به گزارش گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، 9 دی ماه 88، برگی از تاریخ پر افتخار کشور است که با حضور میلیونی و چشمگیر آحاد مردم از قشرهای مختلف به یادگار گذاشته شد و این روز را تا همیشه حماسهای ماندگار کرد.
مردم انقلابی کشورمان با شعارهایی نظیر «اینهمه لشکرآمده، به عشق رهبرآمده»، «مرگ بر ضد ولایت فقیه»، «خامنهای خمینی دیگر است، ولایتش ولایت حیدر است»، «سبز فقط سبز علی، لعنت به سبز موسوی»، «وای اگر خامنهای حکم جهادم دهد، ارتش عالم نتواند که جوابم دهد»، این حماسه پرشور را تاریخی کردند.
قالب شعارهای مردم در این راهپیماییها، شعار علیه موسوی و کروبی و ذکر ویاد ابی عبدالله الحسین علیه السلام بود.
تظاهرات کنندگان شعارهایی از قبیل : «کروبی بیسواد، عامل دست موساد»، «سران فتنه سبز اعدام باید گردند»، «خواص بیبصیرت خجالت خجالت»، «مرگ بر منافق»، «مرگ بر ضد ولایت فقیه»، «خون حسین میجوشد، بسیجی میخروشد»، «موسوی کروبی مرگ به نیرنگتان، خون جوانان ما میچکد از چنگتان»، «موسوی کروبی این آخرین هشدار است»، «سفارت موسوی تعطیل باید گردد، سفیر روباه پیر اخراج بایید گردد»، «بیبیسی ساکت باش»، «لانه روباه پیر تسخیر باید گردد»، «مرگ بر انگلیس»، «بیبی سی بیحیا، دوربینرا بردار بیا».
برخی دیگر از شعارها به شرح زیر است:
لعن علی عدوک یا حسین – کروبی، خاتمی و میرحسین
دیکتاتور واقعی – موسوی و خاتمی
آشوبگر بیغیرت – خجالت خجالت
دانشجوی با غیرت، بصیرت بصیرت
ما اهل کوفه نیستیم- جون میدیم و میایستیم
فتنهگر عاشورا – اعدام باید گردد
موسوی، خاتمی – این آخرین پیام است
سلم لمن سالمکم خامنهای – حرب لمن حاربکم خامنهای
سیدعلی لبتر کند – غسل شهادت میکنیم
خامنهای کوثر است – دشمن او ابتر است
لبیک یا خامنهای – لبیک یا حسین است
سبز فقط سبز علی – لعنت به سبز اموی
گوگوش شده حامیات – جنبش اشرافیت
شیمون پرز حامیات، جنبش اشرافیت
سران فتنه سبز محکوم باید گردند
خط سبز اموی، پیرو مسعود رجوی
وهابیت حامیات، جنبش اشرافیت
پهلوی شد حامیات، جنبش اشرافیت
باراک شده حامیات، جنبش اشرافیت
یک دریا خون پشت سر نظامه، پیرهن عثمان مهلتش تمامه
یاحسین – امان از میرحسین
فتنهگر عاشورا – اعدام باید گردد
آشوبگر غارتگر اعدام باید گردد
محرم ماه خون است، فتنهگر سرنگون است
حی علی خیرالعمل، حرف بسه عمل عمل
حیدریام، حیدریام، سرباز سیدعلیام
میرحسین شعارشون، خیانت افتخارشون
خاتمی، موسوی! این آخرین پیام است – دانشجوی مسلمان آماده قیام است
سبز سیاه اموی – پیرو خط رجوی
منافق واقعی – موسوی و کروبی
مگر امت بمیرد – علی تنها بماند
نوکیسههای بیریشه، مشروطه تکرار نمیشه
خواص بیبصیرت، خجالت خجالت
ای مرجع قضایی، اقدام انقلابی
خواص بیولایت، خجالت، خجالت
سبز فقط سبز علی ننگ به سبز مخملی
سه دشمن خونخوار راه حسین – صدام حسین، باراک حسین، میرحسین
تاکی بود مدارا – با رنگ سبز ریا
سفارت انگلیس، لانه جاسوسیه
موسوی، اسرائیل، پیوندتان مبارک
این همه لشگر آمده – به عشق رهبر آمده
مزدور آمریکایی، ما اومدیم کجایی
رأی ما تو توهمش گم شده – شهرک غرب همه چیزش شده
پیر شده، کور شده – فکر میکنه رئیس جمهور شده
سی سال توی جبههها – بسیجیها رو زدن – صدام حسین نتونست – با میرحسین اومدن
خاتمی دروغگو - توسعه سیاسیات کو؟
ابا الفضل علمدار! موسوی رو تو وردار
جمعیت پرشور شعاردهنده تا حدی بود که از نخستین ساعات بعدازظهر 9دی 88 مسیرهای منتهی به میدان انقلاب همچنین خود میدان انقلاب مملو از جمعیت شده بودو تردد راهپیمایان را به سختی میسر میساخت. میلیونها عاشق ابا عبدالله الحسین (ع) با تجمع در مسیرهای اعلام شده و خیابانهای منتهی به مسیرها ضمن تجدید پیمان با رهبر انقلاب، مرگ فتنه گران و بدخواهان نظام و همچنین بصیرت برای خواص را فریاد زدند.
خلیلیان گفت: وقتی اعلام میشود که یک وزیر نزدیک به هزار میلیارد تومان درآمد دارد؛ اولا این ثروتها را از کجا آورده و ثانیا آیا در نظام اسلامی ویژگی های وزرا این است!؟ و چرا تکذیب نمیکنند که این فرد چنین ثروتی را ندارد؟
به گزارش میدان 72، صادق خلیلیان دکترای اقتصاد کشاورزی از دانشگاه تربیت مدرس است و پیش از دوره وزارتش رئیس دانشکده منابع طبیعی و معاون دانشگاه تربیت مدرس و پس از آن معاون برنامهریزی وزیر جهاد کشاورزی دولت نهم بود.
وی در روزدر 15 مرداد سال 1388، با ارایه? پیشنهاد وزارت از سوی احمدی نژاد برای تصدی این وزارتخانه به مجلس معرفی شد.
چندی پیش بخش اول گفت و گو ی مشروح خبرنگاران شبکه اطلاع رسانی راه دانا با صادق خلیلیان که در جریان بازدید وی از مجموعه تحریریه راه دانا، انجام شد، در اختیار مخاطبان قرار گرفت. آنچه در ادامه می خوانید مشروح گفت و گوی خبرنگاران اقتصادی شبکه اطلاع رسانی راه دانا با وزیر جهاد کشاورزی دولت دهم است.
صادرات محصولات کشاورزی از حدود 1,4 میلیارد دلار به 6,2 میلیارد دلار افزایش یافت/جزئیات را در نامه ای به روحانی گزارش دادم
خلیلیان در این مصاحبه تفصیلی در خصوص ظرفیت بخش کشاورزی، گفت: کشاورزی و توانایی های آن یکی از نقاط قوت اقتصاد ایران است. بحث محصولات راهبردی و اساسی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است . خوشبختانه بجز چند محصول در اغلب محصولات نه تنها خودکفا هستیم بلکه مقدار قابل توجهی به خارج صادر میشود. در 8 سال دولت قبل میزان صادرات محصولات کشاورزی از حدود 1,4 میلیارد دلار به 6,2 میلیارد دلار افزایش یافت که نشان از روند رو به رشد تولیدات کشاورزی دارد. وضعیت خودکفایی در کلیه محصولات کشاورزی در پایان دولت قبل را محصول به محصول در نامه دوم به جناب آقای رییس جمهور بصورت مستند توضیح داده ام که این نامه در رسانه ها منتشر شده است.
تخصیص اعتبارات حمایتی ویژه در دولت قبل برای صرفه جویی در مصرف آب
وی افزود: برای پایداری در تولید؛ توجه به اجرای طرحهای زیربنایی آب و خاک و توسعه مکانیزاسون اهمیت ویژه ای دارد. رهبر معظم انقلاب نیز در فرمایشات نوروزی خودشان در سال های 88 و 89 بحث لزوم صرفه جویی در مصرف آب در بخش کشاورزی و توسعه روشهای نوین آبیاری را تاکید کردند.
وزیر سابق جهاد کشاورزی اضافه کرد: در همین راستا از سال 89 و همزمان با اجرای طرح هدفمندی یارانه ها و در جهت حمایت از کشاورزان اعتبارات ویژه ای علاوه بر بودجه سالانه در اختیار وزارت جهاد کشاورزی قرار گرفت. یکی از اقدامات انقلابی دولت قبل این بود که سطح آبیاری مدرن و تحت فشار از مرز 1,300,000 هکتار عبور کرد؛در حالیکه مقدار اجرای این طرح در تمام دولت های اسبق از قبل از انقلاب تا سال 84 حدود 490 هزار هکتار بود.
خلیلیان تصریح کرد: آقای روحانی نیز در گزارش اخیر خود این رقم (1,300,000 هکتار ) را تایید کردند و گفتند که طی چند دهه در دولت های قبل این کار انجام شده! در حالی که همان طور که گفتم بخش عمده آن در دولت قبل صورت گرفته است. البته دولت فعلی نیز به دنبال آن است که راه دولت گذشته را در این زمینه دنبال کند ولی هنوز نتوانسته اقدام موثری انجام دهد.
آقای روحانی دولت را با ذخیره خوبی از کالاهای اساسی تحویل گرفت
وی با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب در سال 89 مبنی بر جلوگیری از واردات بی رویه، اظهار کرد: ما بلافاصله بخشنامههای مربوطه را صادر کرده و با استفاده از قانون مصوب مجلس جلوی این واردات گرفته شد. البته در سال 91 بر اساس نظر مسولان و برای مقابله با تحریمها تصمیم بر آن شد ذخیره کالاهای اساسی افزایش یابد، که اینکار انجام شد. آقای روحانی نیز در گزارش 100 روزه خود در آذر ماه 92 گفتند وقتی دولت ایشان شروع بکار کرد ذخیره کافی از کالاهای اساسی در کشور وجود داشت.
انتقاد از واردات بی رویه کالا/واردات در شش ماهه اول سال 60 درصد افزایش یافت
خلیلیان بیان کرد: البته با توجه به اینکه وضعیت تولیدات در بخش کشاورزی مناسب است فقط در حد نیاز باید واردات برخی محصولات صورت گیرد و البته زمانی واردات شود که مصادف با برداشت محصول داخلی نباشد تا به کشاورزان لطمه وارد نشود. بنابراین در حال حاضر به نظر من دلیلی ندارد که به صورت بی رویه کالا وارد کشور شود؛ اما بر اساس گزاش گمرک متاسفانه در شش ماهه اول امسال نسبت به شش ماهه اول سال قبل بیش از 60 درصد حجم واردات افزایش یافته که باید در جهت حمایت از تولید داخل جلو واردات بی رویه گرفته شود.
اگر جلوی واردات بی رویه گرفته نشود ما به زودی یک بازگشت به عقب در تولیداتمان خواهیم داشت. وقتی کشاورز ایرانی تولیدش را انجام می دهد و در زمان وارد کردن کالای خود در بازار با حجم زیاد کالای خارجی مواجه میشود؛ قطعا مایوس شده و در دوره بعد بر تولید کشاورزان تاثیر منفی خواهد گذاشت.البته این موضوع در کالاهای صنعتی هم وجود دارد و باید واردات به طور ویژه ای کنترل شود و به تولید داخل با کیفیت خوب توجه شود و مورد حمایت قرار گیرد.
دولت یازدهم، دولت مستضعفان نیست/آیا ثروت میلیاردی جز ویژگی وزرای نظام اسلامی است؟
وزیر جهاد و کشاورزی دولت دهم ادامه داد: البته برای اینکه بتوان به تحلیل درستی از سیاستهای اتخاذ شده رسید باید به خاستگاه اجتماعی؛سیاسی و اقتصادی دولت توجه شود. باید توجه داشته باشیم که دولت یازدهم، دولت مستضعفان نیست و در مقابل باید دانست که اغلب تولید کنندگان(اعم از صنعتی و کشاورزی) نیز در طبقه تجار و سرمایه داران مرفه گنجانده نمیَشوند. همچنین این دولت؛ دولت انقلابیون و اصولگرایان نیست. این موضوع در بررسی و تحلیل اقدامات و سیاستهای اتخاذ شده یکسال اخیر و بی توجهی های صورت گرفته در زمینه فرهنگی و اصول و ارزشهای انقلاب؛ تولیدکنندگان؛ مستضعفان و طبقات متوسط و پایین جامعه؛ طرح های مرتبط با مناطق محروم و کمتر توسعه یافته و غیره اهمیت دارد.
وی با اشاره به اینکه چه ویژگی هایی برای وزرا و مسئولان دولتی در کلام امام بوده، متذکر شد: وقتی از مسیر انقلاب و کلام امام و رهبری خارج شده و به آن ها در مقام عمل توجه نکنیم دچار برخی انحرافات و فتنه ها میشویم. وقتی اعلام میشود که یک وزیر نزدیک به هزار میلیارد تومان درآمد دارد؛ اولا این ثروتها را از کجا آورده و ثانیا آیا در نظام اسلامی ویژگی های وزرا این است!؟ و چرا تکذیب نمیکنند که این فرد چنین ثروتی را ندارد؟
خلیلیان خاطرنشان کرد: سیاست های اقتصادی و بازرگانی باید در جهت حمایت از تولید کنندگان خرد و کلان و تولیدات با کیفیت ملی باشد نه به نفع وارد کنندگان و تجار بزرگ؟! که نیاز است دولت محترم نسبت به این موضوعات مواضعش را اصلاح کند.
تشریح اقدامات حمایتی دولت از بخش کشاورزی/ 9000 میلیار تومان تسهیلات بانکی؛ برای تولید کنندگان
وزیر سابق جهاد و کشاورزی، در بخش دیگری از سخنانش در پاسخ به سوالی در رابطه با سایر اقدامات دولت سابق در حمایت از تولید و اقتصادی کردن فعالیت در بخش کشاورزی افزود: با استفاده از ظرفیت قانونی بودجه سالانه؛ طی سه سال آخر دولت قبل از محل صندوق توسعه ملی حدود 9000 میلیار تومان تسهیلات بانکی در اختیار تولید کنندگان و متقاضیان سرمایه گذاری در بخش کشاورزی قرار گرفت. دو سوم آن با نرخ سود 7 درصد برای توسعه باغات، ایجادگلخانه، تولیدات زراعی، پرورش آبزیان، تولید گوشت سفید و قرمز، تولید شیر، مکانیزه کردن کشاورزی در همه ابعاد و دهها فعالیت تولیدی دیگر اختصاص یافت. یک سوم تسهیلات بانکی نیز با نرخ سود 13 درصد برای تامین نقدینگی واحدهای تولیدی موجود و توسعه صنایع مرتبط با تولیدات کشاورزی و طرحهای بزرگ پرداخت شد. چنین کار مهم و بزرگی در هیچ مقطع از تاریخ بخش کشاورزی سابقه نداشته است.
وزیر سابق کشاورزی گفت: بانک مرکزی در گزارشات خود اعلام کرده که در دو سال گذشته رشد اقتصادی در تمامی بخشها بجز بخش کشاورزی منفی بوده است. بانک مرکزی در گزارشات خود اعلام کرده که بخش کشاورزی طی دو سال مذکور داری نرخ رشد مثبت و بالایی بوده است که در شرایط تحریم اقتصادی بسیار اهمیت دارد. خوشبختانه نه تنها بخش قابل توجهی از نیازهای کشور از محل تولید داخل تامین شده بلکه مقدار قابل توجهی از محصولات کشاورزی نیز به خارج از کشور صادر شده است . این موارد همه ناشی از کارهای اساسی صورت گرفته در دولت قبل است.
اهمیت توسعه مکانیزاسیون در کشاورزی/ رشد 76 درصدی در دولت گذشته
خلیلیان در ادامه در پاسخ به سوالی در خصوص راه های تشویق کشاورزان به تولید بیشتر علاوه بر توجه به مسئله افزایش قیمت خرید های تضمینی گفت: توسعه مکانیزاسیون در کشاورزی بسیار مهم است و خوشبختانه در دولت قبل تعداد تراکتور و کمباین توزیع شده در کشور نسبت به گذشته حدود 76 درصد رشد داشت.
در بحث برنج؛ توسعه بانک نشا و کاشت و برداشت مکانیزه برنج رشد خوبی صورت گرفت و در استان مازندران در بخش زیادی از اراضی شالیکاری کشت دوم و در برخی اراضی حتی کشت سوم در یکسال انجام شده است.
دولت قبل نرخ خرید تضمینی گندم را تقریبا دو برابر افزایش داد
وزیر سابق کشاورزی یادآور شد: در سال آخر دولت قبل نرخ خرید تضمینی گندم تقریبا دو برابر افزایش یافت و از 420 تومان به 800 تومان افزایش پیدا کرد و ما یک جهش خوبی در حوزه گندم داشتیم. طبق قانون قیمت خرید گندم از کشاورزان باید طبق نرخ تورم افزایش یابد ولی دولت فعلی علیرغم ادعای قانونگرایی؛ نرخ خرید سال آینده گندم از کشاورزان را متناسب با نرخ تورم افزایش نداده است که باید قیمت را اصلاح نماید و افزایش دهد.
خلیلیان تاکید کرد: اگر زیرساخت ها، نرخ های تضمینی خرید، پشتیبانی مالی و علمی همه در کنار هم باشد، آن موقع می توانیم که یک روند تولید پایدار داشته باشیم و این همان مسیری بود که در دولت قبل دنبال کردیم.
اصلاح بی سابقه ساختار تولید در دولت دهم/یک سوم واحدهای تولید مرغ و تخم مرغ این کار اصلاح شد
عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس افزود: در جریان هدفمندی یارانه ها ساختار تولید بسیاری از واحدهای تولیدی با کمک و حمایت دولت اصلاح شد. از جمله حداقل در یک سوم واحدهای تولید مرغ و تخم مرغ این کار انجام شد در حالیکه در طول 30 سال قبل از آن این کار انجام نگرفته بود.
خلیلیان ادامه داد: با اقداماتی که انجام دادیم از مرحله وارد کنندگی به جایی رسیدیم که ناممان جز یکی از مهمترین صادر کنندگان مرغ و تخم مرغ در منطقه جای گرفته است. وقتی ما میتوانیم نیاز کشور را تامین کرده و این دو محصول راهبردی را صادر کنیم معلوم میشود که کارهای خوبی صورت گرفته است. طی دو سال گذشته سالانه 70 الی 80 هزار تن مرغ و تخم مرغ صادر شده که بیانگر اینست که روند تولید رو به بهبود بوده است.
عاملان اصلی گرانی در بخش تولید تا مصرف فعال هستند
وزیر سابق جهاد کشاورزی در پاسخ به سوالی در خصوص دست های پشت پرده گرانی برخی کالاها،خاطرنشان کرد: عاملان اصلی گرانی محصول از بخش تولید کننده تا مصرف کننده در بخش تجاری و بازرگانی فعال هستند. در همین راستا مجلس شورای اسلامی در دو سال قبل قانونی را وضع کرد تا بخش بازرگانی کشاورزی از وزارت صنعت و معدن جدا شود و به وزارت جهاد کشاورزی ملحق گردد که اجرایی شدن آن به دولت فعلی رسید. اجرای درست این قانون با کمک تشکلهای مرتبط با کشاورزان میتواند بخشی از این مشکل را حل کند.
اختصاص 1350 میلیارد تومان به توسعه آبیاری مدرن/در دهه 70 سدهایی ساختند که شبکه آبیاری نداشت
این استاد دانشگاه در خصوص حل مشکلات آب در بخش کشاورزی ابراز کرد: در دولت سابق همانطور که گفتم اعتبارات ویژه ای معادل 1350 میلیارد تومان برای توسعه آبیاری مدرن؛ احداث شبکه های آبیاری و زهکشی، انتقال آب با لوله و مرمت و لایروبی قنوات علاوه بر بودجه سالیانه اختصاص یافت که منجر به جهشی در اجرای این طرحهای زیربنایی نسبت به زمان آقایان رفسنجانی و خاتمی گردید. در گذشته کمتر به این موضوعات اهمیت داده میشد، به خاطر داریم که در دهه 70 در دولتهای اسبق که مسئولان آنها در حال حاضر شاکله دولت فعلی را نیز تشکیل میدهند سدهایی احداث کردند که شبکه های آبیاری نداشتند و از این همه سرمایه گذاری هنگفت کمترین بهره نصیب تولید و ایجاد عمران مناطق مختلف کشور میشد.
وی متذکر شد: در دیدار هفته دولت در شهریور امسال مقام معظم رهبری دو تذکر مرتبط با لزوم اجرای دو طرح مهم به دولت دادند؛ که یکی بحث فعال کردن مسکن مهر بود و دیگری توجه به اجرای طرح توسعه روش های آبیاری مدرن بود. لذا با توجه به جمیع جوانب باید یک مدت زمان ده ساله در نظر بگیریم تا مشکلات اصلی آب به مرور زمان مرتفع شود.
در دولت هاشمی و خاتمی کار موثری درخصوص وضعیت آب و هوا انجام نشد
وزیر سابق جهادکشاورزی خاطرنشان کرد: بحث تغییرات آب و هوایی حداقل 30 سال قبل در دنیا مطرح بوده اما متاسفانه تمام مقامات مسئول در دولت های اسبق کمترین توجهی را به این موضوع داشتند و بعد از چند دهه الان که برای چندمین بار در طول 25 سال گذشته قدرت اجرایی را در دولت در دست گرفته اند متوجه اهمیت این موضوع شده اند. علیرغم اینکه در دولت قبل در 8 سال گذشته یکسری کارها به صورت هماهنگ شده و عملیاتی در این زمینه انجام گرفت که به بخشهایی از آن اشاره کردم؛ ولی نه قبل از آن در دولتهای آقایان خاتمی و رفسنجانی و نه بعد از آن در دولت فعلی تا کنون اقدام موثر دیگری مشاهده نشده است.
مسئولانی که در زمان آن ها خشک شدن دریاچه ارومیه آغاز شد باز سمت گرفتند
این عضو کابینه دولت دهم تاکید کرد: که خشک شدن دریاچه ارومیه ناشی از اقدامات و بی توجهی و بی تدبیری هایی است که دولت های قبل در 10 الی 20 سال پیش مسئولیت آن را داشتند. خوشبختانه مسئولانی که آغاز خشک شدن دریاچه ارومیه و برخی تالاب ها و دریاچه ها و زاینده رود در زمان مسئولیت آن ها بوده الان نیز سمت گرفته و بازهم مسئول شدند!
خلیلیان در ادامه با اشاره به راه کارهای مختلف برای برون رفت از این وضعیت آبی، بیان کرد: ما باید روش های آبیاری در بخش کشاورزی و مدیریت مصرف آب شرب و صنعتی را تغییر داده و مدیریت طراحی پروژه ها در بخش احداث سدها و صنایع آب بر را اصلاح کنیم. چرا صنعتی که باید در کنار دریا احداث می شد را در جاهایی احداث کردند که مشکلاتی شبیه مشکل کم آبی در شرق اصفهان و خشک شدن زاینده رود را سبب گردید. در حال حاضر اگر امسال در تهران چنین مشکلی پیش نمیآمد ضریب توجه به موضوع توسط مسئولین بسیار پایین بود. البته مدیریت ضعیف ذخیره سازی آب پشت سدها نیز در این زمینه نقش دارد.
امکان سنجی پروژه انتقال آب دریای خزر انجام شد
وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به موضوع افتتاح مرکز امکان سنجی انتقال آب دریای خزر به کویر در زمان صدارتش گفت: مطالعات امکانسنجی در این خصوص انجام گرفته است و اجرای این طرح متناسب با نتایج مطالعات به سیاست های دولت فعلی بستگی دارد.
دولت فعلی هیچ بهانه ای برای عدم پرداخت سهم تولید از منابع هدفمندی ندارد
وزیرسابق کشاورزی در پاسخ به سوالی در رابطه با هدفمندی یارانه ها و عدم دریافت سهم تولید کنندگان از منابع این طرح اظهار داشت: با توجه به اجرای مرحله دوم هدفمندی توسط دولت فعلی؛ درآمدهای دولت تقریبا دو برابر شده است بنابراین دولت فعلی هیچ بهانه ای برای عدم پرداخت سهم تولید از منابع هدفمندی ندارد. در قانون پیش بینی شده که 20 درصد به عنوان سهم دولت، 50 درصد سهم پرداخت نقدی؛ حمایتهای تامین اجتماعی و کمکهای غیر نقدی و 30 درصد هم بعنوان سهم تولید در نظر گرفته شده است.
85 درصد هزینه کشاورز را بلاعوض پرداخت میکردیم
این مقام مسئول در دولت دهم اضافه کرد: در دولت قبل بعد از اجرای طرح هدفمدی کمک هایی که بصورت اعتبارات بلاعوض نقدی و کمکهای فنی اعتباری و نیز بصورت غیر نقدی به بخش کشاورزی اختصاص یافت حدود 2300 میلیارد تومان بود که برای اصلاح روش های آبیاری و سایر طرحهای زیربنایی آب و خاک، اصلاح ساختار واحدهای تولیدی، تامین نهاده هایی مانند علوفه دامداری ها و توسعه مکانیزاسیون هزینه شد. در مورد اصلاح روشهای آبیاری در قسمتهای قبلی مصاحبه توضیح دادم البته نکته مهمی که باید به آن اشاره کنم این است که 85 درصد هزینه کشاورز برای اجرای سامانه های آبیاری مدرن را بصورت بلاعوض پرداخت میکردیم که این کمک بزرگ و در عین حال بی سابقه ای بود.
خلیلیان در ادامه خاطرنشان کرد: دیگر اقدام ما اصلاح ساختار واحد های تولیدی بود. مرغ داری ها و تعدادی از دامداری ها در این طرح ساختارشان اصلاح شد. ما از منابع بودجه ای که دولت در اختیار ما گذاشت، یارانه سود کارمزدی را تعریف کردیم که تسهیلات ارزان قیمت بدهیم و حداقل یک سوم مرغداری ها و حدود 14 الی 15 درصد دامداری ها ساختارشان تغییر پیدا کرد.
ما مرحله به مرحله سعی کردیم برنامه های خود را اجرایی کنیم و البته در این بین قبول داریم که نواقصی بوده و نتوانسته به صورت یک پارچه و فراگیر در یک بازه زمانی همه کشاورزان را تحت پوشش قرار دهیم ولی حمایت هایی که صورت گرفت در طول تاریخ کم نظیر بود.
افزایش 4,5 برابری ظرفیت فرآوری و نگهداری محصولات کشاورزی
خلیلیان گفت: نکته مهمی که در بحث هدفمندی یارانه ها در مرحله اول بصورت ضمنی انجام گرفت این بود که با افزایش قیمت محصولات تولیدی در بخشهای کشاورزی و صنعتی؛ آنها توانستند جبران هزینه های خود ناشی از افزایش قیمت حاملهای انرژی را بنمایند و روند تولید را بصورت نسبی حفظ کنند. به عبارت دیگر با افزایش قیمت فروش محصولات تولیدی خود عملا سود خود را حفظ کردند که از منظر اقتصادی یک نوع سیاست جبرانی نقدی محسوب می گردد.
وی در پاسخ به سوالی در خصوص رابطه صنعت و کشاورزی ، تصریح کرد: این دو لازم و ملزوم هم هستند به همین دلیل در دولت قبل به این سمت رفتیم که کارخانجات صنعتی مرتبط با بخش کشاورزی و سردخانه های نگهداری محصولات مورد حمایت قرار گیرد. این حمایت نیز از دو طریق انجام گرفت که یکی مسیر اعتبارات بودجه سالانه و دیگری از طریق اعتبارات طرح توسعه کشاورزی بود. لذا از محل این دو مسیر اعتباراتی در نظر گرفته شد و جهت کار اجرایی در زمینه ای که گفته شد اختصاص یافت. در پایان 8 سال دولت گذشته ظرفیت فرآوری و نگهداری محصولات کشاورزی از حدود 7 میلیون تن با افزایشی 4,5 برابری به حدود 32میلیون تن رسید.
مثبت شدن نرخ رشد ناشی از اقدامات حمایتی دولت قبل است
این مقام مسئول در دولت دهم اضافه کرد: اینکه الان در شرایط تحریم میبینیم که بخش کشاورزی نرخ رشد مثبت خود را حفظ کرده، ناشی از اقدامات زیرساختی و حمایتی دولت قبل است.
خلیلیان در بخش دیگری از سخنانش در زمینه ادعای کنترل تورم توسط دولت فعلی ضمن رد این ادعا گفت: این ها اقدام خاصی که منجر به کنترل تورم شود انجام نداده اند و اگر انجام داده بودند چرا هیچ یک از اقدامات عملی که در این زمینه انجام داده باشند را برای مردم توضیح نمی دهند.
بعد از تحریم ها یک جهش در نرخ ارز رخ داد
خلیلیان که سابقه تدریس اقتصاد کلان در دوره دکتری و فوق لیسانس در دانشگاه به مدت 17 سال را دارد توضیح داد: تورم(inflation) و جهش قیمت ها(jump) هر دو اثر افزایش قیمت دارند اما جهش قیمت (jump )مقطعی است و تداوم ندارد در حالی که تورم افزایش مداوم و مستمر قیمت ها در اقتصاد است. بعد از تحریم ها بدلیل کاهش فروش نفت و عدم امکان جابجایی ارز در نظام بانکی بین المللی یک جهش در نرخ ارز رخ داد که منجر به جهش در قیمت کالاها در کشور شد که در محاسبات بانک مرکزی این افزایش قیمت در نرخ تورم بعنوان افزایش قیمت ها اعلام شد که یک کار محاسباتی معمول است. وقتی اثر این جهش به اتمام رسید طبیعت روند اقتصاد ایجاب می کند که نرخ تورم به میزان سابق و البته مقداری کمتر از قبل برسد زیرا فشارهای تورمی در نتیجه جهش ناشی از نرخ ارز مقداری خنثی می گردد. چون قبل از تحریم ها نرخ تورم حدود 21 درصد بود طبیعی است که نرخ تورم بعد از جهش قیمتها مجددا در محدوده 20 درصد ویا حتی پایین تر قرار گیرد.
دولت نباید یک فرآیند طبیعی اقتصاد را حاصل کار خود بداند/اگر دولت قبل هم بود بازهم نرخ تورم 20درصد میشد
وی در ادامه خاطرنشان کرد: دولت فعلی هم که چنین چیزی را میدانست و از این حالت (jump) آگاهی داشت فاز دوم هدفمندی را بدون ترس از افزایش نرخ تورم اجرا کرد و در عین حال ادعا کرد که نرخ تورم را کنترل کرده است. نباید یک فرآیند طبیعی اقتصادی که ارتباطی به اقدامی از جانب دولت ندارد را محصول کار خود اعلام کنند زیرا اگر دولت قبل هم بود باز این اتفاق یعنی برگشت نرخ تورم به محدوده 20 درصد رخ می داد. چگونه دولت ادعای کنترل نرخ تورم را دارد در حالیکه ضمن اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه ها؛ در یکسال گذشته 30 درصد نقدینگی را هم افزایش داده که بالاترین نرخ رشد نقدینگی در دهه اخیر است و هر دو این اقدامات اثرات تورم زا دارند؛ نه کاهنده نرخ تورم. ضمن اینکه دولت فعلی نتوانسته روند افزایش بی رویه قیمتها را کنترل کند و به همین جهت آمار تورم نقطه به نقطه که یک بحث فنی است را مطرح می کند و مردم نیز کنترل شدن قیمتها را باور ندارند زیرا در بازار موقع پرداخت پول افزایش قیمتها را درک میکنند.
وزیر دولت سابق در رابطه با رکود نیز متذکر شد: ما تا سال 90 نرخ رشد اقتصادی مثبت داشتیم و از سال 84 تا 90 به طور متوسط نسبت به زمان آقای هاشمی رفسنجانی نرخ رشد بالاتر بوده است. آخر سال 90 که کشور تحریم شد؛ صادرات نفت و بدنبال آن تولید نفت بشدت کاهش یافت و در بخش صنعت چون برخی مواد اولیه وارد میشد به مشکلاتی برخوردیم. وقتی امکان جا به جایی نرخ ارز در نظام بین المللی وجود نداشت خط تولید برخی صنایع بدلیل کاهش میزان واردات مواد اولیه مورد نیاز تولیدشان دچار مشکل شد و میزان تولید کاهش یافت.
آثار خروج از رکود از زمستان سال قبل نمایان شده بود
خلیلیان توضیح داد که بعد از این مرحله و عبور از شوک اولیه، با اقداماتی که دولت قبل انجام داد و با کمک و فعالیت بخش خصوصی واردات مواد اولیه مورد نیاز کارخانجات افزایش یافت و صنایع به تدریج فعال شدند که اتفاق با تغییر دولت مصادف شد. در گزارشات برخی منابع دولتی و سخنرانی اخیر برخی مسئولان دولت اعتراف کردند که آثار خروج از رکود از زمستان سال قبل نمایان شده بود؛ که نشان میدهد باید قبل از آن اقدامات وسیع و طولانی مدت در دولت قبل انجام شده باشد.
توقف مسکن مهر به اقتصاد شوک وارد کرد
وزیر سابق کشاورزی در ادامه تاکید کرد: اگر دولت فعلی سیاست مقابله با مسکن مهر و توقف آنرا اجرا نمیکرد نرخ رشد اقتصادی کشور در 6 ماهه دوم سال گذشته و بدنبال آن نرخ رشد کل سال 92 مثبت میشد. دولت فعلی در شروع کارش با اقدام نسنجیده و بی تدبیری طرح مسکن مهر را تقریبا متوقف کرد و یک شوک دیگر به اقتصاد وارد نمود. با این اقدام کلیه صنابع وابسته به مسکن مهر که در حال رونق گرفتن بودند دچار رکود شده و با این اقدم کل اقتصاد کشور به رکود عمیق فرو رفت.
خلیلیان با انتقاد از آمارهای ارائه شده توسط دولت، اظهار داشت: کنترل تورم، از بین بردن بیکاری و بالابردن نرخ رشد اقتصادی و عبور از رکود، کار 5 ماه نیست که دولت اصرار دارد چنین کاری را ظرف چند ماه انجام داده است دولت نباید مطالبی را که اعتماد عمومی مردم را کاهش دهد، بیان کند.
چین و روسیه برای ما ظرفیت هستند/لزوم توجه به اقتصاد مقاومتی
این مقام مسئول در دولت دهم در بخش دیگری از سخنانش در رابطه با فرصت های اقتصادی پیش آمده توسط کشورهای دوست برای ایران، گفت: هم چین و هم روسیه برای ما ظرفیت هستند. ما باید روابط با کشورهای دارای ظرفیت را بیشتر گسترش دهیم و از این فضاهای اقتصادی به وجود آمده، استفاده کنیم و در عین حال بر اساس رهنمودهای مقام معظم رهبری تمامی اقدامات دولت در چاچوب اقتصاد مقاومتی تعریف شود.
کجا مردم احساس کرده اند که قیمت ها کاهش پیدا کرده؟
این مقام مسئول افزود: میگویند نرخ تورم را کنترل کردیم. اولا نرخ تورم که کنترل نشده و مسئله عبور از شوک تحریم ها بود که یک فرآیند اقتصادی است. دوما این که کجا مردم احساس کرده اند که قیمت ها کاهش پیدا کرده است، این ها همه بازی با آمار است، قیمت ها در برخی موارد نسبت به زمان دولت قبل افزایش بیشتری نیز داشته است. مثلا اگر قیمت یک کالا در دولت قبل 1000 تومان بود با نرخ تورم 30 درصد 300 تومان به قیمت کالا اضافه می شد ولی الان اگر قیمت آن کالا 2000 تومان شده باشد در اینصورت با نرخ تورم 20 درصد میزان افزایش قیمت 400 تومان خواهد بود که بیشتر از قبل است و این چیزی است که برای مردم محسوس است زیرا باید از جیبشان آنرا پرداخت کنند.
عقبنشینی محدود حکومت ایالات متحده در مقابل کوبا ناشی از ضعف این حکومت و بحرانهای وسیع اقتصادی/اجتماعی داخلی و همچنین انزوای خارجی آن است و این ضعف و انزوا صرفا مختص به منطقه آمریکای لاتین نیست. همین شرایط در خاورمیانه، آسیا و آفریقا نیز وجود دارد و در چنین شرایطی ضمن حفظ اصول مبارزات رهائیبخش عقبنشینیهای وسیعتر و اساسیتری را میتوان به حکومت سلطهگر ایالات متحده تحمیل کرد.
به گزارش میدان 72،به نقل از مستضعفینعبدالحمید شهرابی (مسؤل تحقیقات خانه آمریکای لاتین) در مورد تحولاتی که هفته پیش در روابط دو کشور کوبا و ایالات متحده بهوجود آمد و رؤسای جمهور دو کشور روز چهارشنبه 27 آذر طی نطقهای عمومی به آن پرداختند چند نکته به اجمال قابل تأکید است.
1- آنچه که مشخصا اتفاق افتاد، آزادی 3 قهرمان ضدتروریست کوبایی از زندانهای ایالات متحده در قبال آزادی 2 تن از جاسوسان آمریکا در کوبا بود. لکن، اهمیت این رویداد مشخص در نحوه اطلاعرسانی رسانههای جهتدار و تحت کنترل کانونهای ثروت نظام سرمایهداری کمرنگ و حتی گم شد. چرا که اگر آنها میخواستند واقعیت را بازگو کنند میبایست اعتراف میکردند که با این رویداد، ملت کوبا به یک پیروزی بزرگ دست یافته است. مردم کوبا و رهبری انقلاب این کشور 16 سال بود که مبارزهای بیوقفه برای آزادی این هموطنان شجاع خود را پیش برده بودند و با جلب حمایت وسیع افکار عمومی مردم آزادیخواه جهان – از جمله در خود آمریکا – اکنون موفق شده بوده بودند عقبنشینی را به دشمن تحمیل کنند. اذعان این واقعیت برای حکومت ایالات متحده و دستگاههای تبلیغاتی آن سخت بود و هست. برای همین است که آنها جشن و شادمانی میلیونها کوبایی برای این پیروزی شیرین را به نمایش نگذاشتند. احساس مردم کوبا در این لحظات همان احساسی است که مردم لبنان و فلسطین به هنگام آزادی اسرای خود از دستان جنایتبار رژیم صهیونیستی ابراز میدارند.
2- 55 سال مقاومت کوبا در مقابل انواع تهاجمات دولت ایالات متحده به بار نشسته و اکنون ثمرات خود را به شکل اعتراف مقامات آمریکایی نسبت به شکست سیاستهای تهاجمی خود نشان میدهد. اوباما، رئیس جمهور ایالات متحده علنا اعلام میکند که «این 50 سال نشان داد که منزوی کردن کوبا، کار نکرده است» و جان کری، وزیر امورخارجه او این اظهارات را اینگونه تکمیل میکند که: «این سیاست نه تنها در پیشبرد اهداف امریکا شکست خورده، بلکه در واقع به جای کوبا منجر به منزوی شدن ایالات متحده شده است». مشاهده نشانههای انزوای ایالات متحده در منطقه آمریکای لایتین و در مقابل آن افزایش محبوبیت و نفوذ کوبا در این منطقه دشوار نیست. کافی است که به سرنگونی حکومتهای مرتجع و دیکتاتوری وابسته به ایالات متحده در این منطقه طی دو دهه گذشته نگاه کنیم و این واقعیت را ببینیم که حکومتهای مبتنی بر آراء مردم در ونزوئلا، بولیوی، اکوادور، نیکاراگوآ و اروگوئه امروز متحدین کوبا محسوب میشوند و در مقابل، ایالات متحده در وسیعترین اتحادیههای کشورهای منطقه همچون سلاک جایی ندارد.
3- آنچه که به وقوع پیوسته را نباید بیش از آنچه که هست جلوه داد. به رغم آزادی مبارزین کوبایی و به رغم این که رئیس جمهور ایالات متحده گام برداشتن در جهت برقراری روابط دییپلماتیک و «عادیسازی روابط» را اعلام کرده، همانطور که رائول کاسترو اعلام داشته: «این بههیچوجه بدین معنی نیست که قلب مسأله مورد حل و فصل قرار گرفته است. محاصره اقتصادی، تجاری و مالی که موجب صدمات فراوان انسانی و اقتصادی به کشور ما شده است، باید برچیده شود.» کاسترو همچنین ضمن استقبال از آزادی شهروندان کوبایی از زندانهای ایالات متحده بر ضرورت احترام به استقلال، حاکمیت ملی و حق تعیین سرنوشت کوبا تأکید داشته و آن را شرط غیر قابل خدشه در روابط با ایالات متحده اعلام کرده است. این اظهارات و سابقه طولانی ملت و رهبری کوبا در سازش نکردن بر سر اصول انقلاب خود، بیهوده بودن تبلیغات الغایی رسانههای غربی در ایجاد این شبهه که کوبا از مواضع همیشگی خود عقب نشسته است را نشان میدهد. رائول کاسترو در همین سخنرانی خود به مناسبت آزادی شهروندان کوبایی به صراحت اظهار داشت که کوبا کماکان بدنبال «ساختن سوسیالیسم ظفرمند و بادوام خواهد بود».
4- عقبنشینی محدود حکومت ایالات متحده در مقابل کوبا ناشی از ضعف این حکومت و بحرانهای وسیع اقتصادی/اجتماعی داخلی و همچنین انزوای خارجی آن است و این ضعف و انزوا صرفا مختص به منطقه آمریکای لاتین نیست. همین شرایط در خاورمیانه، آسیا و آفریقا نیز وجود دارد و در چنین شرایطی ضمن حفظ اصول مبارزات رهائیبخش عقبنشینیهای وسیعتر و اساسیتری را میتوان به حکومت سلطهگر ایالات متحده تحمیل کرد. در این حال، حتی برای لحظهای نباید از این واقعیت غفلت کرد که حکومت ایالات متحده اهداف سلطهطلبی خود را به اشکال مختلف دنبال خواهد کرد. نشانه این رویکرد را حتی در نطق اوباما در مورد «تغییر» در روابط با کوبا نیز میتوان مشاهده کرد، آنجا که او از ادامه تلاش این حکومت برای برقراری دموکراسی (بخوانید حکومت وابسته به آمریکا) و «دفاع از حقوق بشر» – بخوانید ایجاد بیثباتی – در کوبا صحبت میکند و تعهد این حکومت در حمایت از «سازمانهای مدنی» را برای این منظور اعلام میدارد.
کوبای انقلابی در شرایط کسب پیروزی در آزاد کردن شهروندان این کشور از زندانهای آمریکا، برای لغو محاصره اقتصادی و خاتمه دادن به دیگر سیاستهای تهاجمی ایالات متحده بیش از گذشته به همبستگی جهانی نیاز دارد و انقلاب اسلامی ایران در این راستا هم چون گذشته در کنار کوبا خواهد بود.
سبزها در انتقام آنچه دزدیدن آرای خود در خرداد 88 می دانستند، انتخابات را تحریم کرده بودند و آنچه به عنوان شادی پس از انتخابات به نمایش گذاشتند، بیشتر به مصادره ی رأی کاندیدای پیروز می ماند تا جشن پیروزی!
به گزارش میدان 72، الف در مطلبی نوشت:
بدنه ی جنبش سبز معتقد بود با پیروزی حسن روحانی در انتخابات 92، رای سال 88 آنها بلاخره خوانده شده است. آنها تا این حد، حسن روحانی را رییس جمهور خویش می دانستند. با این همه با گذشت یک سال و نیم از عمر ریاست جمهوری روحانی و حتی خیلی زودتر گویا ورق هایی در حال برگشتن است.
همان روزهای اولی که خبر پیروزی حجت الاسلام حسن روحانی در انتخابات اعلام شد، اینکه نسبت او با جریان های سیاسی کشور چگونه تعریف می شود، جدلی محسوس میان اهل سیاست به راه انداخت. اصولگرایان به اعتبار مواضع گذشته ی روحانی و عضویت نیم بند او در جامعه روحانیت مبارز، وی را اصولگرا می خواندند و اصلاح طلبان با استناد به مواضع روحانی در هفته های منتهی به انتخابات، وی را اصلاح طلب می دانستند.
حسن روحانی به عنوان کاندیدای مستقل در انتخابات حضور یافته بود. اما حتی اگر بخواهیم از مواضع نزدیک او با اصلاح طلبان میانه رو که در تبلیغات انتخاباتی عیان بود، چشم پوشی کنیم، حتما می توان تصدیق کرد که در روزهای پس از انصراف اجباری عارف و حمایت تمام قد هاشمی و خاتمی از روحانی، او حقیقتا تبدیل به کاندیدای اصلاح طلبان شد. در عین حال جدلی دیگر هم میان اصلاح طلبان و دولتمردان نزدیک به روحانی شکل گرفت؛ جدل اینکه اصلاح طلبان باعث رای آوردن روحانی شدند یا اینکه روحانی رای بالایی داشت و اصلاح طلبان پس از یقین به شکست در انتخابات با منصرف کردن عارف و پناه گرفتن پشت آرای روحانی دست به احیای خویش زدند. در یک سال و نیم گذشته بارها برخی از اصلاح طلب تصریح کرده اند که روحانی پیروزی اش را مدیون اصلاح طلبان است. به عنوان مثال صادق زیباکلام می گوید: «اگر و اگر» بدنه اجتماعی اصلاحطلبان به سمت آقای روحانی نرفته بود آقای روحانی فینفسه یکی- دو میلیون رای بیشتر نداشت… با روحانی و نزدیکانش در برخی موضوعات مخالف هستم بهدلیل اینکه اطرافیانش مدتی هست میگویند ما مستقل هستیم و برای خودمان هستیم و پیروزی ما مدیون هیچکس نیست، اینها گزافهگویی است.» یا مثلاً سعید حجاریان با بیان اینکه اصلاحطلبان حامی و ستون فقرات برنامههای روحانی هستند، میگوید: «اگر اصلاحطلبان بشکنند روحانی هم شکسته است، چرا که وی با حمایت هاشمی و خاتمی و همچنین کنارهگیری عارف و بسیج اصلاحطلبان رأی آورد. پس در صورت عدم حضور اصلاحطلبان جریان راست، روحانی را به ورطه شکست میبرند.»
در هر حال روحانی در اولین شب اعلام نتایج انتخابات در گفت و گوی تلفنی مستقیم با بخش خبری ساعت 21 سیما، صراحتا از هاشمی و خاتمی نام برده و از آنان تشکر کرد. همان زمان بسیاری از خیابان های تهران غرق جشن و شادی هواداران رییس جمهور پیروز بود. عکس ها و شعارهای آن جشن خیابانی نشان می داد بسیاری از حامیان جنبش سبز سال 88 نیز مشغول شادمانی هستند: سبز و بنفش نداره؛ جنبش ادامه داره یا سبز به خون نشسته؛ بنفشه؛ بنفشه و … گرچه همان زمان، گاردین این جشن خیابانی را نشان در اقلیت بودن سبزها خواند و اینگونه به طرح سوال پرداخت: « آیا انتخابات خرداد 92 با مشروعیتی که برای جمهوری اسلامی بهوجود آورد، بهمعنی تمسخر جنبش سبز نبود؟ آیا شادی کردن در پیش چشم نیروهای امنیتی که با جنبش سبز درگیر شده بودند، بهمعنای تسمخر جنبش سبز نیست؟» در نهایت هم معلوم نشد چند نفر از آن سبزهایی که میان حامیان حسن روحانی ژست پیروزی به خود گرفته بودند، در انتخابات 24 خرداد شرکت کرده بودند؛ چه آنکه سبزها در انتقام آنچه دزدیدن آرای خود در خرداد 88 می دانستند، انتخابات را تحریم کرده بودند و آنچه به عنوان شادی پس از انتخابات به نمایش گذاشتند، بیشتر به مصادره ی رأی کاندیدای پیروز می ماند تا جشن پیروزی!
نیاز به زمان زیادی نبود تا سبزها دریابند اشتباه کرده اند؛ چه آنکه راه ورود به کابینه ی یازدهم از محکومیت و تبری جستن از فتنه ی 88 می گذشت. جلسه ی رای اعتماد به وزرای کابینه ی روحانی، صرف نظر از همه ی بحث و جدل هایی که به خود دید، به صحنه ی مسابقه ی تبری از فتنه ی 88 مبدل شد؛ همه ی آن راهپیمایی هایی هم که جنبش سبز راه انداخته بود و با شاخ و برگ دادن های توهمی موجب افتخار و رجزخوانی شان بود، در ادبیات حسن روحانی “اردوکشی خیابانی” نام گرفت. از همان روزها خط میان روحانی و سبزها پررنگ تر شد و آنها دانستند انتخابات تمام شده و روحانی دیگر دلیلی نمی بیند دل آنها را بدست آورد و آنان شادی بی دلیلی را پس از اعلام نتایج انتخابات 92 به کف خیابان ها کشانده اند.
9 دی 92 و موضع گیری روحانی در مدح حضور مردم در راهپیمایی با شکوه 9 دی 88 این فاصله را پررنگ تر کرد؛ روحانی نمی خواست به ساز ناکوک رادیکال های اصلاح طلب ریاست جمهوری اش را تنظیم کند. او در مورد راهپیمایی عظیم 9 دی گفت: «مردم زمانی که احساس کردند به باورها و ارزش های دینی و اعتقادی آنها توهین شده و بیگانگان خیال دخالت در حوزه های اخلاقی و اعتقادی آنان را دارند به حرکت در آمده، با حضور و اجتماعشان به بیگانگان پاسخ درخوری دادند. مردم برای حمایت از جناحی خاص به میدان نیامدند، آنچه مردم را به حرکت در آورد دلدادگی مردم ایران به عاشورا و ارزشهای انسانی برآمده از آن بود. مردم با هدف دفاع از اسلام، اهل بیت(ع) و انقلاب اسلامی به حرکت در آمدند، چون احساس کرده بودند به فرهنگ عاشورا اهانت شده و بیگانگان زمینه را برای مداخله مناسب یافتهاند.» این سخنان البته با واکنش های تندی در میان رادیکال های اصلاح طلب و ضد انقلاب خارج از کشور مواجه شد. زیباکلام کوشید آن را به گردن اصولگرایان و اصرارهایشان بیندازد و اینکه روحانی مجبور بوده برای خالی نبودن عریضه یک نظری اظهار کند! آن طرف آب هم می گفتند دوست ندارند چنین چیزهایی از روحانی بشنوند و مدعی شدند که چنین سخنانی را حتی از محمود احمدی نژاد هم نشنیده اند. محسن کدیور هم اینگونه واکنش نشان داد که : «دولت روحانی چاره ای جز رفع حصر ندارد … اظهارات اخیر ریاست جمهوری در سالگرد رسوایی 9 دی از یک حقوقدان غیر سرهنگ بسیار بعید بود. آیا سنجیده تر نبود منتخب مردم به دلیل موانع فوقانی اگر قدمی برای رفع آلام ملت بر نمی دارد حداقل بر زخم آنها نمک نپاشد و سکوت پیشه کند؟» همه ی این ها نتیجه ی توهمی بود که «هر که با دشمن ما نیست؛ با ماست!» توهمی سبز که روحانی را با خود می پنداشت. با این همه، روحانی هنوز برای آنان کمی امیدوار کننده بود؛ وعده ی رفع حصر. اما این امید نیز راه به جایی نبرد.
بزرگترین پیوند میان روحانی و جنبش سبز همان وعده ی رفع حصر لیدرهای آن جریان کذایی بود که بالاترین دلیل امید آنان به روحانی شده بود. امیدی ناامید! وعده ای که گرچه در ماه های آغازین دولت، تلاش هایی کمرنگ را در پشت پرده ها داشت، اما یک سال و نیم پس از تنفیذ و تحلیف رییس جمهور همچنان وعده ای انتخاباتی باقی ماند و به متن سخنرانی های کاندیدای رییس جمهور شده راه نیافت. پس از نامه ی علی مطهری به رئیس جمهور در مورد عمل به وعده ی انتخاباتی اش و تهدید به طرح سوال از رییس جمهور در مجلس، این تنها امید جنبش سبز نیز بر باد رفت؛ چه آنکه روحانی گرچه تلویحی، اما راهی را برای حل مشکل حصر پیش پای آنان نهاد که خیلی پیش تر از اینها مخالفان سرسخت جنبش سبز نیز همان حرف را می زدند: «توبه و بازگشت حر گونه» حالا برای اهالی فتنه ی سبز دیگر هیچ دلیلی برای دفاع از روحانی باقی نمانده است، جز اینکه «حداقل اینکه قالیباف و جلیلی رئیس جمهور نیستند» همین.
روحانی و رادیکال های اصلاح طلب همچنان در انتخابات های آینده مسیرشان به هم خواهد افتاد؛ اما شاید فقط در وعده های انتخاباتی قبل انتخابات و در ماه عسل پیروزی، آن حس شرکای خوب را داشته باشند؛ کسی از اطرافیان دولت باور ندارد که این پایگاه اجتماعی تندرو سبب پیروزی اعتدال شده است. شاید اطرافیان رییس جمهور امید دارند که کم کم اصلاح طلبان افراطی هم باورشان بشود که سواری گرفتن از موج پیروزی حسن روحانی آنان را احیا کرد؛ نه اینکه آنان سبب پیروزی کسی شده باشند؛ آن هم وقتی کاندیدای اصلاح طلبان بدون نام بردن از فردی خاص، تن به انصرافی اجباری سپرد.
محمود احمدینژاد را می توان یک غول رسانه ای دانست که با سخنان خود جامعه داخلی و جهانی را تحت تاثیر قرار می دهد، وی که ریاست دولت های نهم و دهم را در کارنامه خود دارد سوژه مناسبی برای تولید خبر برای اکثر رسانه ها مجازی و نوشتاری است.
به گزارش میدان 72به نقل از مهرورزی ،محمود احمدینژاد را می توان یک غول رسانه ای دانست که با سخنان خود جامعه داخلی و جهانی را تحت تاثیر قرار می دهد، وی که ریاست دولت های نهم و دهم را در کارنامه خود دارد سوژه مناسبی برای تولید خبر برای اکثر رسانه ها مجازی و نوشتاری است
او حتی اگر کلمه ی به زبان نیاورد نیز می تواند با حرکات بدن و نگاه خود مخاطب را تحت تاثیر قرار بدهد ، تا آنجا که حرکات وی در قبال سیاست مداران مختلف و در مقابل رسانه های تلویزیونی این موضوع را اثبات کرده است.
اما سکوت او در قبال موضوعات سیاسی کشور و دوری از حاشیه سازی ها رسانه ها بیشتر اصلاح طلب جهت اظهارنظر پیام قابل توجه ی دارد، به هر حال فعالیت هایی که محمود احمدی نژاد در دوران ریاست جمهوری خود انجام داده است، قابل توجه است.
به گزارش مهرورزی، استفاده از جوانان جهت مناصب کارگزاری نظام در کنار کارهای بزرگ اقتصادی در بخش های عمران و آبادانی کشور از نکات مورد بحث وی می تواند باشد.
محمود احمدینژاد که با شعار عدالت و مهرورزی توانست اعتماد مردم را جلب کند ،فعالیت های بزرگ اقتصادی من جمله اجرای طرح کارت سوخت، هدفمندی یارانه ها ، کم کردن وابستگی بودجه کشور به نفت و توسعه علم و فناوری کشور در کارنامه خود دارد.
نکته مورد بحث در دوران های سیاسی کشور به خصوص پس از جنگ این است که هرکدام از دولت ها به واسطه انتخاب شعار سیاسی خود حرکات قابل توجه ی انجام دادند که هرچند انتقادات زیادی نیز در پی داشته اما باعث جریان سازی این شعارها شده است.
محمود احمدینژاد نیز به واسطه قراردادن شعار ما می توانیم و نیز شعار عدالت خواهی توانست جریان عدالت خواهی و عدالت جویی را در درون اذهان مردم نهادینه کند، و به همین دلیل مورد خشم سیاسیون سازندگی و اصلاحات شد که حصار آهنی به دور خود کشیده و اجازه ورود مردم برای حضور در عرصه سیاست کشور را نمی دادند و هرکس در چارچوب این جناح ها نبود نمی توانست فعالیت مستمری داشته باشد.
اما چرا محمود احمدینژاد در قبال حاشیه پراکنی ها واخبارسازی ها دروغین رسانه های زنجیره ای و اظهارات اعضای دولت تدبیر روزه سکوت را پیش گرفته است ، می توان به این موضوع اشاره کرد که جریان حاکم در دولت که از نظر فکری وابستگی بی حد و حصری به بنیان های فکری سازندگی و اصلاحات دارد به دنبال ایجاد جنجال جهت تشویش اذهان عمومی و همچنین سواستفاده از این اظهارات در قبال نظام است ، همان مدل روشی که دولت اصلاحات در قبال نظام در پی گرفته بود و این هم ناشی از نزدیکی دو تیم فکری رسانه ی دولت اصلاحات و دولت فعلی است.
اکنون که دولت یازدهم که نیز در اختیار به اصطلاح ژنرال هایی است که از سوی محمود احمدی نژاد کنار گذاشته شده بودند چرا که اینان خود در هرحال جز وزرا دولت های بعد از جنگ بودند که از این منصب به پایین کشیده شدند.
به هر حال محبوبیت احمدینژاد بعد از انتخاب دولت جدید در بین مردم بیشتر شده است این را می توان از اظهارات مردم در سطح شهر و کشور فهمید چرا که با همه انتقاداتی به وی در دو سال آخر وارد است هرچند بازار ارز کشور با حضور مافیای اقتصادی هدایت شده از سوی افرادی خاصی به دنبال زمین زدن دولت بودند دچار التهاب شده و اثر بر آن بازارهای دیگر نیز پدیدار گشت اما گذشت زمان مشخص کرد که چه افرادی در پشت پرده این بازی ها بودند.
در هر حال به واسطه عدم اتحاد اصولگرایان در سال 92 و همچنین رای شکننده 50?3 که موجب انتخاب حسن روحانی شد در حالی که شعار حل مشکلات 100 روزه کشور در ایام انتخابات از سوی وی سرداده شده بود اکنون حرکت قابل توجه ی در عمر یک ساله ندیده ایم حتی موضوع مذاکرات هسته ای نیز نتایج قابل توجه ی نداشته است .
تیم رسانه ای دولت نیز که به واسطه تجربه خود در بخش عملیات روانی به دنبال تغییر دیدگاه مردم در قبال دولت های نهم و دهم بوده ، القاء این موضوع می باشد که همه مشکلات کنونی ناشی از عدم تدبیر دولت پیشین و شخص رئیس دولت قبل است و دنبال این است که با استفاده از ابزارهای رسانه ای خود اقدام به امتیاز گیری از نظام کند.
اما محمود احمدینژاد به واسطه تجربه فعالیت سیاسی خود در دوران انقلاب و همچنین ریاست دولت های نهم و دهم به خوبی نقشه این جریان کثیف را شناخته است و با سکوت خود در قبال حاشیه پراکنی ها فرصت رای برای سواستفاده از اظهارات خود در قبال دولت جدید را نابود کرده است.
همین نکته درمورد محمود احمدینژاد که رهبرمعظم انقلاب حضرت امام خامنه ای در پیام انتصاب وی به جایگاه عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام از واژه دامت تاییداته استفاده کرد که خواهیم فهمید که استفاده از این واژه بعد از 8 سال چه پیام هایی در درون خود دارد.
نکته : 23 سال است این عنوان برای یک غیر روحانی بکار گرفته نشده است.
کردان ، وقتی که در برابر جریان “نه احمدی نژاد” ایستاد، می دانست هم چپ های اصولگرا شده او را به راحتی نخواهند پذیرفت و هم جریان قدرت- ثروت او را تخریب خواهد کرد، اما همواره تاکید می کرد؛ احمدی نژاد با خدمت به مردم غم و غصه را از دل و چهره نظام زدود و ما در تمام مدت کار سیاسی و اعتقادی مان دنبال همین وضعیت بودیم.
یادداشت آرشیوی/ محمد جعفر بهداد: کردان رفت. نمی دانم از عوامل جفا به خودش گذشت یا نه ، ولی می دانم روح زخمی خود را از منجلاب این دنیای فانی نجات داد و رفت.
…کردان خیلی ها را در دوران غربت سیاسی شان از تنهایی و روزمرگی به مسیر فعالیت با نشاط و اثر گذار کشاند تا به ذخیره ای برای شکل گیری جبهه اصولگرایی در آستانه ورود به دهه چهارم انقلاب اسلامی تبدیل شوند، بی ادعا، بی هیاهو، بی تکلف، مخلص، صبور و دائما” متوسل به “زهرای مرضیه ” (س) بود و این را همه آنهایی که از نزدیک با او همکار و هم کلام بودند، می دانند.
راستی! چه کسانی به کردان ظلم کردند؟ اگر روزهای جفاکاری به کردان و صحنه گردانان پنهان و پیدای آن نمایش شوم را مرور کنیم، اتفاقا به نام ها و نشانه هایی می رسیم که بعضی از آنها نام و نشان امروز خود را مدیون مجاهدت و صبوری کردان بوده اند، اما شهوت به قدرت رسیدن یا در قدرت ماندن آنها را به عناصری ناسپاس ، بلکه ستمکار تبدیل کرد. 30 سال خدمتگزاری خالصانه کردان به انقلاب، ناگهان در تند بادی از هواپرستی چند آدم تازه به دوران رسیده و جویای نام به فراموشی سپرده شد تا یک خدمتگزار، چهره ای متقلب ، دروغگو و حتی حرامخوار معرفی شود
کردان رفت با همه گفتنی های ناگفته اش در باره هویت پنهان بعضی ها ، اما همان اندک رازهای دلش را که یک ماه قبل برای برخی نزدیکانش بازگو کرد، مخاطبش را متحیر می ساخت که چگونه او از این همه اخبار و اطلاعات برای دفاع از خود در مقابل کینه توزان و حسودان و قدر ناشناسان بهره برداری نکرد . وقتی از او خواستم این حرفها را لااقل برای ثبت در تاریخ بنویسد، گفت بیم آن را دارد که بوی انتقامجویی شخصی بدهد و تخریب برخی عناصر -ولو آنکه چهره واقعی شان را پشت نقاب ارزشگرایی پنهان کرده باشند- به اعتبار یک مجموعه بزرگ لطمه بزند.
کردان ، وقتی که در برابر جریان “نه احمدی نژاد” ایستاد، می دانست هم چپ های اصولگرا شده او را به راحتی نخواهند پذیرفت و هم جریان قدرت- ثروت او را تخریب خواهد کرد، اما همواره تاکید می کرد؛ احمدی نژاد با خدمت به مردم غم و غصه را از دل و چهره نظام زدود و ما در تمام مدت کار سیاسی و اعتقادی مان دنبال همین وضعیت بودیم.
این، تمام دغدغه مرحوم کردان بود وهمین نگرش شاید از نظر بعضی ها جرم کمی نبود!
* مدیرعامل اسبق ایرنا
1/5 سال از آغاز دولت یازدهم می گذرد و طی این مدت، یکی از سوژه های جنجالی که برخی دولتمردان بر روی آن تمرکز کرده و از آن به عنوان بهانه ای برای حمله به دولت سابق و فضاسازی رسانه ای بهره بردند، سیاسی کردن بحث اجتماعی آلودگی هوا و مرتبط دانستن آن با مساله خودکفایی در تولید بنزین و نهایتا، شتاب زدگی غیرمدبرانه در واردات بنزین به کشور بود.
به گزارش میدان 72 به نقل از خیبرانلاین،به گزارش پایگاه خبری تحلیلی “خیبرآنلاین”، معصومه ابتکار و تیم سیاسی همسو با وی در درون و برون دولت، در مدت 1/5 سالی که مجددا بر عرصه مدیریتی کشور ورود کردند، با همکاری رسانه های زنجیره ای رنگارنگی که اخبار این تیم را پوشش می دهند، ضمن ایجاد موج منفی علیه بنزین تولیدی در کشور، مقدمات واردات روزانه حداقل 10 میلیون لیتر را فراهم کردند.
براساس این گزارش، رییس محیط زیست دولت یازدهم در همین رابطه و در تاریخ 17 اردیبهشت 93 گفته بود: “بنزین آلوده یکی از مهمترین عوامل افزایش آلودگی هواست”. معاون شیخ حسن روحانی با ابراز تاسف از پنهان کاری های صورت گرفته در آگاهی بخشی به مردم در ارتباط با اثرات بنزین آلوده بر سلامتی آنها(!؟) تاکید کرده بود: “رویکرد دولت یازدهم شفاف سازی در مورد موضوع و حل بحران آلودگی هوا از طریق برنامه مدون عملیاتی و حذف بنزین آلوده پتروشیمی است.” (اینجا)
در همان ایام، رسانه های زنجیره ای با انتشار تصاویری از آسمان نسبتا آبی و آفتابی پایتخت، این مساله را به تدبیر بیم و امیدی ها مرتبط کردند.
اندکی بعد (20 شهریور 93) بانوی روسری سبز دولت، با قاطعیت اعلام کرد: “آلودگی هوا از شهرهای بزرگ رخت بر بست”! معصومه ابتکار طی آن اعلام قطعی افزود: “با توزیع بنزین سالم درچهار شهر بزرگ کشورمعضل آلودگی هوا برطرف شد”! (تصویر ذیل)
افکار عمومی که تبلیغات پرحجم رسانه های پرشمار حامی دولت را مورد مطالعه قرار می دادند، اما صبر کردند تا صحت آن همه جوسازی را در فصلی که آلوده ترین زمان برای هوای کلانشهرها به حساب می آید، به محک تجربه قرار دهند.
و این روزها، یکی از همان زمانهاست. هوای پایتخت و برخی کلانشهرها به مرحله ناسالم رسیده و نهادهای ذیربط، مدام اطلاعیه صادر می کنند که افراد بیمار، کودکان کم سن و سال و زنان باردار از حضور در سطح شهرها خودداری نمایند.
حال، با توجه به انتقاد رییس سازمان محیط زیست از پنهان کاری رسانه ها و با عنایت به سکوت این روزهای بعضی ها(!؟) در قبال تشدید ناپاکی در هوای کلانشهرها، با مقایسه تطبیقی میان نمودارهای نشان دهنده شاخص کیفیت هوا در ایام تقریبا مشابه طی 3 سال (سال های 91 ، 92 و 93) به خوبی می توان نتیجه گیری کرد که در سال های استفاده از بنزین تولید داخل با سال جاری که بنزین وارداتی مورد استفاده قرار گرفته است، میزان آلودگی هوا چه تغییراتی داشته است.
به همین منظور، 3 روز نزدیک به یکدیگر در پایان آبان و ابتدای آذرماه 3 سال متوالی را مورد مقایسه قرار داده ایم با این توضیح که تاریخ های درنظرگرفته شده، شاخص کیفیت هوا در روزهای چهارشنبه، پنجشنبه و جمعه را به تصویر کشیده اند.
این نمودارها از “شرکت کنترل کیفیت هوا” دریافت شده اند:
الف) نمودار روزهای چهارشنبه
ساعت 11 چهارشنبه؛ 29 آبان 1392؛ وضعیت هوای تهران در شرایط ناسالم برای گروههای خاص قرار دارد
ساعت 11 چهارشنبه؛ 28 آبان 1393؛ وضعیت هوای تهران در شرایط ناسالم برای گروههای خاص قرار دارد
ب) نمودار روزهای پنجشنبه
ساعت 11 پنجشنبه؛ 30 آبان 1392 – وضعیت هوای تهران در شرایط ناسالم برای گروههای خاص قرار دارد
پ) نمودار روزهای جمعه
ساعت 11 جمعه؛ 1 آذر 1392 – وضعیت هوای تهران در شرایط سالم قرار دارد
نمودارهای 9 گانه فوق به راحتی و بدون توجه به فضاسازی سیاسی بازان و رسانه های زنجیره ای وابسته به آنها به خوبی نشان می دهد که طی روزهای تقریبا مشابه طی 3 سال متوالی، شاخص کیفیت هوای تهران چگونه بوده است. براین اساس، در پاییز سال 91 که دولت دهم استقرار داشت و بنزین تولید داخل در کشور مصرف می شود، شرایط هوای پایتخت نسبت به ایام مشابه دو سال بعد، شرایط به مراتب سالمتری داشت. همچنین، در سال 92، اگرچه دولت یازدهم بر سر کار آمده بود اما همچنان از بنزین تولید داخل استفاده می شد، نسبت به سال 93 که از بنزین وارداتی استفاده می شود، آلودگی هوای تهران نه تنها تفاوت چندانی نکرده است، بلکه بعضا در آن سال، طبق نمودار، هوای سالمتری برای مردم تهران وجود داشته است.
بدین ترتیب، چه کسی مسئول تشویش بیش از یکساله اذهان عمومی است؟ چه کسی خسارات مادی و معنوی ناشی از آن فضاسازی های رسانه ای- سیاسی را عهده دار خواهد بود؟ اگر عدد نوشته شده در رسانه ها صحت داشته باشد (زیان 2 میلیارد دلاری بیت المال ناشی از واردات بنزین) (اینجا) آیا سکوت و انحراف افکار عمومی از این مساله جایز است؟ ترویج فرهنگ بی اعتنایی به تولید داخلی و بازکردن درهای اقتصاد کشور به روی محصولات بی خاصیت خارجی که نمونه مشابه داخلی آن با کیفیت بهتر تولید می شود، چگونه جبران خواهد شد؟ و دهها سوال دیگر.
به نظر می رسد مدعیان راستگویی که مسایلی مانند پرونده کرسنت، مذاکرات هسته ای و… را محرمانه دانسته و تلاش می کنند تا از دید ملت پنهان نگهدارند، این بار باید به مطالبه بر حق مردم در بحث هوای پاک و توجه به تولید داخل بر مبنای اقتصاد مقاومتی و چرایی آن همه جوسازی دروغین، پاسخی قانع کننده دهند. آلودگی هوا مساله محرمانه ای نیست که تنها در اتاق های دربسته حل و فصل شود؛ مردم تهران شاهدند که این روزها، با وجود تخریب سنگین علیه بنزین تولید داخل و واردات بنزین خارجی، نمی توانند حتی برج میلاد را ببینند.
نکته تاسف بار بعدی یادآوری آن شعار معروف اما مهجور در میدان عمل است که با پدیده های اجتماعی، نباید از دریچه سیاست نگریست. آیا در قبال هوای ناپاک تهران و دیگر کلانشهر، باید همچنان سکوت کرد؟ آنانی که 1/5 بر فراز رسانه های در اختیار تاختند تا مسند قدرت نشینی خود را محکم کنند، چرا این روزها چشم و دهان خود را بسته اند؟! قطعا افکار عمومی در قبال آن فریادها و این سکوت ها مشغول قضاوت است.
آقای خاتمی در اردیبهشت سال 1384 یعنی ماه آخر ریاست جمهوری او پیش از برگزاری انتخابات، از رئیس دانشگاه تهران، دکترای افتخاری خود را دریافت میکند؛ اما جالب اینجاست که بدانیم این رئیس «گرانقدر» که دکترای افتخاری دانشگاه پرسابق? تهران را به خاتمی تقدیم کرده است کیست. مروری بر تصاویر خبرگزاری مهر و اخبار گزارش شده از جلس? اعطای مدرک افتخاری روشن میکند که این شخص، کسی جز «رضا فرجی دانا» وزیر استیضاح شد? دولت اعتدال نیست!
میدان 72/ دکترای افتخاری، درجهای تشریفاتی است که بدون طی مدارج تحصیلی مطابق نظر هیئت رئیسه دانشگاه به برخی افراد اعطا میگردد. رئیس سابق دانشگاه تهران در زمان احمدینژاد آقای فرهاد رهبر دربار? اعطای مدرک افتخاری توضیحات روشنی داده و آن را دارای ضوابط مشخص معرفی کرده است. ایشان در توضیح روند اعطای مدرک افتخاری گفته است:
«ابتدا باید مجموعه ای درخواست خود مبنی بر اعطای مدرک دکتری افتخاری به شخص خاصی را ارائه کند. سپس این درخواست در هیئت رئیسه دانشگاه تهران مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در صورتی که اعطای دکتری افتخاری به یک فرد در هیئت رئیسه دانشگاه پذیرفته شود آنگاه موضوع به وزارت علوم پیشنهاد می شود. اگر وزارت علوم موافقت خود را در این زمینه به دانشگاه ابلاغ کرد دانشگاه نیز مدرک دکتری افتخاری را صادر و در مراسمی اعطا می کند».
سیدمحمد خاتمی که به اذعان رئیس دفتر خود آقای ابطحی سال 1376 هم بدون داشتن مدرک دکتری، از سوی اطرافیان و حامیانش «دکتر خاتمی» خوانده میشد و در تبلیغات آن سال با همین عنوان توانست رأی مردم را کسب کند، پس از رسیدن به پست ریاست جمهوری، بر خلاف صریح قوانین کشور، در مکاتبات دولتی نیز دکتر خاتمی نامیده میشد. ذکر این نکته نیز ضروری است که با مدرک دکترای افتخاری نمیتوان کسی را دکتر دانست و او را در مکاتبات و موقعیتهای شغلی دکتر خطاب کرد، اما آقای خاتمی زمانی دکتر خطاب میشد که حتی آن دکترای افتخاری را هم که با تکیه زدن بر پست ریاست جمهوری به دست آورد، در چتنه نداشت. نمونهای از مکاتبات رئیس کل بانک مرکزی با آقای خاتمی در سال 1379 (به نقل از خبرگزاری فارس) در ادامه میآید که به وضوح بر خلاف قانون آقای خاتمی با عنوان «دکتر» خطاب قرار گرفته است.
رجوع به اخبار سال 1384 نکت? جالبی را روشن میکند. آقای خاتمی در اردیبهشت سال 1384 یعنی ماه آخر ریاست جمهوری او پیش از برگزاری انتخابات، از رئیس دانشگاه تهران، دکترای افتخاری خود را دریافت میکند؛ اما جالب اینجاست که بدانیم این رئیس «گرانقدر» که دکترای افتخاری دانشگاه پرسابق? تهران را به خاتمی تقدیم کرده است کیست.
مروری بر تصاویر خبرگزاری مهر (بخش اول – بخش دوم – بخش سوم) و اخبار گزارش شده از جلس? اعطای مدرک افتخاری روشن میکند که این شخص، کسی جز «رضا فرجی دانا» وزیر استیضاح شد? دولت اعتدال نیست! فرجی دانا در زمان خاتمی بر پست ریاست دانشگاه تهران تکیه زده بود.
خبرگزاری مهر، سخنان رئیس دانشگاه تهران را چنین گزارش کرده است:
رئیس دانشگاه تهران در مراسم اعطای دکتری به خاتمی عنوان کرد:
خاتمی علم پربرکت خود را در راه اعتلای دین، فرهنگ و علم این مرز و بوم صرف کرده است // گفت و گو و گوناگونی فرهنگ جزء تفکیک ناپذیر جامعه جهانی استرئیس دانشگاه تهران در مراسم اعطای دکتری به خاتمی گفت: “دکترای افتخاری به عالمی اهدا می گردد که علم پربرکت خود را در راه اعتلای دین، فرهنگ و علم این مرز و بوم صرف کرده است. گوناگون بودن فرهنگ در جامعه جهانی بخشی از میراث گرانبهای بشریت است که آهنگ جهانی شدن آن را به مخاطره جدی انداخته است. صحبت از جهان تک قطبی با یک فرهنگ مسلط و یک زبان غالب، صحبت از جهانی بی روح است. چرا که قرار گرفتن فرهنگ های گوناگون در کنار یکدیگر مانند نقش رنگین کاشی کاری های سنتی ایرانی است که با قرار گرفتن در کنار یکدیگر نمای زیبایی می آفرینند.”
“بنای جامعه جهانی نیز باید از فرهنگ های گوناگون حاصل شود. این هماهنگی و سازگاری میان اقوام و ملل با فرهنگ های مختلف حاصل نمی شود مگر در سایه گفت و گو و گوناگونی فرهنگ در سطح جهانی. به بیان دیگر گفت و گو و گوناگونی فرهنگ جزء تفکیک ناپذیر جامعه جهانی است. این دو کلمه (گفت و گو و گوناگونی فرهنگ ) به راستی مصداق روشنی است که بر دو بال نشان اهدایی دانشگاه تهران به رئیس جمهور نقش بسته است. دو بالی که جامعه جهانی با تکیه بر آنها می تواند به افق مقدس صلح پر کشد و جوامع بیداردل با تکیه بر آنها برای دستیابی به صلح در یک اعتلاف مقدس شرکت جویند. باعث افتخار است که تندیسی از این دو بال به نظریه پردازمهم گفت و گوی اهدا می نماییم.”
در تصویر اول، همچنین جعفر توفیقی در کنار خاتمی قابل مشاهده است. توفیقی در دور? دوم ریاست جمهوری خاتمی، وزیر علوم بود. او در دولت روحانی به عنوان سرپرست وزارت علوم، تحقیقات و فناوری منصوب شد که با نظر منفی مجلس در نهایت به عنوان وزیر پیشنهادی به مجلس معرفی نشد و فرجی دانا جایگزین او گردید.
امیر حسین ثابتی
در سالهای گذشته «ترس» مبنای عملکرد چه جریانی بوده است؟
اثرات ویران کننده ادبیات رییس جمهور بر انسجام اجتماعی یک ملت
«ما در منطق کم نمی آوریم. ما دیپلمات های مجربی داریم. امروز در راس وزارت خارجه افرادی هستند که جزو برترین دیپلمات های جهانی هستند، نه منطقه. بروید صورت مذاکرات سالیان دراز گذشته را بخوانید.
من از بس دیدم بعضی ها هراسان زندگی می کنند و چون خود اعتماد به نفس ندارند، – کافر همه را به کیش خود پندارد- دیگران را هم این چنین می بینند، من ناچار شدم چند مورد مذاکرات خودم را با برترین مقامات اروپایی را در کتاب هسته ای ام عینا بیاورم. با اینکه عرفش این نبود. این کار را کردم تا بخوانند و ببینند ترسوها.
یک عده به ظاهر شعار می دهند اما بزدل سیاسی اند. هر وقت می خواهد مذاکره بشود یک عده می گویند ما داریم می لرزیم. خب به جهنم، بروید یک جای گرم پیدا کنید برای خودتان. چه کار کنیم ما؟ خداوند شما را ترسو و لرزان آفریده، ما چه کار کنیم؟»
اینها بخشی از سخنان رییس جمهور است که روز گذشته در جمع مسئولان وزارت خارجه بیان شد و در این باره توجه به چند نکته ضروری است:
1. عده ای معتقدند سخنان روز گذشته رییس جمهور و لحن بی سابقه وی در خطاب قرار دادن منتقدان دولت، تلاش برای تغییر سمت و سوی افکار عمومی از پرونده جنجالی کرسنت است که بر اساس بیانیه چند روز قبل شرکت دانا گاز، دادگاه داوری لاهه این قرارداد را معتبر اعلام کرده و عملا با محکومیت کشورمان در این پرونده، نه تنها ایران باید چند برابر پول های آزاد شده در توافق ژنو را به عنوان غرامت به طرف اماراتی پرداخت کند بلکه تا 25 سال آینده نیز باید گاز کشور را با قیمت بسیار پایین تر از سطح جهانی به امارات صادر کند.
عده ای دیگر نیز معتقدند ریشه این مدل ادبیات و سخنان رییس جمهور، تلاش برای زمینه سازی برخی دیدارهای آینده و پیش بینی نشده رئیس جمهور باشد. اما در هر صورت چه این تحلیل ها درست باشد و چه غلط، تردیدی وجود ندارد که این ادبیات به دور از شان رییس جمهور یک ملت است.
به عبارت دیگر آقای روحانی و حامیان دولت که بعد از انتخابات بارها و بارها بر افزایش و انسجام «وحدت اجتماعی» و «کم شدن شکاف های اجتماعی» ناشی از عملکرد دولت قبل تاکید می کردند، باید به این نکته اساسی توجه داشته باشند که این مدل ادبیات و این طرز خطاب قرار دادن منتقدان دولت، نه تنها تناسبی با وحدت اجتماعی میان طبقات مختلف جامعه ندارد بلکه در دراز مدت منجر به ایجاد تفرقه بیشتر و افزایش شکاف های اجتماعی در جامعه خواهد شد.
در هر صورت این یک واقعیت است که آقای روحانی 49.3% از رای شرکت کنندگان در انتخابات 24 خرداد 92 را کسب نکرده است و حتی از منظری دیگر، ایشان از بین نزدیک به 50 میلیون افراد واجد رای در انتخابات، تنها رای نزدیک به 19 میلیون نفر را کسب کرده است و این یعنی رییس جمهور محترم نتوانسته رای بیش از 31 میلیون نفر از ایرانیان واجد شرایط در انتخابات را کسب کند. چه کسانی که در انتخابات شرکت کرده و کاندیدایی غیر از ایشان را برای اداره کشور برگزیدند و چه کسانی که حتی در انتخابات شرکت نکردند. لذا طبیعی است که بکارگیری این مدل ادبیات باز هم بیش از هر چیز به ضرر خود رییس جمهور محترم و دولت یازدهم است چرا که خواسته یا ناخواسته این مساله به وحدت بیش از پیش منتقدان دولت یازدهم کمک خواهد کرد؛ ضمن اینکه اگر آقای روحانی معتقد است 90% مردم از تیم مذاکره کننده هسته ای کشور دفاع می کنند درست نیست؛ چرا که 100% ملت از تیم مذاکره کننده هسته ای کشور حمایت کرده و خواستار موفقیت آنها در برابر دشمنان هستند اما این حمایت دلیلی بر نگرانی و دلواپسی آنها نسبت به برخی اشتباهات بزرگ و عجیب آنها طی مذاکرات نیست.
2. رییس جمهور در بخش دیگری از سخنان روز گذشته خود، منتقدان مذاکرات هسته ای و توافق ژنو را «ترسو» توصیف کرد. با این اوصاف اگر قرار به برچسب زنی و مقابله به مثل باشد طبیعتا هیچ نتیجه ی منطقی و درستی عاید طرفین نخواهد شد اما اگر واقعا قرار بر دیدن واقعیات و قضاوت بر مبنای حقایق باشد، آن گاه می توان با نگاه دقیق تری به نتیجه رسید که واقعا «ترس»، مبنای رفتار کدام یک از طرفین تا به امروز بوده است؟
فارغ از حضور پر رنگ بسیاری از منتقدان سیاست خارجی دولت یازدهم در سالهای دفاع مقدس در خط مقدم جبهه های جنگ تحمیلی و همزمان تحصیل بسیاری از عاملان توافق ژنو در آن سالها در آمریکا و اروپا به بهانه ادامه تحصیل، بازخوانی تحولات هسته ای کشورمان بویژه در سالهای 82 تا 84 با استناد به کتاب «امنیت ملی و دیپلماسی هسته ای» آقای روحانی به خوبی نشان می دهد که مبنای عملکرد تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان در آن برهه با سه کشور اروپایی، «ترس» از ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل بوده است.
به عبارت دیگر، این «هراس» از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل باعث شد تا نخست در مذاکرات سعد آباد در تهران و بعد از آن نیز در مذاکرات بروکسل و در نهایت پاریس، تیم مذاکره کننده هسته ای به ریاست دکتر روحانی و با کمک افرادی مانند آقایان ظریف، موسویان و ناصری امتیازات پرشماری را به طرف مقابل بدون حتی بدست آوردن یک امتیار قابل توجه تقدیم طرف مقابل کند.
چنانچه خود آقای روحانی مورخ 10/5/1384 (اول اوت 2005) طی نامه ای به محمد البرادعی مدیر کل وقت آژانس بین المللی انرژی اتمی از بی نتیجه بودن عقب نشنینی های ایران در آن دوره و به اصطلاح اقدامات اعتمادساز برای طرف غربی سخن می گوید و می نویسد:
«متأسفانه، در مقابل اگر نگوییم هیچ، ایران مابهازای بسیار اندکی دریافت کرد و بارها اقدامات اعتمادساز خود را افزایش داد و تنها در عوض آن، با قولهای انجام نشده و درخواستهای بیشتر روبه رو شد. قولهای اکتبر 2003[مهر1382] سه کشور اروپایی دربارهی همکاری هستهای، امنیت منطقهای و منع گسترش، هنوز حتی بررسی هم نشدهاند. تعهد فوریهی 2004 [بهمن1382]سه کشور اروپایی که به عنوان مابه ازای گسترش تعلیق به مونتاژ و تولید قطعات ارائه شده بود و بر مبنای آن سه کشور متعهد شده بود که “تلاش فعالانه به عمل آورند تا تلاشهای ایران در اجلاس ژوئن 2004[خرداد1383] شورای حکام شناسایی شده، به شکلی که شورا بعد از آن تنها بر مبنای گزارش مدیرکل، هرگاه و اگر براساس رویهی عادی اجرای قرارداد پادمان و پروتکل الحاقی ضروری دانست، عمل کند” تحقق نیافت تا اینکه ایران در نوامبر 2004 [آذر1383]موافقت نمود تعلیق داوطلبانهی خود را بیشتر گسترش دهد، به نحوی که تأسیسات تبدیل اورانیوم را که به وضوح توسط دبیرخانهی آژانس به عنوان خارج از شمول هرگونه تعریف از “فعالیتهای مربوط به غنیسازی” تعیین شده بود؛ دربرگیرد.
و سه کشور اروپایی/ اتحادیهی اروپا هنوز به تعهد خود در موافقتنامهی نوامبر 2004[آذر1383] پاریس مبنی بر شناسایی “اجرای بدون تبعیض حقوق ایران براساس معاهدهی منع گسترش مطابق با تعداتش براساس این معاهده” عمل نکردهاند. پس از گذشت بیش از سه ماه مذاکره بعد از موافقتنامهی پاریس، آشکار شد که سه کشور اروپایی/ اتحادیهی اروپا خواهان تطویل مذاکرات و احتمالاً عدم دستیابی به نتیجه مطلوب هستند و بنابراین، نمیخواهند در برابر حق غیرقابل انکار ایران برای از سرگیری فعالیت غنیسازی تسلیم شوند و انگیزه یا توانایی ارائهی طرح خود دربارهی تضمینهای عینی ماهیت صلحآمیز برنامهی هستهای ایران و نیز تضمینهای محکم دربارهی همکاریهای اقتصادی، فناوری و هستهای و تعهدات محکم دربارهی مسائل امنیتی را نیز ندارند.»
لذا جا دارد از آقای روحانی سوال کرد شما که امروز تاکید می کنید افرادی از جنس برترین دیپلمات های جهان در راس تیم مذاکره کننده هسته ای کشورمان قرار گرفته اند و از این رو جای هیچ نگرانی، دلواپسی و لرزش بابت عملکرد آنها وجود ندارد؛ مگر یک بار در سالهای 82 تا 84 تجربه ای ناکام برای پرونده هسته ای کشور رقم نزدند؟
مگر در همان دوره بر مبنای «ترس» از ارجاع پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت، اکثر تاسیسات هسته ای ایران تعلیق نشد؟ پس چرا هیچ وقت این مساله موجب اعتمادسازی برای غربی ها نشد و همزمان در همان دوران ضمن اینکه بارها شورای حکام علیه ایران قطعنامه های متعدد صادر کرد، بلافاصله بعد از فک پلمپ UCF اصفهان نیز مقدمات ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت سازمان ملل فراهم شد و در نهایت چندی بعد نخستین قطعنامه این شورا علیه پرونده هسته ای ایران تحت عنوان قطعنامه 1696 صادر شد.
لذا جای تعجب دارد که آقای روحانی همچنان ارجاع به کتاب خاطرات هسته ای خودشان را پاسخ منطقی برای منتقدان عملکرد دولت یازدهم در توافق ژنو قلمداد می کنند چرا که هر کس فقط یک بار این کتاب را مطالعه کند، به راحتی متوجه می شود که برخی اشتباهات راهبردی سالهای 82 تا 84 که بارها مورد عتاب رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفته، عینا در توافق ژنو تکرار شده است، از جمله تعهدات کلی و غیر قابل اندازه گیری طرف غربی به ایران در توافق سعد آباد و توافق ژنو در مقابل تعهدات عینی، دقیق و قابل اندازه گیری ایران به طرف مقابل.
3. نکته دیگری که جا دارد مورد تامل جدی قرار بگیرد، بازتاب گسترده ادبیات رییس جمهور در رسانه های بین المللی است.
طی یک سال گذشته در حالی آقای روحانی و حامیان دولت به کرات از لزوم تعامل با دنیا و ارائه چهره دیگری از ایران به جهان سخن گفته اند که گویا در دوره های گذشته ایران هیچ گفتگویی با جهان در عرصه دیپلماسی نداشته است و تنها در این دوره است که قرار بر تعامل با دنیا گذاشته شده! اما واقعیت اینجاست که وقتی رییس جمهور محترم باراک اوباما را فردی «مودب» و «باهوش» توصیف می کند و در مقابل با ادبیاتی خاص نسبت به منتقدان داخلی و دلسوز دیپلماسی دولت یازدهم می تازد، این مساله چه بازتابی در افکار عمومی دنبا خواهد داشت؟
آیا منطقا می توان پذیرفت رییس جمهوری که هر چند وقت یک بار با تند ترین تعابیر، حتی از تعامل با منتقدان داخلی خود نیز ابا دارد، در عمل می تواند چهره ای متفاوت از ایران به جهانیان نمایش بگذارد؟ یا اساسا این چهره متفاوت را باید در لبخند به جای اخم در برابر دشمنان به نسبت سالهای گذشته معنا کرد؟
حقیقت این است که توجه در سخنان روز گذشته رییس جمهور نشان می دهد بیش از آمریکا و اتحادیه اروپا، منتقدان داخلی توافق ژنو مورد عتاب آقای رییس جمهور قرار گرفته اند و این دقیقا یکی از علل اصلی نگرانی ها درباره آینده دیپلماسی دولت یازدهم است.