سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ما را حقى است اگر دادند بستانیم و گرنه ترک شتران سوار شویم و برانیم هر چند شبروى به درازا کشد . [ و این از سخنان لطیف و فصیح است و معنى آن این است که اگر حق ما را ندادند ما خوار خواهیم بود چنانکه ردیف شتر سوار بر سرین شتر نشیند ، چون بنده و اسیر و مانند آن . ] [نهج البلاغه]
الله اکبر، خامنه‌ای رهبر
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» پوستر: انرژی هستهای به چه دردمان میخورد؟

 

 

http://www.ghasednews.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%DA%86%D9%86%D8%AF%D8%B1%D8%B3%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A7%DB%8C-7/5171-%D9%BE%D9%88%D8%B3%D8%AA%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%B1%DA%98%DB%8C-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%87-%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%DA%86%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D8%AF%D9%85%D8%A7%D9%86-%D9%85%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( چهارشنبه 94/3/6 :: ساعت 10:23 صبح )
»» طرح خطرناک آمریکا برای خاورمیانه + نقشه

خاورمیانه زمین بازی فرزند نامشروع آمریکا

داعش جاده صاف کن طرح "مسیر سوم" جو بایدن/ طرح خطرناک آمریکا برای خاورمیانه + نقشه

خاورمیانه بعد از یازده سپتامبر وارد مرحله جدیدی شده است، حوزه های مختلفی درگیر جنگ و کشمکش شده اند و طرح بابکانیزه شدن منطقه به شدت از سوی آمریکا و صهیونیست ها در حال پیگیریست.

گروه بین الملل فرهنگ نیوز: اصطلاح خاورمیانه ی جدید در ژوئن 2006 توسط کاندولیزا رایس، وزیرخارجه آمریکا در تل آویو به جای واژه قدیمی تر خاورمیانه ی بزر گ مطرح شد.  این تغییر در عبارت پردازی سیاست خارجی همزمان با گشایش خط لوله ی باکو – تفلیس – جیحان، پایانه نفتی مدیترانه ی شرقی بود.

ایهود اولمرت، نخست وزیر سابق رژیم صهیونیستی و رایس بنگاه های سخن پراکنی دنیا را از پروژه ی "خاورمیانه جدید" که از لبنان آغاز شده بود، آگاه کرده بودند. این مواضع مهر تاییدی بود بر " نقشه ی راه نظامی" ( Military Roadway) آنگلو – آمریکن  اسرائیل در خاورمیانه. این طرح که برای چندین سال در دست طرح ریزی بود، منوط بود بر ایجاد قوسی از نا آرامی، بی نظمی و خشونت که از لبنان، فلسطین و سوریه شروع می شد و به سمت عراق، خلیج فارس، ایران و مرز های ناتو در افغانستان گسترش می یافت. این هرج و مرج ساختاری شرایط جنگ و درگیری را در کل منطقه ایجاد می کند و در فرصت مناسب مورد بهره برداری اسرئیل، آمریکا و انگلیس قرار می گیرد تا بتوانند نقشه ی خاورمیانه را از نو براساس نیازها و اهداف ژئو پلیتیک خود ترسیم کنند. رایس در آن زمان جنگ اسرائیل و ویرانی ناشی از آن را در لبنان را ”درد زایمان خاورمیانه جدید» می دانست. آشوب سازی در منطقه خارمیانه و شمال آفریقا نه با حضور مستقیم آمریکا بلکه با استفاده از نیروهای گریز از مرکزی مانند القاعده، داعش و النصره و کشورهای خودکامه عربی دنبال شد.

هشدار رهبر معظم انقلاب نسبت به جنگ نیابتی

بی دلیل نیست رهبر معظم انقلاب در دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری امام حسین (ع) نسبت به تحرکات دشمن در مرزهای ایران هشدار شدیدی دادند: "بنده خبرهایی دارم از اینکه دشمنان ما با همراهی برخی از مسئولان سفیه منطقه‌ی خلیج‌فارس - نه همه‌شان، بعضی - درصدد هستند که جنگهای نیابتی را به مرزهای ایران بکشانند. پاسداران انقلاب اسلامی و همه‌ی پاسداران حریم امنیّت ملّی در سازمانهای مختلف بیدارند، هوشیارند. این را بدانند که اگر شیطنتی صورت بگیرد، واکنش جمهوری اسلامی بسیار سخت خواهد بود."[1]

برای فهم بهتر طرح خاورمیانه جدید بهتر است مقاله رافل پیترز با عنوان مرزهای خونین[2] را مروری کنیم. پیترز که ستوان – کلنل بازنشسته  آکادمی ملی جنگ و یکی از استراتژیست های معروف نظامی وابسته به نئوکان ها است، در طی این مقاله با طرح نقشه ای، مرزهای جدید ی را برای خاورمیانه ترسیم کرده و راه حل صلح و آرامش در این منطقه را اجرای این نقشه می داند. او در این مقاله گروه های قومی و مذهبی را چون کرد ها، بلوچ ها، شعیان عرب ... مدنظر قرار داده و عنوان می کند که گزاره هایی که او با آنها روبه رو است به طور طبیعی قوانین سفت وسختی ( draconian) هستند اما او اصرار می ورزد که اجرای این طرح ها، درد های ضروری و لازم برای مردم منطقه هستند. این دیدگاه درد و رنج ضروری به طور وحشتناکی در راستای عقیده کاندولیزا رایس وزیر خارجه سابق آمریکا بود که خرابی و ویرانی لبنان توسط ارتش اسرائیل را درد زایمان ” Birth Pang“ خاورمیانه جدید می دانست. نقشه ی طرح شده توسط پیترز در  Armed Forces  Journal در سال 2006 به چاپ رسید . این نقشه در  برنامه های تمرینی کالج دفاع ناتو و نیز در آکادمی ملی جنگ برای افسران رده بالای نظامی مورد استفاده قرار می گیرد.

طرح خاورمیانه بزرگ از سوی کسانی چون دونالد رامسفلد،پل ولفویتز،دیک چینی،ریچارد پرل، که همگی شاگردان مکتب بروس جکسون - سرمایه دار و سیاس گذار امریکایی- به شمار می روند تنظیم شد.امریکا در سال 2004 در اجلاس کشورهای گروه هشت (کشورهای صنعتی و روسیه) این طرح را به کشورهای عضو رسما ارائه کرده و خواستار بررسی آن از سوی دولت ها و همسویی آنان با دولت امریکا شد. امریکا تلاش دارد با این طرح به جای این که مجبور باشد انرژی خود از بیرون تامین کند،مرزهای خود را تا جایی گسترش دهد که مرزهای خاورمیانه (انبار انرژی جهان) درون مرزهای نفوذی اش قرار بگیرد.

نقشه خاورمیانه جدیدِ پیترز

بنیاد پژوهش های سیاسی « آمریکن اینترپرایز» یکی از موسسات تاثیرگذار در راستای ایجاد ادبیات برای طرح خاورمیانه بزرگ است و دیک چینی یکی از شناخته شده ترین چهره های وابسته به آن است. این موسسه  یکی از عمده ترین نهادهای تحقیقاتیست که تا کنون بررسی های زیادی را پیرامون کشورهای خاورمیانه و به ویژه قفقاز انجام داده است. نتایج این بررسی ها عمدتا بر حول محور تقویت سیاست های قومی و ایجاد تنش های قومی در قفقاز، خاورمیانه، ایران و ... بوده است. موسسه امریکن اینترپرایز در سال 1943 در در واشینتگتن دی سی دایر شد و زیر لوای نام هایی چون گسترش دموکراسی و آزادی اقدام به ارائه ی انگاره ها و دستور کارها می کند.

در زمان حکومت جورج دبلیو بوش نیمی از پرسنل عالی رتبه دولت بوش با این بنیاد همکاری می کردند. کسانی همچون پل ولوفویتز (معاون وقت پنتاگون)، مایکل لدین (تئوریسین و مشاور خارجی در دولت های امریکا با گرایش های شدید ضد ایرانی)، ریجارد پرل، جیمز وولسی (رئیس اسبق سیا) و بسیاری دیگر از سیاستگذاران امریکایی در این بنیاد فعالیت کرده و سیاست های خاورمیانه دولت های محافظه کار امریکا را طرح ریزی می کردند. همین تیم پروژه "طرحی برای یک قرن جدید آمریکایی" را برای دولت بوش تنظیم کرد و در بعد رسانه ای شبکه ها و مجلاتی چون فاکس نیوز، نشنال رویو، نیو پابلیک، ویکلی استاندارد و چندین هفته نامه و فصل نامه و موسسه تحقیقاتی دیگر در مدار فکری آن قرار گرفته اند.

منازعات قومیتی محرک نقشه خاورمیانه جدید

اما چه چیزی باعث شده تا قدرت های غربی و به ویژه استراتژیست های آمریکایی خاورمیانه را محور برنامه های استعمارنو خود قرار دهند. باری در گذشته استعمار براساس قرارداد سایس- پیکو، مرزهای خارومیانه را ترسیم کرد و تا به امروز نیز تا حدودی این مرزها حفظ شده اند، لیکن بار دیگر قدرت های جهانی به دنبال بازطراحی این مرزها هستند. نکته جالب اینجاست که داعش نیز تغییر مرزهای سایس- پیکو را از رسالت های خود دانسته است. به همین منظور باید به پراکندگی قومیت های نژادی و مذهبی و منازعات پی در پی آنها به عنوان اصلی ترین متغیر در افزایش انگیزه قدرت ها جهت اجرایی کردن نقشه های خود توجه داشت.

پراکندگی قومیتی در خاورمیانه

درگیری ها ی قومی درمنطقه فراوان است، به گونه ای که این موضوع به واقعیتی انکار ناپذیر در زندگی مردم منطقه تبدیل شده است. هرچند که اکثر نظام های سیاسی منطقه به شدت سیاست سرکوب و مخفی کردن مشکلات قومی خود را دنبال کرده اند، اما به هر حال مشکلات از طرق مختلفی آشکار می گردد. در نتیجه آشکارا این خطر وجود دارد که درگیری ها، ماهیتی قومی پیدا کنند. تراژدی درگیری فرقه ای و جنگ داخلی تنها در مختص لبنان نیست. هرچند که هویت قومی یکی از هویت های مطرح است که مردم خواستار حفظ و احیای آن اند، با این حال، در چارچوب سیاست های منطقه از اهمیت بسیاری برخوردار است. جنگ های قومی، فرقه ای طولانی در خاورمیانه عمدتا در فاصله ی 1945تا 1989 رخ داده اند، و بیش از هر نوع درگیری محلی، منطقه ای و بین المللی دیگری باعث رنج و عذاب مردم شد و بالاترین در صد مهاجران جهان را از خانه و کاشانه ی خود دور کرد.

در بخش وسیعی از منطقه اعراب سکونت دارند. قومیت عرب وزبان عربی در کشور های عرب منطقه عامل مهمی هستند که آنها را به یکدیگر پیوند می دهندو در عین آنها را از مردم غیر عرب منطقه جدا می سازند. پس از اعراب دو گروه قومی و زبانی دیگر منطقه  فارس ها و ترک ها می باشند که در ایران و ترکیه سکونت دارند. در سطح ملی وجود اقلیت های قومی و مذهبی از آنجایی که می تواند تهدیدی علیه وحدت ملی به حساب آید، توجه دولت هارا به سوی خود جلب می نماید . در کشور هایی که به علت عدم انسجام ملی آسیب پذیر و شکننده اند ، دولت ها بیش از هر چیز بر وحدت ملی تا کید می ورزند. با توجه به نقشه ی  زیر همانطور که ملاحظه می کنیم اصطلاح موزایک خاورمیانه به درستی جلوه گر می شود. بنابراین پتانسیل بسیار گسترده ای برای درگیری در این منطقه وجود دارد که عدم توجه کشور ها به این مقوله می تواند چالش برنگیز شده است و در حال حاضر کانون های بحران فعال شده اند.

پراکندگی مذهبی در خاورمیانه 

در زمان جورج بوش پسر، به کارگیری سیاست عریان نظامی برای تحقق به نقشه خاورمیانه بزرگ پیگیری می شد و حمله نظامی به عراق در سال 2003 در همین راستا قرار می گیرد. از این حمله می توان به عنوان تحریک کننده خصومت های مذهبی و قومیتی در عراق یاد کرد. موقعیت داخلی عراق پیچیده است. ساختار جمعیتی شامل 60 درصد شیعی در جنوب کشور و20 درصد سنی در بغداد ونواحی مرکزی و20 درصد کرد در شمال می شود. کردها از دیرباز به دنبال استقلال از عراق بودند و سنی ها نیز حکومت مرکزی شیعه را برنمی تابند. هر چند با گذشت زمان، سیاست بوش پسر در عراق شاهد تغییراتی در جهت خروج از جنگ عراق بود اما این سیاست در دوران اوباما تکمیل شد و عراق را در بحران تضادهای هنجاریِ قومیتی رها ساخت.

داعش، مجری سیاست خاورمیانه جدیدِ آمریکا

عراق دیگر کشور سابق نبود، نیروهای تروریست از همه جنسی در آن جولان می دادند. هسته های اصلی داعش در دوران حضور جهادگران القاعده به رهبری ابومصعب زرقاوی شکل گرفت. با شروع بیدرای اسلامی در خاورمیانه و شمال آفریقا، قدرت مانور گروه های تروریستی نیز به تبع آن افزایش یافت. کنترل ها و محدودیت ها به طور مشکوکی از روی تروریست ها برداشته شد و به عنوان ابزاری برای مقابله با دیگر دولت ها به کار گرفته  شدند.

افزایش قدرت گروه های تروریستی در دوران اوباما یک اشتباه سهوی نبود بلکه در راستای ایجاد آشوب در خاورمیانه نه با قدرت نظامی بلکه با نیروهای گریز از مرکز قرار داشت. کاهش هزینه سیاست های خاورمیانه دولت آمریکا که در دوران بوش با مداخله مستقیم به تریلیون ها دلار رسید بود، اینک باید پیگیری می شد و این هزینه ها می بایست از جیب خود کشورهای خاورمیانه خرج می شد.

استراتژیست های آمریکایی و اسرائیلی نقشه خود را برای تسریع در برهم زدن نقشه خاورمیانه پس از عراق در سوریه دنبال کردند. با تضعیف قدرت مرکزی سوریه، در قفس تروریست ها گشوده شد و سوریه به بهشت تکفیری های تروریست تبدیل شد. با افزایش تنش در سوریه، القاعده، شاخه النصره را در عراق راه اندازی کرد و افرادی نیز از شاخه عراق به آن پیوستند، از جمله آن افراد، ابراهیم عواد ابراهیم البدری القرشی السامرائی معروف به ابوبکرابغدادی بود. وی سپس از النصره جدا شد و دولت اسلامی عراق و شام را تاسیس کرد.

داعش هر روز بر قدرت خود می افزود و نیروهای جهادگر خارجی نیز از مرزهای اردن و ترکیه روانه رقه مرکز این خلافت خود خوانده می شدند. نقشه به خوبی پیش می رفت، قسمت های اعظم سوریه در اشغال تروریست ها قرار گرفت. شعارهای قومیت گرایانه داعش در عراق نیز جواب داد و این گروه تروریست وارد خاک عراق شد و در عرض چند ساعت با 800 نیرو، دومین شهر بزرگ عراق را به تصرف خود درآورد. درحالیکه کل دنیا از این حرکت برق آسای داعش، انگشت به دهان مانده بودند، آمریکا و غرب تنها نظاره گر تحرکات بودند.

تا به امروز هیچ برنامه و راهبرد مشخصی برای مبارزه با داعش از سوی غرب لحاظ نشده است. زمانی همین کشورها پرچم مبارزه با تروریسم را درجهان عَلم کرده بودند و به هر گروه و کشور یاغی می تاختنند. طالبان و القاعده را در عرض 24 ساعت از مراکز شهری افغانستان به کوهستان های تورابورا عقب راندند. اما افسار داعش را در خاورمیانه و شمال آفریقا رها کرده اند تا به یاغی گری اش ادامه دهد.

مبارزه دروغین ائتلاف به رهبری آمریکا با گروه های تروریستی و به ویژه داعش در عراق و سوریه، به طور مکرر ثابت شده است. گروه های تروریست به راحتی حفاظ امنتی و نظامی شهرها را در هم می شکنند، مراکز دولتی و پلیس را تسخیر می کنند، فوج فوج انسان های بیگناه را سلاخی می کنند و در همان حال با تثبیت و استحکام مواضع خود به پیشروی در شهرهای جدید ادامه می دهند. قدرت این گروه ها با توجه به کمبود منابع مالی و نظامی باید بسیار زودتر تحلیل می رفت اما این مهم اتفاق نیفتاده است، چرا که به خزانه کشورهای عرب خلیج فارس وصل هستند و هیچ محدودیتی برای استفاده از آن ندارند.

شروع تجزیه از عراق و سوریه

آمریکا در زمان اشغال شهرها و استان های عراق مانند صلاح الدین، الانبار، سامرا و تکریت توسط داعش، هیچ اقدامی را پیش از هجوم تروریست ها انجام نداد درحالی که داعیه رهبری ائتلاف علیه داعش را یدک می کشید و در صورتی که کمک های به موقع تهران نبود، بغداد به اشغال تروریست ها در می آمد. در تازه ترین اتفاق نیز الرمادی مرکز الانبار به اشغال داعش درآمد بدون اینکه این گروه تروریستی با مقاومت قابل ملاحظه ای روبه رو شود. طبق گزارش های رسیده از عراق، به رغم درخواست های بسیار مقامات ارتش این کشور از آمریکا برای حمایت هوایی سریع از مدافعان رمادی، واشنگتن خیلی دیر اقدام کرد.

این مسئله چندان تعجب آور نبود و در حقیقت، با الگوی رفتاری آمریکا که پیشتر در دیگر مناطقی همچون موصل، کوبانی و تکریت مشاهده شده بود، همخوانی داشت. به رغم درخواست گسترده برای استفاده از قدرت نظامی آمریکا برای «کاهش قدرت و نابودی کامل» تروریست های داعش، باراک اوباما به طور قابل توجهی در عمل به تعهداتش کوتاهی کرد و سوالاتی را در مورد انگیزه ها و تمایلات حقیقی آمریکا پیش آورد.

در چند روز گذشته، رسانه های آمریکایی و برخی از سیاستمداران از «راهبرد شکست خورده» اوباما در مقابله با تهدید داعش انتقاد کردند؛ اما در هیچ یک از این انتقادها این سوال مطرح نشد که آیا کاستی های آشکار این راهبرد، عمدی و خود خواسته هستند و با سیاست کلی آمریکا در خاورمیانه و منطقه خلیج فارس در فراهم کردن زمینه برای تکه تکه شدن کشورهای منطقه همچون عراق و سوریه و حفظ سلطه و برتری پیشین آمریکا، ارتباط دارند؟! آیا راهبرد آمریکا در باز گذاشتن مسیر تروریست ها در ایجاد هرج و مرج در منطقه در راستای نقشه جدید خاورمیانه قرارد ندارد؟!

از این رو، اختلاف فزاینده ای میان سیاست های اعلام شده آمریکا در مقابله با داعش و سیاست هایی که این کشور به اجرا می گذارد، وجود دارد؛ سیاست های اجرایی در مقابله با داعش به شدت کاستی دارد و بدتر از آن، نشان دهنده نوعی ابهام داخلی در مورد مقاصد آمریکا در مورد داعش و همچنین مقاصد دیگر اعضای «ائتلاف» است؛ ائتلافی که از سپتامبر گذشته به تدریج تحلیل رفت و از حدود 20 کشور به تعداد انگشت شماری کاهش یافت. برخی از اعضای محلی این ائتلاف، منظور کشورهای عربی عضو شورای همکاری خلیج فارس هستند، به اندازه ای مشغول حمله به حوثی های شیعه در یمن بودند که فرصت تمرکز بر داعش را نداشتند و این در حالی بود که آقای بان کی مون دبیرکل سازمان ملل متحد به درستی هشدار داد جنگ در یمن «مسیر را برای داعش» هموار می سازد.

مسیر سوم جو بایدن برای سیاست خاورمیانه ایِ آمریکا

برای اینکه به طور واضح و مشخص به راهبرد دولت اوباما پی ببریم باید به جو بایدن، معاون رئیس جمهور آمریکا رجوع کرد. وی طراح دوباره نقشه خاورمیانه جدید است. طراحی دوباره نقشه خاورمیانه، از بعد حملات تروریستی 11 سپتامبر مطرح بوده ولی اولین بار جو بایدن بود که این طرح را در سال 2006 در اوج جنگ عراق پیش کشید. بایدن که آن زمان رئیس کمیته سیاست خارجی سنای امریکا بود در یادداشتی در نیویورک تایمز نوشت که راه حل بحران عراق، تقسیم آن به سه منطقه خودمختار کرد نشین، شیعه و سنی است. حالا که بایدن معاون اوباما شده، ایده‌های او برای تجزیه عراق با صدای رساتری شنیده می ‌شود.

بایدن درطرح خود با عنوان «مسیر سوم» مطرح کرد که برای مهار جنگ در این کشور باید مدل بوسنی را پیاده کرد تا امریکا با طراحی صلح دیتون، اقوام نژادی را از یکدیگر جدا کند. بایدن می ‌گفت بخش مهمی از طرح تقسیم عراق، عقب کشیدن بخش عمده نیروهای امریکایی از این کشور تا سال 2008 و باقی گذاشتن تعداد اندکی نیروهای ضربتی است. طرح بایدن در دوره بوش عملی نشد ولی باراک اوباما بعد از ورود به کاخ سفید، بخش مهمی از این طرح را که مربوط به خروج نیروهای امریکایی از عراق و باقی گذاشتن شماری اندک بود تا پایان دسامبر 2011 عملی کرد.

حالا در شرایطی که خاورمیانه از عراق تا سوریه، لبنان و یمن درگیر بحرانی کم سابقه شده، زمزمه‌های اجرای غیر مستقیم طرح بایدن بیشتراز هرموقع دیگری به گوش می‌رسد. بند 1223 لایحه دفاعی سال [3]2016 که در کنگره امریکا طراحی شده، به دولت امریکا اجازه می‌دهد برای مبارزه با داعش در عراق، به جای کمک به دولت العبادی، کمک‌های خود را به طور مستقیم به پیشمرگ‌های کرد و قبایل سنی ارائه کند.

 در لایحه دفاعی سال قبل، دولت امریکا می‌توانست به دولت مرکزی عراق کمک نظامی کند ولی بند تعدیل شده 1223 می‌گوید: «این بخش وزارت دفاع امریکا را مجاز می‌کند 715 میلیون دلار در سال مالی 2016 در قالب مساعدت به ارتش و دیگر نیروهای امنیتی عراق یا (نیروهای) مرتبط با آنان یا دیگر نیروهای بومی مرتبط با حکومت جمهوری عراق از جمله کرد‌ها و نیروهای امنیتی قبایلی یا دیگر نیروهای امنیتی بومی با مأموریت امنیت ملی فراهم نماید. به علاوه این بخش مستلزم این است که چیزی کمتر از 25 درصد این مبلغ برای مساعدت مستقیم به پیشمرگ‌های کرد، نیروهای امنیتی قبایل سنی دارای مأموریت امنیت ملی و همچنین گارد ملی سنی عراق خرج نشود.»

این تقسیم بندی در بودجه دفاعی آمریکا درست بر اساس نقشه خاورمیانه جدید و تبدیل عراق به سه بخش مجزای کرد، سنی و شیعی طراحی شده است. اما خاورمیانه جدید با کشورهای کوچک و ضعیف، بیشترین نفع را برای چه کسانی دارد؟ به طور مشخص، صهیونیست ها بیشترین نفع را از آن خواهند برد، درحالیکه خود طراحان و مجریان اصلی آن نیز هستند. اسرائیل دیگر خود را در محاصره کشورهای قدرتمند اسلامی نخواهد دید. کشورها براساس قومیت تقسیم شده اند و باید سال ها به دنبال دولت – ملت سازی و تحکیم مرزهای جدید باشند. رویایی که در تلاآویو به انتظار تحقق آن نشسته اند و کشورهای منطقه نیز ناآگاهانه در این مسیر مسموم گام بر می دارند.

مقاومت تنها راه خنثی سازی طرح خاورمیانه جدید 

با شعله ور شدن آتش درگیری های تروریستی در منطقه، این اسرائیل است که هیچ ضربه ای و تهدیدی متوجه آن نشده است و حتی نیروهای زخمی گروه های تروریست توسط پزشکان اسرائیلی مداوا می شوند تا پس از درمان به سوی جبهه های نبرد علیه ثبات و امنیت کشورهای مقاومت رهسپار شوند.

به نظر می رسد تنها راهکار موجود در مقابله با اجرایی شدن طرح خاورمیانه جدید، طرح مقاومت در منطقه باشد. محور مقاومت با صرف هزینه های بسیار توانسته تنها سدی باشد که در مقابل تروریست های تکفیری قرار گرفته و آنها را شهر به شهر به عقب براند. همانطور که اشاره شد اگر تدبیر و حضور به موقع ایران در کمک به دولت عراق نبود، داعش بغداد را نیز تصرف کرده بود. در سوریه، عراق و یمن، نیروهای مقاومت از حزب الله لبنان گرفته تا انصارالله یمن، در حال خنثی کردن نقشه شوم آمریکایی – صهیونیستی خاورمیانه جدید هستند. سید حسن نصرالله در تازه ترین اظهارات خود عنوان کرده که جنگ را تا درهم شکستن استخوان تکفیری ها ادامه خواهند داد: "در گذشته گفتیم که باید در سوریه باشیم و همچنان واجب است در آنجا باشیم و امروز هم هرگز اجازه نمی‌دهیم تکفیری‌ها و حامیانشان طرح خود را به سوی لبنان امتداد دهند. امروز می‌گویم درهر جایی و مکانی که لازم باشد با چشم‌هایی باز و بدون اینکه از طرفی اجازه بگیریم، می‌جنگیم و از هم اکنون هرگز سکوت نخواهیم کرد زیرا برگ‌های قوی زیادی در اختیار داریم که هنوز از آن‌ها در نبرد با تکفیری‌ها استفاده نکرده‌ایم."[4]

تغییر مسیر سیاست خارجی امریکا باعث شده ثبات مبتنی بر مرزهای سنتی اولویت پایین تری برای سیاست خارجی امریکا داشته باشد، در نتیجه ایالات متحده با دست باز تری از طرح‌های مربوط به تقسیم در خاورمیانه حمایت خواهد کرد. طی یک سال اخیر، به خصوص بعد از صعود داعش در عراق، شمار کارشناسانی که معتقدند طرح‌های تقسیم عراق و در سطحی گسترده تر، خاورمیانه در مسیر سیاست خارجی امریکا قرار گرفته، به میزان قابل توجهی افزایش پیدا کرده است.

جفری گلدبرگ نویسنده و خبرنگار مجله اتلانتیک و خالق کتاب "زندانیان: داستان دوستی و ترور" در مقاله ای با عنوان نقشه جدید خاورمیانه به طور گویایی به راهبرد آمریکا در قبال کشورهای منطقه اشاره می کند: "زمانی که ما برای روی آماده سازی نقشه همراه مقاله کار می کردیم، توهم و اغراق را کنار گذاشتیم. با این حال وقتی که امروز به آن می نگریم اصلا خیالی به نظر نمی رسد. ما تقسیم سودان به دو کشور را پیش بینی کرده بودیم. (اگرچه آنچه را که امروز سودان جنوبی می نامند، "سودان جدید" نام نهادیم.) ما "حزب اللهستان" را در بخشی از لبنان ایجاد کردیم که عملا امروز وجود دارد. شمال حزب اللهستان در کنار سواحل مدیترانه در سوریه "جمهوری علوی" قرار دارد. این یکی از نتایج نیمه قابل قبول کوتاه مدت جنگ سوریه به رهبری بشار اسد است. همچنین در نقشه ما، سوریه مناطقی را به "دروزستان" واگذار می کند که در مناطق نزدیک به مرزهای "اردن کبیر" قرار دارد. البته عراق هم به کشور تقسیم شده است و کشور کردستان کنترل مناطق کردنشین ترکیه را هم به دست گرفته است. یکی از الحاقات نیمه هوشمندانه به این نقشه - منطقه خودمختار بدون ها – است؛ چیزی که می توانست پیش از کودتای نظامی اخیر مصر و نقشه ارتش مصر برای حفظ صحرای سینا از قبایل جهادی در شبه جزیره سینا در آن منطقه تکمیل شود. من در آن مقاله منتقد بسیار جدی غرور امپریالیستی بودم که محرک تقسیم بندی سایکس-پیکو خاورمیانه توسط بریتانیایی و فرانسوی ها بود. اما با این حال به نظرم چینش سایکس-پیکو سهوا مترقی بود. سازندگان خاورمیانه جدید مردمی از اقوام مختلف و اعتقادات متنوع (و یا جریان ها مختلف از یک مذهب) را در کشورهایی که قرار بود مدرن، چندفرهنگی و چندفرقه ای باشند قرار دادند. کتمان حقیقت است که بگوییم خاورمیانه جایی نیست که چنین آزمایش هایی در آن موفق نشان داده است. فکر نمی کنم ارزش داشته باشد که سرمایه های امریکا و از آن مهمتر حیات امریکایی ها را برای اینکه عراق را یک کشور واحد نگه داریم به خطر بیاندازیم. البته مهم است که در طرح هایی که از ایجاد پایگاه های دائمی جهادی ها ممانعت می کند سرمایه گذاری کنیم و ایالات متحده باید در این مورد هوشیار باشد، هوشیارتر از چیزی که تا به حال بوده است. اما این که عراق باید کشور واحدی باقی بماند چون باید بماند عاقلانه به نظر نمی رسد."[5]

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( چهارشنبه 94/3/6 :: ساعت 10:21 صبح )
»» افشای «دروغ بزرگ جواد ظریف»

فرار به جلوی ظریف برای کم اهمیت جلوه دادن اجازه بازرسی ها به مراکز نظامی و مصاحبه با دانشمندان در توافق نهایی/

افشای «دروغ بزرگ جواد ظریف»/ مجوز بازجویی از دانشمندان در دوران مدیریت روحانی صادر شد/ علاوه بر دانشمندان هسته ای پرسنل نظامی نیز در لیست مصاحبه شوندگان +اسناد

محمدجواد ظریف در گفت‌وگو با خبرگزاری مجلس با اشاره به مخالفت رهبر معظم انقلاب با خواسته کشورهای غربی مبنی بر مصاحبه با دانشمندان هسته‌ای کشور، گفت:‌ به‌طور حتم رویکرد همه ارکان نظام پیروی از دستورات رهبر معظم انقلاب است. البته موضوع مصاحبه با دانشمندان هسته‌ای، ارتباطی به اصل مذاکرات هسته‌ای ایران با گروه 1+5 ندارد و این یک مسئله کناری و فرعی بوده و حدود 10 سال است که کشور برای حل این ادعاها و بهانه‌ها اقداماتی کرده است.

گروه بین الملل – رجانیوز: در حالی که عباس عراقچی عضو ارشد تیم مذاکره کننده ایران صراحتا در جلسه غیرعلنی مجلس اعلام کرده است که بازدید از مراکز نظامی و ... از سوی تیم ایرانی مورد قبول قرار گرفته؛ محمدجواد ظریف در یک فرار به جلو مدعی شد اجازه بازدید و مصاحبه از مراکز نظامی و دانشمندان در دولت قبل هم صورت گرفته است.

 

به گزارش رجانیوز؛ محمدجواد ظریف در گفت‌وگو با خبرگزاری مجلس با اشاره به مخالفت رهبر معظم انقلاب با خواسته کشورهای غربی مبنی بر مصاحبه با دانشمندان هسته‌ای کشور، گفت:‌ به‌طور حتم رویکرد همه ارکان نظام پیروی از دستورات رهبر معظم انقلاب است. البته موضوع مصاحبه با دانشمندان هسته‌ای، ارتباطی به اصل مذاکرات هسته‌ای ایران با گروه 1+5 ندارد و این یک مسئله کناری و فرعی بوده و حدود 10 سال است که کشور برای حل این ادعاها و بهانه‌ها اقداماتی کرده است.

 

وی ادامه داد: در این رابطه روش‌هایی برای رفع ابهامات صورت گرفت و حتی در دولت سابق مصاحبه‌هایی با دانشمندان هسته ای کشورمان از سوی مأموران آژانس انجام شد.

 

ظریف افزود: در آن دوران با افراد مختلف در ایران مصاحبه شد و حتی آن‌ها از مراکز و اماکن مربوطه بازدید کردند، اما هیچ ابهامی پیدا نشد که این موضوع نشان‌دهنده بهانه‌جویی غربی‌ها است.

 

ظریف در این اظهارات خود دو ادعا را مطرح کرده است. اول: مصاحبه با دانشمندان و بازدید از مراکز و اماکن نظامی در دولت قبل، دوم: مصاحبه دانشمندان یک موضوع فرعی است و ربطی به اصل مذاکرات هسته ای ندارد.

 

اما ظریف در حالی با استفاده از رسانه مجلس، این اظهارات را به زبان آورده است که بنابر اطلاعات موجود و همچنین گزارش های آژانس بین المللی انرژی اتمی، زمانی که آقای روحانی دبیری شورای عالی امنیت ملی و مسئولیت پرونده ایران در آژانس را برعهده داشته بازرسان اجازه بازدید از مراکز نظامی و مصاحبه با دانشمندان هسته ای و همچنین دانشمندان نظامی را دریافت کرده و این اقدام را انجام داده اند.

 

در همین رابطه علی اکبر صالحی در برنامه نگاه یک در تاریخ 5/2/1394 گفته است: اینها آمدند و یک مطالعات ادعایی را مطرح کردند و از پارچین دو بار بازدید کردند. در یک بار من نماینده ایران در آژانس بودم گفتیم که این بار اگر بازدید کنید در زمان آقای دکتر روحانی بودو ایشان دبیر شورای عالی امنیت ملی بودند. گفتیم که اگر شما بازدید بکنید اقای روحانی گفتند که شما فقط یک بار اجازه بازدید دارید. به شما هم اجازه می دهیم که خودتان محل بازدید را انتخاب کنید. آنها با انتخاب خودشان بازدید کردند و بعد از یک مدتی دوباره گفتند  که می خواهیم دوباره بازدید کنیم.به آنها گفتیم که این بار آخر است و آنها قبول کردند. دوباره برای بار سوم گفتند که ما می خواهیم بازدید بکنیم....

 

مطالب زیر نیز مربوط مربوط به گزارش بازدید تیم آژانس از سایت‌های نظامی ایران از جمله پارچین می‌باشد که دی ماه سال 1383 (ژانویه 2005) در زمانی که آقای روحانی مسئولیت پرونده هسته ای ایران را برعده داشت در گزارش فصلی مدیرکل وقت در تاریخ 2 سپتامبر 2005 منتشر شده است.

 

GOV/2005/67، مورخ 2 سپتامبر 2005 بند 41: آنگونه که معاون آژانس درامور پادمان در بیانیه 1 مارس 2005 خود به شورای حکام تشریح نمود، در ژانویه2005، ایران به عنوان یک اقدام شفافساز موافقت نمود به آژانس اجازة بازدیداز سایتی واقع در پارچین را به منظور ارائه تضمین دربارة فقدان مواد وفعالیتهای هستهای اظهار نشده در این سایت بدهداز 4 ناحیه تعیین شده ومورد توجه آژانس اجازة انتخاب هر یک از آنها به آژانس داده شداز آژانسخواسته شد تا تعداد ساختمانهای مورد بازدید در آن ناحیه را به حداقل رسانده،و آژانس 5 ساختمان را انتخاب نموددسترسی آزاد به آن ساختمانها و اطرافآنها و نیز اجازة نمونهبرداری محیطی به آژانس داده شد که نتایج آنها نشانگروجود مواد هستهای نبود و همچنین آژانس هیچ تجهیزات یا مواد دارای استفادةدوگانه را در این ارتباط در مکانهای مورد بازدید مشاهده نکرد“.

 

بند 49: ایران به عنوان یک اقدام شفافساز به آژانس اجازه بازدید از سایتهایمرتبط با امور دفاعی در کلاهدوز، لویزان و پارچین را داد، آژانس هیچ فعالیتمرتبط با امور هستهای را در کلاهدوز پیدا نکرد.

 

در مقطع ماقبل روی کار آمدن دولت نهم، یعنی زمانی که آقای روحانی ریاست شورای عالی امنیت ملی و همزمان مسئولیت پرونده هسته ای ایران را برعهده داشتند، آژانس 27 بار به تاسیسات و دانشمندان در ایران دسترسی پیدا کرده است.

 

نکته قابل تامل آنکه در این مدت زمانی ، دانشمندان نظامی ایران نیز مورد مصاحبه یا بازجویی بازرسان آژانس قرار گرفتند.

 

درباره اماکن نظامی هم، آژانس تنها در یک نوبت پس از آغاز به کار دولت نهم –که دقیقا در ماه های اولیه استقرار دولت بوده- به پارچین دسترسی پیدا کرده و این امر دیگر هرگز تکرار نشده است. 

 

آخرین باری که آژانس از پارچین بازدید کرده در 10 آبان 1384 (اول نوامبر 2005) بوده است. در این تاریخ تنها 3 ماه از آغاز به کار دولت نهم می گذشت و استراتژی هسته ای دولت وقت هنوز تدوین نشده بود.

اما موضوع دومی که وزیر امور خارجه با بهره گیری از رسانه مجلس آن را مطرح کرده است، این ادعاست که اساسا مصاحبه دانشمندان یک موضوع فرعی است و ربطی به اصل مذاکرات هسته ای ندارد.

 

این در حالی است که اگر هدف از مذاکرات دستیابی به توافق نهایی است، این امر بدون اجازه بازرسی از اماکن نظامی و مصاحبه با دانشمندان و پرسنل نظامی ایران محقق نمی شود.

 

به بیان دیگر شرط توافق نهایی اجازه بازرسی از مراکز نظامی و مصاحبه از همه اشخاص مدنظر آژانس (هسته ای و غیرهسته ای) است.

 

این موضوع هم در بیانیه مذاکرات لوزان به آن اشاره شده و هم مقامات آمریکایی و ایرانی بر آن تاکید کرده اند.

 

در بیانیه لوزان در این باره آمده است:

 

مجموعه تدابیری برای نظارت بر اجرای مفاد برنامه جامع مشترک اقدام شامل کد اصلاحی 3.1 و اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی مورد توافق واقع شده است. آژانس بین المللی انرژی اتمی از فن آوری های مدرن نظارتیاستفاده خواهد کرد و از دسترسی های توافق شده بیشتری از جمله به منظور روشن کردن موضوعات گذشته و حال برخوردار خواهد شد.

 

در این بخش از بیانیه به صراحت به 4 شیوه بازرسی اشاره شده است.

 

اول)کد اصلاحی 1/3 ، دوم) پروتکل الحاقی ، سوم) نظارت بر مبنای فن آوری های مدرن چهارم) دسترسی های فراتر از پروتکل

 

آقای عراقچی در جلسه غیرعلنی مجلس در توضح توافق صورت گرفته درباره اجرای پروتکل الحاقی گفت:

 

«....در اصل نظارت و بازرسی ها مهمترین چیزی که ما پذیرفته ایم پروتکل الحاقی است که این مهمترین ابزار بازرسی برای آژانس بین المللی انرژی اتمی است برای اینکه اطمینان حاصل کند که هیچ برنامه ای مخفی هسته ای که غیر صلح آمیز باشد در هیچ کشوری وجود ندارد. ........ بدون پروتکل الحاقی هم توافقی در کار نخواهد بود. (اعتراض نمایندگان که این حق مجلس است. عراقچی: بله حق مجلس است در نهایت شما نپذیرید توافق نمی شود! نمایندگان: شما می خواهید نظام را در برابر عمل انجام شده قرار دهید. حتی در توافق ژنو هم به پذیرش پروتکل الحاقی اشاره شده است و در پروتکل الحاقی هم دسترسی به مراکز غیر هسته ای شامل مراکز نظامی وجود دارد اما این دسترسی چگونه است؟ این یک دسترسی مدیریت شده است.»

 

در کنار تاکید صریح آقای عراقچی مبنی بر موافقت با بازرسی ها از مراکز نظامی، نکته ای که عراقچی از گفتن آن ابا کرده توضیح درباره این بخش از بیانیه لوزان است: «آژانس بین المللی انرژی اتمی از فن آوری های مدرن نظارتی استفاده خواهد کرد و  از دسترسی های توافق شده بیشتری از جمله به منظور روشن کردن موضوعات گذشته و حال برخوردار خواهد شد.»

 

ذکر این نکته ضروری است که با زیرکی 1+5 ، PMD در توافق لوزان به عبارت «موضوعات گذشته و حال» تغییر نام داده است چرا که در PMD ( ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته ای ایران) ، موضوعات مورد نظر آژانس احصا شده و مشخص بود ولی با زیرکی 1+5 و به کارگیری عبارت «موضوعات گذشته و حال» این امکان به آژانس و کشورهای غربی داده می شود که مسائل دیگری افزون بر مسائل مطروحه در PMD را علیه ایران مطرح کند و ایران ملزم به پاسخگویی درباره آنها باشد.

 

درباره عبارت «دسترسی های توافق شده بیشتر به منظور روشن شدن موضوعات گذشته و حال» که در توافق لوزان آمده باید گفت که چارچوب این دسترسی های فراتر از پروتکل مشخص نشده،  اما برای روشن شدن ابعاد «دسترسی های بیشتر» که همان دسترسی های فراتر از پروتکل است  باید به گزارش های آژانس رجوع کنیم چرا که در گزارش های آژانس ابعاد این بازرسی های تشریح شده است.

 

در گزارش های فصلی مدیرکل آژانس ابعاد بازرسی های مورد نظر این نهاد قید شده است. بب بررسی آخرین گزارش فصلی آمانو که در تاریخ 30 بهمن 1393 منتشر شد و بر اساس پاراگراف 58 و 63و  74 ، ایران باید به همه سایت ها (سایت های هسته ای و غیرهسته ای که تاسیسات نظامی نیز شامل آن می شود) ، اشخاص و پرسنل (شامل دانشمندان و افراد تاثیرگذار در صنعت هسته ای ایران) ، تجهیزات و مواد و اسناد و اطلاعات مورد نظر کارشناسان آژانس اجازه دسترسی بدون تاخیر بدهد.

 

در پاراگراف 58 گزارش آمانو آمده است : گزارش‌های قبلی مدیرکل مسایل باقیمانده مربوط به ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران و اقداماتی را که لازم است ایران برای حل و فصل این مسایل انجام دهد مشخص کرده‌اند. آژانس کماکان نسبت به وجود احتمالی فعالیت‌های آشکار نشده مرتبط با امور هسته‌ای که سازمان‌های نظامی مربوطه در آن دخیل بوده‌اند از جمله فعالیت‌های مرتبط با توسعه یک کلاهک هسته‌ای برای موشک، نگران باقی مانده است. ایران ملزم شده است تا به‌طور کامل با آژانس در زمینه همه موضوعات باقیمانده به‌ویژه آن‌ها که نگرانی در مورد ابعاد نظامی احتمالی برنامه هسته‌ای ایران را بالا می‌برد، همکاری کند که این امر شامل اجازه دسترسی بدون تاخیر به همه سایت‌ها، تجهیزات، اشخاص و اسناد مورد درخواست آژانس است.

 

اما علاوه بر این، آژانس حل و فصل همه مسائل باقیمانده ایران را ( که در بیانیه لوزان از آن به عنوان موضوعات «گذشته و حال» یاد شده ) منوط به رفع نگرانی ها درباره ابعاد نظامی برنامه هسته ای ایران بر 4 محور، اجازه دسترسی به «سایت ها ، اسناد، تجهیزات و اشخاص»کرده است و تا ایران نگرانی های آژانس را برطرف نکند، مدیرکل از تایید صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران خوددار می کند.

 

نکته قابل تامل تر آنکه در لیست افرادی که در مذاکرات اخیر به مقامات ایرانی پیشنهاد شده است برخی پرسنل نظامی و دانشمندان عرصه نظامی نیز وجود دارد.

 

اما این موضوع زمانی تعجب برانگیز تر می شود که وندی شرمن یک سال پیش اعلام کرده بود که شرط اساسی دستیابی به توافق نهایی رسیدگی آژانس به موضوع PMD است، موضوعی که هم اکنون توسط تیم مذاکره کننده ایران مورد تایید قرار گرفته است.

 

وندی شرمن در تاریخ 20/1/1393 با پیوند زدن تعیین تکلیف درباره موضوع ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته ای ایران گفته بود: «رسیدگی به ابعاد نظامی احتمالی این برنامه (PMD) وظیفه اصلی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است و آژانس به وظایف خودش در این زمینه عمل می‌کند. ما می‌خواهیم از آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و تلاش‌هایش در این زمینه حمایت کنیم. ما ایران را تشویق می‌کنیم هرکاری که می‌تواند انجام بدهد تا پیشرفت چشمگیری در کارهایی انجام شود که درباره آن با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی همکاری می‌کند. همان طور که گفتم، اگر به این مسائل رسیدگی نشود، ما قادر نخواهیم بود به توافق نهایی برسیم.»

 

 

http://www.rajanews.com/news/212768



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( چهارشنبه 94/3/6 :: ساعت 10:11 صبح )
»» فعال ضدجنگ آمریکایی در گفتگو با مشرق؛

فعال ضدجنگ آمریکایی در گفتگو با مشرق؛
وقتی در جیبوتی پهلو گرفتیم، به مغازه‌ای رفتیم. صاحب مغازه از ما پرسید از کدام کشور می‌آییم. وقتی گفتیم ایران، با هیجان خاصی گفت: "احمدی‌نژاد" و به ما گفت که احمدی‌نژاد رهبر بزرگی در مبارزه با صهیونیسم و امپریالیسم بود.

گروه بین‌الملل مشرق- کشتی ایرانی "شاهد" حامل کمک‌های انسان‌دوستانه ایران برای مردم یمن که در ابتدا قرار بود به بندر حدیده این کشور برود، روز دوشنبه 21 اردیبهشت از بندرعباس عازم شد و 1 خرداد در جیبوتی پهلو گرفت تا محموله 2500 تنی خود شامل مواد غذایی و دارویی و اقلام پزشکی و مایحتاج روزانه یمنی‌ها را به سازمان ملل تحویل دهد.


مصاحبه با کالب ماپین

"کالب ماپین" فعال ضدجنگ، تنها آمریکایی حاضر روی عرشه کشتی "شاهد" بود
 

  

خبرنگار بین الملل مشرق در خصوص این سفر این کشتی به سوی یمن، دلیل تغییر مسیر آن به سمت جیبوتی، اتفاقاتی که روی عرشه افتاد و حاشیه‌هایی که درباره این مأموریت انسان‌دوستانه در رسانه‌های غربی مطرح شده بود با "کالب ماپین" فعال ضدجنگ آمریکایی یکی از افراد حاضر روی عرشه این کشتی گفتگو کرده است. متن مصاحبه مشرق با ماپین که تنها آمریکایی حاضر در کشتی شاهد بود، به شرح زیر است.

سؤال:: لطفاً در ابتدا توضیح بدهید که چه عاملی باعث شد در کاروان نجات یمن شرکت کنید.

 

سه روز قبل از این‌که به ایران درباره این کشتی و سفرش به طرف یمن مطلع شدم. از طرف دوستانم برای سخنرانی در ایران دعوت شده بودم و به محض این‌که فهمیدم قرار است کشتی‌ای از ایران راهی یمن شود، تصمیم گرفتم من هم در این کار حضور داشته باشم.

 

سؤال:: چچه کسانی روی عرشه بودند؟ عربستانی‌ها و آمریکایی‌ها ظاهراً نگران بودند که این کشتی حامل سلاح برای یمنی‌ها باشد.

 

50 نفر روی عرشه بودند و عمده آن‌ها داوطلبان هلال احمر ایران بودند، شامل متخصصین پزشکی و دکتر و جراح. خبرنگارانی هم از ایران روی عرشه بودند. من، "کریستف هورستل" فعال صلح آلمان و سامبا مشاور سیاسی فرانسوی هم بودیم.

 

من خودم محموله کشتی را بررسی کرده بودم. تنها چیزی که دیدم، غذا و تجهیزات پزشکی بود. هیچ سلاحی وجود نداشت. سازمان ملل هم وقتی کشتی در جیبوتی پهلو گرفت، محموله را کنترل و بازرسی کرد. برای همه کاملاً مشخص بود که هیچ سلاحی در آن کشتی وجود ندارد. این مأموریت، اصلاً نظامی نبود، کاملاً انسان‌دوستانه بود. اصول صلیب سرخ هم همین را دیکته می‌کرد: حفظ بی‌طرفی و عدم حضور در عملیات‌های نظامی. حمل سلاح با این کشتی به معنای نقض تمام آن اهدافی بود که ارسال این کشتی به یمن داشت.

 

سؤال:: هدف ابتدایی کشتی این بود که کمک‌های ایران را به دست خود یمنی‌ها برساند. چرا آمریکایی‌ها و عربستانی‌ها این‌قدر نگران بودند؟ می‌توانستند محموله را چک کنند و بعد اجازه بدهند کشتی در یمن پهلو بگیرد.

 

هدف ما این بود که کشتی را به بندر حدیده ببریم؛ جایی که تحت تسلط کامل انصارلله است. نمی‌خواستیم این کمک‌ها را مثلاً به بندر عدن ببریم، چون این مناطق تحت کنترل نیروهای مقاومت نیستند. اگر این کمک‌ها را به دست نیروهای تحت حمایت عربستان می‌دادیم، احتمال زیادی داشت که به دست نیازمندان به آن‌ها نرسند.

 

پیش از سفر ماپین به ایران، مقامات فرودگاه آمریکا، مهر SSSS به معنای "تهدید امنیتی" روی کارت پرواز او زده‌اند - دانلود

 

 

این محاصره در خدمت اهداف نظامی است. هدفشان این است که یمنی‌هایی را که حامی مقاومت و انصارلله هستند، همچنان محتاج نگه دارند و نگذارند کمک‌های انسان‌دوستانه به آن‌ها برسد. به طور خلاصه، نمی‌خواستیم کمک‌هایمان به دست القاعده و داعش برسد، می‌خواستیم به دست یمنی‌ها برسد.

 

آژانس امداد و توان‌بخشی سازمان ملل در زمینه همکاری با گروه‌های مشابه القاعده و داعش، سابقه بسیار بدی دارد. مثلاً کمپ پناهندگانی که در اردن مشهور است به این‌که محل تمرین و استخدام تروریست‌هایی است که به دنبال سرنگونی دولت سوریه هستند. ارتش آزاد سوریه به راحتی از میان اعضای این کمپ که اعلام وفاداری کنند، نیرو می‌گیرد. بنابراین نمی‌توان به سازمان ملل اعتماد کرد و قطعاً این اعتماد به عربستانی‌ها هم جایز نیست.

 

سؤال:: به شما گفته بودند قرار است به یمن بروید. چه اتفاقی افتاد که مقصد کشتی عوض شد؟

 

کشتی بسیار بیش‌تر از ظرفیت خود بار حمل می‌کرد. موتورها دائماً داغ می‌شد و با سرعتی که انتظارش را داشتیم نتوانستیم پیش‌روی کنیم. اگر می‌خواستیم همان روزی که اعلام کرده بودیم، وارد بندر حدیده شویم، قطعاً من الآن زنده نبودم، بقیه مسافرین هم زنده نبودند، چون آن روز بندر حدیده 8 بار بمباران شد. انصارلله هم 15 نفر را دستگیر کرد که نقاط استراتژیک نزدیک بندر را برای موشک، تعیین کرده بودند. می‌خواستند به محض رسیدن کشتی ما، این موشک‌ها را شلیک و کشتی را نابود کنند.

 

عربستانی‌ها علناً به دنیا پیام داده بودند که اگر تلاش کنید به یمنی‌ها کمک برسانید، شما را می‌کشیم. این یعنی تروریسم آشکار. در نتیجه مذاکرات با مقامات در تهران و تمایل آشکار عربستانی‌ها به استفاده از خشونت، نتوانستیم مأموریت خود را به پایان برسانیم. این خیلی تأسف‌برانگیز است. دنیا نباید بی‌تفاوت از کنار این مسئله عبور کند. چه کسی می‌داند چند نفر در بمباران آن روز بند حدیده کشته شدند، برای آن‌که کمک‌های انسان‌دوستانه به یمنی‌ها نرسد.

 

سؤال:: خبرهای زیادی درباره کشتی ایرانی در رسانه‌های مختلف دنیا مخابره نشد.

 

بله. مثلاً فایننشال‌تایمز صرفاً دو پاراگراف به این مسئله اختصاص داد. گفته بود که گمان می‌رود اسلحه در این کشتی باشد، اما ایران با اجازه بازرسی از این کشتی دست به یک "کودتای پروپاگاندا" زد. بقیه مقاله درباره موضوع تسلیحاتی بود که "احتمالاً" ایران به انصارلله می‌دهد. هیچ مدرکی هم ارائه نشده بود، صرفاً بر اساس احتمالات و گمانه‌زنی‌ها ادعای ارسال سلاح برای انصارلله مطرح شده بود. چند خبرگزاری دیگر هم به این موضوع اشاره کردند، اما تقریباً هیچ چیزی درباره ماهیت انسان‌دوستانه این مأموریت گفته نشد.

مصاحبه با کالب ماپین
یکی از کابین‌های کشتی که برای اقامت سرنشین‌ها در نظر گرفته شده است

 

چیزهایی در رسانه‌های غربی گفته می‌شود که واقعاً عجیب است. مثلاً می‌گویند ایران می‌خواهد یمن را دچار بی‌ثباتی کند. این حرف، دیوانگی محض است. اولاً که هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد نیروهای مقاومت در یمن تحت حمایت ایران هستند. این حمایت خیلی خوب است، اما به هر حال تصمیم را باید مقامات ایرانی بگیرند و تا کنون به نظر نمی‌رسد این کار انجام شده باشد. تا زمانی هم که مدرکی در این‌باره وجود نداشته باشد، هیچ‌کس حق ندارد بگوید ایران دارد از انصارلله حمایت می‌کند.

 

واقعیت این است که انصارلله با بسیاری از گروه‌های یمنی هم‌سو است: سنی‌ها، سکولارها و همه کسانی که به دنبال یک قانون اساسی دموکراتیک برای یمن هستند. انصارلله دارد تلاش می‌کند جامعه یمن را متحد کند. عربستانی‌ها هستند که با تروریست‌های خشونت‌طلب و فرقه‌محور داعش و القاعده هم‌راستا هستند و تلاش دارند منصور هادی، رئیس‌جمهور برکنار شده یمن را دوباره به قدرت برگردانند. دلیلش این است که منصور هادی عروسک خیمه‌شب‌بازی سعودی‌ها بود. این یعنی سعودی‌ها هستند که یمن را به بی‌ثباتی می‌کشند.

 

به عراق نگاه کنید، سوریه، لیبی، افغانستان و حتی یوگسلاوی سابق. هیچ جا آمریکا ثبات ایجاد نکرده است. آمریکا از بی‌ثباتی سود می‌برد، از شورش و بحران تغذیه می‌کند. آن‌هایی که برای استقلال می‌جنگند، دارند ثبات و توسعه ایجاد می‌کنند. امپریالیسمی که تنها به فکر حکومت بانک‌دارهاست، صرفاً به فقر بیش‌تر مردم منجر می‌شود.

 

سؤال:: چند روز سفرتان طول کشید تا به جیبوتی برسید؟

 

البته ما مستقیم به جیبوتی نرفتیم. می‌خواستیم به حدیده برویم، اما نهایتاً مجبور شدیم به جیبوتی برویم. فکر می‌کنم حدود 13 روز روی عرشه کشتی بودیم.

 

سؤال:: آیا در این مدت تهدیدی از سوی ناوهای جنگی یا طرف‌های دیگر علیه شما صورت گرفت؟

 

من که چیزی نشنیدم. می‌دانم که اتفاقات زیادی افتاد به خصوص زمانی که می‌خواستیم از آب‌های سومالی عبور کنیم، چون آن‌جا دزدان دریایی فعالیت شدیدی دارند. ناوهای کشورهای دیگر را هم می‌دیدیم. یک بار هم دو شناور ایرانی به ما نزدیک شدند و برای هم دست تکان دادیم که بعد از آن برخی خبرگزاری‌ها گفتند دو ناو ایرانی دارد کشتی کمک به یمن را اسکورت می‌کند. جای دیگری گفتند 9 ناو جنگی دارد کشتی را اسکورت می‌کند. این‌ها همه پروپاگاندا بود.

 

نشنیدم که کشتی تهدید خاصی شده باشد. البته شنیدیم که سخنگوی پنتاگون گفته بود کشتی ایرانی نمی‌تواند به یمن برود و باید در جیبوتی پهلو بگیرد، اما من نشنیدم که تهدید مستقیمی علیه کشتی صورت گرفته باشد. اتفاقاً روزی که جیبوتی را ترک کردیم هم حدیده بمباران شد. این هم حامل پیام عربستان بود که اگر به بندر حدیده رفته بودیم، ما را کشته بودند. نکته این است که عربستان هیچ کاری را بدون هماهنگی با آمریکا انجام نمی‌دهد. یعنی دولت من حاضر شده بود من را بکشد. ترجیح داده بودند من را بکشند تا این که بگذارند یمنی‌ها کمک‌های انسان‌دوستانه دریافت کنند. کاش آمریکایی‌های بیش‌تر روی عرشه این کشتی بودند تا شاید به کمک هم می‌توانستیم نظر دولت کشورمان را درباره حمایت از عربستان عوض کنیم.

مصاحبه با کالب ماپین
"کالب ماپین" در کنار مقامات هلال احمر ایران

 

سؤال:: افراد زیادی هستند که اگر اطلاعات به دستشان برسد، مایل هستند در چنین کاروان‌هایی شرکت کنند. به نظر شما چگونه باید این اطلاعات را به گوش این‌گونه افراد رساند؟

 

به نظر من نکته مهم این است که به رسانه‌های مستقل کمک کنیم. رسانه‌های جمعی در آمریکا بسیار فاسد هستند. حتی برخی رسانه‌ها مانند "دموکراسی اکنون" که ادعا می‌کنند رسانه‌های جایگزین هستند، باز هم وابسته به بودجه منابعی هستند که خلاف این را ثابت می‌کند. این ها ممکن است از آمریکا و اسرائیل انتقاد کنند، اما هیچ‌گاه از مقاومت دفاع نمی‌کنند. محک این نیست که آیا یک رسانه از آمریکا انتقاد می‌کند یا نه. هر کسی می‌تواند هر چه‌قدر که بخواهد انتقاد کند، اما مهم این است که یک رسانه از حق مردم برای مقابله با نظام حاکم بر آمریکا و جهان دفاع می‌کند یا نه. سؤال این است که شما می‌خواهید با انتقاد، چکش‌کاری و ظاهرسازی برای امپریالیسم، آن را تقویت کنید، یا این‌که واقعاً به دنبال ساقط کردن آن و ایجاد تحول حقیقی هستید.

 

من می‌گویم در یمن، آمریکا و عربستان طرف باطل هستند و انصارلله طرف حق. به هیچ عنوان بی‌طرف نیستم. معتقدم انصارلله طرف حق است و دارد تلاش می‌کند اقدامات مردم یمن برای رسیدن به استقلال را رهبری کند. این حرف، چیزی است که بسیاری از آمریکایی‌ها حاضر نیستند آن را بزنند.

 

سؤال:: برای اطلاع‌رسانی به مردم هم اطلاعات و حقایق را لازم دارید و هم ابزار رساندن آن به مردم را. چگونه می‌توان این ارتباط با مخاطب را برقرار کرد، به خصوص در آمریکا؟

 

من هم پاسخ کامل این سؤال را نمی‌دانم، اما می‌دانم که بالأخره این پروژه‌ها را باید انجام داد. مطمئن هم هستم همه نیروهایی که مقابل امپریالیسم ایستاده‌اند، به این مسئله فکر می‌کنند: چگونه باید پیام درست و حقیقی را به مردم دنیا داد. البته این را هم بگویم که وضعیت آن‌قدری که ما ممکن است تصور کنیم، بد نیست. وقتی در جیبوتی پهلو گرفتیم، به مغازه‌ای رفتیم که آن‌جا بود. صاحب مغازه از ما پرسید از کدام کشور می‌آییم. وقتی گفتیم ایران، با هیجان خاصی گفت: "احمدی‌نژاد!" و به ما گفت که احمدی‌نژاد رهبر بزرگی در مبارزه با صهیونیسم و امپریالیسم بود.

 

 

 

کارگران بی‌شماری هم در جیبوتی بودند که وقتی فهمیده بودند یک کشتی از ایران دارد در منطقه‌شان پهلو می‌گیرد، به استقبال ما آمدند و مشت‌هایشان را در هوا تکان می‌دادند و می‌گفتند: "الله اکبر. الله اکبر." توجه داشته باشید که این کشور جیبوتی، روابط بسیار نزدیکی با غرب و آمریکا دارد. تقریباً همه کشورهای امپریالیست از این کشور به عنوان پایگاه خود استفاده می‌کنند. با این حال، مردمش ایران را قهرمان مبارزه با امپریالیسم می‌دانند.

 

در خود آمریکا هم افراد زیادی هستند که وقتی من به آن‌ها می‌گویم با ایران ارتباط دارم، خیلی بیش‌تر به من احترام می‌گذارند و من را به خاطر همین رابطه فرد شجاعی می‌دانند. بسیاری از مردم آمریکا از دولت خودشان متنفر هستند، چون دیده‌اند که مقامات کشورشان چه اندازه فاسد و فریب‌کار هستند. بر همین اساس هم طرفدار ایران و آرمان‌های آن هستند.

 

ماپین درباره برخورد صاحب یک مغازه در جیبوتی با ایرانی‌ها توضیح می‌دهد - دانلود 
 

 

 

سؤال:: بهترین خاطره‌ای که از سفر با کشتی کمک به یمن دارید چیست؟

 

خاطرات خوب زیادی از این سفر دارم، اما فکر می‌کنم بهترین خاطره‌ام زمانی بود که می‌خواستیم کشتی را ترک کنیم. افرادی که همراه ما بودند به من گفتند ما مسلمان هستیم و تو مسیحی، اما تو کمک بزرگی به دنیای اسلام کردی. آن زمان خیلی احساس غرور می‌کردم. خوشحال بودم که توانسته‌ام ضربه‌ای به نیروهای شیطانی وارد کنم و اکنون نیروهای ضدشیطانی از من تشکر می‌کنند. برای من خیلی ارزش داشت.

 

سؤال:: بدترین خاطره‌تان چه بود؟

 

یک روز در مسیر، دسترسی به اینترنت نداشتیم و همان روزی هم بود که قرار بود وارد حدیده شویم. به نظرم آن روز همه ما احساس بدی داشتیم. همسر من خیلی نگران شده بود. وقتی توانستم به او زنگ بزنم، با این‌که نیمه شب بود، اما خیلی سریع گوشی را جواب داد. همان‌طور گوشی را روی شکمش گذاشته بود و خوابیده بود. او هم احساس می‌کرد ممکن است اتفاق بدی برای من افتاده باشد. ما که در کشتی بودیم، آن‌وقت از هیچ چیز خبر نداشتیم، اما بعد فهمیدیم که بندر را بمباران کرده‌اند و می‌خواسته‌اند به کشتی حمله کنند.

 

 

کد خبر: 421415




نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( چهارشنبه 94/3/6 :: ساعت 10:10 صبح )
»» فیلم/ فواد ایزدی: تحریمها میمانند

 

 

http://media.snn.ir/Original/1394/03/04/VID12370342.mp4

 

 

 

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( دوشنبه 94/3/4 :: ساعت 11:19 عصر )
»» فیلم/ حضور سرزده بازرسان آژانس انرژی اتمی در وزارت کشور!

 

 

فیلم/ حضور سرزده بازرسان آژانس انرژی اتمی در وزارت کشور!

 

 

 

http://media.snn.ir/Original/1394/03/04/VID14512578.mp4

 



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( دوشنبه 94/3/4 :: ساعت 10:24 عصر )
»» که ادعای مهدویت دارد

فراماسون های معاصر را بشناسیم؛
"عماریون"- برخی از داستان‌هایی که همه ما در دوران کودکی شنیده ایم، راوی مصادیقی عینی در جهان واقعیت هستند که به تناسب قدرت درک کودکان، در قالب نمادهای فانتزی بازگو می‌شوند.

 

سوژه یکی از مشهورترینِ این داستان‌ها، گرگ حقه‌بازی است که در غیاب مادر بره‌ها از ترفند تغییر چهره استفاده و به سرپناه آنان نفوذ می‌کند و بره‌های بیچاره را می‌خورد.

 

البته تم کودکانه قصه اقتضا می‌کند که بره‌ها بعد از خورده شدن، دوباره از شکم گرگ بیرون بیایند و این غفلت برایشان درسی بیادماندنی باشد؛ چنان‌که در مرتبه نهایی بناست که کودکان مخاطب قصه "عبرت" بگیرند و در عرصه‌های رئال زندگی مرتکب اشتباه بره های داستان نشوند. زیرا در دنیای واقعی، جبران خطاها و غفلت ها به سادگی داستان‌های کودکانه نیست.

 

الغرض؛ یکی از این گرگ های دنیای واقعی ما، چهره مرموزی به نام "عدنان اکتار" معروف به «هارون یحیی» است. نام او برای علاقمندان به مقوله مهدویت و آخرالزمان و مباحث مربوط به فراماسونری کاملا آشناست و متأسفانه این شخصیت در نگاه بسیاری از آنان جایگاه موجهی نیز دارد!

 

 

عدنان اکتار؛ ملقب به «هارون یحیی»

 


در این گزارش قصد داریم با تکیه بر مستندات، کالبدشکافی مناسبی از این شخصیت مرموز داشته باشیم و سپس نگاهی بیندازیم به تصویر وی در منظر بسیاری از ایرانیان.

 

 

 

عدنان اکتار در سال 1956 میلادی در آنکارا متولد شد.

 

در شجره نامه ساختگی که این شخص بر انتساب آن به خویش اصرار دارد، چنین ادعا شده است که پدران او از سادات منطقه قفقاز بوده اند و به «فرزندان شیر» شهرت داشته اند.

 

اکتار در این شجره نامه بلندبالا، ابتدا نسب خود را به امام حسین(ع)، به تبع آن به امام علی(ع) و سپس از طریق مادر أمیرالمؤمنین حضرت علیامخدره فاطمه بنت اسد(س) ریشه اش را به حضرت داوود نبی علیه السلام رسانده است!

 

 

شجره نامه ادعایی عدنان اکتار

 

 

او که در کودکی پدر خود را از دست داده، تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در زادگاه خود گذراند و بعد از آن در سال 1977 وارد دانشکده هنرهای زیبای استانبول شد و رشته طراحی داخلی را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد؛ اما بعد از مدتی تغییر رشته داد و به ادبیات، فلسفه و تاریخ روی آورد.


گزارش های منتشره در برخی روزنامه های آن دوره حاکی است که وی در دوران دانشجویی به خاطر  مطالعه کتاب های آخرالزمانی "سعید نورسی" بنیانگذار جماعت نور، به طور مداوم آثار و نشانه های یادشده در آن کتاب ها را با خویش تطبیق می داده و آشکارا خود را "مهدی آخرالزمان" می‌خوانده است!

 

اصلا یکی از انگیزه‌های اصلی اکتار برای جعل شجره‌نامه، این بوده است که طبق تعالیم سعید نورسی، منجی آخرالزمان از نسل داوود نبی خواهد بود.

 

 

سعید نورسی؛ بنیانگذار جماعت نور

 

 

روان‌پریشی که شفای خود را از ارتش گرفت!


بر پایه اسناد غیرقابل خدشه پزشکی، عدنان اکتار در جوانی به خاطر مشکلات حاد روحی در بیمارستان های روانی ترکیه تحت نظر قرار داشته است.

 

رفتارهای غیرطبیعی و آزار و اذیت سایر دانشجویان از سوی او، موجب می‌شود که روانپزشکان ترک او را مورد معاینه قرار بدهند. پس از معاینات روانپزشکی، دو عارضه (paranoid) و (shizoid) در نامبرده تشخیص داده می شود.

 

این واقعیت در برخی از روزنامه های آن زمان مانند "حریت" منعکس شده است.

 

 

 

 

اما با پیگیری های غیرمعمول برخی از پرسنل ارتش و انتقال پرونده او به بیمارستان نظامی، بعد از چندماه گواهی سلامت روانی برای وی صادر می شود؛ اتفاق عجیبی که در جای خود قابل تأمل به نظر می‌رسد.

 

 

تلاش ارتش ترکیه برای اخذ گواهی سلامت روانی اکتار

 

 

 این سؤال بی جواب مانده است که چرا این شخص در کانون توجه برخی صاحب منصبان رده بالای ارتش ترکیه قرار داشته و به چه دلیلی اصرار داشته اند او را از حیث روانی سالم نشان بدهند؟

 

بر اساس اسناد ارتش ترکیه، پس از صدور گواهی سلامت روانی، در حرکت مشکوک بعدی، نام اصلی و شناسنامه‌ای وی از "عدنان ارسلان اوغلاری" (Adnan.Arslano?ullar?) به "هارون یحیی" تغییر یافته است.

 

یکی از انگیزه های وی در انتخاب اسم جدید، شبیه سازی خود به دو پیامبر والامقام بود:

 

* حضرت هارون (ع) تنها حامی حضرت موسی (ع) در مأموریت‌های الهی.

 

* حضرت یحیی (ع) پیامبری که مبشر نبوت حضرت عیسی مسیح (ع) بود و آن حضرت را در طلیعه مأموریت الهی تعمید داد.

 

 

مشخصات عدنان اکتار در اسناد رسمی ارتش ترکیه

 

 

منجی مسلمان یا فراماسونر صهیونیست؟



در مورد تغییر نام عدنان اکتار همچنین گفتنی است که بر حسب مستندات متعدد و گرایش آشکار وی به یهودیت (او در جای جای سخنانش تصریح می کند که نسل بنی اسرائیل و یهود یک نسل بسیار مقدس هستند) این احتمال بسیار قوی است که خانواده وی از جمله خانواده های "یهودیان مخفی" (معروف به فرقه دونمه/dönme) باشند.

 

این فرقه از یهودیان توسط شخصی به نام "شبتای زوی" بنیان نهاده شده است. اعضای این فرقه در اصل یهودی هستند، ولی در ظاهر خود را مسلمان نشان می دهند.

 


لازم به توضیح است که فرقه دونمه به منظور جلوگیری از نفوذ اسلام در قاره اروپا در عصر امپراتوری عثمانی ایجاد شد و بانیان آن از ترس تکرار ماجرای اندلس، این فرقه را با برنامه ای از پیش تعیین شده به درون خلافت عثمانی نفوذ دادند.

 

به تصریح دائره المعارف جودائیکا، شخص "کمال پاشا" معروف به «آتاترک» (پدر ترکیه لائیک) از مشهورترین اعضای این فرقه مرموز بوده است.


پیروان فرقه دونمه دو اسم دارند؛ یک اسم یهودی برای مجالس خصوصی و یک اسم اسلامی. دو اسمه بودن عدنان اکتار نیز می تواند ناشی از این امر باشد. (هارون یحیی یک اسم کاملا عبری است)

 

 

صمیمیت عدنان اکتار با صهیونیست‌ها و خاخام‌های یهودی

 

 

در همین رابطه گفتنی است که عدنان اکتار در سال 2006 رسما اعلام کرد که افسانه "هولوکاست" را قبول دارد و کشتار یهودیان را محکوم می‌کند.

 

وی همچنین قریب به یک سال قبل با یک رسانه اسرائیلی (i24 news) به گفتگو نشست و برای خوش‌آمد صهیونیست‌ها اعلام کرد که بر اساس تعالیم قرآن معتقد است سرزمین فلسطین "ارض موعود" قوم یهود است و به آنان تعلق دارد!

 

 

 

 

نامبرده که از سال‌ها قبل با انتشار یادداشت‌هایی در خصوص فعالیت‌های فراماسونرها، می‌کوشید این جماعت را به "خوب" و "بد" تقسیم کند، در سال 2013 از عضویت خود در لژ ماسونی پرده برداشت.

 

 

 

 

تألیف یا سرقت علمی؟

 

عدنان اکتار با همراهی تیم تحقیقاتی تحت مدیریت خود، 285 جلد کتاب با اسم مستعار «هارون یحیی» منتشر کرده است.

 

نامبرده در تألیفات خود نظریات مبتنی بر تفکر داروینیسم، ماتریالیسم، کمونیسم و بودیسم را مورد نقد جدی قرار داده است.

 

البته زحمت بسیاری از این تألیفات را پژوهشگران دیگر کشیده اند که نام هارون یحیی به عنوان مؤلف زیر آن ها درج شده است.

 

 

فهرست برخی از تألیفات منتسب به هارون یحیی در وب سایت شخصی او

 

 

در حقیقت این چهره جنجالی، یک سارق علمی چیره دست نیز هست.

 

یک بار که وی برای گفتگو راجع به "معجزات قرآن" در تلویزیون حاضر شده بود، ناگزیر از تلاوت آیاتی از کلام الله شد و در آنجا همه بینندگان مشاهده کردند که عدنان اکتار، کسی که خود را عالم دینی و مفسر وحی می‌نمایاند، حتی از روخوانی صحیح قرآن کریم نیز عاجز است!

 

همانجا بود که تردیدهای جدی در مورد میزان تسلط او بر منابع دینی و علمی در اذهان عمومی شکل گرفت.

 

"قدیر مصر اوغلو" جامعه‌شناس و دانشمند برجسته ترکیه‌ای در همین رابطه می گوید: «کتاب های این شخص که ادعا می کند مهدی آخرالزمان است، در امریکا تدوین و به اسم هارون یحیی انتشار داده می شود. با یقین می‌گویم که هیچ‌کدام از کتاب‌های این شخص تألیفی نیست و ترجمه شده از زبان انگلیسی هستند که من نسخه زبان اصلی این کتاب ها را در اختیار دارم.»

 

 

قدیر مصر اوغلو/ جامعه‌شناس برجسته ترکیه‌ای

 

بر اساس برخی روایات نقل شده از بنیانگذار جماعت نور ترکیه، شخصی خواهد آمد که مردم را از شر افکار امپریالیستی و داروینیستی نجات خواهد داد. عدنان اکتار در تلاش است خود را به عنوان این فرد منجی جا بزند.

 

اما آیا اکتار بزرگترین فردی است که به مبارزه با نظریه داروینیسم برخاسته تا روایات مذکور -بر فرض صحت- بر او منطبق باشد؟


باید گفت که تئوری تکامل داروین توسط بسیاری از دانشمندان و حکمای سه دین بزرگ اسلام، یهودیت و مسیحیت به بوته نقد کشیده شده است.


"داگلاس دور" از دانشمندان امریکایی و یکی از مهمترین شخصیت های علمی است که به نقد کامل این نظریه مبادرت ورزیده است. دانشمند برجسته دیگری که به نقد نظریه تکاملی داروین نشسته است "مایکل بهه" نویسنده کتاب «جعبه سیاه داروین» می باشد.


هدف این گزارش نقد و بررسی داروینیسم نیست، اما تنها یک جستجوی ساده اینترنتی مشخص می کند که عدنان اکتار تا چه میزان از ناآگاهی توده‌های مردم برای فریب دادن آنان سوءاستفاده کرده است.

 

 

مهدی قلابی!

 

اکتار با استناد به یک حدیث جعلی منسوب به رسول اکرم(ص) که در آن به خصوصیات منجی اشاره شده است، خود را واجد همه نشانه‌های مذکور جلوه می‌دهد. در حدیث یادشده، ویژگی‌های منجی آخرالزمان به شرح زیر برشمرده می‌شوند:

 

- تاریخ تولد منجی (که با تاریخ شناسنامه‌ای اکتار تطبیق داده شده)
- پیشانی گشاده
- چشم سبز
- خال بزرگ شبیه ستاره دنباله‌دار در کتف سمت راست
- بینی کوچک و ظریف
- خروج منجی از استانبول
- مبارزه با داروینیسم و ماتریالیسم
- شانه فراخ و پوست لطیف
- ریش‌های سیاه که از طرفین باریک است
- سیادت و امتداد نسل تا حضرت داوود علیه السلام
- تعلق اجداد به منطقه قفقاز
- داشتن 300 عنوان کتاب ممهور به مهر رسول الله(ص) و ارائه آن به مسیح

 

 

مهر منسوب به پیامبر(ص) که عدنان اکتار در همه آثارش از آن استفاده می‌کند.

گروه‌های سلفی تکفیری همچون "داعش" نیز از همین نماد استفاده می‌کنند.

 

 

عدنان اکتار پس از برشمردن نشانه های منجی، زیرکانه می‌گوید: «همه اینها نشانه‎های من هستند. من نمی‌توانم به دروغ بگویم که این نشانه‌ها را ندارم! تمامی نشانه‌ها در من وجود دارد و البته من هم دوست دارم امام مهدی باشم و دنیا را نجات دهم!»

 

برخی ادعاهای عوام‌فریبانه او از این قرارند:


- حضرت رسول(ص) فرموده‌اند "مهدی" بسیار عجیب رفتار می‌کند و من نیز بسیار عجیب رفتار می‌کنم!

- حضرت مهدی سید و از نسل حضرت علی (ع) است و من نیز سید و از نسل علی هستم.

- تولد مهدی در جای پنهان صورت می‎گیرد و بر اساس گزارشات، من در خانه متولد شده‌ام و کسی تولدم را ندیده است!

- بر اساس روایات، لقب مهدی "اصلان" (به معنی شیر) است و اسم مستعار من نیز در شناسنامه‌های قبلی‌ام پسر اصلان است!

- بر اساس روایات، مهدی با استخوان‌های گذشتگان حرف می‌زند و در دنیا فقط من هستم که در موضوع فسیل‌های باستانی تحقیقات علمی انجام می‌دهم!

- بر اساس روایات، مهدی از خانواده خود جدا شده و به مکانی که تلاقی دو دریاست هجرت می کند. من نیز از خانواده‌ام در آنکارا جدا شدم و در استانبول که محل تلاقی دو دریاست فعالیت می‌کنم!

- بر اساس روایات، مهدی ادعا نمی‌کند که من مهدی هستم. من هم چنین ادعایی ندارم!

- بر اساس روایات، مهدی باید از نسل داوود باشد. من هم به گواهی شجره‌نامه رسمی، از نسل داوود هستم.

- بر اساس روایات، مهدی در یک روستای کوچک به دنیا می‌آید. من نیز در آنکارا که در زمان پیامبر روستایی کوچک بود به دنیا آمدم!

- بر اساس روایات، وقتی حضرت عیسی ظهور می‌کند 300 عنوان کتاب از مهدی با مهر پیامبر به رنگ طلایی داخل صندوقچه‌ای پیدا می کند. در حال حاضر من 300 عنوان کتاب با مهر پیامبر به رنگ طلایی دارم!

- روایات مربوط به آخرالزمان نشان می‌دهد که چند نسل قبل مهدی به منطقه قفقاز می‌رسد. من نیز پدربزرگانم از خان‌های قفقاز بودند!

 

 

این چهره متقلب به انحای مختلف تلاش می‌کند ریشه خود را به اهلبیت علیهم السلام نسبت دهد

 

 

منحرف رسانه‌ای!

 

عدنان اکتار وب سایت‌ها و شبکه‌های تلویزیونی نیز در اختیار دارد که از طریق آن‌ها به طور گسترده ای درباره مباحث آخرالزمانی، مهدویت، رجعت مسیح و عصر ظهور امام زمان (عج) نظریه‌پردازی می‌کند.

 

البته بخش اعظم تئوری‌پردازی‌های اکتار در خصوص مهدویت، غیرقابل قبول و در تضاد با منابع اصیل اسلامی است. در واقع وی اغلب بافته‌های ذهنی خود را در قالب نظریه به مخاطبانش قالب می‌کند.

 

ویژگی دیگر رسانه‌های تحت نظر اکتار، استفاده مفرط از جذابیت‌های جنسی برای جذب مخاطب است.

 

قابی که عدنان اکتار را به تصویر می‌کشد، کمتر پیش می‌آید که از دخترکان بزک کرده و آنچنانی خالی باشد.

 

او حتی حرمسرایی مدرن در اختیار دارد که تعداد زیادی از این پری‌چهرگان اغواگر را در آن جای داده است.

 

 

دخترکان عروسک‌منظر در تلویزیون شخصی اکتار (A9tv) و حرمسرای اختصاصی وی

 

 

این چهره جنجالی که نماد بارز تفکر التقاطی می‌باشد، از همجنس‌بازان هم حمایت کرده و حقوق آنان را به رسمیت شناخته است!

 

 

طی سال‌های اخیر بخش قابل توجهی از برنامه‌سازی‌های نامبرده، طرح ادعای مهدویت از طرف وی بوده است! او در حقیقت از سالیان دور به دنبال مطرح ساختن خود به عنوان منجی آخرالزمانی بوده، اما هیچگاه شرایط اظهار این عقیده آنگونه که اکنون در حال مطرح شدن است برای وی مهیا نبوده است.

 

در چند سال اخیر وی توانسته با پشتیبانی برخی شبکه‌های قدرتمند ماسونی و تلویزیون منتسب به خود و سایر شبکه‌ها به ترویج اندیشه‌های انحرافی‌اش بپردازد.

 

 

*یک هشدار*

 

متأسفانه این شخصیت منحرف هنوز چنان‌که باید در داخل ایران شناخته نشده و گاهی تبلیغ آثار منسوب به وی در برخی رسانه‌های موجه داخلی مشاهده می‌شود.

 


 

 

بعلاوه، ترجمه نوشتجات وی بدون نظارت کافی در قالب کتاب و سی‌دی در تیراژ بالا در کشور توزیع می‌گردد.

 

همچنین با نهایت تأسف، ردپای این مدعی حقه‌باز در نشست بین المللی اندیشه مهدویت در شهر مقدس قم نیز به چشم می‌خورد. [البته در سالیانی قبل]

 

 

 

 

با توجه به جهانگیر شدن پیام اسلام و اقبال همگانی به آموزه‌های متعالی مکتب تشیع، به نظر می‌رسد متولیان دین و فرهنگ باید بیش از پیش هوشیاری به خرج دهند تا چنین افرادی با استفاده از نقاب‎های فریبنده موجب انحراف توده‌های ساده‌دل و پاک‌نهاد نشوند.

 

 

کد خبر: 34907



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( دوشنبه 94/3/4 :: ساعت 11:24 صبح )
»» پروژه ی به کلّی سرّی جوش

پژوهشی در واکاوی جنایات مرتبطین با پروژه ی به کلّی سرّی جوش (جستجو و شکار)؛
از سلسله پژوهشهای تاریخی رضا گلپور (پژوهش دوّم)

 

جای پای جانیان جوش

پژوهشی مقدّماتی در واکاوی جنایات مرتبطین با پروژه ی به کلّی سرّی جوش (جستجو و شکار)

پیشکش به ارواح آسمانی شهدای مظلوم و گمنام قتل عام جمعه سیاه (هفدهم شهریور ماه 1357)

 

خسرو(کامبیز) قنبری (تهرانی) کلیدواژه ی مجهولات شبکه ی جوش

 

 

فهرست عناوین :

 

فراز نخست

دوران ستمشاهی جستجو و شکار

فراز دوّم

جستجو و شکار بعد از پیروزی انقلاب

فراز سوّم

منزل آلادپوش مأمن میر حسین

فراز چهارم

خونخواهی قربانیان جوش یا رفاقت با فرقه ی فرقان؟!

فراز پنجم(پایانی)  

راز سکوت امثال اسماعیل داوودی شمسی !

 

 

   لطفاً برای دریافت فایل کتاب اینجا کلیک کنید:

جانیان جوش

 

دکتر کاظم سامی، مردی که از سوابق میرحسین(ماسون)موسوی زیاد میدانست!

 

 

کد خبر: 28174



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( دوشنبه 94/3/4 :: ساعت 11:20 صبح )
»» خیانت بهزاد نبوی در قرارداد الجزایر

بیانیه ایرانی خوب، بیانیه آمریکایی بد!/ کدام یک سند معتبر و واقعی «بیانیه لوزان» است؟
برنامه هسته ای ایران برای 15 سال به حال تقریبا تعطیل در آمده و برای بعد از آن نیز شرایط ایران عادی نمی شود و تهران باید باز هم مذاکره کند، ورود 5+1 به حوزه های نظامی ایران پذیرفته شده،با حفظ ساختار تحریم ها، تهران تنها «تخفیف» در برخی تحریم ها و «تعلیق» پر شرط و شروط برخی دیگر را قبول کرده است.

"عماریون"- سید یاسر جبرائیلی/  

 

در دقایق پایانی نشست لوزان و تقریبا در حالی که ظریف و موگرینی در حال قرائت متن کاملا مشترکی درباره رسیدن طرفین به متنی با عنوان «پارامترهای برنامه جامع اقدام مشترک» (Parameters for a Joint Comprehensive Plan of Action) بودند، وزارت امور خارجه کشورمان متنی را با عنوان «خلاصه‌ای از مجموع راه‌حل‌های تفاهم شده برای رسیدن به برنامه جامع اقدام مشترک» برای رسانه ها ارسال کرد. اما به صورت همزمان، متن دیگری با عنوانی مشابه بدون عبارت «خلاصه» یعنی «پارامترهای برنامه جامع اقدام مشترک» به عنوان بیانیه مطبوعاتی(Media Note) در سایت رسمی وزارت خارجه آمریکا منتشر شد که با متن ارسالی دوستان وزارت خارجه تفاوت هایی نگران کننده دارد؛ تفاوت هایی که به ترجمه این یا آن کلمه مربوط نشده و بسیار اساسی است.


آنچه که ظریف و موگرینی قرائت کردند، همان چیزی بود که آقای عراقچی پیشتر بدان اشاره کرده بود و می توان آن را بیانیه پیشرفت مذاکرات دانست که نه الزام آور است و نه جنبه حقوقی دارد. متن قرائت شده توسط دکتر ظریف با متن قرائت شده موگرینی نیز کاملا مشابه است، اما متن PJCPOA که دو طرف در سخنان خود به آن اشاره کردند، شامل تعهدات بوده و در حقیقت یک چارچوب برای توافق جامع بوده کاملا مصداق یک توافق است.


نکته مهم تر و نگران کننده اما تفاوت های متن ارسال شده توسط وزارت خارجه با متن قرار گرفته روی خروجی سایت وزارت خارجه آمریکاست که در ادامه تنها و تنها به «مهم ترین موارد» این تفاوت ها اشاره می شود. قبل از ورود به بررسی دو سند ایرانی و آمریکایی، تاکید می شود که سند وزارت خارجه آمریکا که در زیر بررسی می شود، FACT SHEET نیست، بلکه آنچه منتشر شده، خود متن اصلی است. (یادآوری می شود که در ساعات اولیه پس از توافق ژنو، آمریکا متنی با عنوان FACT SHEET علاوه بر متن اصلی منتشر کرد و وجوه عینی توافق ژنو را از نظر خود بیان نمود که طرف ایرانی، این تفسیر را رد کرد، اما هم اکنون هیچ متنی با این عنوان منتشر نشده و آمریکا مدعی است آنچه منتشر کرده PJCPOA یعنی متن توافق اصلی است).

1- در متن PJCPOA وزارت خارجه ایران، آمده است که «مجموعه متضمن این راه حل ها، جنبه حقوقی نداشته و صرفا راهنمای مفهومی تنظیم و نگارش برنامه جامع اقدام مشترک را فراهم خواهد ساخت». در متن وزارت خارجه آمریکا، به هیچ وجه عباراتی چون «این متن جنبه حقوقی ندارد» وجود ندارد، بلکه ساختار آن بر اساس یک توافق بین المللی طراحی شده است. نکته بسیار مهم دیگر اینکه هم آقای ظریف هم خانم موگرینی در متنی که قرائت کردند، بر «دستیابی» به PJCPOA تاکید نمودند. این دستیابی یعنی همان توافق دو مرحله ای که پیشتر خط قرمز ایران اعلام شده بود.
در متن فارسی آمده است: « در چارچوب راه‌حل‌های موجود، هیچ یک از تأسیسات و فعالیت‌های مرتبط هسته‌ای متوقف، تعطیل و یا تعلیق نمی‌شود و فعالیت‌های هسته‌ای ایران در تمامی تأسیسات هسته‌ای از جمله نظنز، فردو، اصفهان و اراک ادامه خواهد یافت.»اما در متن انگلیسی نه تنها چنین چیزی وجود ندارد، بلکه تصریح شده که «ایران موافقت کرد تقریبا دو سوم فعالیت های هسته ای خود را کاهش دهد» و در ادامه این کاهش-بخوانید تعطیلی- دو سومی را توضیح داده است.
2- در متن آمریکایی تصریح شده که «ایران موافقت کرده است برای 15 سال هیچگونه تاسیسات غنی سازی ایجاد نکند». در متن ایرانی این عبارات غایب است.
3- در متن وزارت خارجه آمریکا تصریح شده که «ایران موافقت کرده است برای 15 سال در فردو غنی سازی نکرده و تحقیق و توسعه مرتبط با غنی سازی نیز در این سایت انجام ندهد». این عبارات یعنی سایت غنی سازی فردو رسما تعطیل شود. اما در نسخه وزارت خارجه ایران آمده است: « تأسیسات هسته‌ای فردو به مرکز تحقیقات هسته‌ای و فیزیک پیشرفته تبدیل خواهد شد.» در متن فارسی این جملات زیبا نیز آمده که به هیچ وجه در نسخه انگلیسی وجود ندارد: «نیمی از تأسیسات فردو با همکاری برخی از کشورهای (1+5) به انجام تحقیقات پیشرفته هسته‌ای و تولید ایزوتوپ‌های پایدار که مصارف مهمی در صنعت، کشاورزی و پزشکی دارد، اختصاص پیدا می‌کند».
4- در نسخه وزارت خارجه آمریکا تصریح شده که در نظنز تنها باید 5060 سانتریفیوژ IR-1 فعال باشند. در نسخه ایرانی به این امر یعنی صرفا استفاده از سانتریفوژهای قدیمی نسل اولی اشاره نشده، اما عباراتی گنجانده شده که اثری از آنها در نسخه آمریکایی وجود ندارد: « ماشین‌های اضافه بر این تعداد و زیرساخت‌های مرتبط با آنها جهت جایگزینی با ماشین‌هایی که در طول این زمان آسیب می‌بینند جمع‌آوری و تحت نظارت آژانس نگهداری خواهد شد. همچنین ایران قادر خواهد بود ذخایر موجود مواد غنی‌شده خود را برای تولید مجتمع سوخت هسته‌ای و یا صادرات آنها به بازارهای بین المللی در قبال خرید اورانیوم اختصاص دهد».
5- در نسخه وزارت خارجه آمریکا، آمده است که ایران نباید از سانتریفیوژهای پیشرفته خود استفاده کند و تحقیق و توسعه ایران روی سانتریفیوژهای پیشرفته باید طبق پارامترها و برنامه مورد توافق با 5+1باشد. اما در نسخه فارسی این قسمت به این شکل منعکس شده: « ایران برنامه تحقیق و توسعه خود را روی ماشین‌های پیشرفته ادامه خواهد داد و مراحل آغاز و تکمیل فرایند تحقیق و توسعه سانتریفیوژهای IR-4 ،IR-5 ،6IR- و IR-8 را در طول دوره زمانی 10ساله برنامه جامع اقدام مشترک ادامه خواهد داد.»
6- در رابطه با رآکتو آب سنگین اراک، در نسخه وزارت خارجه ایران آمده است که راکتور تحقیقاتی اراک آب سنگین باقی می ماند، با انجام بازطراحی ارتقا می یابد و روزآمد می شود و این کار در قالب یک پروژه بین المللی مشترک تحت مدیریت ایران آغاز و پس از آن بلافاصله ساخت آن شروع و در چارچوب یک برنامه زمان بندی تکمیل خواهد شد. اما در نسخه وزارت خارجه آمریکا خبری از این الفاظ نیست و تقریبا ماجرا برعکس است: ایران موافقت کرده است که رآکتور اراک را طبق طرحی که روی آن باید با 5+1 توافق حاصل شود، بازطراجی کند؛ قلب رآکتور نیز تخریب خواهد شد.
7- در سند آمریکایی آمده که ایران یک سری اقدامات را برای رفع نگرانی های آژانس در رابطه با ابعاد احتمالی نظامی برنامه هسته ای خود، انجام خواهد داد. در متن فارسی وزارت خارجه ایران، اصلا به این موضوع اشاره نشده است.
8- درباره پروتکل الحاقی، در سند ایرانی آمده که ایران «داوطلبانه» این پروتکل را به صورت «موقت» اجرا می کند و «در ادامه فرآیند تصویب این پروتکل طبق یک جدول زمانی در چارچوب اختیارات رئیس‌جمهور و مجلس شورای اسلامی به تصویب خواهد رسید».در سند آمریکایی اساسا خبری از الفاظی چون داوطلبانه و موقت و اختیارات رئیس جمهور و مجلس و... نیست، بلکه تصریح شده که «ایران موافقت کرده است پروتکل الحاقی را اجرا (Implement) کرده و به آژانس اجازه دسترسی های بسیار بیشتری را در رابطه با برنامه هسته ای ایران بدهد، از جمله تاسیسات اعلان شده و اعلان نشده را».
9- در رابطه با تحریم ها، در سند ایرانی آمده است: « پس از اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک، تمامی قطعنامه‌های شورای امنیت لغو خواهد شد و همه تحریم‌های اقتصادی و مالی چندجانبه اروپا و یک‌جانبه آمریکا از جمله تحریم‌های مالی، بانکی، بیمه، سرمایه گذاری و تمامی خدمات مرتبط با آنها در حوزه‌های مختلف از جمله نفت، گاز، پتروشیمی و خودرو سازی فوراً لغو خواهند شد». باز، در سند انگلیسی، به هیچ وجه چنین عباراتی وجود ندارد، بلکه تصریح شده است که اگر ایران به تعهدات خود عمل کند، در تحریم ها تخفیف (Relief) شامل حالش می شود؛ ساختار تحریم های آمریکا باقی می ماند؛ تحریم های شورای امنیت سازمان ملل درباره موضوع هسته ای همزمان با پایان همه مباحث مرتبط با هسته ای از جمله غنی سازی، ابعاد احتمالی نظامی(PMD)، فردو، اراک و شفاف سازی، لغو می شود؛ مجوزهای اصلی در قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل، با یک قطعنامه‌های جدید شورای امنیت سازمان ملل که برنامه اقدام مشترک جامع را تائید می‌کند، بار دیگر برقرار می‌شوند؛ تحریم های یکجانبه آمریکا و اروپا پس از آنکه آژانس تائید کرد ایران تمام گام های هسته ای مرتبط را برداشت، «تعلیق» می شوند و هر گاه آژانس گفت ایران به تعهداتش عمل نکرده، مجددا اعمال می شوند(یعنی خبری از «لغو» تحریم ها نیست). دقت کنیم که درباره یکی ار موضوعات یعنی PMD آژانس مرتب گزارش می دهد که ایران شفاف سازی نکرده و همکاری لازم صورت نگرفنه است، چون تهران اجازه ورود آژانس به تاسیسات نظامی و موشکی کشور را نمی دهد! اگر ورود آژانس به مسئله PMD را طبق این متن پذیرفته باشیم، دیگر نمی توان موضوع را وارد ندانست و مقاومت کرد. ذیل پروتکل الحاقی نیز، از هرجایی که درخواست شد، باید اجازه بازدید داده شود.

پیشتر رسانه های غربی یکی از موارد اختلاف را این امر بیان کرده بودند که آمریکا خواهان انتشار جزئیات چیزی است که مورد توافق قرار گرفته و ایران، خواهان انتشار کلیات این توافق است؛ ظاهرا ایران متن دلخواه خود را به رسانه ها داده و آمریکا نیز متن مورد نظر خود را روی خروجی سایت وزارت خارجه خود گذاشته است.

ماجرا هر چه باشد، اگر متنی که وزارت خارجه آمریکا منتشرکرده، صحت ندارد و متن وزارت خارجه ایران دقیق است، وزارت خارجه کشورمان باید بلافاصله با صدور بیانیه ای ضمن تکذیب متن آمریکایی، تاکید کند که چنین توافقاتی حاصل نشده و آنچه مورد توافق قرار گرفته، متن ایرانی است. در غیر این صورت، اگر متن آمریکایی جزئیات توافقی باشد که متن ایرانی به صورت کلیات بدان پرداخته، به معنی واقعی کلمه یک فاجعه رخ داده است. برنامه هسته ای ایران برای 15 سال به حال تقریبا تعطیل در آمده و برای بعد از آن نیز شرایط ایران عادی نمی شود و تهران باید باز هم مذاکره کند، ورود 5+1 به حوزه های نظامی ایران تحت عنوان ضرورت روشن شدن مسئله PMD پذیرفته شده، هیچ تحریمی لغو نشده بلکه ضمن زیر پا گذاشتن خط قرمز توافق یک مرحله ای، با شرایطی بسیار سخت و حفظ ساختار تحریم ها، تهران تنها «تخفیف» در برخی تحریم ها و «تعلیق» پر شرط و شروط برخی دیگر را قبول کرده است.

قطعا اگر صرفا هدف حصول توافق باشد، می توان هرچه طرف مقابل می گوید را نوشت و امضا کرد و با هم دست داد و به توافق رسید، اما بی شک مذاکره کنندگان محترم کشورمان، ادعاهای مطرح شده در سند آمریکایی را رسما تکذیب کرده و نگرانی به وجود آمده را از دل مردم بیرون خواهند کرد.


کد خبر: 37373



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( دوشنبه 94/3/4 :: ساعت 11:18 صبح )
»» موضع طرف مقابل ذرهای عوض نشد!

جلیلی در دانشگاه امیرکبیر:

 در 6 سالی که مسئول مذاکرات بودم موضع طرف مقابل ذره‌ای عوض نشد/ ژاپن 70 سال اعتمادسازی کرد اما از نظر آمریکا هنوز مورد قبول نیست!

سعید جلیلی گفت: آزادسازی خرمشهر نشان داد که یک ملت می تواند حق خود را استیفا کند و در دهن کدخدا بزند ما قبول نمی کنیم که یک استثنا محسوب شویم.

به گزارش خبرنگار دانشگاه «خبرگزاری دانشجو» سعید جلیلی در مراسم «از دفاع مردمی تا اقتصاد مردمی» که امروز به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر در دانشگاه امیرکبیر برگزار شد، گفت: یکی از ضرورت‌های حرکت دانشجویی این است که توجه خودش را به مسائل اصلی داخل کشور معطوف کند و از مسائل حاشیه ای و آن چیزی که جز نزاع فایده ای برای انقلاب ندارد پرهیز کند. خدا و کدخدا برنامه ای است که یک بحث قدیمی به قدمت تاریخ انبیاء است. این یک دعوای همیشگی بوده است و ما باید این درک صحیح را داشته باشیم که ریشه این نزاع چیست و چه نقطه ای موجب چنین اختلافی می شود.


وی با اشاره به آیات قران گفت: نکته ای که در قرآن به صراحت و چندین بار بیان شده است این است که کسانی که در برابر انبیاء ایستاده اند و با آنها مخالفت می کنند اگر از آنها بپرسید چه کسی شما را خلق کرده بدون شک جوابشان این است خدا خلق کرد. پس سوال این است که اگر دعوا بر سر خلاق و خلق کننده نیست بر سر چه چیزی است؟ مفهوم مهمی در قرآن مطرح شده به اسم ربوبیت که شاید یکی از سیاسی ترین مفاهیم قرآن می باشد. رب کسی است که سیاست می کند دعوای اصلی انبیاء بر سر ربوبیت بوده است. خدا و کدخدا یک بحث اساسی است که می گوید آیا خداوند در جایگاه ربوبیت است؟ و یا اینکه باید کسانی خود را در این جایگاه به جای کدخدا قرار دهند؟ پیامبران بر سر این قضیه اختلاف داشتند چرا که دشمنان انبیاء نمی خواستند مناسبات اقتصادی بر این مبنا باشد. امروز هم اگر عده ای ادعای کدخدایی می کنند از این مبحث ادعا دارند وگرنه اوباما هم با خدا هیچ مشکلی ندارد ولی دعوا بر سر این است که چه کسی در موضع ربوبیت قرار بگیرد.


نماینده ولی فقیه در شورای امنیت ملی در ادامه بیان داشت: تمام آنچه در تاریخ بوده یک تقابل این چنینی بوده است. جاهلیت در شکل اعلی نیز همین معنی را می دهد. جاهلیت مدرن دقیقا همین نگاه را دارد و در آن گفته می شود که کدخدای غیر از خداوند در موضع ربوی جهان قرار بگیرد. در سال 2015 امریکایی ها ادعای چنین ربوبیت دارند.


وی به سند استراتژی امنیت ملی امریکا اشاره کردو گفت: همان طور که ملاحظه می کنید در این سند همین ادعاها مطرح شده و می خواهند مناسبات حاکم بر جهان را تعیین کنند. به خاطر همین امریکا بر نمی تابد که کسی به وی اعتراضی کند. کسانی که ادعای کدخدایی داشتند همیشه این گونه بوده اند. اینکه امروز می گویند ما نگرانیم که ایران این گونه رفتارها را از خود سر می زند همان تعریف فرعون در قرآن است.


جلیلی در ادامه به حقوق کدخدایی اشاره کرد و گفت: حق کدخدایی و التزامات آن یعنی من هستم که باید اجازه بدهم که کاری انجام شود و حتی راجع به تراکنش ها و تحقیق و توسعه در دانشگاه ها نظر بدهم و این سوال مطرح نیست که آیا امریکا باید رهبری کند یا نه؟ بلکه می گویند امریکا باید رهبری قوی و گسترده ای داشته باشد. رهبری امریکا در این قرن باید همچون گذشته ضروری و اجتناب ناپذیر باقی بماند. چون که زور امریکا از بقیه بیشتر است و اگر کسی بخواهد در مقابلش بایستد برچسب بر هم زدن نظام جهانی به آن زده می شود.


عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه با تأکید بر محتوای سند استراتژی امنیت ملی امریکا افزود: در این سند گفته شده ما اگر لازم باشد در مقابل تهدیداتی که منافع ما را تهدید کند حتی به صورت یکجانبه برخورد خواهیم کرد. آنها پدر اندیشه آزادی را جان لاک می دانند که بیان می کند نوع دیگری از رعیت وجود دارد که نمی تواند به عضویت جامعه مدرن درآید و حقوقی مانند انرژی هسته ای و حق وتو را ندارد ارزش های آنها حمایت از هم‌جنس بازی است. این نگاه است که برای خودش چنین حقی قائل است که باید همه از آن تبعیت کنند.


نماینده ولی فقیه در شورای امنیت ملی در ادامه بیان داشت: در این سند آمده است این نظمی که در طول 70 سال گذشته به دست آمده به خوبی در خدمت ما بوده و ما باید این ساختار را حفظ کنیم و این نوع توافقات برای جهانی که در نظر ماست مناسب است. آنها کسانی هستند که در نقش محتسب و کدخدا برای مردم تعیین و تکلیف می کنند و در عرض 50 روز یک کشور را به خاک و خون می کشند. این حقوق یک ملت است و این طور نیست که مناسباتی تعریف کنید و بگوید حقوق وجود ندارد.

وی با تأکید بر اینکه آنهایی که منادی آزادی انسان ها شدند پادویی کدخدا رامی کنند گفت: جالب است کسانی که پادویی کدخدا را می کنند ادعای آزادی دارند درحالی که آزادی برای کسانی است که چنین اسارت های را برنمی تابند افرادی مانند جهان آرا می توانند آزادی ایجاد کنند اگر قرار بود ما با استراتژی آنها پیش برویم هنوز شاه بر ما حکومت می کرد و برای تحقیق و توسعه ما نیاز به اجازه آنها داشتیم درس بزرگ خرمشهر این بودکه کسانی که به این جاهلیت مدرن خوشبین نبودند متوجه شدند که مناسباتی که آنها تعریف کردند رشد دهنده نیست و مانع رشد است و اینجاست که شهدای مانند جهان آرا، خرمشهر را آزاد کردند.


جلیلی باتأکید بر اینکه خرمشهر نشان دهنده ایستادگی ملت بود گفت: خرمشهر نشان داد که می توان یک ملت به این سطح و حق خود را استیفا کند و در دهن کدخدا بزند.


وی به مذاکرات 5+1 اشاره کرد و گفت: پنج قرن است که یک تمدن پوشالی را بدون رقیب درست کرده اند ولی امروز ایران به عنوان یک رقیب جدید با یک شجره طیبه در مقابل آنها قد علم کرده و آنها فهمیده اند که این شجره طیبه از جنس بقیه نیست و اگر تمدن ایجاد شد که به قدرت لایزال الهی وصل باشد شکست دادنی نیست و از جنس اتحاد جماهیر شوروی نیست و نیت و قدرتش از منبعی است که قدرت پوشالی آنها را برنمی تابد بر همین است که شش کشور مذاکره کننده انرژی خود را صرف مذاکره با ایران می کنند.


وی تأکید کرد: همه آنها اراده کرده اند از شاه حمایت کنند ولی ما نخواستیم و رفت. آنها اراده می کنند که هسته ای نشود ولی هسته ای انجام می شود چون از همین دانشگاه تفکری بروز پیدا می کند که نمی ترسد. شهدای هسته ای ستاره بزرگ این عصر در برابر جاهلیت مدرن بوده اند چرا که می دانستند به امید کدخدا جان مردم محافظت نمی شود و یک نوع جدیدی از مناسبات را وارد مناسبات قدرت کردند.


جلیلی تصریح کرد: آنچه که امروز ملت ما و ادامه مسیر آن را تضمین می کند همین نگاه است که امنیت پیشرفت و اقتدار وعزتی داریم که مرهون همین نگاه است عده زیادی با کدخدا ساختند ولی نتیجه نگرفتند.


عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام به فرمایش مقام معظم رهبری اشاره کرد و افزود: مقام معظم رهبری می فرمایند که ما به طرف مقابل بی اعتماد هستیم. ژاپن 70 سال اعتمادسازی کرده اما هنوز از نظر امریکا این اعتمادسازی کامل نبوده و پایگاه های نظامی خود را در این کشور دارد این اهمیت استکبار است که باید به آن توجه کرد.


وی به فکت شیت امریکایی اشاره کرد و افزود: فکت شیت امریکایی ترجمان مصداقی همین نگاه است که آنها باید تعیین کنند. حتی تراکنش های بانکی ما چگونه انجام شود باید نظمی که مبتنی بر عدالت نیست بهم بخورد. امروز امریکا می فهمد در صحنه مبارزه کسی که شکست خورده همین استکبار بوده است و ما توانستیم اراده خود را بر آن تحمیل کنیم.


وی در ادامه بیان داشت: ان شاءالله بتوانیم موفقیت های که این اندیشه و نگاه برای مردم به ارمغان آورده است و سیاست جدید روز به روز قوی تر و پرشکوه تر ادامه یابد.


جلیلی در ادامه مراسم به پرسش های دانشجویان پاسخ داد وی در پاسخ به سوال دانشجویی مبنی بر پیمان پولی دوجانبه گفت: آنها می خواهندحاکمیت ارز و دلار را مبنا قرار دهند تا همچنان شرایط مدیریت و حاکمیت خود را اعمال کنند لذا اگر می خواهیم مناسبات را بهم بزنیم باید وارد این عرصه و پیمان پولی دو جانبه شویم این کار تقریبا از سال 90 شروع شده و درگیر این موضوع شدیم امروز حتی خیلی از کشورها که دچار موقعیتی مانند ما نیستند به حذف ارز واسط روی آوردند.


عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه در واکنش به خبری مبنی بر اینکه ظریف قسمتی از بازرسی ها را پذیرفته است گفت: من این خبر را هم اکنون شنیدم اما در پاسخ باید بگویم رهبری چارچوب ها و خطوط قرمزی را مشخص کرده هر کشوری چارچوب هایی در سیاست خارجی دارد و ارزش ها و منافعی دارد که دستگاه ها دولت وظیفه دارند آن را اجرا کنند در این شش سالی که مسئولیت گفتگو در مذاکرات را برعهده داشتم کشورهای مقابل ما مثلا چرخش حکومت و دمکراسی داشتند و من در این شش سال شاهد عوض شدن حزب ها و روی کار آمدن حزب رقیب بوده ام اما در تمام این مدت یک اپسیلون حرف های آنها تغییر نکرد چرا که چارچوب های نظام آنها تعریف شده است و باید به آن عمل کرد.


وی در ادامه تصریح کرد: امروز اگر نظام ایستاده است و هزینه می دهد در دفاع از حق تحقیق و توسعه در دانشگاه است و می گوید که من اجازه نمی دهم کسی استاد و دانشجوی من را بازرسی کند اینها ارزش های نظام است امروز امنیت ایران یک امنیت ستودنی است و مثال زدنی که حاصل همین هوشیاری هاست.


وی در پاسخ به سوال دانشجویی مبنی بر طرح مذاکره در گفتگو با امریکا گفت: ما یک حقانیتی را برخورداریم و مباحثی وجود دارد که ما می توانیم حقانیت خود را ثابت کنیم و این مبنای گفتگوهای ماست اگر مردم ما امروز با برخی مشکلات دست و پنجه نرم می کنند باید دید که کدام ناشی از آرمان ها و کدام ناشی از ضعف عملکردی ماست. در این 36 سال گذشته بسیاری از موفقیت ها جایی بوده که بر مبنای آرمان ها عمل می کردیم در عرصه سازندگی، کار و پیشرفت و الگویهای جهادی بر اساس آرمان ها عمل کردیم و به خاطر همین موفقیت های بیشتر رقم خورده است.


وی در ادامه تصریح کرد: یکی از بحث های مهم این است که حق یک ملت را نباید کسی تعریف کند و ملت حقوقی دارد که باید از آن دفاع شود. دفاع ما از هسته ای نیست بلکه دفاع از همه حقوق است چون اگر دشمن به هر بهانه ای توانست اخلال ایجاد کند می تواند به همان بهانه در سایر کارهای ما دخالت کند.


جلیلی با تأکید بر اینکه ما قبول نمی کنیم یک استثنا باشیم گفت: نتیجه مذاکراتی که ما دردوره ای که من عضو تیم مذاکره کننده بودم این بوده است که ما به گفتگو حول همکاری مشترک رسیدیم که باز هم طرف مقابل از این نتیجه به دنبال گرفتن امتیازات و استفاده از اهرم فشار بود.


وی در پایان خاطرنشان کرد: هدفی که باید دنبال شود این است که ما از حقوق خودمان دفاع کنیم اگر حق قابل گفتگو نیست چرا آنها سعی دارند راجع به حقوق هسته ای مذاکره کنند. دشمن باید بفهمد ما در دفاع از حقمان جدی هستیم اگر این درس را پیدا کند متوجه می شود ما در دفاع از تمامیت ارضی نیز جدی هستیم و به او اجازه نخواهیم نه درحق هسته ای و نه در هیچ حقی کوچک ترین تعرضی به ما کند.

 

 

کد خبر: 414112


نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( یکشنبه 94/3/3 :: ساعت 11:34 عصر )
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ویژهبرنامه «خبرگزاری دانشجو» در دوران «روحانی مچکریم»؛ فیلم طنز/
وطن جدید برای انتقال یهودیان + عکس
«وام 10 هزار میلیاردی به کارکنان»
کوثری: این بیعرضگی دولت است که.......
حکایت رئیس جمهوری که به همه حمله میکرد
واکنش روحافزا به تکذیبیه مجید انصاری/
«دوستان آلسعود» در ایران را بیشتر بشناسیم
آقای زیباکلام، آیا تا به حال به دولت گوشزد کردهاید
مداحی کامل شب چهارم محرم 1394 با نوای مطیعی + دانلود
مداحی کامل شب چهارم محرم 94 با نوای بنی فاطمه + دانلود
حالا که خاطره می گویید از آن چند میلیون دلار، یاسر هاشمی رفسنجان
کاسبانتحریمچهکسانیاند؟
بزرگترین امحاء تاریخ!
\چند گام با روحانی در ساری\
آهنگ عکس العمل خشن با صدای هاشم بافقی
[همه عناوین(1066)][عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 391
>> بازدید دیروز: 365
>> مجموع بازدیدها: 344071
» درباره من

الله اکبر، خامنه‌ای رهبر

» پیوندهای روزانه

روشنگر [31]
فتیان [31]
اسلام و مسیحیت [70]
امام و رهبری [80]
[آرشیو(4)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دانلود فیلم سربازان امریکایی .گلوله میان دو چشم دانلود همه بشتاب . دیالمه . رادان:حبس موسوی دروغ است رهبری: انتخابات ریاست جمهوری اعجاز . زندگی علوی 22بهمن دولت اسلامی ارمان شهر شیعه . هولوکاست احمدی نژاد ترور .
» آرشیو مطالب
دولت اسلامی
قبل از این
بهمن ماه
فروردین 87
اردیبهشت 87
دانلود دونی
تیرما 87
مرداد87
شهریور87
دانلودشهریور87
آبان87
آذز87
دی 87
اسفند 87
خرداد88
آذز88
دی88
بهمن88
فروردین 89
اردیبهشت89
زمستان 89
تابستان90
سال 91
سال 92
سال 94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
شقایقهای کالپوش
جوک بی ادبی
زلال دل
مشق عشق ناز
مطالب عاشقانه
Chamran University Accounting Association
ساعت بدهی آمریکا
آخزین زلزله های ایران
آموزش تست زدن کنکور
..::.. رنــــگــیـــن کــــــمــــان ..::..


» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان








» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب