به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»،وبسایت «امید» در گزارشی نوشت: با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید تعدادی پایگاه خبری و وبسایت با بهرهگیری از عنوان «تدبیر» و مشتقات آن سعی در منتسب کردن خود به جریانات و افراد نزدیک و درون دولت داشته و دارند. این وبسایتها تلاش میکنند خود را همسو و تاثیرگذار در دولت اعلام کرده و چنین به نظر برسند که مرجع اصلی اخبار مرتبط با دولت در فضای رسانهای غیررسمی هستند.
یکی از این وبسایتها که از عنوان خبرگزاری در معرفی خود استفاده میکند یکی از مهمترین و بارزترین نمونههای این سایتهاست که بدون داشتن مجوز، خود را خبرگزاری معرفی کرده و با فضاسازی رسانهای و برگزاری یک مراسم افتتاح پرزرق و برق و دعوت از تنی چند از چهرههای اصلاحطلب خود را وابسته به لایههای اصلی نزدیک به دولت تدبیر و امید مطرح کرد.
سایت وابسته به حامیان عارف میافزاید: سایت خبری مذکور در نخستین جلسه اعلام آغاز به کار در دفتر مجری سابق صداوسیما، به خبرنگاران معرفی شد و مراسم رسمی آغاز به کار این سایت در هتل بزرگ تهران با محوریت همان مجری سابق و دعوت وی از سیاسیون و فعالین رسانهای اصلاحطلب صورت گرفت. این مجری سابق، در گذشته چند تجربه ناموفق مطبوعاتی داشته که در مهمترین آنها چهارماه اداره غیرشفاف اقتصادی و مالی یک روزنامه به چشم میخورد که در نهایت منجر به تعطیلی و بیکاری تعدادی از اصحاب رسانه شد. خبرنگاران آن روزنامه بعدها اعلام کردند بخش اعظم دستمزد خود را هیچ وقت دریافت نکردهاند. چهره رسانهای مذکور همواره مدعی است که با اصلیترین چهرههای اصلاحات و دولت تدبیر و امید در لایههای اول مرتبط است، در مهمترین جلسات تصمیمساز سران اصلاحات حضور پررنگ دارد و حتی طرف مشورت برخی از وزراء و سران کشور است.
«امید» با تکذیب ارتباط وبسایت مورد اشاره با برادر رئیسجمهور، هدف اصلی چنین حرکتهایی را به دست آوردن منفعت مالی عنوان کرده است.
منبع: سایت امید
روز شمار روابط ایران و آمریکا از 1979
4نوامبر 1979 – 9 ماه پس از پیروزی انقلاب از برقراری جمهوری اسلامی در ایران، دانشجویان افراط گرای خواستار استرداد محمد رضاشاه پهلوی، 52 تن دیپلمات و کارمند سفارت آمریکا را در تهران به گروگان گرفتند.
گروگانگیری 444 روز به طول انجامید و این بحران منجربه اقدام ایالات متّحده به اعمال نخستین تحریم اقتصادی علیه ایران شد.
7آوریل 1980 – آمریکا روابط دیپلماتیک با ایران را قطع کرد، و اعمال سلسله ای محدودیّت در بخش بازرگانی و مسافرت میان دو کشور را آغاز کرد.
4نوامبر 1986– ماجرای ایران – کنترا برملا و معلوم شد طی ترتیباتی و به صورتی مخفیانه، آمریکا به امید رهائی گروگانهای آمریکائی در لبنان، به ایران اسلحه فروخته بود، و سود مادی حاصل از معامله را در اختیار شورشیهای کنترا در نیکاراگوئه گذاشته بود.
3ژوئیه 1988 – یک فروند موشک کروز آمریکا، برفراز خلیج فارس، به یک فروند هواپیمای مسافری ایران اصابت کرد. در این حادثه 290 تن مسافران و خدمه هواپیما کشته شدند.
آمریکا، حادثه را یک اشتباه دانست.
3ژوئیه 1993 - یک هیأت ایرانی برای نخستین بار از سال 1979 به ایالات متّحده سفر کرد.
30آوریل 1995 – بیل کلینتون، رئیس جمهوری ایالات متّحده، منع جامع معامله با ایران و سرمایه گذاری در آن کشور را برقرار کرد. گفته این این تحریم ها به دلیل آن است که ایران درصدد دست یافتن به تسلیحات هسته است.
از آن تاریخ، تحریم ها علیه ایران منظماً تمدید شده و گسترش یافته است.
29ژانویّه 2002 - جرج دبلیو بوش رئیس جمهوری وقت آمریکا گفت ایران بخشی از کشورهای موسوم به «محور شرارت» و پشتیبان تروریسم است.
8اوت 2005 – محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری اسلامی ایران، به غنی سازی اورانیوم در ایران سرعت بیش از پیش بخشید.
6نوامبر 2008 – محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری ایران، پیروزی باراک اوباما و انتخاب اورا برای احراز دور بعدی مقام ریاست جمهوری ایالات متّحده به وی تبریک گفت.
20مارس 2009 – پرزیدنت باراک اوباما گفت که «مایل بوده است سخنی مستقیم با مردم و رهبران جمهوری اسلامی ایران داشته باشد.»
او درماه ژوئن، سرکوبی خشن تظاهررات ایران را محکوم کرد و گفت به باور او مشروعیّت انتخاب مجدد محمود احمدی نژاد برای احراز مقام ریاست جمهوری اسلامی ایران، زیرپرسش جدّی قرار گرفته است.
اول اکتبر2009 – میان مذاکره کنند? ارشد جمهوری اسلامی ایران، سعید جلیلی و معاون وزیر امور خارجه ایالات متّحده در شهر ژنو در سوئیس ملاقاتی صورت گرفت که نخستین ملاقات در سطح مقامات عالی رتبه ازتاریخ قطع روابط دیپلماتیک میان آمریکا و ایران، توصیف شد.
21مارس 2010 – آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، پرزیدنت باراک اوباما را به ترسیم طرح و نقشه علیه ایران متـهم کرد.
4دسامبر 2011 – ایران گفت، یک فروند هواپیمای تجسّسی آمریکائی هدایت شده از راه دور را بر زمین نشانده – سپس آن هواپیما را در تلویزیون نشان داد.
27دسامبر 2011 – جمهوری اسلامی ایران تهدید به بستن تنگ? هرمز کرد، که یک گذرگاه مهم برای حمل نفت است.
واشنگتن در این مورد هشدار داد.
28سپتامبر 2012 – ایالات متّحده، نام تشکیلات سازمان مجاهدین خلق ایران را که یک نهاد تبعیدی مخالف رژیم جمهوری اسلامی ایران است، از فهرست اسامی سازمان های تروریسنی حذف کرد و خشم جمهوری اسلامی ایران را برانگیخت.
15ژوئن 2013 – ایالات متّحده آمادگی خود را برای همکاری مستقیم با رئیس جمهوری منتخب مردم ایران، حسن روحانی ابراز داشت.
15سپتامبر 2013 – پرزیدنت باراک اوباما گفت با حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران، مکاتبه داشته است.
27سپتامبر 2013 – اوباما و روحانی، با یکدیگر تلفنی گفتگو کردند. این نخستین گفتگو میان رهبران آمریکا و ایران از سال 1979 به این سو بود.
با سلام
بعد ازمطالعه این روز شمار که در تاریخ 8 مهر 92 از خبر نامه صدای امریکا منتشر شده .چند نکته به ذهن رسید که قابل توجه بود.
1 – مبدا تاریخ ا ز نظر صدای امریکا (و دولت مردان آمریکا) بعد از گروگان گیری شروع میشود.
نه کودتای 28 مرداد 1322 و نه از حمایت های بی دریغ امریکا از جنایت های شاه مخلوع. ونه جاسوسی و ایجاد اغتشاش و درگیری در ایران قبل و بعد از زمان پیروزی انقلاب تا تسخیر لانه جاسوسی .
الف – عدم عذر خواهی ازمردم ایران به دلیل حمایت از شاه
2- در جریان گروگانگیری هیچ اشاره ای به اقدامات خصمانه ای مثل عملیات دلتا نشده .
3 –در جریان جنگ تحمیلی هیچ اشاره به نقش امریکا در تحریک و مساعدت های انجام شده به صدام ملعون نشده است .
4 – در جریان جنگ تحمیلی هیچ اشاره به نقش مستقیم امریکا در تصرف سکوهای نفتی ایران و انهدام انها نشده .
بر خلاف معاهده 1975 الجزایر .
در سال پایانی جنگ تحمیلی امریکا به صورت علنی وارد کمک نظامی شده و به ایران اعلان جنگ کرده بود.
5 – در جریان مورد اصابت (حمله) قرار گرفتن هواپیمای مسافربری ایران هیچ اشاره به دادن مدال شجاعت به خاطر کشتن مسافران هواپیما نشده.
6 – به خاطر کشته شدن افراد بیگناه امریکا هیچ وقت از مردم ایران هم عذر خواهی نکرد. بلکه با دادن مدال شجاعت توهین آشکار دیکری به مردم ایران کرد.
7 – بعد از حوادث 11سپتامبر رئیس جمهور آمریکا با وقاحت و بی تربیت ایران را محهور شرارت نامید.
8 – در جریان نشاندن هواپیمای جاسوسی امریکا ، دولت امریکا وقیحانه و با پرروی از ایران خواست که هواپیمای بدن سرنشین به انها بازگردانده شود.و طبق روال از عذر خواهی خبری نبود.
9- در جریان وضع تحریم های ناجوانمردانه و ظالمانه بر ضد مردم ایران نقش فعال و به سزای امریکا گفته نشد .
10 –کمک به خارج کردن نام منافین از لیست سازمان های تروریستی که دست شان به خون 17 هزار ایرانی الوده است.
11 – کمک و حمایت از گروه های تررویستی مانند پژاک ، جندشیطان(ریگی ) ......
12 - عدم بازگرداندن اموال و دارئی های مردم ،دولت و شاه مخلوع که در امریکا بلوکه شده است .
(بالغ بر 30میلیارد دلار فقط پول نقد این مملکت از فروردین 58 در امریکا بلوکه میباشد)
13 - ..........
و دها مورد دیگر که نه بنده و شما اطلاع نداریم.
نکات پرس/ محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه در مصاحبه با شبکه آمریکایی ای بی سی نیوز ضمن محکوم کردن هولوکاست آن را جنایتی فجیع خواند و گفت به کار رفتن اصطلاح «افسانه هولوکاست» در نسخه انگلیسی سایت مقام معظم رهبری ناشی از اشتباه در ترجمه بوده است !
این در حالی است که مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری در تاریخ 18 اسفند 1390 ضمن «افسانه» نامیدن هولوکاست آن را حادثهای پنداری- نه واقعی- خواندند و فرمودند :
«غربیها جور دیگری عمل میکنند... آنها چهارچوبهاشان ظالمانه است. در یک کشوری کسی به افسانه هولوکاست اعتراض میکند، میگوید من قبول ندارم؛ او را زندان میاندازند، محکومش میکنند که چرا یک حادثه پنداری تاریخی را انکار میکنی! حالا گیرم پنداری هم نباشد- واقعی باشد- خیلی خوب، انکار یک حادثه واقعی تاریخی مگر جرم است؟»
بازگشت روحانی درمیان استقبال موافقان و مخالفان
حسن روحانی رئیس جمهوری ایران درپی شرکت در اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد و گفت و گوی تلفنی با باراک اوباما، روز شنبه به تهران بازگشت.
خبرگزاری فرانسه می گوید روزنامه های ایران نخستین تماس با یک رئیس جمهوری آمریکا را در بیش از سه دهه بعنوان پایان یک امر ممنوعه ستودند.
اما برخی از تندروها شنیدن خبر مکالمه 15 دقیقه ای با رهبر کشوری را که از دیرباز «شیطان بزرگ» نامیده می شود، بسیار دشوار دیدند.
در فرودگاه مهرآباد تهران ده ها نفر تجمع کرده بودند و هنگام عبور کاروان اتومبیل های روحانی و همراهانش، شعارهای «مرگ برآمریکا» و «مرگ بر اسرائیل» سردادند. در این میان یک نفر نیز لنگه کفشی به سوی کاروان پرتاب کرد که به آقای روحانی برخورد نکرد.
همزمان 200 از تا 300 نفرطرفداران روحانی نیز جمع شده بودند و شعار می دادند «روحانی متشکریم». نیروی انتظامی نیز سعی در آرام نگاه داشتن جمعیت داشت.
در گزارش خبرگزاری فرانسه گفته می شود اعتراض در فرودگاه در نقطه مقابل تحسینی است که روزنامه های ایران بابت گفت و گوی تلفنی تاریخی روحانی با رئیس جمهوری آمریکا داشت.
او در فرودگاه به خبرنگاران گفت تماس تلفنی ابتکار اوباما بود و افزود «وقتی عازم فرودگاه بودیم، به من اطلاع داده شد کاخ سفید تلفنی با سفیر ما در سازمان ملل متحد تماس گرفته و رئیس جمهوری می خواهد چند دقیقه ای با من صحبت کند.»
این در حالی است که شامگاه گذشته، کاخ سفید اعلام کرد که درخواست مکالمه از سوی ایران مطرح شده بود.
هاشمی رفسنجانی رئیس جمهوری سابق گفت روحانی با حرف زدن با اوباما، اما خودداری از ملاقات با او، به یک «کودتای دیپلماتیک» دست زد.
به نقل از قاسم سلیمانی، فرمانده واحد عملیات پنهانی سپاه پاسداران انقلاب گفته شد توجه و احترامی که درنیویورک به روحانی نشان داده شد، نشانه ای بر سیاست دفاعی سخت ایران بود.
بسیاری ازروزنامه ها در صفحات اول خود عکس جلسه دیدار محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران با جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در مذاکرات اتمی در نیویورک را منتشر کردند.
ظریف درباره رسیدن به توافق تا یک سال دیگر ابراز امیدواری کرده است. با این حال، همتایان غربی او در جلسه روشن ساختند توافق ایجاب خواهد کرد ایران امتیازات بزرگی بدهد.
خبرگزاری فرانسه می گوید روحانی اینک باید جناح های مختلف در داخل حاکمیت را به ارزشمند بودن امتیازدهی متقاعد سازد.
(voa)
دیدار آیتالله اراکی با رهبر حزب سعادت ترکیه
رهبر حزب سعادت ترکیه با دبیرکل مجمع جهانی تقریبمذاهب اسلامی دیدار و پیرامون مسائل جهان اسلام گفت و گو کرد.
به گزارش خبرگزاری تقریب، اوغوزهان اصیل ترک رهبر حزب سعادت ترکیه در دیداری با آیتالله اراکی دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی پیرامون مسائل جهان اسلام گفت وگو کرد، و انجام فعالیتهایی در جهت مقابله با حرکتهای تکفیری و افراطی در کشورهای اسلامی، مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
در ادامه آیتالله اراکی توضیحاتی در خصوص ساختار قانون اساسی در ایران شامل انتخاب شورای نگهبان قانون اساسی و ساختار کلیات نظام و همچنین جایگاه نظام اسلامی در ایران بیان کرد که بسیار مورد توجه آقای اوغوزهان اصیل ترک قرار گرفت.
همچنین مقرر شد اجلاس آتی کمیته صلح اسلامی وابسته به مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در آینده نزدیک در کشور ترکیه از سوی حزب سعادت و به مدیریت رهبر این حزب برگزار شود.
کیهان
بانک مرکزی بنگاه تجاری آقای رئیس نیست! (خبر ویژه)
اظهارات غیرمترقبه رئیس بانک مرکزی در مخالفت با کاهش قیمت دلار با شگفتی و اعتراض اقتصاددانان مواجه شده است.
دکتر غلامحسین خورشیدی دراینباره به «فردا» گفت: آقای سیف (رئیس بانک مرکزی) یک مدیر بانکی است! حقیقتا من یک مقداری تعجب کردم چرا ایشان چنین صحبتی میکنند. شاید ایشان به بانک مرکزی مانند یک بانک تجاری نگاه میکنند چون سابقه مدیریتی ایشان در بانکداری تجاری بوده است. ایشان باید تفکر خود را تغییر دهند. توجه کنید که بانک مرکزی به تعبیر معمول یک بانک نیست ما در تعریف آکادمیک نیز بانک مرکزی را بانک بانکها یا به تعبیری بانک کنترلکننده سیاستهای پولی میدانیم و به عبارتی دیگر بانکی است، فرابانکی. حال اگر بخواهید یک تفکر بانکی معمولی را در بانک مرکزی حاکم کنید قطعا با مشکلات متعددی روبرو خواهیم شد.
وی افزود: بانک مرکزی را باید به عنوان نهادی نگاه کرد که از سر منافع اجتماعی و منافع بینالمللی ایران باید وظایف خود را انجام دهد اگر با این دید به بانک مرکزی نگاه کنیم ریاست محترم بانک مرکزی در زمینه جلوگیری از کاهش نرخ ارز حرف منطقی نزدهاند. نرخ ارز هر چقدر در کشور ما کاهش پیدا کند اعتبار سیاسی و اقتصادی ما را در سطح جهانی افزایش میدهد حتی اگر منافعی هم از افزایش نرخ ارز عاید کشور شود این منافع خیلی کم ارزشتر از منافعی است که باعث میشود حیثیت سیاسی و اقتصادی کشورمان در جهان با افزایش نرخ ارز ابعادش کم اهمیت شود چون اندازه نرخ برابری ریال با ارزهای بینالمللی شاخصی است برای سنجش اعتبار سیاسی و اقتصادی کشور در سطح بینالمللی حال با چنین شرایطی رئیس کل بانک مرکزی که باید حافظ این اعتبار در سطح جهانی باشد خلاف این عمل میکند و من به عنوان یک اقتصاددان نمیتوانم این عملکرد آقای سیف را توجیه کنم.
همچنین دکتر محمدابراهیم یاوری استاد دانشگاه شهید بهشتی در نامهای انتقادی نوشت: بزرگواران اقتصاددان، اقتصاد خوانده و غیراقتصادی که دست بر قضا و به دست سرنوشت از زمره ژنرالهای دولت تدبیر و امید شدهاید! دقت داشته باشید که کوچکترین حرف و اعلام موضع شما چه از نوع سنجیده و چه از نوع نسنجیده آن میتواند اقتصاد کشور را دچار نوسانات سهمگینی کند.
وی مینویسد: شما که بیشتر از بنده و بسیاری از همکاران بنده، معتقد به اقتصاد آزاد و باز گذاشتن دست عوامل اقتصادی بازار هستید؛ پس دلیل مداخلههای بجا و نابجا در مورد نرخ ارز برای چه منظور صورت میگیرد؟
اینکه به محض اینکه اقتصاد داخلی ما شاهد افزایش ارزش پول ملی میشود و کاهش نرخ دلار نوید اصلاح قیمتها را میدهد، چرا بعضی از این ژنرالها به مذاقشان خوش نمیآید و بلافاصله وارد میدان میشوند و با ارائه تئوریهای من درآوردی نوید افزایش مجدد قیمتهای غیرواقعی ارز را میدهند؟
یاوری نوشت: اگر خدای ناکرده منافع شخصی، حزبی و یا گروهی ایجاب میکند که در پی افزایش نرخ ارز باشید بهانه دیگری دست و پا کنید چون شرط لازم جهش صادراتی، اصلاح ساختارهای نابود شده تولید است؛ تولیدی که گل سرسبد آن خودروهای غیراستاندارد میباشد و تا روزی که صنعت و تولید ما صنایع خودروسازی را با همه پشتیبانیهای منطقی و غیرمنطقی تحمل میکند و از بابت حفظ غیرعقلایی این صنعت دهها هزار بیمار را روانه گورستان و دهها هزار انسان سالم را روانه بیمارستان میکند نشان میدهد که هیچ هدف جدی برای این اصلاح وجود ندارد و قطعا به دنبال جهش صادراتی بودن در حد قصه و داستان باقی خواهد ماند.
شما اقتصاددانید یا حزب باد؟! (خبر ویژه)
یک اقتصاددان شبه اصلاحطلب که از منتقدان اصلی کاهش ارزش پول ملی در دو سال اخیر بود و آن را عامل «له شدن اقشار کمدرآمد کشور» میدانست، اکنون به حامی اظهارات رئیس کل بانک مرکزی درباره لزوم عدم کاهش قیمت دلار تبدیل شده است!
حسین راغفر در دوره دولت احمدینژاد از منتقدان همیشگی سیاستهای اقتصادی آن دولت محسوب میشد و محاسبههای انفرادی او درباره افزایش شدید افراد زیر خط فقر در هشت سال اخیر بارها به تیتر اول رسانههای مخالف دولت تبدیل میشد.
به گزارش مشرق، از سال 1390 هم که بازار ارز به هم ریخت و ارزش پول ملی کشور روز به روز افت کرد، راغفر از جمله اقتصاددانانی بود که با روند افزایش قیمت دلار به شدت مخالفت میکرد. به عنوان مثال میتوان به گفتگوی او با روزنامه شرق در 17 شهریور 1390 اشاره کرد که او افزایش قیمت دلار را عامل «له شدن کمدرآمدها» خوانده و نسبت به کاهش ارزش پول ملی هشدار داده بود. این چهره اصلاحطلب در آن گفتگو به صراحت اظهار داشته بود که «افزایش نرخ ارز باعث افزایش شدید قیمت کالاها در داخل میشود که نه تنها سبب کاهش رفاه اجتماعی، گسترش فقر و افزایش نابرابریها میشود، بلکه قدرت تولیدکنندگان برای بازارهای داخلی را نیز در مقابل کالاهای خارجی به شدت متزلزل میکند. نتیجه آن، افزایش تعطیلی واحدهای تولیدی در داخل و گسترش رکود میشود... افزایش نرخ ارز اگر تاثیر مثبتی داشته باشد، در نظم کنونی کشور ما، قطعا به نفع طبقات خاصی از منتفعان کنونی است و بدون تردید به زیان طبقات کمدرآمد است.»
اما گویا دیدگاه این اقتصاددانان نسبت به نوسانات نرخ ارز با تغییر دولت، تغییر کرده چرا که او این روزها دیگر مخالف کاهش ارزش پول ملی نیست و اتفاقا از افزایش قیمت دلار، حمایت هم میکند.
در حالی که در روزهای اخیر شاهد موج انتقادات نسبت به اظهارات رئیس کل بانک مرکزی در مخالفت با کاهش قیمت دلار بودیم، راغفر به حمایت از این اظهارات پرداخته است. به گزارش روزنامه آفتاب یزد راغفر گفته است: «در حال حاضر قیمت دلار باید حول و حوش 3100-2800 باشد و این که رئیس کل بانک مرکزی گفته نباید دلار بیش از این پایین برود کاملا درست است.» اگر استدلال سال 90 آقای راغفر درست بوده باشد، پس کاهش قیمت دلار باید به نفع اقشار کمدرآمد باشد، بنابراین چرا ایشان به زیان این اقشار، موضع میگیرند؟ شاید تناقض اظهارات آقای راغفر درباره نرخ ارز را باید به پای تغییر دولت گذاشت.
خوشخیالی است که آمریکا تحریمها را کاهش دهد (خبر ویژه)
کارشناس موسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک گفت شکاف عمیقی میان مواضع ایران و آمریکا وجود دارد و به همین دلیل خوشبینی اندکی نسبت به احتمال توافق وجود دارد.
مارک فیتز پارک میگوید: بعید است ایران در مذاکرات با 1+5 پیشنهادی را بپذیرد که شامل محدود شدن برنامه هستهای و حق غنیسازی این کشور باشد. البته اگر ایران این موضوع را بپذیرد و قبول کند که رآکتور اراک را نیز متوقف کند،این آغاز خوبی خواهد بود اما ایران میخواهد قابلیت هستهای خود را حفظ کند و آمریکا مصمم است تا این توانمندی را از ایران بگیرد بنابراین پیدا کردن نقطه مشترک، مستلزم کوتاه آمدن است و من شک دارم که هیچ یک از دو وزیر خارجه آماده عقبنشینی از مواضع خود باشند.
رادیو فرانسه نیز با ادعای این که برنامه اتمی ایران در 10 سال گذشته پیچیده شده و حل نگرانیهای موجود درباره آن ظرف 6 ماه عملا ناممکن است، گفت: روحانی در ترسیم فرصت سه تا شش ماهه برای حل برنامه اتمی ایران یا خودش را به ناآگاهی میزند یا این که خیلی به این مسئله خوشبینانه نگاه میکند.
تحلیلگر این رادیو گفت: «من تصور نمیکنم روند نزدیکی دو کشور و سرعت رفع اختلافات در حدی باشد که با نشستن وزرای خارجه دو کشور در این فرصت کوتاه نتیجهای حاصل شود.
اگر انتظار داشته باشیم که اوباما برای برداشتن تحریمهایی که علیه ایران اعمال میشود کنگره را هم در طول سه ماه آینده به خط کند تا تحریمها را لغو کنند، باز این نوعی خامی و خوشخیالی خواهد بود.»
رضا تقیزاده گفت: با وجود حسننیت و آغوش بازی که دولت روحانی باز کرده اوباما در برخورد با کنگره قادر به کاهش سریع فشارهای مالی و اقتصادی نیست.
اما بیبیسی از زاویه دیگری به دور جدید مذاکرات پرداخت و گفت: کاترین اشتون پس از مذاکره با هیئت ایرانی گفت در بسته پیشنهادی 1+5 تغییری ایجاد نشده است، این بستهای است که در آلماتی 2 به ایران تسلیم شد و محتوای آن خیلی چشمگیر نبود به دلیل اینکه تنها برداشتن طلا از فهرست تحریمها، تحویل قطعات هواپیما و قطعات یدکی از این دست را شامل میشد، در حالی که انتظار ایران تخفیف تحریمها بود.
کیهان
این چه کار شرافتمندانهای بود که طرفین مسئولیت آن را برعهده نمیگیرند؟! (خبر ویژه)
گام اول اعتمادسازی میان حسن روحانی و باراک اوباما با شکست ناشی از دروغپردازی مواجه شد.
اوباما جمعه شب در حالی که دکتر روحانی در حال بازگشت از سفر نیویورک بود، در تماس تلفنی از وی عذرخواهی کرد. اما این عذرخواهی برای سوابق جنایتها و خیانتهای آمریکا در طول 6 دهه گذشته به ویژه دشمنیهای سالیان اخیر علیه ملت ایران نبود؛ اوباما صرفا از ترافیک نیویورک عذرخواهی کرد! البته اوباما ولخرجی کرده و یک کلمه خداحافظ را هم به فارسی گفته است!
اما نکته جالب در این میان آن است که طرفین تماس هیچ یک حاضر نیستند مسئولیت آن را برعهده بگیرند و بر دوش دیگری میاندازند! بنابراین پیداست که این وسط یک طرف در همین اول کار اعتمادسازی و برداشتن دیوار بلند بیاعتمادی، دروغ گفته است. سوزان رایس مشاور امنیت ملی اوباما در مصاحبه با سیانان، توپ را در زمین هیئت همراه روحانی انداخت و گفت: ما در اوایل هفته تمایل خود را به دیدار مختصر غیررسمی در زمان حضور باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا در مجمع عمومی سازمان ملل نشان دادیم. در حالی که ما در قبال این مسئله موضعی باز داشتیم ایرانیها نشان دادند که این مسئله برای آنها پیچیده است پس چنین دیداری صورت نگرفت. ولی امروز (جمعه به وقت آمریکا) در کمال تعجب از طرف آنها با ما تماس گرفته و اعلام شد که رئیسجمهور روحانی تمایل دارد در حالیکه میخواهد از نیویورک خارج شود از طریق تلفن با رئیسجمهور اوباما صحبت کند. ما هم توانستیم تماس بگیریم و در این دیدار گفتگویی سازنده انجام شد.
در مقابل محمدرضا صادق مشاور رسانهای روحانی میگوید: روز گذشته (جمعه) که در حال ترک هتل به سمت فرودگاه بودیم، تماسهایی از کاخ سفید با ما برقرار شد و آخرین این تماسها روی موبایل سفیر ما بود که آقای اوباما طی این تماس این امکان را پیدا کرد که با آقای روحانی تلفنی صحبت کند.
یادآور میشود پیش از این علاقهمندیهایی به ملاقات اوباما و روحانی به صورت تصادفی(!) بروز داده شده بود اما آنچه این ذوقزدگی را کور کرد، اصرار اوباما و بانکی مون به پذیرایی با شراب از مهمانان بود و سوال این است که اگر حضور بر سر میز و سفره شراب به لحاظ دینی حرمت دارد- که حتما دارد- آیا حرمت دست دادن با یک جنایتکار و رئیس رژیم شیطان بزرگ کمتر از حرمت میز شراب است؟
در هر حال اقدام نسنجیده روحانی در گفتوگوی تلفنی با باراک اوباما ضمن آن که دادن یک امتیاز بزرگ و غیرقابل توجیه به رژیم آمریکا بود و در واقع روحانی به تله آمریکا هل داده شد، در عین حال متضمن یک نتیجه بزرگ برای طرف ایرانی است و آن اینکه مجددا ثابت شد آمریکا- حتی در حد پذیرش مسئولیت تماس تلفنی- صداقت ندارد و دروغ میگوید. به عبارت دیگر اگر هیئت همراه روحانی راست میگویند که تماس از طرف کاخ سفید برقرار شده و حالا زیر اقدام خود میزنند در واقع با این کار در همین بدو امر گوشی را دست آقای روحانی دادهاند که اوباما و دولتش کمترین صداقتی ندارند و قابل اعتماد نیستند و اگر خدای نکرده راست نگفته باشند که...
در هر صورت جای این سوال باقی است که اگر اتفاق مذکور امر شرافتمندانهای بوده چرا هیچ یک از دو طرف حاضر نیست مسئولیت آن را به عهده بگیرد؟!
این ماجرا بعد دیگری هم دارد و آن اینکه برخلاف تظاهر برخی محافل فعال در فتنه که مدعیاند مذاکره و تماس با آمریکا باعث اختلاف میان واشنگتن و تلآویو شده، خبرها حاکی از آن است که اوباما و نتانیاهو در این زمینه هماهنگ عمل میکنند. در این زمینه دو گزارش متفاوت منتشر شده، یکی مربوط به روزنامه یایمزآو اسرائیل که مینویسد آمریکا به دولت اسرائیل گزارش داده و آنها را در جریان تماس تلفنی اوباما با روحانی قرار داده است و دیگری گزارش رویتر است که به نقل از یک مقام ارشد آمریکا گزارش داده؛ کاخ سفید روز جمعه پیش از تماس تلفنی با حسن روحانی، نخستوزیر اسرائیل را از این موضوع مطلع کرده است.
همزمان یک مقام ارشد دیگر دولت آمریکا به وب سایت اسرائیلی یدیعوت آحارونوت گفته آمریکا اطمینان میدهد که اقداماتش برای حل پرونده هستهای ایران در راستای حفظ منافع مشترک با اسرائیل صورت میگیرد.
یک هفته پیش نیز نیویورک تایمز و رویتر از قول سخنگوی کاخ سفید و مشاور امنیت ملی اوباما گزارش دادند دولت اوباما به نتانیاهو پیغام محرمانه داده مبنی بر اینکه مطمئن باشید در هر نوع مذاکرهای امتیازی به ایران نخواهیم داد و تحریمها را لغو نخواهیم کرد. در واقع هیاهوی مقامات رژیم صهیونیستی در این زمینه نوعی تقسیم کار اعلام نشده میان آمریکا و اسرائیل و بازی در دو نقش پلیس خوب و پلیس بد است تا آمریکا بتواند به شکل گام به گام- که نهایت آن اعلام نمیشود- به تعلیق و توقف حوزههای مختلف برنامه هستهای ایران اقدام کند.
شایان ذکر است هماهنگی مشابهی میان دولت و کنگره آمریکا برقرار است و اوباما با هماهنگی و فشار کنگره پروژه جدید را پیش میبرد (این موضوع از سوی روزنامه یواسایتودی تایید شده) و این در حالی است که ظاهرا آقای روحانی نمایندگان مجلس شورای اسلامی را جا گذاشته است!
و بالاخره توضیح این موضوع ضرورت دارد که برخی رسانههای فعال در فتنه و آشوب نیابتی سال 88 در اقدامی فریبکارانه منتقدان سازش و نرمش یکطرفه با آمریکا را متهم به همسویی با نتانیاهو و رژیم صهیونیستی میکنند! اما صرف نظر از هماهنگی آمریکا و اسرائیل در پروژه طلبکاری یکطرفه از ایران، جا دارد بپرسیم آیا همین نتانیاهوی مفلوک در سال 88 از شما فتنهگران حمایت نکرد و شما را سرمایه بزرگ اسرائیل نخواند و آیا شماها شعار دیکته شده سایت وزارت خارجه رژیم صهیونیستی (نه غزه نه لبنان) را در روز قدس آن سال تکرار نکردید و آیا رئیس همین رژیم کودککش (شیمون پرز) نگفت که جنبش سبز به نیابت از اسرائیل با جمهوری اسلامی میجنگد؟!
در واقع باید گفت همین حمایت فتنهگران از اقدام دکتر روحانی در تماس تلفنی با اوباما- در حالی که رئیسجمهور فتنهگران را عوامل آمریکا و اسرائیل خوانده- خود سند متقنی بر خطا و دشمن پسند بودن اقدام اخیر روحانی و لطمه به مواضع خوب وی در سفر نیویورک بوده است.
کیهان