عدهای مدعی شدهاند رفسنجانی تنها کسی است که از امام توبیخ نگرفته و همیشه بر اساس خواستههای امام رفتار کرده است. اما واقعیت چیز دیگری است.
ماجرای نصب آیتالله منتظری به قائم مقامی رهبری توسط چه کسی مدیریت شده است؟ آیا در این مسئله مهم و حیاتی از حضرت امام(ره) مشورت گرفته شد؟ آیا سند یا مدرکی مبنی بر رضایتِ امام(ره) با این موضوع وجود دارد؟ آیا شخصِ آیتالله منتظری با این ماجرا موافق بوده است؟ چرا عزلِ وی –مانند انتصابش- از مجرای خبرگان رهبری اتفاق نیفتاد و امام(ره) شخصاً وارد ماجرا شد؟ اینها، تنها بخشی از سوالاتی است که میتوان از مسئله نصب و عزل آیتالله منتظری پرسید. در نوشتار زیر، از زبان برخی شاهدانِ عینی خواهید خواند که اصلِ ماجرا به مدیریتِ شخص آقای هاشمی اتفاق افتاد و علی رغمِ نهیِ صریح امام از انتخاب آیتالله منتظری و اطلاعِ آقای هاشمی از عدم رضایت امام، وی بر این ماجرا اصرار ورزید و آن را در خبرگان مطرح و به رأی گذاشت. در ماجرای عزل هم با آنکه امام(ره) بارها تلاش کرد این ماجرا از ناحیه خبرگان مطرح شود، ولی آقای هاشمی مدتها از انجام خواستِ امامِ طفره رفت تا آنجاکه امام شخصاً اقدام به عزل کرد. نکته مهم، برخوردِ تند و تشرِ بیسابقهی امام به آقای هاشمیِ رفسنجانی است که برخی از حاضران در این جلسه خصوصی –در خاطراتشان- از آن خبر دادهاند.
در سالهای اخیر بسیار مشاهده شده که برخی طرفداران آقای هاشمی رفسنجانی با استفاده از برخی تعابیر امام و رهبری در مورد او، به نوعی اعتماد ابدی و عصمت سیاسی برای ایشان ساختهاند؛ تا جایی که عدهای مدعی شدهاند رفسنجانی تنها کسی است که از امام توبیخ نگرفته و همیشه بر اساس خواستههای امام رفتار کرده است! به عنوان نمونه، در مصاحبه حجتالإسلام طباطبایی با روزنامه جمهوری اسلامی اینگونه آمده است: «من اینجا باید یک کلمه درباره آیتالله هاشمی رفسنجانی آنروز و امروز بگویم؛ آیتالله هاشمی رفسنجانی یکی از مطیعترین و فرمانپذیرترین اشخاص در اطراف حضرت امام(ره) بود. بنده تمامی اطرافیان امام(ره) در آن زمان را به طور کامل میشناختم؛ اما آیتالله هاشمی امکان نداشت اقدامی خلاف نظر حضرت امام انجام دهد و یا خدای نکرده ذرهای شبهه در ذهن خودش نسبت به امام داشته باشد. تا جایی که ذهن یاری میکند و تاریخ نشان میدهد، ایشان مشاور امینی برای امام بوده و هیچ توبیخی هم از امام نداشتهاند.»[1]
به نظر میرسد بازخوانی داستان نصب و عزل آیتالله منتظری با محوریت خاطرات آیتالله ابراهیم امینی -از همشهریان و دوستان نزدیک آیتالله منتظری- میزان صحت این گزاره را بهتر مشخص میکند.[2]
طرح موضوع قائممقامی در خبرگان بدون مشورت با امام و علیرغم عدم رضایت ایشان
وقتی در جلسه 26 تیرماه 1364، مجلس خبرگان طرح تعیین قائم مقام برای رهبری را به تصویب رساند و آیتالله منتظری را مصداق این عنوان تشخیص داد، «بعضی خبرگان همین طرح را «بدون قید» [تعیین مصداق] امضاء کردند؛ ولی چند نفر آن را با اضافهی قید «معظمله مصداق قسمت اول اصل 107 میباشد» امضاء کردند.»[3] این موضوع نشان میدهد که بزرگانی در مجلس خبرگان، انتخاب ایشان را به صلاح نمیدانستهاند. جالب آنکه بعد از این انتخاب، اعضای مجلس «خبرگان در پایان همین اجلاس خدمت امام رسیدند و حضرت امام برای آنان سخنرانی کرد، ولی در رابطه با انتخاب آقای منتظری نفیاً و اثباتاً سخنی نداشت.»[4] این برخورد و بیاعتنایی امام پیام روشنی برای فعالان و صحنهگردانان ماجرای قائممقامی داشته و نشان از ناراحتی ایشان از این ماجرا دارد.
آیتالله امینی با تحلیل ماجرای انتخاب آقای منتظری، از عدم مشورت خبرگان با امام در این موضوع مهم پرده برداشته و به این مهم اشاره میکند که «شاید خبرگان با این همه دقت و کنجکاوی از یک امر غفلت کرده باشند، و آن مشورت و استجازه از امام خمینی(ره) بود. باید در این مسئله بسیار حیاتی و مهم که از بزرگترین مسائل نظام اسلامی و مربوط به شخص حضرت امام بود، قبل از انجام عمل مشورت میشد، چنانکه خود امام بعداً در نامهاش به آقای منتظری نوشت: والله قسم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم…»[5]
جالبتر آنکه خود آیتالله منتظری نیز قبل از نهاییشدن انتصابش به این مقام، طی نامهای به خبرگان اعلام میکند که بهتر است بحث در حول محور اصل جایگاه قائممقامی شکل بگیرد و «بحث شخص ظاهراً به مصلحت نیست» و با این وسیله ظاهرا خود را کنار میکشد؛ ولی اصرار برخی از طراحان -مانند آقای هاشمی رفسنجانی- بر فضای جلسه غالب میشود. آیتالله امینی در این زمینه میگوید: «مخصوصاً با توجه به نامه آقای منتظری به مجلس خبرگان، که از آنان خواست از انتخاب او به قائممقامی صرف نظر کنند، جاداشت خبرگان مسئله را با امام در میان میگذاشتند و اگر چنین شده بود، با عواقب و آثار این انتخاب، آن هم در زمانهای آغازین انقلاب مواجه نمیشدیم.»[6]
انتقاد اساسی به عملکرد خبرگان و خصوصاً عملکرد آقای هاشمی، تنها عدم مشورت با امام نیست بلکه فراتر از این، بیاعتنایی به خواست و نهی صریح امام در این موضوع است. لذا نکته اساسی اطلاع آیتالله هاشمی از عدم رضایت امام از انتخاب آقای منتظری و نهی صریح امام در این موضوع است که با توجه به اسناد موجود، مستقیماً با هاشمی مطرح شده، و وی باوجود چنین نهی صریحی، اقدام به برنامهریزی برای انتخاب آقای منتظری به قائممقامی کرده است. این موضوع در خاطرات حجتالاسلام ریشهری از زبان آیتالله محمدی گیلانی به طور مبسوط نقل شده است که پس از اطلاع امام از ماجرا توسط آیتالله گیلانی، آقای هاشمی برای تذکر به عدم برگزاری خبرگان به جماران فراخوانده میشود، ولی با این توجیه که دعوت خبرگان انجام شده و دیگر نمیتوان جلوی این اقدام را گرفت، حرف امام را زمین می گذارد.[7]
حجتالاسلام ریشهری وزیر اطلاعات وقت و مسئول مستقیم پیگیری پرونده سیدمهدی هاشمی، در کتاب خاطرات خود با عنوان «سنجه انصاف» در این زمینه به نقل قولی از مرحوم آیتالله محمدی گیلانی -که در آن زمان عضو فقهای شورای نگهبان بوده است- اشاره کرده است، که آن مرحوم در سخنرانی خود در تاریخ 6/9/1379 در منزل آقای رازینی گفته است: یک روز قبل از مطرح شدن قائممقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان (25 تیر 1364) من ضمن تماس با دفتر امام کتباً از ایشان درخواست ملاقات کردم… امام اجازه دادند. خدمتشان رسیدم. گفتم: «فردا قرار است موضوع قائممقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان مطرح شود. خواستم به عرضتان برسانم به آقای هاشمی [که در آن موقع رئیس مجلس خبرگان بوده است] بگویید مطرح نشود. من به آقای منتظری ارادت دارم، خدمتشان درس خواندهام، ایشان را عابد و زاهد میدانم، ولی این خصوصیات کافی نیست. او از عهده این کار برنمیآید…» امام گلههای سوزانی از آقای منتظری را آغاز کرد که کجا چه کرده و کجا چه. اضافه نمودند: «احمد هم از او دفاع میکند. از منزل سیدمهدی هاشمی دستنویسهای او را آوردهاند. من دیدهام نامههای آقای منتظری از نوشتههای مهدی هاشمی الهام گرفته. این را من برای ایشان نوشتم.»… عرض کردم: «بفرمایید که فردا ایشان به عنوان قائممقام رهبری مطرح نشود». امام قدری فکر کرد و فرمود: «احمد نیست. شما زحمت بکشید و به آقای هاشمی بگویید بعد از ظهر من ایشان را ببینم». عرض کردم: «بله. اما به آقای هاشمی نفرمایید که من آمدم [و این جریان را به شما گفتم]. به هیچ کس نگویید. میترسم مرا هم شمسآبادی کنند [که گروه مهدی هاشمی او را کشتند] یا مثل شیخ قنبر در چاه بیاندازند». این را که گفتم، امام خندید و سه بار فرمود: «خاطرت جمع باشد»… . رفتم خدمت آقای هاشمی و گفتم صبح خدمت امام رسیدم. کاری داشتم. فرمودند به آقای هاشمی بگویید که من ایشان را ببینم. پس از این ماجرا، روزی آقای هاشمی در حضور جمعی گفت: «من بعدازظهر رفتم خدمت امام. امام فرمودند: «موضوع قائممقامی آقای منتظری را فردا مطرح نکن.» گفتم: «چرا؟ ما در اجلاسیهی قبل به آقایان گفتهایم که ایشان را به عنوان قائممقام مطرح کنیم.» فرمودند: «نه. یکی از دوستان آمده و چنین گفته… .» گفتم: «ما اعلام کردهایم. نمیشود.» … فردای آن روز، آقای هاشمی موضوع قائممقامی آقای منتظری را در مجلس خبرگان مطرح کرد.» ری شهری سپس اضافه میکند: «تامل در آنچه از آقای محمدی گیلانی نقل کردیم، نشان میدهد که امام در مورد طرح قائممقامی آقای منتظری در مجلس خبرگان، در مقابل کاری انجامشده قرار گرفته بود. … بیتردید اگر [اعضای مجلس] خبرگان نظر امام را میدانستند، آقای منتظری را به عنوان جانشین او تعیین نمیکردند.»
ماجرای مخالفت امام با انتخاب آقای منتظری، از طریق آقای محمدی گیلانی و البته با عدم تصریح به اینکه شخص امام این ناراحتی را به ایشان ابراز کرده است، به گوش آقای هاشمی میرسد و واکنش وی به این مسئله شاید بتواند گویای مشی ایشان در برخود با فرامین امام باشد. آیتالله امینی در این مورد میگوید: «در آن زمان که خبرگان در اجلاس فوقالعاده در رابطه با انتخاب آقای منتظری به قائممقامی در حال مذاکره بودند، آقای محمدی گیلانی در بیخ گوش من گفت: من در جماران بودم، در بیت امام گفته میشد که امام با انتخاب آقای منتظری به قائممقامی موافق نیست. من نیز همین مطلب را آهسته به آقای هاشمی رفسنجانی گفتم، ایشان گفتند امام که نهی نکرده، به علاوه، در شرایط فعلی طرح این مطلب به مصلحت نیست، تا ببینیم چه پیش میآید.»[8]
برخورد آیتالله هاشمی در رد خواستهی امام با تعبیر «طرح این مطلب [نارضایتی امام] به مصلحت نیست» واقعیت تلخی را به اثبات میرساند. هاشمی رفسنجانی در روزنوشت خاطرات، به اطلاع خود از نارضایتی حضرت امام(ره) اذعان میکند. او در یادداشتهای مربوط به سال 64 مینویسد: «آقای محمدی گیلانی به دفترم آمد و پیام امام را درباره برنامه مجلس خبرگان آورد… گفت که امام با انتخاب آقای منتظری موافق نیستند.»[9]
عزل منتظری اتفاقی غیر منتظره
آیتالله امینی در خاطراتش، پس از تبیین فضای دوران قائممقامی و بعد از اشاره به برخی از اقدامات انتقادبرانگیز آقای منتظری، به تلاشهای امام راحل برای اصلاح رویه آقای منتظری و خصوصاً اصلاح بیت ایشان، به خبری غیر منتظره در این مورد اشاره میکند: «من و دوستان بهویژه سران عالیرتبهی کشور از نگرانیهای امام نسبت به موضعگیریهای آقای منتظری اجمالا باخبر و ناراحت بودیم؛ ولی با توجه به اوضاع و شرایط زمان، احتمال عزل ایشان را از قائممقامی، آنهم باسرعت و قاطعیت اصلا نمیدادیم، و تحقق آن برایمان یک امر غیر منتظره و شگفتآور بود. تصمیم جدی امام به عزل آقای منتظری اینگونه به اطلاع ما رسید: در روزهای اول فروردین 68 آیتالله مشکینی به من زنگ زد که امام به وسیلهی حاجاحمدآقا پیام مهمی را برای هیئت رئیسه خبرگان فرستاده. شما و آقای مومن و آقای طاهری خرمآبادی هرچه زودتر به منزل من بیایید تا در اینباره مشورت کنیم. من به اتفاق آقایان به منزل آقای مشکینی رفتیم. ایشان گفتند حاجاحمدآقا به وسیلهی تلفن با من تماس گرفت و گفت: امام به من فرموده که به شما بگویم خبرگان را برای تشکیل اجلاس دعوت کنید و هیئت رئیسه هم نزد من بیایند تا بگویم چه کنند؟ منظور امام برای ما روشن بود، و از شنیدن آن و عواقبش وحشتزده شدیم. پس از بحث و مشورت بدین نتیجه رسیدیم که باید در این امر مهم و حساس با آقای هاشمی رفسنجانی تماس بگیریم و مشورت کنیم.»[10]
از مجموعه مطالب پیشگفته چند نکته قابل برداشت است. اول اینکه طرح مسئله قائممقامی بدون اطلاع امام برنامهریزی شده است؛ دیگر آنکه آقای هاشمی به هر دلیلی، امام را در برابر عمل انجامشده قرار داده و هزینه هایی را برای نظام ایجاد کرد. ضمنا هراس آیتالله محمدی گیلانی از افشای جلسهاش با امام و ترس از ترور حتی در صورت اطلاع آقای رفسنجانی، خود مسئله مهمی است.
جلسه هیئت رئیسه خبرگان با هاشمی رفسنجانی پیرامون عزل آقای منتظری
آیتالله امینی ادامه میدهد: «از همانجا با آقای هاشمی تماس گرفتیم و جریان پیام امام را با ایشان در میان گذاشتیم و کسب تکلیف کردیم. آقای هاشمی گفت: «من در این رابطه حرف دارم. شما بیایید تهران تا موضوع را در جلسهی هیئت رئیسه مطرح کنیم و تصمیم بگیریم.» برای تشکیل جلسهی هیئت رئیسه، روزی را تعیین کردیم. در آن زمان آیتالله خامنهای در مشهد مقدس بودند. آقای هاشمی جریان تصمیم امام را به ایشان اطلاع دادند. آن جناب پس از اطلاع بلافاصله به تهران مراجعت کردند و در دفتر آقای هاشمی حضور یافتند. بنده هم به اتفاق آقای مشکینی و آقایان محمد مومن و طاهری خرمآبادی در زمان مقرر در دفتر آقای هاشمی حاضر شدیم و تشکیل جلسه دادیم. ما جریان پیام امام را در امر به دعوت خبرگان برای تشکیل اجلاسیه خبرگان مطرح کردیم. آقای هاشمی رفسنجانی گفت چندی است که امام در رابطه با عزل آقای منتظری از قائممقامی تصمیم گرفته و یکیدو مرتبه به من فرموده که مسئلهی آقای منتظری را تمام کنید؛ ولی من چون از عواقب آن میترسیدم، با التماس و خواهش از ایشان خواستم در این اقدام عجله نکند، شاید در آینده راه حل بهتری پیدا شود. ولی امام قبول نکرد و فرمود من تصمیم خودم را گرفتهام، هر چه زودتر قضیه را تمام کنید. تا اینکه امروز (6/1/1368) خبردار شدم، خودش شخصا وارد عمل شده و در رابطه با عزل آقای منتظری نامهای نوشته و برای من فرستاده تا به همراه آقای خامنهای ببریم قم و تحویل آقای منتظری بدهیم. یک نسخهی آن را هم به صداوسیما فرستاده تا در رادیو خوانده شود؛ ولی من به حاجاحمدآقا گفتم: «به صداوسیما بگویید نامه را نخواند تا ما خدمت امام برسیم و حرفمان را بزنیم. خواندن نامه دیر نمیشود.»
پس از توضیحات آقای هاشمی، جلسه وارد دستور شد. موضوع بحث انگیزهی امام از نوشتن نامهی عزل و آثار و عواقب احتمالی این عمل، ضرورت یا عدم ضرورت پخش فوری نامه، لزوم یا عدم لزوم تشکیل اجلاس خبرگان، و دیگر مسائل از این قبیل بود. این بحثوگفتوگوها چندین ساعت طول کشید. در نهایت بدین نتیجه رسیدیم که لازم است قبل از هر اقدامی خدمت امام برسیم، نظراتمان را عرضه بداریم و کسب تکلیف کنیم. آنچه قرار بود خدمت امام عرض کنیم عبارت بود از:
1- تقاضای انصراف امام از این اقدام ولو به صورت موقت، در صورت امکان؛
2- تقاضای عدم پخش نامه به وسیلهی صداوسیما؛
3- تقاضای انصراف از تشکیل اجلاس خبرگان و حداقل اجازهی تاخیر آن؛
4- تقاضای ملایمترکردن لحن نامه به گونهای که به جنبهی حوزوی ایشان لطمه وارد نسازد.»
جلسه هیئت رئیسه خبرگان با حضرت امام(ره) و برخورد تند ایشان با هاشمی
آیتالله امینی در مورد جلسهشان با امام میگوید: «آقای هاشمی، آقای خامنهای، آقای مشکینی و من به سوی جماران حرکت کردیم و در حدود ساعت نه شب به بیت امام رسیدیم. حاجاحمدآقا گفت: «گمان نکنم در این موقع شب امام اجازهی ملاقات بدهد؛ ولی خدمت ایشان عرض میکنم.» در این موقع آقای هاشمی در پاکت را باز کرد و متن نامه را برای ما خواند. با شنیدن نامهی عاطفی و اندوهبار و قاطع امام که از عمق جانش نشئت میگرفت، حالتی وحشتناک و غیر قابل توصیف بر جانم عارض شد که تلخی آن را هنوز فراموش نکردهام. بعد از چند دقیقه آقای حاجاحمدآقا از نزد امام برگشت و گفت: «فرمودند چون آقایان آمدهاند تشریف بیاورند.»
در حدود ساعت 9:30 بود که خدمت امام مشرف شدیم. در ابتدا آقای هاشمی سخن را آغاز کرد، با لحن ملتمسانه گفت: «ما همیشه به هنگام بروز مشکلات و معضلات، خدمت شما شرفیاب میشدیم و در حل آن از جناب عالی کمک میگرفتیم. اکنون در رابطه با نامهای که برای آقای منتظری نوشتهاید و امکان دارد برای نظام مشکلاتی به وجود بیاورد، شرفیاب شدهایم. تقاضای ما این است که در پخش آن عجله نکنید، شاید در آینده راه حل بهتری پیدا شود. در تشکیل مجلس خبرگان هم تعجیل نفرمایید؛ اجازه بدهید اطراف و جوانب کار را خوب بررسی کنیم و خدمت شما عرضه بداریم، آنگاه هر چه بفرمایید عمل میکنیم.» بعد از آن آقای خامنهای، سپس آقای مشکینی دربارهی همین مطلب سخنانی را عرضه داشتند. امام که آثار اندوه بر چهرهی ربانیاش آشکار بود، فرمود: «من در اطراف و جوانب این کار خوب فکر کردهام و تصمیم گرفتهام. دیگر حرف ندارد. من از اول با انتخاب ایشان مخالف بودم، ولی نخواستم در کار خبرگان دخالت کنم. من گفته بودم نامه را در اخبار بخوانند، ولی در اینباره کوتاهی شد. اگر اصرار کنید میگویم همین حالا بخوانند. من گفتهام عکس او را از ادارات پایین بیاورند. تشکیل مجلس خبرگان هم ضرورتی ندارد، من خودم او را خلع میکنم؛ چون اگر خبرگان او را عزل کنند معنایش این است که انتخاب سابق آنها کار درستی بوده، در صورتی که من از اول مخالف این کار بودم.» آنگاه به آقایان خامنهای و هاشمی فرمود: «شما هم لازم نیست نامه را برای ایشان به قم ببرید، آن را به وسیلهی شخص دیگری میفرستم. شما هم دیگر برای دیدار ایشان به قم رفتوآمد نکنید.». در همین جلسه آقای هاشمی از امام درخواست کرد: «لحن نامه طوری باشد که به جنبهی حوزوی آقای منتظری لطمهای وارد نشود.» امام در جواب، سخنان تندی فرمود که با توجه به برخی مصالح و ملاحظات از ذکر آنها معذورم. بدین صورت جلسه با یاس و نگرانی پایان یافت.[11]
پانوشتها:
[1]. ر.ک: روزنامه جمهوری اسلامی، سه شنبه 25 آذرماه 1393؛ مصاحبه با سیدمهدی طباطبائی؛ و همچنین، بنگرید به: سایت هاشمی رفسنجانی، کد خبر: 71859. http://hashemirafsanjani.ir/taxonomy/term/2480
[2]. برای اطلاع از متن کامل خاطرات ایشان در این موضوع، رجوع شود به؛ خاطرات آیتالله ابراهیم امینی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص253-267.
[3]. همان، ص255.
[4]. همان،256.
[5]. همان، ص 258.
[6]. همان، صص 258و259.
[7]. ر.ک: ری شهری. سنجه انصاف. نشر دارالحدیث. تهران. صفحه 16.
[8]. خاطرات آیت الله ابراهیم امینی، ص 260.
[9]. سایت هاشمی رفسنجانی. یادداشت مربوط به روز 14 آبان سال 1364.
[10]. خاطرات آیتالله ابراهیم امینی، ص 263.
[11]. همان، صص264-267.
آقاخان قصه ی ما خیلی دوست دارد زودتر احمدی نژاد را وارد جنگ قدرت و بازی های حزبی کند, وقتی این کار را کرد دیگر کلک احمدی نژاد و احمدی نژادی را کنده و خیالش راحت شده است. فقط احمدی نژاد نباشد هرکه باشد اصلا مهم نیست, چرا که تنها احمدی نژاد در زمین بازی آقاخان سیاست بازی نمی کند.
به گزارش میدان 72، حمید مشایخی راد با انتشار عکسی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت:
توهمات ذهنی رسانه هایی که سوژه های مخاطب پسندشان دیگر تمام شده است.
این روزها بیش از گذشته به محمود احمدی نژاد پرداخته می شود, احمدی نژادی که به قول خودشان نه دیگر رای دارد و نه محبوبیت چندان زیادی. با این حال پربازدیدترین خبر سایت ها مختص احمدی نژاد است.
البته همه خصوصا مخالفان احمدی نژاد می دانند که چه به او فحش بدهند و چه صلوات بفرستند پربازدیدترین خبر سایت یا پرفروش ترین شماره روزنامه و نشریه خواهد بود. آنها می دانند اگر احمدی نژاد بیاید قدرت رقابت با او را نخواهند داشت.
احمدی نژاد برای کاریزمایی که دارد همیشه محبوب مردم خواهد بود, حالا چه رسانه ها فحش بنویسند چه تعریف کنند.
احمدی نژاد را باید در استقبال چند هزار نفری مردم بابل جستجو کرد. نه جلسات جعلی و متوهمانه رسانه های وابسته به آقاخان!
آقاخان قصه ی ما خیلی دوست دارد زودتر احمدی نژاد را وارد جنگ قدرت و بازی های حزبی کند, وقتی این کار را کرد دیگر کلک احمدی نژاد و احمدی نژادی را کنده و خیالش راحت شده است. فقط احمدی نژاد نباشد هرکه باشد اصلا مهم نیست, چرا که تنها احمدی نژاد در زمین بازی آقاخان سیاست بازی نمی کند.
اما این تیتر و مطلبی که صدا منتشر کرده را به خاطر بسپارید. روز به خاطر اوردن این تیتر و هزاران گزارش دیگر که در رسانه ها منتشر شده است فردای اعلام نتایج انتخابات مجلس شورای اسلامیست. روزی که خبری از احمدی نژاد در انتخابات مجلس نخواهد بود.
روزی که چپ و راست بر سر قدرت به جان هم افتادند, احمدی نژاد و احمدی نژادی ها در کناری ایستاده و با فکر خدمت به ملت و اجرای عدالت, به قدرت طلبی آنها و توهمات رسانه ها پوزخند می زنند.
از امروز برای آن روز ثانیه شماری می کنیم.
ویژهبرنامه «خبرگزاری دانشجو» در دوران «روحانی مچکریم»؛
45mg
http://media.snn.ir/Original/1394/02/14/VID20574374.flv
98mg
http://download.snn.ir/filmosot/drsalam75/drsalam75-hq-98.mp4
208mg
http://download.snn.ir/filmosot/drsalam75/drsalam75-hq-208.mp4
گروه سیاسی - رجانیوز: پنهان شدن پشت نقاب بیت امام و تلاش برای استفاده سیاسی از این انتساب با هدف پیشبرد اهداف و اغراض سیاسی، امری است که از روزهای آغازین انقلاب اسلامی در دستور کار فرصت طلبان قرار داشته و به نظر میرسد همچنان تاریخ استفاده از این رویکرد منقضی نشده است.
به گزارش رجانیوز بررسی شیوه رفتار برخی از طیف های سیاسی با بیت امام راحل از ابتدا انقلاب تا کنون، حکایت از تلاش آنها برای استفاده حداکثری از جایگاه این خانواده در میان مردم دارد. چرا که این جریانات با در نظر گرفتن جایگاه اجتماعی این خانواده در میان جامعه که تنها به موجب انتساب به امام خمینی(ره) ایجاد شده است، در صدد بوده اند تا با داشتن پشتوانه حمایت این خاندان از خود، وسیله ای برای پیشبرد اغراض سیاسی خود بیابند.
از سوی دیگر کارنامه مواضع برخی از افراد و جریانهایی که بعضا ادعا در خط امام و انقلابی بودن داشتند نشان گر هدف دار بودن این حمایت ها است. این تلاش ها برای سواستفاده ریاکارانه از منسوبین به امام در مقاطعی از تاریخ انقلاب اسلامی به حدی بوده است که در مواردی واکنش شدید حضرت امام (ره) علیه را بدنبال داشته است.
در همین راستا می توان به تلاش ابوالحسن بنی صدر برای کسب مشروعیت با سوء استفاده از منسوبین به امام اشاره کرد. شاید یکی از مهم ترین مسائلی که بنی صدر در دوران ریاست جمهوری خود با آن مواجه بود انتخاب نخست وزیر بود. زمانی این مسأله برای بنی صدر دشوارتر می شد که در این انتخاب می بایست نظر مساعد مجلس که اکثریت آن را گروه ها و احزاب مخالف وی تشکیل می دادند نیز جلب می کرد. از این روی او در ابتدا برای اینکه به گمان خود بتواند مجلس را در برابر عمل انجام شده قرار دهد، حجت الاسلام سید احمد خمینی فرزند امام را به عنوان نخست وزیر انتخاب کرد و در نامه ای در تاریخ 1 مرداد 1359 خطاب به امام خمینی نوشت:
«بسمه تعالى
حضور مبارک حضرت آیت اللَّه العظمى امام خمینى
به عرض مى رساند، در اوضاع و احوال فعلى و با توجه به اینکه جامعه ما جامعه جوانى است و هیجان مثبت کار براى قرار دادن کشور در خط تولید و فعالیت، جنبه معنوى و هیجان آفرین را جنبه اصلى مى گرداند، حاج احمد آقا یکى از مناسب ترین اشخاص براى تصدى نخست وزیرى است. در صورتى که موافقت فرمایید عین صواب است.
ابو الحسن بنى صدر»
اگرچه این اقدام به ظاهر هوشمندانه بنی صدر به نظر رضایت مجلس و همراهی آن را با خود به دنبال می داشت اما اغراض پنهان شده در این میان از نظر امام خمینی(ره) مخفی نماند و به همین موجب در نامه ای ضمن مخالفت با این اقدام نوشت:
«بسمه تعالى
بنا ندارم اشخاص منسوب به من متصدى این امور شوند. احمد، خدمتگزار ملت است و در این مرحله با آزادى بهتر مى تواند خدمت کند. و السلام علیکم.
روح اللَّه الموسوی الخمینى»
هر چند بنی صدر در توجیه هدف از اتخاذ این استراتژی، جلوگیری از بروز تجربه اختلاف بین مصدق و کاشانی در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت را بیان کرد اما به وضوح از اقدامات بعدی او هدف و مقصود نهایی که چیزی جز سوء استفاده از داشتن شخصیتی چون حاج احمد خمینی در سمت نخست وزیری نبوده است.
از سوی دیگر اقدامات سید حسین خمینی در جایگاه نوه امام نیز قابل ملاحظه است. اگرچه وی در ابتدای انقلاب اسلامی بسیار جوان بود اما در عرصه سیاسی فعالیت محسوسی داشت، بهگونه ای که یکی از طرفداران شناخته شده جریان ابوالحسن بنی صدر و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به شمار می رفت و حتی پس از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا توسط امام خمینی در خردادماه 1360 و همچنین رای مجلس شورای اسلامی به عدم کفایت رییس جمهور چند روز بعد از آن، وی نه تنها حاضر به مرزبندی با بنی صدر و جریان منافقین نشد، بلکه بر حمایت خود از جریان مذکور اصرار کرد و این به حدی رسید که در مشهد در مقابل مخالفین بنی صدر دست به اسلحه برد.
اما مرور سیرهی عملی بنیانگذار کبیر انقلاب در برهه های حساس تاریخی می تواند به عنوان الگویی راهگشا در گره های تاریخی عصر حاضر مورد استفاده قرار گیرد. امام در نامه ای به حسین خمینی می نویسند:
«پسرم، حسین خمینی! جوانی برای همه خطرهایی دارد که پس از گذشت آنها انسان متوجه میشود . من میل دارم کسانی که به من مربوط هستند در این کورانهای سیاسی وارد نشوند، من امید دارم که شما با مجاهدت در تحصیل علوم اسلامی و با تعهد به اخلاق اسلامی و مهار کردن نفس اماره بالسوء، برای آتیه مورد استفاده واقع بشوی.«
و در ادامه نیز با تاکید بر عدم ورود سید حسین به بازی های سیاسی به عنوان واجب شرعی تاکید می کنند: «من علاوه بر نصیحت پدری پیر، به شما امر شرعی میکنم که در این بازیهای سیاسی وارد نشوی و واجب شرعی است که از این برخوردها احتراز کنی؛ من به شما امر میکنم به حوزه علمیه قم برگرد و با کوشش، به تحصیل علوم اسلامی و انسانی بپرداز.»
این در حالی بود که سید حسین در زمان انتخابات اول ریاست جمهوری نیز با انتشار بیانیه ای به همراه برادر و داماد حضرت امام(ره) از ریاست جمهوری بنی صدر حمایت کرده بود.
یکی دیگر از مواردی که در زمان حیات بنیانگذار انقلاب اسلامی رخ داد متوسل شدن سازمان مجاهدین خلق به حاج سید احمد خمینی برای دیدار با امام بود. در این خصوص علی اکبر فضلی(محمودی) به عنوان پاسدار و محافظ ویژه امام از ملاقات مسعود رجوی با امام در بیمارستان رجایی میگوید:
«پرسیدم شما؟ گفت من مسعود رجوی هستم، پرسیدم خوب با چه کسی کار داری، گفت با حاج احمد آقا و تا خواستم عذر او را بخواهم ناگهان چشمش به حاج احمد آقا افتاد و به ایشان سلام کرد و رفت نزدشان که به ناچار اسم او را در دفترم نوشتم و به دنبالش قائم مقام او بود که پرسیدم شما؟ گفت موسی خیابانی هستم و بلافاصله رجوی آمد و گفت برادر، ایشان با من است اسم ایشان را هم بنویسید و من نوشتم. آنگاه در حالیکه شورای انقلاب در اتاق مخصوص نشسته بودند و منتظر احمد آقا به ناچار و ظاهراً بخاطر آنکه این دو نفر داخل بخش نشوند در همان دفتر و روی کاناپه چند دقیقه ای در کنارشان نشستند...».
این اقدام در حالی رخ داده بود که امام در مقابل در خواست سازمان مجاهدین برای دیدار فرموده بودند: «اسلحه شان را زمین بگذارند، من خودم به ملاقاتش می روم».
در همین راستا می توان به رویداد های بعد از رحلت امام(ره) نیز اشاره نمود. مواردی از قبیل گرفتن رشوه از شهرام جزایری با بهانه داشتن اجازه از امام و یا فتنه سال 88 با استفاده از جایگاه نخست وزیری یکی از سران فتنه در زمان حیات امام تا با این وسیله بتوانند نظامی را که پایه های آن توسط امام گذاشته شده است را تضعیف نمایند.
اینکه نام حضرت امام برای مردم ایران نامی مقدس و به تبع آن منسوبین به ایشان به همین واسطه مورد احترام مردم و رهبر انقلاب هستند، امری غیر قابل کتمان است، و اتفاقا همین جایگاه است که از ابتدای انقلاب تا کنون سیاست بازان حرفه ای را بر آن داشته تا با استفاده از این نام و جایگاه به مقاصد سیاسی خود نائل شوند.
بر همین اساس به نظر می رسد پروژه جدید سوء استفاده سیاسی از منسوبین امام و بیت امام(ره) و از هفته های گذشته و در خلال برگزاری برنامه بزرگداشت برای همسر مکرمه ایشان کلید خورده باشد.
هاشمی رفسنجانی در سخنان خود در این همایش با تعریف از سید حسن خمینی اظهار داشته بود:
«علامه حجت الاسلام و المسلمین حاج حسن آقا خمینی مجتهد نمونه ای است که با هوش بالا به خوبی مسایل را تحلیل می کند و درس خارج ایشان در قم مورد توجه است».
شاید بکار بردن همین تعبیر برای نوه حضرت امام، مهمترین زنگ هشداری باشد که به صدا در آمده است. به نظر می رسد تاریخ در حال تکرار است و قطعا اگر حضرت امام (ره) امروز در قید حیات بودند، در قبال سوء استفاده سیاسی از منسوبین به خود می ایستادند، آنچنان که در مقابل سوء استفاده بنی صدر از نام خانواده خمینی ایستادند.
شاید امروز و در زمان فقدان آن وجود ذی جود، این تکلیف بر خانواده ایشان باشد که باب سوء استفاده سیاسی از نام خمینی را ببندند.
http://www.rajanews.com/news/209785
گروه سیاسی – رجانیوز: نیمه دوم شهریورماه نود و سه که چندسالی بود تنور خاطره گویی های شاذ و متناقض هاشمی از امام و انقلاب گرم شده بود، یک بار دیگر نقل خاطرهای توسط او از ماههای پایانی جنگ مساله برانگیز شد.
به گزارش رجانیوز همزمان با ایام سالگرد قطعنامه 598 مصاحبهای از سردار رحیمصفوی منتشر شد که در آن مشی هاشمی و همفکرانش درباره دفاع مقدس مورد نقد قرار گرفته بود. رحیمصفوی در بخشی از این مصاحبه صریح گفته بود: «رهبری سیاسی جنگ، یعنی آقای هاشــمی، با حضرت امام و رهبری نظامی جنگ هماهنگ نبود. به نظر من، آقای هاشمی به فکر قدرت بعد از امام بود و میخواست بعد از امام کشــور را اداره کند. لذا میخواست قدرت را در دست داشته باشد و شاید پیش خود فکر میکرد در این جنگ نباید همه چیز از بین برود. این برای حفظ قدرت خود و ادامه حکومت خودش بود که نمیخواست همه منابع کشور از بین برود.»
فرافکنی و نقل خاطره نادرست توسط هاشمی برای فرار از واقعیت
هاشمی رفسنجانی که گویی تنها خود را وارث خاطرات و میراث انقلاب میداند مدتی بعد در دیدار با جمعی از آزادگان نتوانست عصبانیت خود را پنهان کند و خاطرهای را نقل کرد که بازهم مثل اغلب خاطرات این چند سال اخیرش، دستمایهای برای تضعیف نیروهای ارزشی و متعهد انقلاب و جنگ شود. خاطرهای که برای اولینبار توسط غلامعلی رجایی منتشر شد. او مینویسد: «در دیدار دوهفته قبل آزادگان با ایشان با کنایه به گفتار یکی از فرماندهان سپاه که اخیرا غیرمنصفانه ادعا کرده بود هاشمی از همان دوره امام برای بعد از امام نقشه می کشید و بدنبال کسب قدرت برای خود بود، اشاره ای کرد و بدون اینکه نامی از او ببرد، گفت یکی از فرماندهان - سردار ..-که من آخرین بار او را خوب نجات دادم این روزها می بینم گاهی حرفهایی می زند! سپس گفت وی فاو را با آن همه امکانات و اموال گذاشت و برگشت از روی پلی که با زحمت ساخته بودیم .
می گفت پس از این عقب نشینی که برای سامان دادن نیروهای جبهه به جنوب رفته بود، مرحوم خلخالی به او مراجعه کرده و گفته بود آمده است بخاطر از دست دادن فاو و دادن تلفات زیاد سه نفر از فرماندهان سپاه و جنگ را اعدام کند چون باعث این همه خسارت وضرر به کشور ضرر شده و وکشور را در وضعیت بسیار بدی قرار داده بودند.
می گفت به آقای خلخالی گفتم شما که الآن قاضی دادگاه جنگ نیستی، قاضی دادگاه انقلابی. گفت بالاخره قاضی منصوب امام که هستم گفتم دلایلت را برای محاکمه بنویس و استدلال کن تا آخر جنگ که دادگاه تشکیل شود. می گفت حتی در آخر جنگ که امام دادگاه رسیدگی به تخلفات فرماندهان را زیر نظر من تشکیل دادند که متشکل از چند نفر از قضات برجسته بودند و زیر نظر من کار می کردند، تمایل بود بعضی ها را اعدام کنند علت این تصمیم به عملیات خیبر برمی گشت که در آن الحاق بین نیروها از جزیره وبیرون جزیره ممکن نشد و یک گردان نیروی ما بکلی نابود شد.
می گفتند خیلی از بزرگان -ازجمله رییس جمهور وقت- می خواستند فرماندهانی که باعث این تلفات شده بودند اعدام شوند اما من اجازه ندادم که دادگاه نظامی با این نیروها که باخلوص جنگیده بودند والبته گاهی هم ضعف نشان داده بودند برخورد کند .عملا می گفت وی باعث نجات جان آنها از اعدام شده است ولی حالا اینگونه با او رفتار می کنند.»
وقتی خاطره غلط رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، برای بی بی سی خوراک تهیه میکند
انتشار این خاطره از هاشمی پرونده جدیدی را باز کرد که شاید جز برخی مطلعان و ستاندرکاران در این مساله؛ اطلاع دقیقی از کم و کیف آن نداشتند و شبهات و سوالات زیادی را در جامعه بوجود آورد. چند روز بعد بی بی سی کار هاشمی را در تضعیف عملکرد فرماندهان جنگ کامل میکند. بی بی سی در مطلبی با عنوان «چرا آیت الله خمینی خواستار اعدام فرماندهان مقصر شکست در جنگ شد؟» با مبنا قرار دادن خاطره نادرست هاشمی رفسنجانی و با در هم تنیدن سایر اطلاعات راست و دروغ؛ لیستی از ادعاهای نادرست درباره وقایع پایان جنگ و دادگاه رسیدگی به تخلفات جنگ را ردیف میکند.
ادعاهایی مثل اینکه 1) امام به خاطر نارضایتی و عصبانیت از عملکرد ضعیف فرماندهان دستور تشکیل دادگاه را دادهاند؛ 2) قصد دادگاه رسیدگی به تخلفات جنگ برای «اعدام» برخی «فرماندهان» 3) همنظر بودن آیتالله خامنهای-رئیس جمهور وقت- با دادگاهها برای اعدام فرماندهان 4) دستگیری احمد وحیدی به خاطر عملکرد ضعیفش در هنگام عملیات مرصاد – در حالی که وحیدی تنها به بازپرسی فراخوانده شده و علت آن نیز نه عملکرد ضعیف در مرصاد، بلکه مخالفت با دستور مقام مافوق برای تحویل اسناد و افراد بدست آمده در عملیات مرصاد به سایر نهادهای امنیتی بوده است- 5)سقوط فاو در سال 67 به خاطر سیاستبازی فرماندهان سپاه.
وقتی سایت رهبرانقلاب خاطرات هاشمی را تکذیب کرد
روز گذشته سایت رهبر معظم انقلاب با انتشار گزارشی با عنوان «قصور بدون مقصر» به مناسبت سالگرد سقوط فاو در سال 67 به بازخوانی نقش و نظر آیتالله خامنهای دربارهی رخدادهای ماههای پایانی جنگ و برقراری نظام تشویق و تنبیه در جنگ پرداخت. گزارشی که ضمن تشریح دغدغه چند ساله فرماندهان برای برخورد با متخلفین جنگ شاید مهمترین پیام آن، تکذیب خاطره هاشمی از این موضوع و این مقطع تاریخی و رد ادعاهای او در این باره است. در این گزارش به طور تفصیلی دوگانه واقعی آن روزهای جامعه که عدهای طرفدار اعدام و مقصرتراشی برای ناکامیهای بهار 67 و عدهای طرفدار برقراری روال قانونی و منصفانه برخورد با متخلفین – آن هم نه متخلفین ناکامیهای بهار 67 بلکه متخلفین جنگ به عنوان یک دغدغه چندین ساله- بودهاند بیان شده است. جالب آنکه هاشمی رفسنجانی و آیتالله خامنهای مخالف برخورد چکشی و اعدام چند نفر به عنوان مقصر شکستهای اخیر بودهاند. آیتالله خامنهای در خطبه نمازجمعه تیرماه 67در اینباره گفتهاند: «بعضى دنبال مقصر مىگردند، کى مقصر بوده؟ این اشتباه است، اینى که در یک حرکت نظامى، در یک عقبنشینى، دو نفر، سه نفر، پنج نفر را به عنوان مقصر پیدا کنند، بعد هم بروند مجازاتشان کنند، این یک کار شناخته شدهاى است.
این را همه جاى دنیا مىکنند، ما هم بلدیم این کار را بکنیم. این یک کار مشکلى نیست که خب بالاخره یک چند نفر را به عنوان مقصر بگویند آقا، این چند نفر مقصر بودند، یا این دستگاه، یا این سازمان، یا این جمع مقصر بودند، کار سختى نیست پیدا کردن مقصر، یا «تراشیدن مقصر»؛ اما روش اسلامى ما این نیست. من به شما عرض بکنم، بعضى از کمبودها و کوتاهىها هست که کوتاهى است، اما مقصرى ندارد. قصورى هست، اما هیچکس در این قصور مقصر و گناهکار نیست. مجموعهى یک عواملى است دست به دست هم مىدهند،» موضعی که ایشان در دیداری که مدتی بعد با رزمندگان لشگر 27 محمدرسولالله(ص) داشتهاند آن را نتیجه مشورت با هاشمی رفسنجانی معرفی میکنند. «من شب قبل از آن نماز جمعه با آقاى هاشمى و یکى دو تا از برادرها مشورت کردم که من راجع به این قضیه مىخواهم صحبت کنم. آقاى هاشمى گفت شما اگر راجع به مقصر و مجازات بگویید، این بچههایى که توى جبهه دارند با اخلاص کار مىکنند دلشان مىشکند و مأیوس مىشوند و این در جنگ اثر مىگذارد، روحیهشان را از دست مىدهند. و ایشان گفتند که حرف آقاى کروبى در روز پانزده خرداد در میدان ارگ اثر منفى داشته روى رزمندهها؛ این را آقاى هاشمى گفت. خب وقتى که اثر منفى دارد؛ پس ما نباید بگوئیم»
همچنین مشخص میشود موضوع کار دادگاههای رسیدگی به تخلفات جنگ، نه «برخورد چکشی و اعدام برخی فرماندهان» آنطور که هاشمی ادعا میکند؛ بلکه بنابرگفته حجتالاسلاموالمسلمین رازینی –رئیس دادگاه مذکور که حکم امام خطاب به او صادر شده است- رفع دو مشکل شکلی و ماهوی برای تسهیل فرایند رسیدگی به جرائم متخلفان جبههها بوده است.
هزینه هاشمی از رهبری برای خاطرات مخدوشش و پاسخی که دریافت شد
هاشمی اغلب برای اعتباربخشی به خاطرات مخدوش و نادرش از شخصیتهها و چهرههایی هزینه میکرد که غالبا فوت کرده بودند. اما هفته گذشته سایت هاشمی رفسنجانی همزمان با با بالاگرفتن انتقادات نسبت به خاطرات و نقلقولهای متناقض و شاذ او درباره امام و انقلاب؛صوت رهبرمعظم انقلاب در تمجید از اعتماد امام و نزدیکی هاشمی به ایشان منتشر کرد تا به زعم خود بتواند در کاهش انتقادات موثر شود. اما مدت کوتاهی پس از این قضیه، سایت رهبر انقلاب در اقدامی بی سابقه به بازخوانی مساله سقوط فاو و نظام تشویق و تنبیه پرداخت. آیا هاشمی پیام این اقدام را دریافت میکند؟
گروه سیاسی - رجانیوز: رحیم احمدی روشن در سومین یادواره شهدای هسته ای که با حضور خانواده شهدای هسته ای باعنوان «شهدای هسته ای، مذاکرات هسته ای» توسط جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه لرستان برگزار شد، از اعضای تیم مذاکره کننده خواست از دستاوردهای هسته ای ایران در جریات مذاکرات صیانت کنند.
به گزارش رجانیوز؛ رحیم احمدی روشن در ابتدای اظهاراتش گفت: عقیده شخصی حقیر بر این است که اگر خداوند تبارک و تعالی یک مصطفی را از ما گرفت که نگرفت، بر طبق آیه « وَ لاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» ما شهدایی مثل رضایی نژاد و قشقایی را از دست ندادیم و هزاران هزار داریوش و رضا قشقایی به دست آوردیم.
وی افزود: دلیلش این است که ما بعد از شهادت شهدای هسته ای ، شما بچه های عزیز و بزرگوار، به تعداد بالا تقاضای تغییر رشته دادید به فیزیک هسته ای و این به ما ثابت کرد که اگر ما بچه های مان را نمی بینیم ولی خداوند تبارک و تعالی هزاران بچه به ما داد.
وی ادامه داد: هدف من از حضور در دانشگاه و سخنرانی این است که همه بدانیم صنعت هسته ای و پیشرفت های آن مفت بدست نیامده است.
احمدی روشن با بیان وضعیت انرژی هسته ای ایران در دوران دولت اصلاحات عنوان کرد: سال 82، موقعیتی برای ما ایجاد شد که می خواستیم ببینیم با چه دشمنی روبرو هستیم. سال 82 متاسفانه رکود در جریان هسته ای ما پیش آمد. برای ما شبهه پیش آمد که با این دشمنی که خدا و رسول خدا و قرآن کریم برای ما مشخص کرده و کمر به شکست ایران اسلامی بسته، آیا می توانیم کنار بیاییم؟ می خواهیم بسنجیم، می خواهیم برای ما جا بیفتد که آیا واقعا این دشمن بنابر فرمایش رهبر انقلاب، دشمنی خدعه گر است یا نه؟
وی اضافه کرد: سال 82 قرارداد سعد آباد را نوشتند، قرار بود اورانیوم یک درصد بدهیم و سه و نیم درصد تحویل بگیریم. بعد از اینکه درب سایت هستهای را مهر و موم کردند و تلویزیونهای مدار بسته تعبیه کردند و سانتریفیوژهای ما پشت درهای بسته خوابید، ظاهر دانشمندان هسته ای را که می دیدی به مانند مرده متحرک بودند و حتی مصطفی می خواست سایت هسته ای را ترک کند که من نگذاشتم، گفتم فرجی می شود.
احمدی روشن ادامه داد: همانطور که رهبری فرمودند آن زمان، ما میخواستیم از تعداد سانترفیوزی که داشتیم، 25 دستگاه برای مطالعات و تحقیقات نگه داریم، گفتند نه، گفتیم پنج دستگاه، گفتند نه، همین آقای جک استراو بود. آخرش یکی هم ندادند و تعهدی که داده بودند در بیانیه سعد آباد، هرگز به آن عمل نشد.
رحیم احمدی روشن با بیان این نکته که مسئولین ما از کلاه گشاد بیانیه سعد آباد، عبرت نگرفتند گفت: مسئولین ما باز هم میخواهند بسنجند که دشمنان ما دست دوستی میخواهند بدهند یا دست چدنی در پوشش دستکش مخملی، در حالی که به عنوان مثال در سال 85 رجب طیب اردوغان و رئیس جمهور برزیل از طرف اوباما ماموریت گرفتند که به ایران آمده و بررسی کنند که اگر صنعت هسته ای صلح آمیز هست ، قرار دادی که بستند به آن عمل کنند، آمدند و گزارش دادند که صنعت هسته ای ما صلح آمیز است، اما به قرارداد عمل نکردند.
وی ادامه داد: تا زمان حاضر سه تجربه تاریخی از عدم عمل به تعهد غربی ها به توافق را داریم، آیا در ژنو چیزی که تعهد کرده بودند عمل کردند؟ چیزی که قرارگذاشته بودند غنی سازی سه و نیم و پنج درصد ما را به رسمیت بشناسند اما در لوزان نیست یعنی زیر غنی سازی 5 درصد زدند پس وقتی رهبری میفرمایند خوشبین نیستم، می فرمایند دشمن ما خدعه گر است، دروغگو و کلاهبردار است، بدانیم که رهبر معظم انقلاب روی بصیرت و دشمن شناسی عمیق سخن می گویند.
احمدی روشن در ادامه سخنان خود با بیان اینکه سانتریفیوژهای نسل قدیم جوابگوی صنعت هسته ای ما نیست، عنوان کرد: قرار شد که 190 هزار سو، ما غنی سازی داشته باشیم. 190 هزار شده 5060 تا که 1045 تا در سایت فردو است، از کدام نسل؟ از نسل اول سانتریفیوژها که هر کدام یک سو غنی سازی می کنند
پدر شهید احمدی روشن تصریح کرد: اجازه استفاده از سانتریفیوژهای نسل دو، چهار، شش، هفت و هشت را به ما ندادهاند. به چه دلیل؟ آیا چیزهایی که دادهایم با امتیازات مبهمی که در آینده به ما می دهند، برابر است؟
احمدی روشن با اشاره به از دست دادن مالکیت استان بحرین در زمان رژیم پهلوی گفت: در آن زمان، عدهای از نمایندگان مجلس به شاه اعتراض میکنند که امیرعباس هویدا به مجلس میآید و میگوید هیچ کس حق اعتراض ندارد، بحرین دختری بوده که توسط شاه به تزویج شوهرش درآمد و از ایران جدا شد. مثل بعضی از آقایان که حاضرند هرکاری بکنند تا لبخند به لب دشمن بنشانند.
وی اضافه کرد: ما بعد از مذاکرات هسته ای بغداد 195 کیلوگرم اورانیوم غنی شده 20 درصد داشتیم. همین آقایان آمدند، اکسید کردند. سال گذشته به محض اینکه قرار داد ژنو را نوشتند و این اقدام ضد منافع ملی انجام شد. یکی از آقایان که قبلا وزیر امور خارجه بود، اومد گفت ما نیازی به 20 درصد نداشتیم.
وی ادامه داد: همین آقا میاید در تلویزیون در سالگرد شهادت شهید بزرگوار شهریاری، عنوان میکند وقتی به شهید پیشنهاد داد که 20 درصد را انجام بدهد و انجام داد حاضر بودیم 10 میلیارد به او بدهیم. این مسئول مردم را چه انگاشته؟ خودتون را دولت راستگویان میگویید؟ به عنوان یک ایرانی از تو سوال میکنم چرا 195 کیلو را که کلی هزینهاش شده، میگویی از اول نیاز نداشتیم.
وی در ادامه با اشاره به لغو برخی مراسم های سخنرانی اش در شهرهای مختلف گفت: آدم دردش را به که بگوید؟ شما پاسدار خون شهدای هستهای هستید که یک پدر پیر و ناقابل و شکستنی وقتی قول میدهد برود برای آنها صحبت کند و درد و دلش را بگوید میروید قراردادها را کنسل میکنید؟ چرا این کار را میکنید؟ این نشان میدهد که شما اون جربزه و اون موقعیت را برا خودتون نمیبینید که پدر پیری بگوید این راه که میروید درست نیست.
پدر احمدی روشن گفت: کسانی که سانتریفیوژ غنی سازی را با سماور مقایسه می کنند، یا حرف زدن بلد نیستید ؛ یا نمی دانند کاربرد سانتزیفیوژ چیست یا می دانند چیست؛ اما می خواهند جایگاه کشور را پایین بیاورند.
وی ادامه داد: خودمانی عرض میکنم به خدا قسم دل ما پر از درد است. به خدا قسم یک یک ما مسئولیم، ننشینید و بگویید رهبر معظم انقلاب جزئیات را میداند، میداند اما دخالت نمیکند، سرمان را پایین بگیریم بگوییم آقا هستند.
http://www.rajanews.com/news/209842
گروه بین الملل - رجانیوز: در حالی که رئیس جمهور برای کاستن از فشارها درباره چرایی عدم انتشار فکت شیت گفته است برگه ای که بلافاصله پس از مذاکرات لوزان در اختیار رسانه ها قرار گرفت فکت شیت ایرانی است، با این حال محتوای این برگه با اظهارات اعضای تیم مذاکره کننده ایران درارای تنقاضات بسیاری است.
رجانیوز در نظر دارد در سلسله گزارش هایی اطلاعات متناقض در برگه توجیهی وزارت امور خارجه ایران و اظهارات مقامات ایرانی درباره پارامترهای به دست آمده درمذاکرات لوزان را منتشر سازد.
در اولین این سلسله گزارش ها، تناقضات موجود در اظهارات مقامات ایرانی و برگه توجیهی وزارت خارجه درباره سرنوشت تحریم ها مورد بررسی قرار می گیرد.
***
در برگه ای که بلافاصله پس از مذاکرات لوزان از سوی تیم رسانه ای همراه ظریف در اختیار رسانه ها قرار گرفت و بعدها توسط رئیس جمهور فکت شیت ایرانی خوانده شد، درباره تحریم ها آمده است:
براساس راهحلهای به دست آمده، پس از اجرایی شدن برنامه جامع مشترک اقدام، تمامی قطعنامههای شورای امنیت لغو خواهد شد و همه تحریمهای اقتصادی و مالی چندجانبه اروپا و یکجانبه آمریکا از جمله تحریمهای مالی، بانکی، بیمه، سرمایه گذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزههای مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی و خودرو سازی فوراً لغو خواهند شد. همچنین تحریمها علیه اشخاص حقیقی و حقوقی، سازمانها، نهادهای دولتی و خصوصی تحت تحریمهای مرتبط هستهای ایران از جمله؛ بانک مرکزی، سایر مؤسسات مالی و بانکی، سوئیفت، کشتیرانی و هواپیمایی جمهوری اسلامی، کشتیرانی نفت بهطور همهجانبه فوراً برداشته خواهند شد. همچنین کشورهای عضو گروه(1+5) متعهد هستند از وضع تحریمهای جدید در موضوع هستهای خودداری نمایند.
اما نکته قابل تامل آنکه با رجوع به بیانیه مشترک مطبوعاتی ظریف – موگرینی و همچنین اظهارات مقامات ایرانی که پس از مذاکرات لوزان در برنامه های تلویزیونی و در جلسات دانشگاهی عنوان شده، مشخص می شود، وزارت خارجه در فکت شیت خود یا عمدا اطلاعات به منظور انحراف افکار عمومی ناصحیح منتشر کرده و یا آنکه اعضای تیم مذاکره کننده در جریان مذاکرات متوجه نشدند درباره تحریم ها بر سر چه مسائلی به توافق رسیدند.
در بیانیه ظریف – موگرینی در 3 بخش به موضوع تحریم ها اشاره شده است:
1)در این بیانیه آمده است: اتحادیه اروپایی ، تحریمهای اقتصادی و مالی مرتبط با هسته ای را خاتمه می دهد.
نکته قابل توجه آنکه "خاتمه دادن" معنا و مفهمی کلی است و مشخص نیست منظور از این کلمه لغو تحریم ها است یا تعلیق آن و یا آنکه این نهاد با حفظ تحریم های گذشته ، پس از اجرای توافق جامع، تحریم جدید مرتبط با موضوع هسته ای وضع نمی کند.
2) در این بیانیه همچنین آمده است: ایالات متحده نیز اجرای تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای را، همزمان با اجرای تعهدات عمده هسته ای ایران به نحوی که توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی راستی آزمایی شود، متوقف خواهد کرد.
بر اساس این بخش از بیانیه ، توقف تحریم ها آمریکا به 2 قید اساسی مشروط شده است:
الف: تنها تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه مرتبط با هسته ای ایران از سوی آمریکا متوقف خواهد شد.
ب: توقف تحریم ها پس از راستی آزمایی بخش عمده ای از تعهدات ایران توسط آژانس صورت خواهد گرفت.
در بیانیه مشترک ظریف – موگرینی همچنین به موضوع قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل اشاره شده و آمده است: یک قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد صادر خواهد شد که در آن برجام تائید شده، کلیه قطعنامه های قبلی مرتبط با موضوع هسته ای لغو خواهد گردید و برخی تدابیر محدودیت ساز مشخص، را برای یک دوره زمانی مورد توافق، لحاظ خواهد کرد.
علی اکبر صالحی در تبیین این بخش از بیانیه مطبوعاتی لوزان در جمع دانشجویان دانشگاه شریف گفت:در حال حاضر (درباره تحریم های شورای امنیت) بحث بر سر دو نوع تحریم است، تحریم تسلیحاتی و دیگری مساله تجهیزات و یا کالاهای اشاعهای است که همچنان تحت مذاکره است. این دو نوع تحریمها در حال بحث است که ایران روی چند ماه آنها روی چند سال نظر دارند، اما قطعنامه تجاری لغو میشود.
این بخش از اظهارات صالحی نشان می دهد برخلاف آنچه که در فکت شیت ایرانی آمده همه تحریم های شورای امنیت لغو نمی شود. البته ذکر این نکته نیز ضروری است که بر اساس مذاکرات لوزان قرار است تمامی 6 قطعنامه قبلی شورای امنیت در یک قطعنامه تجمیع شود که این قطعنامه با تایید مقامات ایرانی مشروعیت پیدا می کند.
ظریف: تحریم ها در یک چارچوب زمانی برداشته می شود
اما اظهارات وزیر امور خارجه ایران نیز بیانگر آن است آنچه در فکت شیت آمده، حاوی اطلاعات دروغ است. محمد جواد ظریف در نشست خبری در لوزان سوئیس در 2 بخش از اظهارات خود به موضوع لغو تحریم ها اشاره شده است:
ظریف گفته است: براساس راهحلها کلیه تحریمها علیه کشورمان پایان مییابد و همزمان برنامه هستهیی ایران ادامه پیدا میکند، اما اقداماتی برای اطمینان سازی جامعه بینالمللی انجام میگیرد.
مشخص است که وزیر امور خارجه ایران نیز تاکید می کند که لغو تحریم منوط به انجام اقدامات اطمینان ساز از سوی ایران است. این بخش از اظهارات ظریف اشاره ای به همان بخش از بیانیه مشترک وی با موگرینی دارد که توقف تحریم ها منوط به راستی آزمایی فعالیت های هسته ای ایران (اطمینان بخشی) کشورهای 1+5 است.
ظریف همچنین در اظهارات خود در نشست خبری گفته است: ما منتظر قطعنامه دیگری از سوی شورای امنیت سازمان ملل برای لغو تحریمهای گذشته هستیم. تحریمهای سایر کشورها هم باید یکباره و در یک چارچوب زمانی خاص برداشته شود و تلاش شود که دو طرف گام به گام و ماده به ماده راهحلها را به جلو ببرند.
بنابر این بخش از اظهارات ظریف، تحریم های یک جانیه سایر کشورها بلافاصله لغو نخواهد شد، بلکه بر اساس یک جدول زمانبدی لغو می شود. نکته جالب توجه آنکه ظریف خود می گوید: تحریمهای سایر کشورها هم باید یکباره و در یک چارچوب زمانی خاص برداشته شود. این جمله وزیر امور خارجه دارای تناقض است چرا که برداشته شدن یکباره تحریم ها با برداشته شدن بر مبنای یک چارچوب زمانی خاص ، دو معنای متفاوت دارد.
باقی ماندن رژیم تحریم ها به روایت صالحی
اما علاوه بر این اظهارات رئیس سازمان انرژی اتمی در دانشگاه شریف بیانگر آن است آنچه که در برگه توجیهی وزارت خارجه ایران آمده با آنچه که مورد توافق قرار گرفته تفاوت های اساسی دارد.
رئیس سازمان انرژی اتمی روز دوشنبه 7 اردیبهشت سال جاری در همایش «انرژی هسته ای دیروز امروز و فردا» که در دانشگاه شریف برگزار شد با اشاره به مذاکرات هستهای ایران و 1+5 گفت: ما در مورد تحریمهای آمریکا دو نوع تحریم داریم، یکی براساس فرمان ریاست جمهوری و برخی تصویب کنگره است که خود آنها دو نوع تحریم اولیه و ثانویه هستند. تحریم ثانویه همان تحریمهای فرامرزی است، مانند قانون داماتو. در مورد این تحریمها بحث توقف است ؛ اما مورد تحریم اروپا لغو میشوند.
وی گفت: طبق توافق ما بایستی اقداماتی را روی زمین انجام دهیم و آنها اقداماتی قانونی انجام دهند. هر زمان که ما اقدامات خود را انجام دهیم، آمریکا و اروپا اقدامات قانونی را انجام میدهند، اقدامات ما روی زمین و اقدامات آنها روی کاغذ، پس از این مرحله تحریمهای اروپا و ثانویه آمریکا لغو میشوند. یعنی زمانی تحریمها لغو میشوند که ما تعهدات را روی زمین انجام دهیم و آنها روی کاغذ اقدامات قانونی را انجام دهند.
وی در پایان افزود: اما در مورد اخذ تضمینهای لازم از طریق عقد قراردادها و اعلامیههای دیگر در حال مذاکره است، مساله تضمین اقدامات طرف مقابل جزو دغدغههای ماست و مدنظر قرار دارد و بین امضا و اجرای توافقنامه ممکن است یکی دو ماهی فاصله باشد.
بر اساس اظهارات صریح علی اکبر صالحی پس از امضای توافق نهایی و پذیرش باززرسی های گسترده و محدودیت های اساسی برای برنامه هسته ای ایران که صعنت هسته ای کشورمان را به یک برنامه دکوری تبدیل می کند، بخش ناچیزی از تحریم ها علیه ایران برداشته می شود.
بر اساس اظهارات صالحی در صورت توافق نهایی تحریم ها موارد زیر است:
1) تحریم های تسلیجاتی و مساله تجهیزات و یا کالاهای اشاعه ای شورای امنیت همچنان پابرجا باقی ماند.
2) تعلیق تحریم های آمریکا شامل «تحریم های مالی و اقتصادی ثانویه» می شود.
3) تحریم های کنگره و فرمان اجرایی رئیس جمهور همچنان باقی می ماند.
4) توقف تحریم های ثانویه آمریکا منوط به راستی آزمایی تعهدات ایران از سوی آژانس شده است.
بنابر اظهارات صالحی، در بهترین شرایط ، ان چه که پس از توافق هسته ای قرار است به صورت همزمان برداشته شود ، تحریم های تجاری و مالی شورای امنیت است که اتفاقا اثرگذاری کمی در اقتصاد ایران دارد و در ازای آن یک قطعنامه جدید که از سوی مقامات ایرانی مشروعیت پیدا می کند و در آن قطعنامه تمامی محدودیت های قطعنامه های قبلی و همچنین محدودیت های در نظر گرفته شده برای برنامه هسته ای ایران در توافق نهایی ، در آن ذکر شده صادر می شود.
همچنین تحریم های اتحادیه اروپا و آمریکا همچنان به قوت خود باقی می ماند.
تناقض گویی مقامات دولتی درباره سرنوشت تحریم ها در حالی است که رئیس جمهور، وزیر امور خارجه و اعضای تیم مذاکره کننده ایران لغو همه تحریم ها را هدف مذاکرات عنوان کرده بودند. با این حال علی رغم امتیازات گسترده ای که در لوزان از سوی ایران به 1+5 ارائه شده ، هدف مذاکرات یعنی لغو همه تحریم ها محقق نشده است، برای همین برخی مقامات می کوشند با دادن آدرس غلط درباره سرنوشت تحریم ها درباره مذاکرات هسته ای «بردنمایی» کنند.