویسنده‌ی مشهور انگلیسی: «همه‌ی ما احساسی را تجربه کرده‌ایم که گاهی بر ما چیره می‌شود، چنان‌که تصور می‌کنیم آن‌چه را که می‌گوییم و انجام می‌دهیم، قبلا گفته و انجام داده‌ایم، در زمانی دور، آنگاه که در میان همین چهره‌ها، اشیاء و موقعیت‌ها بوده‌ایم، کاملا می‌دانیم چه خواهیم گفت مانند این‌که ناگهان چیزی را به خاطر آورده باشیم...» و این یادداشت روایت همین حس شیرین همنشینی‌های مداوم و عاشقانه‌های مستمری است که همه‌ی جوانان انقلاب و جنگ‌ندیده‌ی 20 تا 30ساله‌ را به دوران پرافتخار دو دهه‌ی نخستین انقلاب پیوند می‌زند.

 
سال 63، وقتی که چهار سال بیش‌تر از طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم نگذشته بود به‌‌ دنیا آمدم، و زمانی‌که تولد چهار سالگی‌ام را در مرداد 1367 جشن می‌گرفتم، جنگ در حال تمام‌شدن بود. در آن روزها، یادم هست که هر هفته، یا نهایتا دو هفته یک‌بار، به همراه پدرم به سینما می‌رفتیم. روزهای رونق سینمای کودک بود و من، به واسطه‌ی همین رابطه‌ی مستمر، به اندازه‌ی همان فهم کودکی‌ام، مدیوم سینما را می‌شناختم. اما تجربه‌ی دیدن «از کرخه تا راین» متفاوت‌ترین اتفاق دوران کودکی‌ام بود؛ شبی که سینما، برایم معنای متفاوت‌تری از «پاتال و آرزوهای کوچک» و «دزد عروسک‌ها» پیدا کرد.
 
کمی که بزرگ‌تر شدم، یعنی در دوران نوجوانی، با وجود تنوع آثار سینمایی داخلی و خارجی، هم‌چنان  خلوتم را با «از کرخه تا راین» تقسیم می‌کردم. یادم هست در شبی که قرار بود راجع به «از کرخه تا راین» در برنامه‌ی «ققنوس» بحث شود، مثل کسی که از عوامل تولید این فیلم باشد و در آن سهمی داشته باشد، با عرق خاصی همه‌ی مباحث را دنبال کردم. به‌نوعی سعی می‌کردم هر روز درک جامع‌تری نسبت به این اثر پیدا کرده و فراتر از یک حس خوب، به جهان فیلم و فیلم‌ساز راهی پیدا کنم. دیگر تماشای «از کرخه تا راین» به‌مثابه یک ملودرام لطیف یا یک فیلم جنگی جذاب، عطش خواسته‌های منی را که در آستانه‌ی جوانی و پرسش‌های هویتی فراوان بودم سیراب نمی‌کرد.
 
بعدها که به مرحله‌ی پختگی جوانی رسیدم، کم‌کم احساس کردم که می‌توانم پرسش‌های جدی‌تری را با یکی از محبوب‌ترین آثار سینمایی پس از انقلاب در میان بگذارم. من مدیون «از کرخه تا راین» بودم چراکه در همه‌ی این سال‌ها، همنشینی چون «سعید» را به من هدیه داده بود که باعث می‌شد در هر موقعیت و مرتبه‌ای، موجودیتم برایم قابل فهم و تعریف باشد. «از کرخه تا راین»، بیش‌تر از این‌که یک اثر سینمایی خوب یا یک خاطره‌ی خوش فیلم‌بینی در کودکی باشد، یک نشانه، آدرس و یا یادمانی بود برای نسلی که بی‌بهره از تجربه‌ی جنگ و انقلاب، صاحب یک تصویر جدی از همه‌ی این وقایع مهم معاصر بود و البته، صاحب یک «دژاوو»‌ی قوی.
 
این همه مقدمه‌چینی کردم تا بگویم در آستانه‌ی 30سالگی، برای نوشتن متنی که قرار است بخشی از یک یادنامه‌ی گسترده در باب فیلم‌های مهم سینمای دفاع‌مقدس باشد، با همان عطش هشت سالگی‌ام، به سراغ محبوب‌ترین داشته‌ام از مدیوم سینما رفته ام تا جدی‌ترین برداشتم را از «سعید»، تحریر کنم؛ اثری که از جهت گستردگی در گستره‌ی چندین نسل و وجود عناصر غیرمتعارف و بدیع به مفهوم «فیلم کالت» نزدیک می‌شود، همانی‌که سید مرتضی آوینی در خطاب به کارگردانش می‌گوید: «تو همواره پای در عرصه‌های خلاف عادت و غیرمتعارف نهاده‌ای... و این است که بسیاری را از تو رنجانده است. تو با قلبت در جهان زندگی می‌کنی و همان‌طور هم که زندگی می‌کنی فیلم می‌سازی. پس به تو اعتراض‌کردن خطاست، چرا که سراپای وجودت «قلب» است. ...این‌بار هم فیلم تو بیرون از قالب‌های متعارف موجودیت پیدا کرده است، چرا که باز هم تو خودت را محاکمه کرده‌ای. و من می‌دانم که در روزگاری چنین، چقدر دشوار است که انسان خودش را همین‌طور که هست نشان دهد. عادات و آداب عالم ظاهر تو را وا می‌دارند که خودت را پنهان کنی و من می‌دانم که برای فردی چون تو، مردن بهتر است از زیستنی چنین. هنر و فرهنگ در زیر نقاب خفه می‌شوند و آنچه باقی می ماند ریاکاری است؛ یک ریاکاری موجه.»
 
 
«سعید» برای من و همه‌ی هم‌نسلانم، نه‌تنها یک جانباز شهید، که قهرمان طراز یک تفکر است که «سورنا»‌وار، به دل هسته‌ی مرکزی تمدن غرب –یعنی سرزمین کانت، فیشته، شلینگ، هگل و فویرباخ- می‌زند و در هماورد با ایده‌آلیسم هگلی و ماتریالیسم فویرباخی، تعریف جدیدی از معرفت‌شناسی شکل‌گرفته در پایان قرن بیستم را ارائه می‌کند. او به دیدار «لیلا»یی می‌رود که در سرزمین منطق، جایی که حتی فرشتگان هم راهی به آن ندارند، هویتش را از یاد برده است. سرزمینی که هوایش، نفس «بسیجی» را می‌گیرد؛ چه نفس «نوذر» پشیمان را و چه «سعید» آرمان‌خواه را. سرزمین همیشه ابری ژرمن‌ها، که مجاز از مغرب‌زمین، حتی جای ایده‌آلی برای نوذری که از کسوت بسیجی عدول کرده، اما به‌عنوان یک انسان محترم است و حقش قابل وصول، و سودای بریدن از گذشته را دارد، نیست و هوای آن، نسخه‌‌ی مناسبی برای تسکین سختی نفس و سرفه‌های گاه و بی‌گاه محسوب نمی‌شود.
 
«سعید» برای نسل من هنوز هم یک فرمانده‌ است، که در میانه‌ی میدان ایستاده و راه را نشان می‌دهد. دعوای خودی را تاب نمی‌آورد، و به‌دنبال نیروی جداشده از صف می‌رود تا به او نهیب بزند که: «ای کاش به قیمتش بفروشی!».
 
حضور «سعید» برای همه زندگی می‌آفریند؛ حتی برای «لیلا»، که هم‌چون سرزمینی از دست رفته، می‌جنگد تا از گذشته‌اش بگریزد و «سعید»، موضع تولد دوباره‌ی خواهر می‌شود؛ خواهر عصیانگری که سال‌ها پیش –شاید به دلیل ذوب‌شدن در تفکرات التقاطی این و آن- جلای وطن کرده، اما برادر به بازگشت او امیدوار است و قول می‌دهد که ضامن ورودش به خانه‌ی پدری بشود.
 
 
«سعید» در قامت یک پیام‌رسان، برای مردم غرب هم متاع ویژه دارد. او برای دیدن کاستی‌های این تمدن مادی چشم نمی‌خواهد؛ برهان او، اتفاقا همین چشم‌هایی است که برای رسیدن به مقام پیامبری در «کرخه» داده است و امروز، در مجاورت «راین»، با خبری عظیم، برای نجات غرب بحران‌زده و گرفتارآمده در دست پیامبران وهم و کفر –فیلسوفان- با سکوتش، ندای دعوت سر می‌دهد؛ در همان دیستوپیای (Dystopia) خوش آب و رنگی که صحن کلیسای تثلیث‌زده‌اش، محلی برای بازی و نمایش شده است. و بدیهی است که چشم ظاهربین «هلن» -انسان عروسک‌نمای نمایش «آندریاس» (همسر فیلم‌ساز «لیلا»)- از درک رفتار و سلوک او عاجز باشد و اعتراف کند که: «فکر می‌کردم نابینا رو می‌شه از حرکاتش شناخت... خیلی دلم می‌خواست بدونم تو اون لحظه به چی فکر می‌کنه... احساس می‌کردم اون با من بازی می‌کنه، نه من با او».
 
در سکانس به‌یادماندنی حیاط «کلیسای جامع کلن» (یکی از مهم‌ترین علل معروفیت کلیسای جامع کلن در دنیای مسیحیت، «تابوت طلایی» است که در آن اسکلت سه «پادشاه مقدس» یا «مغ‌های مقدس مشرق زمین»، یعنی همان موبدان اشکانی یا همان سه پادشاهی که در ادبیات دینی مسیحیت از آن‌ها به‌عنوان پیام‌آور میلاد مسیح یاد می‌شود، نگهداری می‌شوند)، انگار که روزگار به عقب بازگشته است و «سعید»، در قامت پادشاه مقدسی جدید، آمده تا به مردمان این سرزمین، خبر خوش ظهور و حضور مکتب جدیدی را بشارت بدهد؛ مکتبی که به قول آنتونی گیدنز، جامعه‌شناس مشهور انگلیسی، همه‌ی معادلات دنیای مدرن در تحقیر و ناتوانی دین در اداره‌ی امور اجتماعی و دنیایی را به سخره گرفت.
 
 نمایی از کلیسای مشهور جامع شهر کلن
 
نمایی از تابوت طلایی سه پادشاه مقدس داخل کلیسای مشهور جامع شهر کلن
 
«سعید» به دنیال رستگاری همه است؛ حتی انسان‌های مبهوت و منفعلی که در اتوبوس و قطار، با چشمانی گرد شده به او خیره می‌شوند، بدون این‌که بدانند، و سعی کنند که بدانند، که در حقیقیت به یکی از قربانیان بمب‌‌های شیمیایی ساخت کارخانه‌های خودشان نگاه می‌کنند. اعتراف می‌کنم که غرب برای من، پوشیده در یک تنفر ابدی، همان تصویر بدون روتوش و برهنه‌ی سکانس پیاده‌روی سعید در شب‌ است؛ تصویری که نشان‌مان می‌دهد که این تمدن، در ورای لبخند ژوکوند و روی خوش عطر و دزنفکته‌ی خود، تنها رؤیایی شکسته است‌ در انتظار مردمانی که طوق بندگی‌ کمپانی‌ها را بر گردن می‌اندازند (در صحنه‌ای از همین پرسه‌ی شبانه، سعید، در حالی که ترن از کنار کارخانه‌ها –که برای بیننده تداعی‌کننده‌ی کارخانه‌های ساخت بمب شیمیایی است- رد می‌شود، به‌شدت سرفه می‌کند). (تصویر زیر)
 
 
به‌راستی که اولین رونمایی سینمایی در فضای بعد از جنگ از انسان طرازی به نام «بسیجی»، سعید مظلوم دورافتاده از کرخه است. کسی که شهید آوینی در وصفش می‌گوید: «در میان کلمات، کلمه‌ای بدین زیبایی بسیار کم است: «بسیجی». نه از آن لحاظ که سخن از موسیقی الفاظ می‌رود و نه از لحاظ ایماژی که در ذهن می‌سازد؛ نه، جای این حرف‌ها این‌جا نیست. از آن‌روی که این کلمه بر مدلولی دلالت دارد که تجسم کامل آن روحی است که در «آوردگاه جهاد در راه خدا» تحقق یافته است». او بسیجی است و انگار تنها عضوی که برای دیدن این دنیا نیاز ندارد، چشم ظاهر است. او همه چیز را می‌بیند و تنها جفای این سرزمین به او، اتفاقا همین برگرداندن بینایی مادی به انسانی است که به سیر ماورایی خو کرده است. این علم‌ بدون معنویت، چشمان مادی سعید را باز می‌کند تا بال‌هایش را بچیند و پایش را در زمین بند کند، و پایانی باشد بر نشئه‌ی آسمانی‌ای که از کرخه آغاز شده است.
 
 «لیلا» راست می‌گفت که در این سرزمین، فرشتگان جایی ندارند. شرط ماندن در این زمین، استعفای دائمی از فرشته‌خویی است. اما سعید نه آن مَلکی است که دلش برای انسان‌شدن  غنج می‌رود و برای هبوط به سرزمین گناه، منتظر اذن سقوط آزاد است؛ او کسی است که پس از قرن‌ها، راه آسمان را نه‌ تنها از کرخه، که از کنار راین هم می‌گشاید. انتقام سخت سعید از سرزمینی که او را از دیدن آسمان محروم کرده است، گشودن بال و بردن همه‌ی وجود به آسمان است.
 
نگاه‌های طولانی و سکوت‌های معنی‌دار «سعید» به راین، بخشی از درک و فهم مشترک ما از مفهوم عمیق «بسیجی» است؛ او مرد روزهای سخت خیبر است و هم‌زبان هور. او جنس آب را می‌شناسد و آب، هیاهوی ساکت مرد دریایی را. او در انتظار رستگاری است و در این وسعت غریب، گویا که حرف‌های ناگفته‌‌‌اش را فقط با آب می‌تواند بازگو کند و چه زیبا، بغضی می‌ترکد و زبان گلایه و سوز، با ساز آرام رود پیوند می‌خورد.
 
سوز و گداز سعید، جلوه‌ی دیگری هم دارد، آن‌جا که از قاب تلویزیون، با تشییع پیکر «ولی»‌ روبه‌رو می‌شود. سکانس درخشانی که شاید به جرأت می‌توان گفت که در همه‌ی این سال‌ها، هیچ تصویر باشکوه‌تری از ابراز ارادت یک بسیجی به امام‌‌(ره)، فراتر از گریه‌‌ها و سرفه‌های ممزوج‌شده‌ی سعید ترسیم نشده است؛ همان‌قدر که هیچ قاب گویاتری از صحنه‌ی رسیدن نامه در «آژانس شیشه‌ای» برایمان بازگو نمی‌کند که همه‌ی فلسفه‌ی ولایت فقیه یعنی حکومت اسلامی، مسیری بدون بن‌بست است.
 
سال‌ها از نخستین دیدارم با سعید در سالن سینما می‌گذرد؛ از آن شبی که دست‌های کوچکم، توان پوشاندن همه‌ی صورتم را نداشت و در حالی‌که از غرور سرم را به پایین انداخته بودم، اشک چشم‌هایم را پاک می‌کردم. سال‌ها می‌گذرد اما قرارهای منظم دیدارهایمان پابرجاست. هنوز هم متر آرمان‌‌خواهی‌ام را با سعید تنظیم می‌کنم و هربار که سختی غلبه می‌کند و نفسم به تنگی می‌افتد، درست در زمانی که دلم می‌خواهد خودم را به جغرافیای بیرون آرمان‌ها تبعید کنم، به اتاقم می‌روم و روبه‌روی تلویزیون، روی صندلی‌ام می‌نشینم. چراغ‌های اتاق را خاموش می‌کنم و به سال‌ها پیش، به همان سالن سینما باز می‌گردم. سعید را می‌بینم که از پله‌های ساختمان تنهایی‌ام بالا می‌آید و در گوشم می‌گوید: «تو سابقه‌ات چی می‌خوای بنویسی؟ لابد یک بسیجی داوطلب که حالا برگشته...» و کمی صبر می‌کند و انگار که گلایه‌هایم را می‌داند ادامه می‌دهد: «بسیجی با همین بلاها بسیجی شده... اینا رو بگذار به حال خودشون، از خودت بگو!» و من 21سال است که در همان سالن نمایش‌، با رؤیای عمیق گفت‌وگو با او به آرامش می‌رسم و فردا صبح، همانند «یوناس»، با پلاک هویت سعید، دوباره متولد می‌شوم...


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( پنج شنبه 92/7/4 :: ساعت 1:23 عصر )
»» خشم اوراسیاریویو از سخنان حسن عباسی در همایش حزب الله سایبر

خشم اوراسیاریویو از سخنان حسن عباسی در همایش حزب الله سایبر

به گزارش خبرنگار جنگ نرم مشرق؛ وحید وحدت حق، عضو ارشد بنیاد اروپا برای دموکراسی در بروکسل بلژیک است که با ارائه مقاله ای درپایگاه اینترنتی اوراسیا ریویو، با هراس از روشنگریهای حسن عباسی، به نقد سخنان وی در همایش حزب الله سایبری که در روز آخر تابستان امسال برگزار شد، پرداخته است.
 حسن عباسی در این همایش، مشت دشمنان اسلام را درعرصه سایبری باز نموده و آنچه که وحدت حق در تحریف و کتمان برخی سخنان عباسی بکار می برد، تلاشی است برای خنثی سازی این روشنگری ها. به همین جهت سخنان حسن عباسی در این همایش نیز در انتهای گزارش باز نشر می شود.

وی در مقاله خود در تشریح همایش حزب الله سایبری با این عنوان که راهبردهای حزب‌الله سایبری، نابودی دشمنان در فضای مجازی است،می نویسد:سپتامبر گذشته، جهادگرانی که خود را "حزب‌الله سایبر" می‌نامند ششمین گردهمایی خود را در شهر تهران برگزار کردند. هکرهای اسلام‌گرا و جهادگران فضای سایبری گرد یکدیگر آمده و تصمیم گرفتند تا با آمریکا و اروپا به مقابله برخیزند. حسن عباسی، استراتژیست سیاسی و مشاور سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این جلسه حضور داشت و نطق تند و آتشینی ایراد کرد.
وی مدعی می شود: در کنفرانس حزب‌الله سایبر، "فعالان جهاد سایبری" ، فعالان "مقاومت سایبری" و "فعالان علاقمند به جنگ نرم" حضور یافتند. حجت وحیدی، رئیس"کمیته راهبردی دفاع مقدس در اروپا" از طریق ویدئو کنفرانس به صورت زنده در این گردهمایی شرکت داشت. وحیدی که خود از بازماندگان جنگ ایران و عراق(88-1980) است به عنوان رابط فعالیتهای تبلیغاتی جمهوری اسلامی ایران در اروپا و آمریکا در مکان نامعلومی در اروپا زندگی می‌کند. وحیدی همچنین سازمانی تحت عنوان "انجمن اسلامی دانشجویان در اروپا" را مدیریت می‌کند.
وحدت حق می افزاید: وحیدی در خلال کنفرانس حزب‌الله سایبر اظهار داشت که در سالهای اخیر با کمک همکاران خود رویدادها و نمایشگاههای مختلفی را در اروپا و آمریکا برپا نموده است.
 وی همچنین افزود: "ما از طریق کمیته راهبردی دفاع مقدس در اروپا با دانشجویان اروپایی ارتباط برقرار کردیم. تجربیات دانشجویان انقلاب اسلامی ایران را با برخی از جوانان اروپایی در میان گذاشتیم."هدف آنها "اشاعه اسلام ناب" و مقابله با "اسلام آمریکایی" است که از طریق دشمنان گسترش می‌یابد. ستاد برگزاری گردهمایی حزب‌الله سایبر بیانیه عمومی صادر کرد، با این مضمون که آنها قصد دارند"مجرمان و پیشگویان" را نه در زندگی واقعی بلکه در فضای مجازی نیز رسوا کنند زیرا آنها تحت نفوذ "بیگانگان" قرار دارند.به عبارت دیگر، جهادگران سایبر قصد دارند تا دشمنان خود در فضای مجازی و دنیای واقعی را نابود سازند.ضمن اینکه، این جهادگران از وبلاگ‌نویسان اسلام‌گرا و "پایگاه‌های جهاد و شهادت" تجلیل می‌کنند.
این کارشناس بنیاد اروپا برای دموکراسی در خصوص حسن عباسی می نویسد: حسن عباسی که به تفکرات ضدیهود، ضداسرائیل و ضدآمریکایی شهرت دارد از دیگر میهمانان برجسته گردهمایی حزب‌الله سایبر در تهران بود. حسن عباسی ریاست "مرکز بررسی‌های دکترینال امنیت بدون مرز" را برعهده دارد. خبرگزاری فارس 23 سپتامبر گزارش داد که عباسی به شرکت‌کنندگان در این کنفرانس در خصوص سازمان امنیت ملی آمریکا(NSA) هشدار داد تا آنجا که این سازمان را به جاسوسی فعالیتهای اینترنتی در ایران متهم ساخت. عباسی به حاضرین در جلسه اطمینان‌خاطر داد نه تنها سازمان امنیت ملی آمریکا بلکه "سازمانهای امنیتی" ایران نیز هم‌اکنون در موقعیتی قرار دارند که می‌توانند کلیه فعالیتهای اینترنتی مردم ایران را تحت‌نظر داشته باشند.
این کارشناس می افزاید: حسن عباسی خاطرنشان ساخت که برخی از "آشوب‌طلبان" بازداشت شده، اعتراف کرده‌اند که اطلاعات بسیاری را در اختیار سازمان‌های اطلاعاتی غرب" قرار دادند. عباسی هشدار داد: باید بدانیم که تحت کنترل هستیم، لذا باید نگاه دشمن به خود را هوشمندانه بسنجیم. دشمن به شدت علیه جامعه مسلمان ما دارای موضع خصمانه است و علیه دین ما در جنگ است.
وی اینچنین نتیجه می گیرد: بنابراین عباسی بر رویکرد تهاجمی تاکید ورزید و با بیان اینکه حضور ما در اینترنت عملیات در زمین دشمن است، گفت:"اولین کشوری که استراتژی خود را جنگ نامتقارن قرار داد، جمهوری اسلامی ایران بود." وحدت حق در ادامه مدعی می شود که : "عباسی زمانیکه از جنگ نامتقارن به عنوان بخشی از دکترین نظامی ایران یاد می‌کند، در واقع با غرور به اقدامات تروریستی ایران اشاره می‌نماید."
این مقاله می افزاید: عباسی همچنین پیشنهاد می‌دهد که جهادگران سایبر باید با مخفی ساختن آدرس IP خود، اطلاعات خود را در فضای اینترنت مخدوش نمایند. عباسی در ادامه تاکید می‌کند: "‌می‌توان در فضای سایبر بود ولی قواعد ساخته شده توسط دستگاههای امنیتی دشمن را مخدوش نمود و به استراتژی‌ او حمله کرد."
وحید وحدت حق با نگرانی از اینکه عباسی با افشاگری های خود مشت دشمنان اسلام را می گشاید، می نویسد: عباسی هشدار داد که "آمریکا سال گذشته قانونی تصویب کرد که رسماً اعلام می‌کند به هیچ کشوری البته به استثنای ایران و کره شمالی حمله اتمی نخواهد کرد." وی گفت: در این قانون آمده است اگر کشوری به آمریکا حمله سایبری کند، آمریکا مجاز است به آن کشور بدون اجازه و هماهنگی با سازمان ملل حمله اتمی کند." نکته جالب آنجاست که نویسنده مقاله مزبور این سخنان عباسی را تکذیب و وجود چنین قانونی را انکار می کند؛ حال آنکه در اوایل خردادماه پایگاه اینترنتی مشرق، خبر چنین قانونی را با عنوان حمله سایبری کنید، حمله نظامی میکنیم  منتشر نموده بود.
عضو ارشد بنیاد اروپا برای دموکراسی، در ادامه این مقاله، شهادت طلبی را روایتی از اسلام‌گرایان سنتی دانسته و می نویسد: حسن عباسی با تاکید بر این تلقی که "جهان اسلام در دفاع از خود همواره آماده شهادت است"، گفت: غرب به دنبال بهانه‌ای برای برافروختن آتش جنگ است. بنابراین، حزب‌الله سایبر باید "توطئه دشمنان را خنثی نماید." حزب‌الله سایبر باید "فرهنگ شهادت را زنده نگه دارد." عباسی در پایان چنین نتیجه می‌گیرد که با فروپاشی قویب‌الوقوع اقتصاد آمریکا، حزب‌الله سایبر اهمیت بسزایی خواهد یافت.
محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهور ایران در سپتامبر 2011 در نیویورک از اقدامات موفقیت‌آمیز مسلمانان در "غرب" خبر داد. وی تاکید کرد: "موج بیداری که در جهان به پا شده است در آینده‌ای نزدیک به ایالات متحده آمریکا و اروپا نیز خواهد رسید."
وحید وحدت حق با تلاش برای اسلام هراسی و نادیده گرفتن جنبه دفاعی فعالیت سایبری در ایران، می نویسد: در گردهمایی هکرهای اسلام‌گرا و طرفداران دولت ایران اعلام گردید که هم‌اکنون 14 گروه تحت عنوان "دفاع مقدس" در اروپا و آمریکا فعالیت دارند. آنها ارزش‌های انقلاب اسلامی را تبلیغ می‌کنند.
نباید فراموش کرد که مبلغان جنگ در طول هشت سال جنگ با عراق(1988-1980) راهبرد نظامی ایران را نیز "دفاع مقدس" می‌نامیدند.
وی می نویسد کهعباسی در ادامه به فرضیه توطئه اشاره کرد: " آمریکا این بار بعد از تمام شدن حادثه یازده سپتامبر و اتمام تاریخ مصرف ماجرای آن در استراتژی جدید خود، در فضای سایبر خودزنی خواهد کرد." و تصمیم گرفته است تا جنگ سایبری به راه اندازد، پس به بهانه‌های مختلف نیاز دارد.
اوراسیا ریویو حقیقت 11سپتامبر را که امروز کمتر کسی آن را یک حمله تروریستی از سوی مسلمانان می داند، کتمان کرده و در حالی که امروز قاطبه مردم جهان آن را یک خودزنی از سوی آمریکا برای حمله به خاورمیانه می دانند؛ از این روشنگری حسن عباسی خشمگین است و این پایگاه اینترنتی ادعا می کند: "حسن عباسی وقایع موجود را نادیده می‌گیرد و معتقد است که دولت آمریکا علت اصلی حملات 11 سپتامبر بوده و از مفهوم خرابکاری اینترنتی بر مبنای اقدامات "نامتقارن" دفاع می‌کند."



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( پنج شنبه 92/7/4 :: ساعت 1:19 عصر )
»» آشنایی با پروژه صهیونیستی

 آشنایی با پروژه صهیونیستی memri 20:11 - 1392/07/03   

این موسسه به عنوان مرکزی برای ترجمه رسانه‌های عمومی خاورمیانه، به زبان‌های غربی و... در فوریه 1998 توسط یک یهودی صهیونیست به نام ایگال کارمون Yigal Carmon، در واشنگتن بنیان‌گذاری شد.

سرویس رسانه و سینما صاحب نیوز،
اما میمری تی وی چیست؟

Middle East Media Research Institute به معنای “موسسه‌ی‌ تحقیقات رسانه ای خاورمیانه” که در اصطلاح رسانه‌ای به‌صورت نام مخفف MEMRI از آن یاد می‌شود که در عربی و فارسی ممری و میمری تلفظ میشود.این موسسه به عنوان مرکزی برای ترجمه رسانه‌های عمومی خاورمیانه، به زبان‌های غربی و… در فوریه 1998 توسط یک یهودی صهیونیست به نام ایگال کارمون Yigal Carmon، در واشنگتن بنیان‌گذاری شد. این مرکز در سایت اینترنتی‌اش کارویژه‌ی خود را اینگونه تعریف می‌کند: «با بهره‌برداری از ترجمه‌ی ‌مطالب رسانه‌های‌ عمومی عربی، فارسی و ترکی و اردو، و تحلیل‌های اصیل گرایش‌های سیاسی، عقیدتی، روشنفکرانه، اجتماعی، فرهنگی و مذهبی منطقه، پلی میان غرب و خاورمیانه ایجاد می‌کند».

از این‌رو، در ادامه خود را اینگونه معرفی می‌کند: « این سازمان، مستقل،‌ غیرجانبدارانه و با اهدافی غیرانتفاعی است. ‌که ستاد اصلی‌اش در واشنگتن واقع شده و شعبه‌هایی در لندن، رم، بیت المقدس، بغداد، شانگهای و توکیو دارد و ترجمه‌هائی به زبان‌های انگلیسی، آلمانی، اسپانیولی، فرانسه، عبری، ایتالیائی، روسی، لهستانی، چینی و ژاپنی ارائه می‌دهد.» این خدمات به صورتی منظم و پیوسته، به صورت رایگان، در اختیار رسانه‌های عمومی، بنیادها و مسئولان سیاسی غربی، خصوصاً اعضای کنگره ایالات متحد قرار می‌گیرد.
یکی از مهمترین ارکان موسسه‌ی ممری، مرکزی به عنوان MemriTV می‌باشد که وظیفه‌ی ‌رصد شبکه‌های تلویزیونی عربی و فارسی را به عهده دارد. این بنیاد به طور منظم و بادقت فراوان برنامه‌هایی را از این تلویزیون‌ها انتخاب می‌کند و با ترجمه به صورت زیرنویس و همچنین گزیده‌ی ‌پیام‌های کوتاه، آنان را به‌طور رایگان در اختیار شبکه‌های غربی قرار می‌دهد.

در سایت این مرکز علاوه بر MemriTV می‌توان بخش‌هایی از قبیل جهاد و تروریسم و رصد تهدیدها،بخش ایران، بخش پاکستان، بخش اقتصادی، بخش ترکی و بخش فرهنگی خاورمیانه را مشاهده کرد.
در تعریفی وسیع‌تر، بهتر است بگویم که موسسه ممری در خدمت راهبرد اسرائیل جهت به زیر سئوال بردن روابط میان کشورهای اسلامی خاورمیانه و غرب فعالیت می‌کند و این ادعا را می‌توان در گزینش مطالب و تصاویری که ممری از میان صدها شبکه‌ی ‌تلویزیونی انجام می‌دهد مشاهده کرد. این گزینش به صورتی است که کاربرانی که هیچ تصور خاصی از کشورهای اسلامی و عربی ندارند، با مشاهده‌ی تصاویر و مطالب و فیلم‌های انتخاب شده‌‌ی این مرکز چیزی جز خشونت، تروریسم، استبداد از این منطقه تصوری نمی‌توانند داشته باشند.

شانتاژ رسانه‌ای این مرکز و پخش تصاویر گزینشی در وبگاه موسسه‌ی تحقیقات رسانه‌ای خاورمیانه باعث شده است تا برخی کشورهای اروپایی و همچنین ایالات متحده به تحریم این شبکه‌ها روی آورده و اجازه‌ی عدم پخش آنها را صادر کند که به عنوان مثال می‌توان به شبکه‌ی سحر، العالم، المنار، الاقصی و… اشاره کرد.

ابراهیم هوپر مسئول شورای روابط اسلامی- امریکایی در مورد بنیاد ممری نیز معتقد است که: ممری بدترین اخبار ممکن را از جهان اسلام در اختیار رسانه‌ها قرار می‌دهد و در جهت نشر آن‌ها به صورت گسترده تلاش می‌کند.
ارتباط این موسسه با رژیم صهیونیستی و همچنین هم‌راستایی اهداف این موسسه با صهیونیسم جهانی به وضوح آشکار است. و این روند در ساختار تشکیلاتی MEMRI قابل مشاهده است.

ایگال کارمن، رئیس موسسه تحقیقات رسانه‌ای خاورمیانه نیز که خود سرهنگ بازنشسته سازمان اطلاعات وزارت دفاع رژیم صهیونیستی (IDF)می‌باشد.(از سال‌های 1968الی1988) همچنین وی در دوره‌های نخست وزیری اسحاق شمیر و اسحاق رابین، مقام مشاور امور امنیتی و ضدجاسوسی را به عهده داشت او نماینده‌ی ،مذاکرات به اصطلاح صلح اسرائیل با سوریه در مادرید و واشنگتن بود (1991-92) کارمن به زبان‌های عربی، عبری و انگلیسی کاملا مسلط است. وی این موسسه رابه همکاری 5 فرد صهیونیست دیگر راه‌اندازی کرد که 2نفر از آنان نیز عضو سرویس‌های جاسوسی این رژیم بودند. علاوه بر شورای مرکزی و موسسین این مرکز، شمار بسیاری از کارکنان MEMRI نیز از متخصصان سابق وزارت اطلاعات اسرائیل هستند.

علاوه بر ساختار تشکیلاتی صهیونیستیِ این مرکز، از مشی فعالیت این موسسه نیز این رابطه آشکار است به طوری که اگر در رسانه‌های جهان اسلام نسبت به اسرائیل انتقاد و یا حملاتی انجام گیرد، این موسسه آن‌ها را حمل بر یهود ستیزی کرده و با ارائه‌‌ی تصویری خشن، به دفاع از عملکرد یهود و صهیونیسم می‌پردازد.

چندی پیش نیز معاون خارجی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با اعلام لیست 60 موسسه و شرکت خارجی از فعالیت آن‌ها در راستای استراتژی تهاجم و براندازی نرم علیه جمهوری اسلامی ایران پرده برداشت که موسسه‌ی‌ تحقیقات رسانه ای خاورمیانه memri نیز در ردیف 49 این موسسات جای دارد.

 

برچسب‌ها: , , , , , , ,



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( پنج شنبه 92/7/4 :: ساعت 1:17 عصر )
»» غبارروبی از شهیدان زنده

حزب الله سایبر برگزار می کند:

غبارروبی از شهیدان زنده

جهت زنده نگهداشتن یاد و خاطره 8 سال دفاع مقدس و آرمانهای انقلاب اسلامی و رشادتها و فداکاریهای رزمندگان جان بر کف ایران اسلامی و شهدای گلگون کفنمان همه ساله در این ایام ، برنامه هایی در گوشه و کنار کشورمان بر پا می باشد تا علاوه بر قدردانی از زحمات بی دریغ ایثارگران انقلاب عزیزمان، باب آشنایی باشد برای نسلهای جدید تا بر پیشین? کشور عزیز اسلامی مان دیدگاهی روشن داشته باشند.

به گزارش روابط عمومی حزب الله سایبر، به مناسبت گرامیداشت هفته دفاع مقدس حزب الله سایبر، عیادت از جانبازان اعصاب و روان را در برنامه کاری خود قرار داده و از کلیه فعالین سایبری دعوت بعمل می آید تا دیداری از یادگاران جنگ تحمیلی و ارزش نهادن به حرکت مقدس آنها، شاید کوچکترین کاری باشد که من و شما بتوانیم درخور شأن آنان انجام دهیم.

از این رو در نظر داریم برای دیدار با یادگارانی که در هیاهوهای شهر از یاد رفته اند، از مرزهای قاب کتاب خاطرات و بعضا تلویزیون و مصاحبه و هزار و یک کار کلیشه ای دیگر، پا را فراتر گذاریم و  برای ساعاتی هم که شده، عمر ناچیزمان را وقف کسانی کنیم که جوانی شان را وقف ما کرده اند.

جانبازان اعصاب و روان بیمارستان نیایش روز شنبه 6 مهرماه 1392 ساعت 16، چشم به راه من و شما هستند تا در این ایام که به نام آنان مزیّن است با یک بغل احساس پا به خانه محصورشان گذاریم و دل های پر از غمشان را با لبخند شادمان کنیم.

لازم به ذکر است وسیله ایاب و ذهاب و عزیمت به آسایشگاه رأس ساعت 15 از دفتر حزب الله سایبر واقع در خیابان شهید مطهری بعد از خیابان شهید مفتح - خیابان جهانتاب - خیابان شهید نقدی - پلاک 34 مهیا می باشد.

آدرس آسایشگاه جانبازان نیایش: سعادت آباد - بالاتر از میدان کاج - روبروی بیمارستان شهید مدرس - نگارستان یکم - گلستان یکم - پلاک



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( پنج شنبه 92/7/4 :: ساعت 1:17 عصر )
»» طومار اینترنتی حمایت از مردم و ارتش سوریه

http://hizbullahcyber.com/petition-syria



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( پنج شنبه 92/7/4 :: ساعت 1:16 عصر )
<   <<   51   52   53   54   55   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ویژهبرنامه «خبرگزاری دانشجو» در دوران «روحانی مچکریم»؛ فیلم طنز/
وطن جدید برای انتقال یهودیان + عکس
«وام 10 هزار میلیاردی به کارکنان»
کوثری: این بیعرضگی دولت است که.......
حکایت رئیس جمهوری که به همه حمله میکرد
واکنش روحافزا به تکذیبیه مجید انصاری/
«دوستان آلسعود» در ایران را بیشتر بشناسیم
آقای زیباکلام، آیا تا به حال به دولت گوشزد کردهاید
مداحی کامل شب چهارم محرم 1394 با نوای مطیعی + دانلود
مداحی کامل شب چهارم محرم 94 با نوای بنی فاطمه + دانلود
حالا که خاطره می گویید از آن چند میلیون دلار، یاسر هاشمی رفسنجان
کاسبانتحریمچهکسانیاند؟
بزرگترین امحاء تاریخ!
\چند گام با روحانی در ساری\
آهنگ عکس العمل خشن با صدای هاشم بافقی
[همه عناوین(1066)][عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 13
>> بازدید دیروز: 47
>> مجموع بازدیدها: 358555
» درباره من

الله اکبر، خامنه‌ای رهبر

» پیوندهای روزانه

روشنگر [31]
فتیان [31]
اسلام و مسیحیت [70]
امام و رهبری [80]
[آرشیو(4)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دانلود فیلم سربازان امریکایی .گلوله میان دو چشم دانلود همه بشتاب . دیالمه . رادان:حبس موسوی دروغ است رهبری: انتخابات ریاست جمهوری اعجاز . زندگی علوی 22بهمن دولت اسلامی ارمان شهر شیعه . هولوکاست احمدی نژاد ترور .
» آرشیو مطالب
دولت اسلامی
قبل از این
بهمن ماه
فروردین 87
اردیبهشت 87
دانلود دونی
تیرما 87
مرداد87
شهریور87
دانلودشهریور87
آبان87
آذز87
دی 87
اسفند 87
خرداد88
آذز88
دی88
بهمن88
فروردین 89
اردیبهشت89
زمستان 89
تابستان90
سال 91
سال 92
سال 94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
شقایقهای کالپوش
جوک بی ادبی
زلال دل
مشق عشق ناز
مطالب عاشقانه
Chamran University Accounting Association
ساعت بدهی آمریکا
آخزین زلزله های ایران
آموزش تست زدن کنکور
..::.. رنــــگــیـــن کــــــمــــان ..::..


» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان








» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب