اثبات زیادهخواهیهای رادیکالیسم دوم خرداد
به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، محمد اسکندری طی یادداشتی نوشت: جریان چپ یا اصلاحطلبی یک جریان ریشهدار در تاریخ یکصدساله کشور ماست که دگردیسیهای متعددی را به خود دیده است. اگر نخواهیم به تطورات این جریان از دوران مشروطه اشاره کنیم حداقل از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی جریان چپ دچار تغییرات متعدد راهبردی و تاکتیکی شده است.
در بدایت پیروزی انقلاب جریان چپ سردمدار استکبارستیزی بود، اما به تدریج این رویه ضد استعماری دچار استحاله شد تا جایی که در دهه 80 شمسی برخی از سران جریان چپ به پادوهای سرویسهای جاسوسی امریکا و رژیم صهیونیستی بدل شدند. فتنه 88 نمادی آشکار از خبط راهبردی جریان اصلاحطلبی بود. در این واقعه تلخ برخی از سران و بخشی از بدنه این جریان وارد فاز عناد با جمهوری اسلامی شدند و در نهایت نیز ادبار مردمی منجر به خانهنشینی سران فتنه و بازیخوردگان آنها شد.
با این حال با روی کارآمدن دولت تدبیر و امید برخی از سران جریان تندرو اصلاحطلبی دندان تیز کردند تا این دولت را مصادره به مطلوب کنند. اصولگرایان از همان ابتدا این خطر را به شدت گوشزد کردند، اما این روزها شواهد عینیتری از سهمخواهی دومخردادیها از دولت اعتدال بروز کرده است.
اخیراً سعید حجاریان یکی از تئوریسینهای اصلی طیف اصلاحات در مصاحبه با روزنامه اعتماد نکاتی را مطرح کرده است که خود گویای زیادهخواهیهای این جریان از دولت اعتدال است. وی دولت روحانی را متمایل به راست میپندارد و میگوید سهم اصلاحطلبان در دولت باید بیشتر شود!
به غیر از این، نمونه عینی دیگری نیز این روزها مطرح است که نشان میدهد اصلاحطلبان خود را پدرخوانده دولت اعتدال میدانند و اگر دولت مطابق میل آنها حرکت نکند دلخور میشوند! عدم معرفی جعفرتوفیقی که در حوادث فتنه 88 تریبوندار بود به عنوان وزیر پیشنهادی علوم به بهارستان موجب شده تا مشارکتیها و کارگزارانیها دربرابر دولت اعتدال بایستند و این اقدام بجا را افراطیگری بنامند!
این در حالی است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در ماههای اخیر بارها بر ضرورت حفظ روند رو به رشد علمی کشور تأکید کردهاند و مطمئناً مجلس سکان وزارت علوم را در دستان فردی که از فتنه 88 اعلام برائت نکرده است قرار نمیداد و لذا اینکه دولت توفیقی را به عنوان وزیر پیشنهادی معرفی نکرد امری ضروری و تا حدی بدیهی بود، اما اینکه اصلاحطلبان از این عدم معرفی آزرده خاطر شدهاند، جای تامل دارد.
به نظر میرسد که رادیکالیسم دومخرداد همچنان پایبند پندارهای غلط و براندازانه خود است و قرار نیست از این اشتباهات کوتاه بیاید. این طیف درصدد است تا از فضای تغییر دولت سوءاستفاده کرده و با پاک کردن صورت مسئله فتنه 88 خود را طلبکار نظام جلوه دهد! در حالی که حافظه تاریخی ملت ایران هرگز خیانتهای فتنهگران را از یاد نمیبرد.
امروز در پیشگاه افکارعمومی مسئله فتنه مسئله تازهای است و رسانههای اصلاحطلب نمیتوانند چهره کریه فتنه 88 را زیر شانتاژهای رسانهای کتمان کنند.
انتظار از فحول جریان اصلاحطلب تلاش برای بازگشت به چارچوبهای متقن نظام اسلامی است و نه سر دادن دوباره شعارهای براندازانه. نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نشان داده است که معتقد و ملتزم به راهبرد جذب حداکثری و دفع حداقلی است، اما اصرار برخی از اصلاحطلبان برای خروج از نظام و تلاش برای لاپوشانی ظلم بزرگ فتنه 88 امیدها را تبدیل به یأس میکند. همانطور که در ابتدا اشاره شد اگر اصلاحطلبان و رسانههای آنها همچنان بخواهند بر اشتباهات گذشته پا فشاری و واقعیتهای جامعه را مطابق نظر خود تأویل کنند بیش از امروز سرخورده و منزوی خواهند شد.
دولت تدبیر و امید نیز به شدت باید مراقب جو سنگین فضاسازیهای رسانههای دومخردادی باشد و تحت تاثیر این القائات قرار نگیرد. اینکه رئیس محترم جمهور از معرفی توفیقی برای سرپرستی وزارت علوم خودداری کرده، حاکی از آن است که ایشان پیام مجلس در جریان رأی به کابینه را به خوبی دریافت کردهاند و مطمئناً این تعامل در آتیه روابط مجلس و دولت نیز بسیار تاثیر گذار خواهد بود.
منبع: روزنامه جوان
البته رئیس دولت تدبیر و امید پس از این جمله معروف خود درباره نحوه تغییر مدیران گفت: من اتوبوسی مدیران را تغییر نمی دهم حالا اگر کسی اتوبوسی و بدون بلیط آمده، موضوع دیگری است.
مدیرانی که اتوبوسی آمدند!
حسن روحانی در این نشست تلویحا تغییرات در زمان دولت احمدی نژاد را اتوبوسی خواند و چنین شیوه ای در جا به جایی مدیران را رد کرد.
بدون شک انتصاب افراد مختلف در حیطه اختیارات رئیس جمهور یک حق غیرقابل انکار است؛ حقی که هم برای احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری اش وجود داشت و هم برای حسن روحانی به عنوان رئیس دولت تدبیر و امید محفوظ است.
ولی مساله انتقاد از تغییرات گسترده در بدنه مدیریتی کشور، موضوعی بود که سال ها یکی از موارد همیشگی انتقاد از احمدی نژاد بوده و منتقدان، تغییرات در دولت های نهم و دهم را اتوبوسی می خواندند و رئیس دولت یازدهم نیز با اظهارنظر معروف خود نشان داد که نسبت به این نوع تغییرات منتقد بوده است.
اما با مستقر شدن دولت تدبیر و امید مشخص شد که ظاهرا به اعتقاد روحانی و یاران دولت وی بسیاری از مدیران فعلی «بدون بلیط» سوار اتوبوس انتصاب ها شده اند و وزرای دولت روحانی قصد دارند مدیران دیگری را جایگزین کند.
آیا بازهم مدیران اتوبوسی عوض می شوند؟
نگاهی به تعداد تغییرات در لایه دوم مدیران در دولت روحانی نشان می دهد که موج تغییراتی که تا سال گذشته نام «اتوبوسی» بر آن گذاشته می شد به دولت تدبیر و امید، نیز رسیده است.
تغییرات زیر در هر وزارتخانه و سازمان دولتی، در رده معاونان، مشاوران ارشد و شرکت های تابعه رخ داده است.
وزارتخانه یا سازمان دولتی | تعداد جابهجایی مدیران |
نهاد ریاست جمهوری | 93 |
نفت | 74 |
بهداشت، درمان و آموزش پزشکی | 69 |
کشور | 62 |
اقتصاد و دارایی | 53 |
صنعت، معدن و تجارت | 50 |
فرهنگ و ارشاد اسلامی | 43 |
مناطق آزاد | 38 |
راه و شهرسازی | 33 |
تعان، کار و رفاه اجتماعی | 30 |
میراث فرهنگی | 28 |
علوم، تحقیقات و فناوری | 20 |
ارتباطات و فناوری اطلاعات | 15 |
جهاد کشاورزی | 14 |
نیرو | 11 |
ورزش و جوانان | 11 |
آموزش و پرورش | 10 |
بنیاد شهید و امور ایثارگران | 9 |
محیط زیست | 8 |
امور خارجه | 8 |
معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی | 6 |
دادگستری | 0 ( هیچ تغییری به طور سمی گزارش نشده) |
«685»! این عدد تغییرات در دولت روحانی طی کمتر از سه ماه گذشته است، به عبارت دیگر هر هفته 70 تغییر در بدنه مدیریت کشور صورت گرفته است.
نهاد ریاست جمهور با 93 تغییر در صدر جایگاه تغییرات در ساختار مدیریتی اش قرار دارد و پس از آن وزیر نفت سعی دارد گوی سبقت را از دیگر اعضای کابینه ربوده و این وزارتخانه حساس را زودتر با خود هماهنگ کند.
وزارتخانه های بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، کشور، و اقتصاد و دارایی نیز در رتبه بعدی بیشتری انتصاب و تغییر مدیران، قرار دارند.
در این میان وزیر دادگستری نیز بدون تغییر ترین وزارتخانه دولت تدبیر و امید تا این لحظه است.
انتقاد به تغییرات در دو وزراتخانه/ گله آیت الله مهدونی کنی از تغییرات به روحانی
با شروع تغییرات در دولت روحانی، برخی از شخصیت ها و چهره های سیاسی در برابر این موج که تغییرات در برخی وزارتخانه های حساس نوید آن را داده بود، موضع گرفتند. اولین کسی که توانست با تغییرات خود در وزارتخانه حساسیت نمایندگان و کارشناسان را برانگیزد، انتصاب های جعفر توفیقی سرپرست وزارت علوم بود.
اگرچه تغییر معاون اداری مالی و مدیرکل روابط عمومی وزارت علوم کمی حاشیه ساز شد ولی تغییر ناگهانی رئیس دانشگاه علامه، شدت انتقادها از سرپرست وزارت علوم را بیشتر کرد. برخی نمایندگان مجلس نیز ضمن انتقاد از تغییرات توفیقی طرحی را به صحن علنی بردند که مشخص شدن حدود اختیارات سرپرستان وزارت خانه ها را مشخص می کرد.
در این میان آیت الله مهدوی کنی نیز در جایگاه رئیس دانشگاه امام صادق به جمع منتقدان تغییرات در وزارت علوم پیوست و در اظهارنظری پیرامون این مساله گفت: در ادامه این مطالبهگری لازم است بگویم وزیر علومی که رای اعتماد نگرفته و تنها سرپرست وزارت علوم است، هنوز نیامده رئیس یک دانشگاه را برکنار میکند، این به هیچ وجه کار خوبی نیست بنده این را به عنوان یک مطالبه عرض میکنم نه توهین به آقای روحانی که قابل احترام و جزو جامعه روحانیت است.
نماینده مجلس: آقای زنگنه برای تغییرات عجله نکند!
وزیر نفت نیز یکی دیگر از کسانی بود که انتصاب های وی مورد انتقاد برخی نمایندگان مجلس قرار گرفت.
وزیر نفت دولت یازدهم در اولین روز حضور خود در این وزارتخانه سرپرست امور بینالملل، مدیرکل بازرسی، ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات، مدیرکل حوزه وزارتی و مدیرکل نظارت بر صادرات نفت وزارت نفت را منصوب کرد.
اولین کسی که در مجلس به این تغییرات واکنش نشان داد و شائبه سیاسی بودن آن را مطرح کرد مسعود میرکاظمی نماینده فعلی مجلس و وزیر سابق نفت بود.
وی به زنگنه توصیه کرد در انتصاب های خود در وزارت نفت عجله نکند. میرکاظمی همچنین گفت: حتی من شنیدم برخی از افراد مانند آقایان خالقی، اعتصامی و شاهمیرزایی که پرونده کرسنت را دنبال میکردند از این پرونده کنار گذاشته شدهاند.
اما این اعتراضات در کنار موج گسترده انتقادات به دولت نه تنها نتوانست از انتصاب های تعجیلی جلوگیری کند، بلکه موتور اتوبوس های رفت و آمدی مدیران به وزارتخانه ها را گرم کرد.
چه کسانی به دولت باز می گردند؟
در این میان سوال جدی و دغدغه مطرح این است که چه کسانی قرار است جایگزین مدیران فعلی شوند؟ البته بدون شک برخی از افراد منصوب شده در ماه های اخیر دارای توانمندی در مسائل اجرایی هستند ولی برخی انتصاب های معاونان و وزیران روحانی، قابل تامل است.
مهرداد بذرپاش نماینده مردم تهران در مجلس در تذکری به رئیس جمهور نسبت به انتصاب افراد مساله دار در دولت هشدار داد.
وی این نکته را نیز مطرح کرد که برخی مدیران منصوب شده از سوی یاران روحانی از جمله افرادی هستند که در پرونده آنها حمایت از تحصن نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم ثبت شده است.
بنابراین گزارش، در این میان میتوان به انتصاب سعید شیرکوند از اعضای حزب منحله مشارکت در جایگاه معاونت سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با حکم نجفی اشاره کرد.
به گزارش فارس، نگاهی به روند انتصاب های دولتی ها، حکایت از ادامه دار بودن تغییرات گسترده در دولت تدبیر و امید دارد؛ تغییراتی که بدون شک بخشی از آن حق رئیس جمهور، وزرا و معاونان رئیس جمهور خواهد بود.
اما سوال مطرح این است که چرا در طول برخی سعی می کردند با انتقاد از تغییرات مدیریتی در دولت قبل، اقدام به انتقادهای بعضا ناروا کرده و هرگونه تغییر مدیریتی را «اتوبوسی» بخوانند.
نکته دیگر این که انتصاب افراد در وزارتخانههای مختلف و سازمانهای دولتی باید با توجه به سوابق افراد صورت گیرد و انتصاب افرادی با سابقه حمایت از اقدامات هنجارشکنانه، علامت سوال بزرگی را در برابر شعار «اعتدال» قرار خواهد داد.
منبع: فارس
به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»،وبسایت «امید» در گزارشی نوشت: با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید تعدادی پایگاه خبری و وبسایت با بهرهگیری از عنوان «تدبیر» و مشتقات آن سعی در منتسب کردن خود به جریانات و افراد نزدیک و درون دولت داشته و دارند. این وبسایتها تلاش میکنند خود را همسو و تاثیرگذار در دولت اعلام کرده و چنین به نظر برسند که مرجع اصلی اخبار مرتبط با دولت در فضای رسانهای غیررسمی هستند.
یکی از این وبسایتها که از عنوان خبرگزاری در معرفی خود استفاده میکند یکی از مهمترین و بارزترین نمونههای این سایتهاست که بدون داشتن مجوز، خود را خبرگزاری معرفی کرده و با فضاسازی رسانهای و برگزاری یک مراسم افتتاح پرزرق و برق و دعوت از تنی چند از چهرههای اصلاحطلب خود را وابسته به لایههای اصلی نزدیک به دولت تدبیر و امید مطرح کرد.
سایت وابسته به حامیان عارف میافزاید: سایت خبری مذکور در نخستین جلسه اعلام آغاز به کار در دفتر مجری سابق صداوسیما، به خبرنگاران معرفی شد و مراسم رسمی آغاز به کار این سایت در هتل بزرگ تهران با محوریت همان مجری سابق و دعوت وی از سیاسیون و فعالین رسانهای اصلاحطلب صورت گرفت. این مجری سابق، در گذشته چند تجربه ناموفق مطبوعاتی داشته که در مهمترین آنها چهارماه اداره غیرشفاف اقتصادی و مالی یک روزنامه به چشم میخورد که در نهایت منجر به تعطیلی و بیکاری تعدادی از اصحاب رسانه شد. خبرنگاران آن روزنامه بعدها اعلام کردند بخش اعظم دستمزد خود را هیچ وقت دریافت نکردهاند. چهره رسانهای مذکور همواره مدعی است که با اصلیترین چهرههای اصلاحات و دولت تدبیر و امید در لایههای اول مرتبط است، در مهمترین جلسات تصمیمساز سران اصلاحات حضور پررنگ دارد و حتی طرف مشورت برخی از وزراء و سران کشور است.
«امید» با تکذیب ارتباط وبسایت مورد اشاره با برادر رئیسجمهور، هدف اصلی چنین حرکتهایی را به دست آوردن منفعت مالی عنوان کرده است.
منبع: سایت امید
روز شمار روابط ایران و آمریکا از 1979
4نوامبر 1979 – 9 ماه پس از پیروزی انقلاب از برقراری جمهوری اسلامی در ایران، دانشجویان افراط گرای خواستار استرداد محمد رضاشاه پهلوی، 52 تن دیپلمات و کارمند سفارت آمریکا را در تهران به گروگان گرفتند.
گروگانگیری 444 روز به طول انجامید و این بحران منجربه اقدام ایالات متّحده به اعمال نخستین تحریم اقتصادی علیه ایران شد.
7آوریل 1980 – آمریکا روابط دیپلماتیک با ایران را قطع کرد، و اعمال سلسله ای محدودیّت در بخش بازرگانی و مسافرت میان دو کشور را آغاز کرد.
4نوامبر 1986– ماجرای ایران – کنترا برملا و معلوم شد طی ترتیباتی و به صورتی مخفیانه، آمریکا به امید رهائی گروگانهای آمریکائی در لبنان، به ایران اسلحه فروخته بود، و سود مادی حاصل از معامله را در اختیار شورشیهای کنترا در نیکاراگوئه گذاشته بود.
3ژوئیه 1988 – یک فروند موشک کروز آمریکا، برفراز خلیج فارس، به یک فروند هواپیمای مسافری ایران اصابت کرد. در این حادثه 290 تن مسافران و خدمه هواپیما کشته شدند.
آمریکا، حادثه را یک اشتباه دانست.
3ژوئیه 1993 - یک هیأت ایرانی برای نخستین بار از سال 1979 به ایالات متّحده سفر کرد.
30آوریل 1995 – بیل کلینتون، رئیس جمهوری ایالات متّحده، منع جامع معامله با ایران و سرمایه گذاری در آن کشور را برقرار کرد. گفته این این تحریم ها به دلیل آن است که ایران درصدد دست یافتن به تسلیحات هسته است.
از آن تاریخ، تحریم ها علیه ایران منظماً تمدید شده و گسترش یافته است.
29ژانویّه 2002 - جرج دبلیو بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا گفت ایران بخشی از کشورهای موسوم به «محور شرارت» و پشتیبان تروریسم است.
8اوت 2005 – محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران، به غنی سازی اورانیوم در ایران سرعت بیش از پیش بخشید.
6نوامبر 2008 – محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران، پیروزی باراک اوباما و انتخاب اورا برای احراز دور بعدی مقام ریاست جمهوری ایالات متّحده به وی تبریک گفت.
20مارس 2009 – پرزیدنت باراک اوباما گفت که «مایل بوده است سخنی مستقیم با مردم و رهبران جمهوری اسلامی ایران داشته باشد.»
او درماه ژوئن، سرکوبی خشن تظاهررات ایران را محکوم کرد و گفت به باور او مشروعیّت انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد برای احراز مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران، زیرپرسش جدّی قرار گرفته است.
اول اکتبر2009 – میان مذاکره کنند? ارشد جمهوری اسلامی ایران، سعید جلیلی و معاون وزیر امور خارجه ایالات متّحده در شهر ژنو در سوئیس ملاقاتی صورت گرفت که نخستین ملاقات در سطح مقامات عالی رتبه ازتاریخ قطع روابط دیپلماتیک میان آمریکا و ایران، توصیف شد.
21مارس 2010 – آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، پرزیدنت باراک اوباما را به ترسیم طرح و نقشه علیه ایران متـهم کرد.
4دسامبر 2011 – ایران گفت، یک فروند هواپیمای تجسّسی آمریکائی هدایت شده از راه دور را بر زمین نشانده – سپس آن هواپیما را در تلویزیون نشان داد.
27دسامبر 2011 – جمهوری اسلامی ایران تهدید به بستن تنگ? هرمز کرد، که یک گذرگاه مهم برای حمل نفت است.
واشنگتن در این مورد هشدار داد.
28سپتامبر 2012 – ایالات متّحده، نام تشکیلات سازمان مجاهدین خلق ایران را که یک نهاد تبعیدی مخالف رژیم جمهوری اسلامی ایران است، از فهرست اسامی سازمان های تروریسنی حذف کرد و خشم جمهوری اسلامی ایران را برانگیخت.
15ژوئن 2013 – ایالات متّحده آمادگی خود را برای همکاری مستقیم با رئیس جمهوری منتخب مردم ایران، حسن روحانی ابراز داشت.
15سپتامبر 2013 – پرزیدنت باراک اوباما گفت با حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران، مکاتبه داشته است.
27سپتامبر 2013 – اوباما و روحانی، با یکدیگر تلفنی گفتگو کردند. این نخستین گفتگو میان رهبران آمریکا و ایران از سال 1979 به این سو بود.
با سلام
بعد ازمطالعه این روز شمار که در تاریخ 8 مهر 92 از خبر نامه صدای امریکا منتشر شده .چند نکته به ذهن رسید که قابل توجه بود.
1 – مبدا تاریخ ا ز نظر صدای امریکا (و دولت مردان آمریکا) بعد از گروگان گیری شروع میشود.
نه کودتای 28 مرداد 1322 و نه از حمایت های بی دریغ امریکا از جنایت های شاه مخلوع. ونه جاسوسی و ایجاد اغتشاش و درگیری در ایران قبل و بعد از زمان پیروزی انقلاب تا تسخیر لانه جاسوسی .
الف – عدم عذر خواهی ازمردم ایران به دلیل حمایت از شاه
2- در جریان گروگانگیری هیچ اشاره ای به اقدامات خصمانه ای مثل عملیات دلتا نشده .
3 –در جریان جنگ تحمیلی هیچ اشاره به نقش امریکا در تحریک و مساعدت های انجام شده به صدام ملعون نشده است .
4 – در جریان جنگ تحمیلی هیچ اشاره به نقش مستقیم امریکا در تصرف سکوهای نفتی ایران و انهدام انها نشده .
بر خلاف معاهده 1975 الجزایر .
در سال پایانی جنگ تحمیلی امریکا به صورت علنی وارد کمک نظامی شده و به ایران اعلان جنگ کرده بود.
5 – در جریان مورد اصابت (حمله) قرار گرفتن هواپیمای مسافربری ایران هیچ اشاره به دادن مدال شجاعت به خاطر کشتن مسافران هواپیما نشده.
6 – به خاطر کشته شدن افراد بیگناه امریکا هیچ وقت از مردم ایران هم عذر خواهی نکرد. بلکه با دادن مدال شجاعت توهین آشکار دیکری به مردم ایران کرد.
7 – بعد از حوادث 11سپتامبر رئیس جمهور آمریکا با وقاحت و بی تربیت ایران را محهور شرارت نامید.
8 – در جریان نشاندن هواپیمای جاسوسی امریکا ، دولت امریکا وقیحانه و با پرروی از ایران خواست که هواپیمای بدن سرنشین به انها بازگردانده شود.و طبق روال از عذر خواهی خبری نبود.
9- در جریان وضع تحریم های ناجوانمردانه و ظالمانه بر ضد مردم ایران نقش فعال و به سزای امریکا گفته نشد .
10 –کمک به خارج کردن نام منافین از لیست سازمان های تروریستی که دست شان به خون 17 هزار ایرانی الوده است.
11 – کمک و حمایت از گروه های تررویستی مانند پژاک ، جندشیطان(ریگی ) ......
12 - عدم بازگرداندن اموال و دارئی های مردم ،دولت و شاه مخلوع که در امریکا بلوکه شده است .
(بالغ بر 30میلیارد دلار فقط پول نقد این مملکت از فروردین 58 در امریکا بلوکه میباشد)
13 - ..........
و دها مورد دیگر که نه بنده و شما اطلاع نداریم.
نکات پرس/ محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه در مصاحبه با شبکه آمریکایی ای بی سی نیوز ضمن محکوم کردن هولوکاست آن را جنایتی فجیع خواند و گفت به کار رفتن اصطلاح «افسانه هولوکاست» در نسخه انگلیسی سایت مقام معظم رهبری ناشی از اشتباه در ترجمه بوده است !
این در حالی است که مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری در تاریخ 18 اسفند 1390 ضمن «افسانه» نامیدن هولوکاست آن را حادثهای پنداری- نه واقعی- خواندند و فرمودند :
«غربیها جور دیگری عمل میکنند... آنها چهارچوبهاشان ظالمانه است. در یک کشوری کسی به افسانه هولوکاست اعتراض میکند، میگوید من قبول ندارم؛ او را زندان میاندازند، محکومش میکنند که چرا یک حادثه پنداری تاریخی را انکار میکنی! حالا گیرم پنداری هم نباشد- واقعی باشد- خیلی خوب، انکار یک حادثه واقعی تاریخی مگر جرم است؟»
بازگشت روحانی درمیان استقبال موافقان و مخالفان
حسن روحانی رئیس جمهوری ایران درپی شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد و گفت و گوی تلفنی با باراک اوباما، روز شنبه به تهران بازگشت.
خبرگزاری فرانسه می گوید روزنامه های ایران نخستین تماس با یک رئیس جمهوری آمریکا را در بیش از سه دهه بعنوان پایان یک امر ممنوعه ستودند.
اما برخی از تندروها شنیدن خبر مکالمه 15 دقیقه ای با رهبر کشوری را که از دیرباز «شیطان بزرگ» نامیده می شود، بسیار دشوار دیدند.
در فرودگاه مهرآباد تهران ده ها نفر تجمع کرده بودند و هنگام عبور کاروان اتومبیل های روحانی و همراهانش، شعارهای «مرگ برآمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» سردادند. در این میان یک نفر نیز لنگه کفشی به سوی کاروان پرتاب کرد که به آقای روحانی برخورد نکرد.
همزمان 200 از تا 300 نفرطرفداران روحانی نیز جمع شده بودند و شعار می دادند «روحانی متشکریم». نیروی انتظامی نیز سعی در آرام نگاه داشتن جمعیت داشت.
در گزارش خبرگزاری فرانسه گفته می شود اعتراض در فرودگاه در نقطه مقابل تحسینی است که روزنامه های ایران بابت گفت و گوی تلفنی تاریخی روحانی با رئیس جمهوری آمریکا داشت.
او در فرودگاه به خبرنگاران گفت تماس تلفنی ابتکار اوباما بود و افزود «وقتی عازم فرودگاه بودیم، به من اطلاع داده شد کاخ سفید تلفنی با سفیر ما در سازمان ملل متحد تماس گرفته و رئیس جمهوری می خواهد چند دقیقه ای با من صحبت کند.»
این در حالی است که شامگاه گذشته، کاخ سفید اعلام کرد که درخواست مکالمه از سوی ایران مطرح شده بود.
هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری سابق گفت روحانی با حرف زدن با اوباما، اما خودداری از ملاقات با او، به یک «کودتای دیپلماتیک» دست زد.
به نقل از قاسم سلیمانی، فرمانده واحد عملیات پنهانی سپاه پاسداران انقلاب گفته شد توجه و احترامی که درنیویورک به روحانی نشان داده شد، نشانه ای بر سیاست دفاعی سخت ایران بود.
بسیاری ازروزنامه ها در صفحات اول خود عکس جلسه دیدار محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران با جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در مذاکرات اتمی در نیویورک را منتشر کردند.
ظریف درباره رسیدن به توافق تا یک سال دیگر ابراز امیدواری کرده است. با این حال، همتایان غربی او در جلسه روشن ساختند توافق ایجاب خواهد کرد ایران امتیازات بزرگی بدهد.
خبرگزاری فرانسه می گوید روحانی اینک باید جناح های مختلف در داخل حاکمیت را به ارزشمند بودن امتیازدهی متقاعد سازد.
(voa)
دیدار آیتالله اراکی با رهبر حزب سعادت ترکیه
رهبر حزب سعادت ترکیه با دبیرکل مجمع جهانی تقریبمذاهب اسلامی دیدار و پیرامون مسائل جهان اسلام گفت و گو کرد.
به گزارش خبرگزاری تقریب، اوغوزهان اصیل ترک رهبر حزب سعادت ترکیه در دیداری با آیتالله اراکی دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی پیرامون مسائل جهان اسلام گفت وگو کرد، و انجام فعالیتهایی در جهت مقابله با حرکتهای تکفیری و افراطی در کشورهای اسلامی، مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
در ادامه آیتالله اراکی توضیحاتی در خصوص ساختار قانون اساسی در ایران شامل انتخاب شورای نگهبان قانون اساسی و ساختار کلیات نظام و همچنین جایگاه نظام اسلامی در ایران بیان کرد که بسیار مورد توجه آقای اوغوزهان اصیل ترک قرار گرفت.
همچنین مقرر شد اجلاس آتی کمیته صلح اسلامی وابسته به مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در آینده نزدیک در کشور ترکیه از سوی حزب سعادت و به مدیریت رهبر این حزب برگزار شود.
کیهان
بانک مرکزی بنگاه تجاری آقای رئیس نیست! (خبر ویژه)
اظهارات غیرمترقبه رئیس بانک مرکزی در مخالفت با کاهش قیمت دلار با شگفتی و اعتراض اقتصاددانان مواجه شده است.
دکتر غلامحسین خورشیدی دراینباره به «فردا» گفت: آقای سیف (رئیس بانک مرکزی) یک مدیر بانکی است! حقیقتا من یک مقداری تعجب کردم چرا ایشان چنین صحبتی میکنند. شاید ایشان به بانک مرکزی مانند یک بانک تجاری نگاه میکنند چون سابقه مدیریتی ایشان در بانکداری تجاری بوده است. ایشان باید تفکر خود را تغییر دهند. توجه کنید که بانک مرکزی به تعبیر معمول یک بانک نیست ما در تعریف آکادمیک نیز بانک مرکزی را بانک بانکها یا به تعبیری بانک کنترلکننده سیاستهای پولی میدانیم و به عبارتی دیگر بانکی است، فرابانکی. حال اگر بخواهید یک تفکر بانکی معمولی را در بانک مرکزی حاکم کنید قطعا با مشکلات متعددی روبرو خواهیم شد.
وی افزود: بانک مرکزی را باید به عنوان نهادی نگاه کرد که از سر منافع اجتماعی و منافع بینالمللی ایران باید وظایف خود را انجام دهد اگر با این دید به بانک مرکزی نگاه کنیم ریاست محترم بانک مرکزی در زمینه جلوگیری از کاهش نرخ ارز حرف منطقی نزدهاند. نرخ ارز هر چقدر در کشور ما کاهش پیدا کند اعتبار سیاسی و اقتصادی ما را در سطح جهانی افزایش میدهد حتی اگر منافعی هم از افزایش نرخ ارز عاید کشور شود این منافع خیلی کم ارزشتر از منافعی است که باعث میشود حیثیت سیاسی و اقتصادی کشورمان در جهان با افزایش نرخ ارز ابعادش کم اهمیت شود چون اندازه نرخ برابری ریال با ارزهای بینالمللی شاخصی است برای سنجش اعتبار سیاسی و اقتصادی کشور در سطح بینالمللی حال با چنین شرایطی رئیس کل بانک مرکزی که باید حافظ این اعتبار در سطح جهانی باشد خلاف این عمل میکند و من به عنوان یک اقتصاددان نمیتوانم این عملکرد آقای سیف را توجیه کنم.
همچنین دکتر محمدابراهیم یاوری استاد دانشگاه شهید بهشتی در نامهای انتقادی نوشت: بزرگواران اقتصاددان، اقتصاد خوانده و غیراقتصادی که دست بر قضا و به دست سرنوشت از زمره ژنرالهای دولت تدبیر و امید شدهاید! دقت داشته باشید که کوچکترین حرف و اعلام موضع شما چه از نوع سنجیده و چه از نوع نسنجیده آن میتواند اقتصاد کشور را دچار نوسانات سهمگینی کند.
وی مینویسد: شما که بیشتر از بنده و بسیاری از همکاران بنده، معتقد به اقتصاد آزاد و باز گذاشتن دست عوامل اقتصادی بازار هستید؛ پس دلیل مداخلههای بجا و نابجا در مورد نرخ ارز برای چه منظور صورت میگیرد؟
اینکه به محض اینکه اقتصاد داخلی ما شاهد افزایش ارزش پول ملی میشود و کاهش نرخ دلار نوید اصلاح قیمتها را میدهد، چرا بعضی از این ژنرالها به مذاقشان خوش نمیآید و بلافاصله وارد میدان میشوند و با ارائه تئوریهای من درآوردی نوید افزایش مجدد قیمتهای غیرواقعی ارز را میدهند؟
یاوری نوشت: اگر خدای ناکرده منافع شخصی، حزبی و یا گروهی ایجاب میکند که در پی افزایش نرخ ارز باشید بهانه دیگری دست و پا کنید چون شرط لازم جهش صادراتی، اصلاح ساختارهای نابود شده تولید است؛ تولیدی که گل سرسبد آن خودروهای غیراستاندارد میباشد و تا روزی که صنعت و تولید ما صنایع خودروسازی را با همه پشتیبانیهای منطقی و غیرمنطقی تحمل میکند و از بابت حفظ غیرعقلایی این صنعت دهها هزار بیمار را روانه گورستان و دهها هزار انسان سالم را روانه بیمارستان میکند نشان میدهد که هیچ هدف جدی برای این اصلاح وجود ندارد و قطعا به دنبال جهش صادراتی بودن در حد قصه و داستان باقی خواهد ماند.
شما اقتصاددانید یا حزب باد؟! (خبر ویژه)
یک اقتصاددان شبه اصلاحطلب که از منتقدان اصلی کاهش ارزش پول ملی در دو سال اخیر بود و آن را عامل «له شدن اقشار کمدرآمد کشور» میدانست، اکنون به حامی اظهارات رئیس کل بانک مرکزی درباره لزوم عدم کاهش قیمت دلار تبدیل شده است!
حسین راغفر در دوره دولت احمدینژاد از منتقدان همیشگی سیاستهای اقتصادی آن دولت محسوب میشد و محاسبههای انفرادی او درباره افزایش شدید افراد زیر خط فقر در هشت سال اخیر بارها به تیتر اول رسانههای مخالف دولت تبدیل میشد.
به گزارش مشرق، از سال 1390 هم که بازار ارز به هم ریخت و ارزش پول ملی کشور روز به روز افت کرد، راغفر از جمله اقتصاددانانی بود که با روند افزایش قیمت دلار به شدت مخالفت میکرد. به عنوان مثال میتوان به گفتگوی او با روزنامه شرق در 17 شهریور 1390 اشاره کرد که او افزایش قیمت دلار را عامل «له شدن کمدرآمدها» خوانده و نسبت به کاهش ارزش پول ملی هشدار داده بود. این چهره اصلاحطلب در آن گفتگو به صراحت اظهار داشته بود که «افزایش نرخ ارز باعث افزایش شدید قیمت کالاها در داخل میشود که نه تنها سبب کاهش رفاه اجتماعی، گسترش فقر و افزایش نابرابریها میشود، بلکه قدرت تولیدکنندگان برای بازارهای داخلی را نیز در مقابل کالاهای خارجی به شدت متزلزل میکند. نتیجه آن، افزایش تعطیلی واحدهای تولیدی در داخل و گسترش رکود میشود... افزایش نرخ ارز اگر تاثیر مثبتی داشته باشد، در نظم کنونی کشور ما، قطعا به نفع طبقات خاصی از منتفعان کنونی است و بدون تردید به زیان طبقات کمدرآمد است.»
اما گویا دیدگاه این اقتصاددانان نسبت به نوسانات نرخ ارز با تغییر دولت، تغییر کرده چرا که او این روزها دیگر مخالف کاهش ارزش پول ملی نیست و اتفاقا از افزایش قیمت دلار، حمایت هم میکند.
در حالی که در روزهای اخیر شاهد موج انتقادات نسبت به اظهارات رئیس کل بانک مرکزی در مخالفت با کاهش قیمت دلار بودیم، راغفر به حمایت از این اظهارات پرداخته است. به گزارش روزنامه آفتاب یزد راغفر گفته است: «در حال حاضر قیمت دلار باید حول و حوش 3100-2800 باشد و این که رئیس کل بانک مرکزی گفته نباید دلار بیش از این پایین برود کاملا درست است.» اگر استدلال سال 90 آقای راغفر درست بوده باشد، پس کاهش قیمت دلار باید به نفع اقشار کمدرآمد باشد، بنابراین چرا ایشان به زیان این اقشار، موضع میگیرند؟ شاید تناقض اظهارات آقای راغفر درباره نرخ ارز را باید به پای تغییر دولت گذاشت.