»» شکست برنامه های "سبزها" از صادقیه تا آزادی
در حالی که رسانه های ضد انقلاب با مشاهده شور و احساسات بی نظیر مردم برای شرکت در راهپیمایی از چند روز پیش با فرار به جلو سعی داشتند چنین القا کنند که مردم عادی در راهپیمایی شرکت نکرده و کارمندان و بسیجیان با پول و ساندیس در راهپیمایی شرکت می کنند حضور بی نظیر و منحصر به فرد مردم چشم هر بیننده ای را مبهوت کرد.
به گزارش خبرنگار جهان، هر چند پیش از این اعلام شده بود که با توجه به حضور کروبی در مسیر فلکه صادقیه به سمت میدان آزادی طرفداران سبز در این مسیر حضور پیدا می کنند اما مشاهدات خبرنگاران حکایت از آن دارد که حتی در این مسیر نیز حضور حداکثری مردم انقلابی و حامی انقلاب بسیار چشمگیرتر و پررنگ تر از سبزهاست.
در حال حاضر در چند نقطه کوچک و اندک منتهی به میدان آزادی شعارهای انحرافی سرداده شده توسط عده معدودی از شرکت کنندگان بلافاصله با شعارهای انقلابی مردم پاسخ داده شد.
در شش مسیر دیگر اعلام شده هیچ نشانه و اثری از سبزها به چشم نمی خورد و این عده برای نشان دادن اکثریت خود تنها به حضور در مسیر فلکه صادقیه تا میدان آزادی اکتفا کرده اند. هر چند در همین مسیر نیز اکثریت با مردم انقلابی است.
رسانه های وابسته به سبزها و سایت های حامی اغتشاش گران که با مشاهده حضور بی نظیر مردم کشورمان در راهپیمایی دچار سرخوردگی عجیبی شده اند با انتشار خبرها و تیترهایی که در آن از مردم تهران خواهش و التماس به حضور در راهپیمایی کرده اند در حالی که هنوز این راهپیمایی به پایان نرسیده از ادعاها و مواضع پیشین خود عقب نشینی کردند.
تکمیلی1:
تعدادی از اراذل و اوباش که با حضور در خیابان های نزدیک به میدان انقلاب قصد ایجاد درگیری و اغتشاش را در محدوده کوچکی داشتند با هوشیاری نیروهای انتظامی متوقف شدند و بلافاصله متواری شدند.
تکمیلی2:
حضور مهدی کروبی از بزرگراه اشرفی اصفهانی در میان راهپیمایان مورد اعتراض شدید مردم انقلابی قرار گرفت. سید محمد خاتمی نیز در هنگام حضور در بین مردم در تقاطع خیابان زنجان و آزادی با شعارها و واکنش های تند مردم انقلابی مواجه شد که شعارهایی چون "مرگ بر ضد ولایت فقیه" و " مرگ بر منافق" سر می دادند. خاتمی توسط محافظانش بلافاصله از محل خارج شد.
فرزند کروبی در گفتگو با رادیوفردا از بازداشت برادرش علی کروبی خبر داد.
تکمیلی3:
مهدی کروبی با مشاهده اعتراضات صورت گرفته به حضورش، پس از حضور چند دقیقه ای در میان راهپیمایان به منزل خود بازگشت.
تکمیلی نهایی:
گزارش های رسیده از مسیرهای مختلف حکایت از شرکت 5 میلیون نفر از مردم تهران در راهپیمایی 22 بهمن 88 دارد.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( پنج شنبه 88/11/22 :: ساعت 11:9 عصر )
»» موسوی در راهپیمایی!؟
موسوی ازمحل راهپیمایی گریخت |
|
میرحسین موسوی که درصدد ورود به میان جمع راهپیمایان بود با مشاهده حجم انبوه جمعیت و ترس از مواجهه آنان، با انداختن پوشش بر روی سر و هیئتی ناشناس از صحنه گریخت.
به گزارش فارس، میرحسین موسوی ساعت 11 امروز به قصد شرکت در راهپیمایی 22 بهمن از خیابان رودکی عازم راهپیمایی بود که پس از مشاهده حضور میلیونی مردم به سمت یکی از کوچههای این خیابان به نام بنبست مصطفی رفته و در یکی از کوچه های این خیابان متواری و پنهان شد.
برپایه این گزارش وی تا ساعت دو و نیم بعد از ظهر امروز خود را در این منزل پنهان کرد. تیم حفاظتی وی پس از مشاهده خلوتی خیابانها و عدم حضور مردم او را تحت مراقبت شدید با پوشش پارچه ای از کوچه خارج کرده و سوار برخودروها به سرعت منطقه را ترک کردند.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( پنج شنبه 88/11/22 :: ساعت 11:8 عصر )
»» قیافه سبز ها!
قیافه سبزها بعد از 22 بهمن
فوریه 10, 2010 بدست امید حسینی
با توجه به سابقه سبزها در تجمعات قبلی، احتمالا بعد از 22 بهمن جملات و عباراتی مشابه عبارات زیر مشاهده خواهید کرد:
راهپیمایی میلیونی مردم سبز علیه جمهوری اسلامی
راهپیمایی 5 میلیون سبز در تهران
سانسور سبزها توسط صداوسیما
حضور سبزها در اکثر خیابانهای تهران
تهران یکپارچه سبز بود
میدان آزادی سبز شد
پرواز غرور آفرین بادکنکهای سبز در تهران
نمایش چترهای سبز در تهران
تسخیر تهران توسط سبزها
فرار مسئولان جمهوری اسلامی از ترس سبزها
البته مطابق معمول باید منتظر لطیفههای زیر هم باشیم:
پخش گسترده ساندیس در میان مردم
حضور گسترده شهرستانیها در تهران
صف طولانی اتوبوسهای شرکت واحد
اجباری بودن راهپیمایی برای کارگران و کارمندان
کشتار وسیع سبزها توسط بسیج و نیروی انتظامی
حکم ماموریت بسیجیان و سپاهیان برای حضور در مراسم 22 بهمن
استفاده از زنان اجارهای و دختران کرایهای برای راهپیمایی حکومتی!
و …
بعد از چند روز هم دقیقا مثل راهپیمایی روز 9 دی ، وبلاگهای معلومالحالی پیدا میشوند و داستانهای تخیلی مینویسند:« همین امروز توی ایستگاه مترو بودم. یه خانم رو دیدم که قیافه اش خیلی برام آشنا بود. یه کم فکر کردم متوجه شدم که عکسش رو خبرگزاری فارس زده بود. آها این همون خانمی بود که توی تظاهرات حکومتی عکس رهبری دستش بود. بعد رفتم جلو. بهش گفتم چرا شما اون روز عکس رهبری رو داشتی و به نفع رژیم شعار میدادی؟ بعد اون خانم یهو زد زیر گریه! گفت دست رو دلم نذار. من چند تا بچه یتیم دارم. خرج زندگی خیلی زیاده. روزها کنار ایستگاه مترو آدامس میفروشم! بعد این بسیجیها به من گیر دادند که اگر نیای راهپیمایی، دیگه نمی ذاریم دستفروشی کنی!»
پیشنهاد میکنم تا دیر نشده، همین الان سری به سایتها و وبلاگهای سبز بزنید و از مطالب و نوشتههایشان عکس بگیرید و برای بعد از روز 22 بهمن نگه دارید. مخصوصا از سایت متوهم بالاترین. انصافا برای خندیدن خوب است. چون تحلیلها و راهکارهایی برای 22 بهمن ارائه دادهاند که حیف است فراموش شود.
فیلم جدید «محسن سازگارا» هم لیاقت دریافت «زرشک طلایی» به عنوان بهترین فیلم کمدی سال را دارد! این علمدار جنبش میرحسین پیش بینی کرده که بعد از راهپیمایی22 بهمن، یا احمدینژاد برکنار میشود یا جمهوری اسلامی سقوط میکند! فکر میکنم این دلقک رسانهای اگر همینطور به کارش ادامه دهد، به زودی جای خالی هخای معروف را پر کند.
سایت جرس هم راهکارهای جالبی برای حضور سبزها داده که آدم را به وجد میآورد. مخصوصا آنجایی که با زبان بیزبانی به حامیان خود میگوید «موقتا امام را دوست داشته باشید! موقتا به کسی توهین نکنید! موقتا به کسی فحش ندهید! موقتا مواظب پوشش خود باشید! موقتا مراقب زبان خود باشید! موقتا عکسی را پاره نکنید! موقتا کسی را نزنید! موقتا جایی و ماشینی را آتش نزنید! موقتا … » انصافا رعایت این همه دستورالعمل برای بعضی سبزها کار سختی است
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( پنج شنبه 88/11/22 :: ساعت 11:6 عصر )
»» سایت سازگارا هم آره....!
سایتسازگارا هک شد + عکس |
سه شنبه 20 بهمن 1388 |
ارتش سایبری ایران سایت محسن سازگارا ضدانقلاب فراری را هک کرد.
به گزارش رجانیوز، در صفحه هکشده این سایت نوشته شده است:
در حالیکه آقای محسن سازگارا به آموزش جلوگیری از هک شدن توسط ارتش سایبری ایران مشغول بود، ارتش سایبری ایران فقط و فقط برای اثبات پوچ بودن حرف اینگونه افراد این سایت را هک نمود.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( چهارشنبه 88/11/21 :: ساعت 6:38 عصر )
»» واکنش سبزها به انتقادات صریح رییس مرکز بررسی های استراتژیک دولت
واکنش سبزها به انتقادات صریح رییس مرکز بررسی های استراتژیک دولت خاتمی:
تاجیک هم قرص خورده است!
در حالی که سایت های حامی میرحسین موسوی و کروبی نسبت به انتقادات بی پرده و صریح محمد رضا تاجیک در گفتگوی ویژه خبری سکوت اختیار کردند، سایت بالاترین در اقدامی جالب از تاثیر مواد دارویی بر روی تاجیک و اختلال هواس او سخن گفت!
به گزارش رجانیوز تاجیک که تا کنون طی دو دوره معاونت وزارت اصلاعات را بر عهده داشته است، شب گذشته پیکان انتقاد را به سوی دوستان خود گرفت. او اصلاحات را طیفی چهل تیکه دانست که برخی طیف های آن تمایل به غرب و غربی شدن دارند و به دنبال سکولاریزه کردن جامعه ایرانند. او همچنین اصلاحات را فاقد رهبری و راهبرد مشخص دانست و در خصوص اردوکشی های بعد از انتخابات گفت:«ادامه جریانات پس از انتخابات توجیه دینی، شرعی، قانونی، عقلی، مدنی و مردمی نداشت.»
تاجیک همچنین تصریح کرد:«اپوزیسیون خارج از کشور به نیکی می دانستند که نمی توانند ایجاد کننده موج در کشور ما باشند اما می توانند از موج هایی که در کشور ما حادث می شود استفاده کنند و در واقع باید یک موج ایجاد شود تا آنها بتوانند موج سواری کنند بنابراین اقدام به شکار لحظه ها می کنند و منتظر می مانند تا حادثه ای در جامعه ما رخ دهد، موجی تشکیل شود تا آنها بتوانند آن موج را مصادره کنند.»
او در عین حال اغتشاشات را موج سواری بیگانگان از فضایی دانست که اصلاح طلبان به آن داخل دامن زده اند. تاجیک معتقد بود که توهم پیروزی، توهم تقلب می آورد.
به دنبال سخنان تند و تیز تاجیک در گفتگوی ویژه خبری رسانه های اصلاح طلبان و چهره های این جریان ترجیح دادند، طریق سکوت را در پیش بگیرند. با این وجود اما سایت ضدانقلابی بالاترین سکوت همپیمانان خود را شکست و از مصرف مواد دارویی توسط تاجیک سخن گفت! این در حالی بود که همین سایت در واکنش به اظهارات کواکبیان در برنامه به سوی فردا چاره ای جز فحاشی به او را برای خود نمی دید؛ چه آنکه دیگر او زندان نبود که بتوان از قرص خوراندن به او سخن گفت.
بالاترین در مطلبی از آثار شکنجه دارویی روی تاجیک سخن گفت و تکرار مکرر کلمه توهم را نتیجه آفتامین دانست! این سایت همچنین حضور تاجیک در شبکه دو را هم مصداق شکنجه خواند!
به نظر می رسد اکنون و با بالا گرفتن اختلاف نظرها در جریان سبز، یک جریان رادیکال در جبهه اصلاحات با برچسب زدن به چهره هایی که میلی به تندروی ندارند، درصدد بستن فضا است. این جریان همان جریانی است که به بهانه حضور کواکبیان در برنامه تلویزیونی او را هم به باد دشنام می گیرد و گهگاه برای خودش بیانیه هم منتشر می کند! شاید اظهارات مبهم و دوپهلوی خاتمی را هم بتوان نتیجه همین فضا و جرأت کافی نداشتن او برای مواجه با مسائل و مشکلات دانست.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( چهارشنبه 88/11/21 :: ساعت 6:37 عصر )
»» این بار توهین به تصویر شهید همت+عکس
این بار توهین به تصویر شهید همت+عکس |
سه شنبه 20 بهمن 1388 |
برخی افراد با پاشیدن رنگ سبز به تصویر دیواری شهید محمدابراهیم همت در تهران به عکس این شهید دفاع مقدس توهین کردند.
طی روزهای گذشته برخی افراد با پاشیدن رنگ سبز به تصویر دیواری شهید محمدابراهیم همت در تهران به عکس این شهید دفاع مقدس توهین کردند.
این اقدام در حالی است که جریان فتنه طی ماههای گذشته با سر دادن شعارهای انحرافی، بسیجی واقعی را همت و باکری معرفی میکرد!
گفتنی است سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز طی ماههای گذشته اقدام به پخش سخنانی از این شهید عزیز در دفاع از ولایت فقیه کرد که این امر نیز با انتقاد برخی افراد در این جریان روبرو شد.
این اقدامات در حالی صورت میگیرد که مردم ولایتمدار کشور در راهپیمایی عظیم خود در روز 9 دی ماه ضمن اعلام انزجار از سران فتنه پس از انتخابات، بار دیگر وفاداری خود به نظام اسلامی و ولایت فقیه را به نمایش گذاشته بودند.
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( چهارشنبه 88/11/21 :: ساعت 6:36 عصر )
»» چرا؟
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( چهارشنبه 88/11/21 :: ساعت 6:34 عصر )
»» بازخوانی و عبرت آموزی
در ادامه بازخوانی و عبرت آموزی از وقایع سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی ، این روزها که ملت به پیشواز یوم الله 22 بهمن رفته اند نیم نگاهی به تجربه ساختار شکن و عجیب ابوالحسن بنی صدر که با تکیه بر آرای مردم توانست هزینه های بسیاری را به نظام و ملت تحمیل کند و از عجایب روزگار شباهت های انکار ناشدنی بسیاری میان رفتارهای بنی صدر و سلوک سیاسی برخی سیاسیون امروز دیده می شود می تواند نقشی به سزا در شناخت جریان فتنه و دوری از آن ایفا کند.
به گزارش جهان، نخستین انتخابات ریاست جمهوری در ایران، سه ماه بعد از استعفای بازرگان در پنجم بهمن ماه 1358 در حالی برگزار شد که حدود 21 میلیون نفر واجد شرایط شرکت در این انتخابات بودند و از این میزان 14 میلیون نفر معادل 42/67 درصد از واجدان شرایط در نخستین انتخابات ریاست جمهوری، رأیهای خود را به صندوق ریختند.
در این انتخابات، 124 نامزد ریاست جمهوری بودند که در این بین، ابوالحسن بنی صدر توانست با کسب 11 میلیون رأی بر رقبای خود پیروز شود و به این ترتیب وی از 15 بهمن 58 تا اول تیر 60 به مدت 16 ماه مسئولیت اداره کشور را به دست گرفت.
اما ابوالحسن بنی صدر که بنا به نوشته های خود در کتاب خاطراتش رویایی فراتر از ریاست قوه مجریه را در سر می پروراند با دست یازیدن به اقداماتی که در آن مقدمات کودتای خفته سیاسی علیه ارکان اساسی کشور به خصوص حضرت امام به چشم می خورد عملا به رویاروی با ملت و امام روی آورد.
وی که با گذشت زمان و برافتادن پرده از اقدامات خائنانه اش به نوعی ناکارآمدی عمومی و بحران مشروعیت گرفتار شده بود با همفکری سازمان منافقین، اقداماتی احساسی و با خاصیت شورانندگی مردم را در دستور کار خود قرار داد تا با این حربه قاطبه مردم را که با مشاهده تزویر و دوروئی وی از او بریده بودند دوباره طرفدار خود کند. بنی صدر با همکاری سازمان مجاهدین خلق قصد داشت سلسله حرکت هایی را در بازه زمانی چندماهه انجام دهد که با به نتیجه رسیدن آنها او و هوادارانش در موضع ضعف و انفعال قرار گرفته و با مظلوم نمایی به تضعیف حکومت نوپای اسلامی موفق می شدند.
مثلث کودتای نرم بنی صدر دارای سه ضلع شوم بود که تحقق هر یک از آنها راه را برای نیل به مرحله بعد هموار می کرد. نخستین گام، ایجاد دیکتاتوری و در دست گرفتن تمام قوای حکومتی و نظامی کشور بود که با واگذاری فرماندهی کل قوا به بنی صدر این مهم تحقق یافت.
دومین گام، تخریب نهادها و شخصیت های مهم و تاثیر گذار به خصوص یاران صدیق و صمیمی امام و جایگزین سازی از میان نیروهای شبهه دار و دارای سابقه سوء بود که تخریب شهید بهشتی بارزترین نمونه از این دست برنامه ها بود.
گام سوم و آخرین گام، بهره برداری سوء از احساسات و قدرت نیروهای عمومی و مردم و رو در رو قرار دادن آحاد ملت با نظام و نیروهای خط امامی بود. برای رسیدن به این مطلب بنی صدر با برگزاری میتینگ های مختلف و درخواست از مردم برای برگزاری راهپیمایی ها و تجمعات عمومی در استان ها، شهرها و مراکز مختلف، در حد توان خود به سخنرانی و حضور در این اجتماعات اقدام کرده و یا نمایندگانی منطبق بر نظریات خود را می فرستاد. با این حربه بنی صدر توانسته بود با استفاده از تریبون های عمومی عملا به تخریب و زیر سوال بردن تریبون های نمازجمعه و ائمه جمعه دست زند.
هچنین، فراخوان مردم به سردادن شعارهای شبانه در پشت بام ها و الله اکبر گفتن مردم بی اطلاع از نیات واقعی سردمداران جریان نفاق از دیگر گام های این جریان بود.
اما روشن کردن معارضه و کینه بنی صدر و رجوی با خط امام و نیروهای اصیل انقلاب مطلبی بود که با آتش زدن و اهانت به عکس امام خمینی اتفاق افتاده و عملا مرز میان این جریان با حامیان و حزب اللهی های فدائی راه امام روشن شد. اما تلقی ساده لوحانه ای که تعداد معدودی همچنان درباره تعلق جریان بنی صدر به اسلام و مبانی تشیع داشتند دستمایه ای شد تا با هلهله و سوت و کف طرفداران بنی صدر در روزعاشورا هر گونه علقه و ارتباط با جریان اسلام خواه نفی شده و سندی آشکار بر برادری و برابری با تفکر سکولار و لیبرال غربی بر جای بماند.
در آخرین گام های تئوریک از ضلع سوم مثلث شوم بنی صدر و رجوی، بیانیه ها و مقالات تند و موهن با قالب ساختار شکن و شبهه افکن کوچک ترین شک و شبهه ای را برای بزرگان انقلاب باقی نگذاشت تا در روز 31 خرداد 1360، لایحه عدم کفایت سیاسی بنیصدر برای ادامه منصب ریاست جمهوری به تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسانده شود. این لایحه 10 روز پس از صدور حکم حضرت امام مبنی بر برکناری بنیصدر از مقام فرماندهی کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و 5 هفته قبل از فرار مشترک وی و مسعود رجوی رییس سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از کشور صورت گرفت.
اما خوانده شدن خطوط نه چندان مبهم نفاق وابسته به رجوی و بنی صدر که با هوشیاری مردم و مسئولان به انجام رسیده بود آخرین مرحله از ضلع سوم سوء استفاده از مردم و جوانان برای رویارویی آشکار با حکومت را به مرحله عمل گذاشت. در این مرحله انجام عملیات مسلحانه و ترورها و به کارگیری نیروهای شبه نظامی به همراه شستشوی مغزی آنان به عنوان تنها فشنگ باقی مانده در خشاب خیانت جریان نفاق به میدان آمد و جالب اینکه در سریع ترین زمان ممکن با هوشیاری مردم و قاطعیت مسئولان این جریان نفوذ یافته در ارکان کشور ریشه کن شده و از بین رفت.
نیم نگاهی به جریان عبرت آموز نفوذ وابستگان به دشمنان نظام اسلامی در سال های ابتدایی پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نشان می دهد که شباهتی عجیب و غیر قابل انکار در این دو سریال سیاسی به چشم می خورد و این افکار عمومی هستند که بایستی قضاوت کنند که آیا این سریال ها از یک سناریو نشات می گیرند و گام به گام از دستورات پیش نوشته ای تبعیت می کنند یا اینکه شباهتی ناخواسته در میان است؟!در ادامه بازخوانی و عبرت آموزی از وقایع سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی ، این روزها که ملت به پیشواز یوم الله 22 بهمن رفته اند نیم نگاهی به تجربه ساختار شکن و عجیب ابوالحسن بنی صدر که با تکیه بر آرای مردم توانست هزینه های بسیاری را به نظام و ملت تحمیل کند و از عجایب روزگار شباهت های انکار ناشدنی بسیاری میان رفتارهای بنی صدر و سلوک سیاسی برخی سیاسیون امروز دیده می شود می تواند نقشی به سزا در شناخت جریان فتنه و دوری از آن ایفا کند.
به گزارش جهان، نخستین انتخابات ریاست جمهوری در ایران، سه ماه بعد از استعفای بازرگان در پنجم بهمن ماه 1358 در حالی برگزار شد که حدود 21 میلیون نفر واجد شرایط شرکت در این انتخابات بودند و از این میزان 14 میلیون نفر معادل 42/67 درصد از واجدان شرایط در نخستین انتخابات ریاست جمهوری، رأیهای خود را به صندوق ریختند.
در این انتخابات، 124 نامزد ریاست جمهوری بودند که در این بین، ابوالحسن بنی صدر توانست با کسب 11 میلیون رأی بر رقبای خود پیروز شود و به این ترتیب وی از 15 بهمن 58 تا اول تیر 60 به مدت 16 ماه مسئولیت اداره کشور را به دست گرفت.
اما ابوالحسن بنی صدر که بنا به نوشته های خود در کتاب خاطراتش رویایی فراتر از ریاست قوه مجریه را در سر می پروراند با دست یازیدن به اقداماتی که در آن مقدمات کودتای خفته سیاسی علیه ارکان اساسی کشور به خصوص حضرت امام به چشم می خورد عملا به رویاروی با ملت و امام روی آورد.
وی که با گذشت زمان و برافتادن پرده از اقدامات خائنانه اش به نوعی ناکارآمدی عمومی و بحران مشروعیت گرفتار شده بود با همفکری سازمان منافقین، اقداماتی احساسی و با خاصیت شورانندگی مردم را در دستور کار خود قرار داد تا با این حربه قاطبه مردم را که با مشاهده تزویر و دوروئی وی از او بریده بودند دوباره طرفدار خود کند. بنی صدر با همکاری سازمان مجاهدین خلق قصد داشت سلسله حرکت هایی را در بازه زمانی چندماهه انجام دهد که با به نتیجه رسیدن آنها او و هوادارانش در موضع ضعف و انفعال قرار گرفته و با مظلوم نمایی به تضعیف حکومت نوپای اسلامی موفق می شدند.
مثلث کودتای نرم بنی صدر دارای سه ضلع شوم بود که تحقق هر یک از آنها راه را برای نیل به مرحله بعد هموار می کرد. نخستین گام، ایجاد دیکتاتوری و در دست گرفتن تمام قوای حکومتی و نظامی کشور بود که با واگذاری فرماندهی کل قوا به بنی صدر این مهم تحقق یافت.
دومین گام، تخریب نهادها و شخصیت های مهم و تاثیر گذار به خصوص یاران صدیق و صمیمی امام و جایگزین سازی از میان نیروهای شبهه دار و دارای سابقه سوء بود که تخریب شهید بهشتی بارزترین نمونه از این دست برنامه ها بود.
گام سوم و آخرین گام، بهره برداری سوء از احساسات و قدرت نیروهای عمومی و مردم و رو در رو قرار دادن آحاد ملت با نظام و نیروهای خط امامی بود. برای رسیدن به این مطلب بنی صدر با برگزاری میتینگ های مختلف و درخواست از مردم برای برگزاری راهپیمایی ها و تجمعات عمومی در استان ها، شهرها و مراکز مختلف، در حد توان خود به سخنرانی و حضور در این اجتماعات اقدام کرده و یا نمایندگانی منطبق بر نظریات خود را می فرستاد. با این حربه بنی صدر توانسته بود با استفاده از تریبون های عمومی عملا به تخریب و زیر سوال بردن تریبون های نمازجمعه و ائمه جمعه دست زند.
هچنین، فراخوان مردم به سردادن شعارهای شبانه در پشت بام ها و الله اکبر گفتن مردم بی اطلاع از نیات واقعی سردمداران جریان نفاق از دیگر گام های این جریان بود.
اما روشن کردن معارضه و کینه بنی صدر و رجوی با خط امام و نیروهای اصیل انقلاب مطلبی بود که با آتش زدن و اهانت به عکس امام خمینی اتفاق افتاده و عملا مرز میان این جریان با حامیان و حزب اللهی های فدائی راه امام روشن شد. اما تلقی ساده لوحانه ای که تعداد معدودی همچنان درباره تعلق جریان بنی صدر به اسلام و مبانی تشیع داشتند دستمایه ای شد تا با هلهله و سوت و کف طرفداران بنی صدر در روزعاشورا هر گونه علقه و ارتباط با جریان اسلام خواه نفی شده و سندی آشکار بر برادری و برابری با تفکر سکولار و لیبرال غربی بر جای بماند.
در آخرین گام های تئوریک از ضلع سوم مثلث شوم بنی صدر و رجوی، بیانیه ها و مقالات تند و موهن با قالب ساختار شکن و شبهه افکن کوچک ترین شک و شبهه ای را برای بزرگان انقلاب باقی نگذاشت تا در روز 31 خرداد 1360، لایحه عدم کفایت سیاسی بنیصدر برای ادامه منصب ریاست جمهوری به تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسانده شود. این لایحه 10 روز پس از صدور حکم حضرت امام مبنی بر برکناری بنیصدر از مقام فرماندهی کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و 5 هفته قبل از فرار مشترک وی و مسعود رجوی رییس سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از کشور صورت گرفت.
اما خوانده شدن خطوط نه چندان مبهم نفاق وابسته به رجوی و بنی صدر که با هوشیاری مردم و مسئولان به انجام رسیده بود آخرین مرحله از ضلع سوم سوء استفاده از مردم و جوانان برای رویارویی آشکار با حکومت را به مرحله عمل گذاشت. در این مرحله انجام عملیات مسلحانه و ترورها و به کارگیری نیروهای شبه نظامی به همراه شستشوی مغزی آنان به عنوان تنها فشنگ باقی مانده در خشاب خیانت جریان نفاق به میدان آمد و جالب اینکه در سریع ترین زمان ممکن با هوشیاری مردم و قاطعیت مسئولان این جریان نفوذ یافته در ارکان کشور ریشه کن شده و از بین رفت.
نیم نگاهی به جریان عبرت آموز نفوذ وابستگان به دشمنان نظام اسلامی در سال های ابتدایی پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نشان می دهد که شباهتی عجیب و غیر قابل انکار در این دو سریال سیاسی به چشم می خورد و این افکار عمومی هستند که بایستی قضاوت کنند که آیا این سریال ها از یک سناریو نشات می گیرند و گام به گام از دستورات پیش نوشته ای تبعیت می کنند یا اینکه شباهتی ناخواسته در میان است؟!
در ادامه بازخوانی و عبرت آموزی از وقایع سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی ، این روزها که ملت به پیشواز یوم الله 22 بهمن رفته اند نیم نگاهی به تجربه ساختار شکن و عجیب ابوالحسن بنی صدر که با تکیه بر آرای مردم توانست هزینه های بسیاری را به نظام و ملت تحمیل کند و از عجایب روزگار شباهت های انکار ناشدنی بسیاری میان رفتارهای بنی صدر و سلوک سیاسی برخی سیاسیون امروز دیده می شود می تواند نقشی به سزا در شناخت جریان فتنه و دوری از آن ایفا کند.
به گزارش جهان، نخستین انتخابات ریاست جمهوری در ایران، سه ماه بعد از استعفای بازرگان در پنجم بهمن ماه 1358 در حالی برگزار شد که حدود 21 میلیون نفر واجد شرایط شرکت در این انتخابات بودند و از این میزان 14 میلیون نفر معادل 42/67 درصد از واجدان شرایط در نخستین انتخابات ریاست جمهوری، رأیهای خود را به صندوق ریختند.
در این انتخابات، 124 نامزد ریاست جمهوری بودند که در این بین، ابوالحسن بنی صدر توانست با کسب 11 میلیون رأی بر رقبای خود پیروز شود و به این ترتیب وی از 15 بهمن 58 تا اول تیر 60 به مدت 16 ماه مسئولیت اداره کشور را به دست گرفت.
اما ابوالحسن بنی صدر که بنا به نوشته های خود در کتاب خاطراتش رویایی فراتر از ریاست قوه مجریه را در سر می پروراند با دست یازیدن به اقداماتی که در آن مقدمات کودتای خفته سیاسی علیه ارکان اساسی کشور به خصوص حضرت امام به چشم می خورد عملا به رویاروی با ملت و امام روی آورد.
وی که با گذشت زمان و برافتادن پرده از اقدامات خائنانه اش به نوعی ناکارآمدی عمومی و بحران مشروعیت گرفتار شده بود با همفکری سازمان منافقین، اقداماتی احساسی و با خاصیت شورانندگی مردم را در دستور کار خود قرار داد تا با این حربه قاطبه مردم را که با مشاهده تزویر و دوروئی وی از او بریده بودند دوباره طرفدار خود کند. بنی صدر با همکاری سازمان مجاهدین خلق قصد داشت سلسله حرکت هایی را در بازه زمانی چندماهه انجام دهد که با به نتیجه رسیدن آنها او و هوادارانش در موضع ضعف و انفعال قرار گرفته و با مظلوم نمایی به تضعیف حکومت نوپای اسلامی موفق می شدند.
مثلث کودتای نرم بنی صدر دارای سه ضلع شوم بود که تحقق هر یک از آنها راه را برای نیل به مرحله بعد هموار می کرد. نخستین گام، ایجاد دیکتاتوری و در دست گرفتن تمام قوای حکومتی و نظامی کشور بود که با واگذاری فرماندهی کل قوا به بنی صدر این مهم تحقق یافت.
دومین گام، تخریب نهادها و شخصیت های مهم و تاثیر گذار به خصوص یاران صدیق و صمیمی امام و جایگزین سازی از میان نیروهای شبهه دار و دارای سابقه سوء بود که تخریب شهید بهشتی بارزترین نمونه از این دست برنامه ها بود.
گام سوم و آخرین گام، بهره برداری سوء از احساسات و قدرت نیروهای عمومی و مردم و رو در رو قرار دادن آحاد ملت با نظام و نیروهای خط امامی بود. برای رسیدن به این مطلب بنی صدر با برگزاری میتینگ های مختلف و درخواست از مردم برای برگزاری راهپیمایی ها و تجمعات عمومی در استان ها، شهرها و مراکز مختلف، در حد توان خود به سخنرانی و حضور در این اجتماعات اقدام کرده و یا نمایندگانی منطبق بر نظریات خود را می فرستاد. با این حربه بنی صدر توانسته بود با استفاده از تریبون های عمومی عملا به تخریب و زیر سوال بردن تریبون های نمازجمعه و ائمه جمعه دست زند.
هچنین، فراخوان مردم به سردادن شعارهای شبانه در پشت بام ها و الله اکبر گفتن مردم بی اطلاع از نیات واقعی سردمداران جریان نفاق از دیگر گام های این جریان بود.
اما روشن کردن معارضه و کینه بنی صدر و رجوی با خط امام و نیروهای اصیل انقلاب مطلبی بود که با آتش زدن و اهانت به عکس امام خمینی اتفاق افتاده و عملا مرز میان این جریان با حامیان و حزب اللهی های فدائی راه امام روشن شد. اما تلقی ساده لوحانه ای که تعداد معدودی همچنان درباره تعلق جریان بنی صدر به اسلام و مبانی تشیع داشتند دستمایه ای شد تا با هلهله و سوت و کف طرفداران بنی صدر در روزعاشورا هر گونه علقه و ارتباط با جریان اسلام خواه نفی شده و سندی آشکار بر برادری و برابری با تفکر سکولار و لیبرال غربی بر جای بماند.
در آخرین گام های تئوریک از ضلع سوم مثلث شوم بنی صدر و رجوی، بیانیه ها و مقالات تند و موهن با قالب ساختار شکن و شبهه افکن کوچک ترین شک و شبهه ای را برای بزرگان انقلاب باقی نگذاشت تا در روز 31 خرداد 1360، لایحه عدم کفایت سیاسی بنیصدر برای ادامه منصب ریاست جمهوری به تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسانده شود. این لایحه 10 روز پس از صدور حکم حضرت امام مبنی بر برکناری بنیصدر از مقام فرماندهی کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و 5 هفته قبل از فرار مشترک وی و مسعود رجوی رییس سازمان مجاهدین خلق (منافقین) از کشور صورت گرفت.
اما خوانده شدن خطوط نه چندان مبهم نفاق وابسته به رجوی و بنی صدر که با هوشیاری مردم و مسئولان به انجام رسیده بود آخرین مرحله از ضلع سوم سوء استفاده از مردم و جوانان برای رویارویی آشکار با حکومت را به مرحله عمل گذاشت. در این مرحله انجام عملیات مسلحانه و ترورها و به کارگیری نیروهای شبه نظامی به همراه شستشوی مغزی آنان به عنوان تنها فشنگ باقی مانده در خشاب خیانت جریان نفاق به میدان آمد و جالب اینکه در سریع ترین زمان ممکن با هوشیاری مردم و قاطعیت مسئولان این جریان نفوذ یافته در ارکان کشور ریشه کن شده و از بین رفت.
نیم نگاهی به جریان عبرت آموز نفوذ وابستگان به دشمنان نظام اسلامی در سال های ابتدایی پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی نشان می دهد که شباهتی عجیب و غیر قابل انکار در این دو سریال سیاسی به چشم می خورد و این افکار عمومی هستند که بایستی قضاوت کنند که آیا این سریال ها از یک سناریو نشات می گیرند و گام به گام از دستورات پیش نوشته ای تبعیت می کنند یا اینکه شباهتی ناخواسته در میان است؟!
قضاوت با تاریخ و مردم است!قضاوت با تاریخ و مردم است!قضاوت با تاریخ و مردم است!
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( چهارشنبه 88/11/21 :: ساعت 6:33 عصر )
»» پس از سالها، مهندس...........
پس از سالها، مهندس سعید قاسمی در رسانه ملی؛
تنها کسانی تا آخر خط با ما هستند که طعم فقر را چشیده باشند
به جای تکرار سریال "ناوارو" یکبار هم سخنان امام را تکرار میکردید
برنامه جذاب "دیروز ، امروز فردا" سبب شد تا سرانجام پای چهره های انقلابی که تا کنون از سوی رسانه ملی به آنها توجهی نمیشد نیز به صفحه تلویزیون ها باز شود. هر چند این چهره ها پیش از این با حضور پر رنگ در دانشگاه و اجتماعات جوانان و با توزیع گسترده سخنرانی هایشان، به خانه های مردم (اما نه از طریق رسانه ملی) راه یافته بودند، اما برنامه پر بیننده و ابتکاری وحید یامین پور سبب شد تا رسانه ملی هم از وجود این نخبگان انقلابی بهره مند شود.
به گزارش رجانیوز، مهندس سعید قاسمی فرمانده با سابقه دفاع مقدس و از فرماندهان فرهنگی عرصه تبلیغ پس از جنگ، میهان برنامه شب گذشته یامین پور بود. حاج سعید که با وصیت نامه معروف امامش سال هاست در دانشگاه ها سخنان امام را برای دانشجویان می خواند، شب گذشته در رسانه ملی سخنانی گفت که سالها بود از این رسانه به گوش نرسیده بود.
یامین پور که در ابتدا با پیش کشیدن موضوع مرصاد و منافقین سعی داشت از قاسمی اطلاعاتی در این زمینه کسب کند، در ثلث پایانی برنامه اش ناگهان با اعتراض حاج سعید به صدا وسیما مواجه شد و اینجا بود که قاسمی با همان حرارت و انقلابی گری معروفش، حرفهای دل آنهایی را زد که به نمایندگی از آنها به رسانه ملی آمده بود تا پس از سالهای بی تریبونی از این رسانه، پیامشان را به مردم برسانند.
سعید قاسمی گفت: امروز عدهای ادعای نزدیکی به امام(ره) دارند ولی دقیقا برعکس افکار امام (ره) عمل میکنند.به گزارش شبکه ایران، "حاج سعید قاسمی" از فرماندهان دوران دفاع مقدس و همرزم حاج احمد متوسلیان در برنامه "دیروز،امروز، فردا" که شب گذشته از شبکه سه سیما پخش شد با انتفاد از برخی مدعیان خط امام افزود: به طور مثال میتوان به برخی از اظهارنظرها در خصوص سیاست خارجی و ادعای افراد یاد شده در خصوص منزوی شدن ایران در محافل بینالمللی اشاره کرد که امام (ره) در آن زمان هم جواب این عده را داده است و فرموده که ملتهای اسلامی و جهان سوم چه زمانی در میان کشورهای دیگر اعتبار داشتند که امروز بگوییم اعتبار آنها کم شده است؟
وی گفت: به عقیده من جنگ تحمیلی ما هشت سال نبود بلکه 10 سال بود چرا که تمام افرادی که در جریان انقلاب فعالیت داشتند بعد از یک ماه از پیروزی آن با مسائل مختلفی اعم از جنگ سخت و نرم روبرو شدند که این مسائل امروز بازگو نمیشود و بر این اساس باید گفت مقطع زمانی بعد از انقلاب تا آغاز جنگ هم جزء سالهای دفاع مقدس محسوب میشود و امروز ما باید این سوال را مطرح کنیم که چرا این دو سال را از تاریخ جنگ حذف کردهاند.
دشواری های مبارزه با نفاق
این استاد دانشگاه در خصوص مبارزه با نفاق و دشواریهای این مبارزه ادامه داد: در همان مقطع مبارزه به اندازه کافی سخت بود چرا که بخشی از افرادی که ما با آنها میجنگیدیم نیروهای خارجی نبودند بلکه از افراد یک محل بودیم و یا هم دانشگاهی بودیم که بر اثر برخی کجرویها به ایمان این افراد انحراف وارد شده بود و از یک مقطعی به بعد هر وقت که این افراد را توصیه و نصیحت میکردیم نادیده میگرفتند که این عده به واسطه برخی شعارهای فریب دهنده مانند مبارزه با امپریالیسم گول منافقان را خورده بودند و منافقان توانسته بودند این عده را به سمت خود جذب کنند.
این فعال فرهنگی افزود: امام (ره) اعتقاد داشت که انقلاب باید به صورت نرم ادامه پیدا کند و بر این اساس اجازه مبارزه مسلحانه را نمیداد ولی بعد از انقلاب این عده که قبل از انقلاب قصد مبارزه مسلحانه داشتند مطالبات خود را مجددا طرح نمودند و قانون اساسی را نپذیرفتند و در دور اول انتخابات ریاست جمهوری، مسعود رجوی را مطرح کردند که این فرد رد صلاحیت شد و در این راستا این عده به سمت دانشگاههای کشور حرکت کردند و با یک فتنه خفیف فعالیت خود را در دانشگاهها آغاز نمودند و با در اختیار گرفتن رسانه و همچنین همکاری با چند گروه مسلح دیگر فعالیتهای خود را شروع کردند که در نهایت این افراد بر اثر درگیریهای خرداد 60 از میان رفتند.
وی اظهار داشت: زمانی که عملیات مرصاد شروع میشود منافقین نقطه رهایی خود را کربلا و حرم حضرت عباس (ع) اعلام میکنند و آن موقع من در فیلمی دیدم که مسعود و مریم رجوی زیارت حضرت عباس را میخواندند و قسم میخوردند که ما قصد داریم حکومت فلانی را برگردانیم و نظام را سرنگون کنیم و در این راستا بود که بعد از پذیرش قطعنامه این موج را در غرب کشور به راه انداختند.
وی افزود: در حال حاضر ما نقش این افراد را به وضوح در مسائلی که پیش آمد میبینیم و امروز تقریبا مسائل در مورد آنها حل شده است و چهره زشت منافقین بعد از حضور آمریکاییها در عراق اوضاع را معلوم کرد.
قاسمی در ادامه این برنامه خاطرنشان کرد: در سالهای 57 و 58 موجی که منافقین راه انداخته بودند بسیار اوضاع را حساس کرده بود و بر این اساس هیچکس باور نمیکرد مجاهدینی که در راه انقلاب کشته دادهاند و در زندانهای شاه شکنجه شدهاند روزی علیه کشور و انقلاب اقدام کنند و در کشور از آنها با عنوان منافق یاد شود.
این فعال فرهنگی گفت: فتنهای که اخیرا در کشور اتفاق افتاده یک سری عواقب داشت که باید به آنها توجه کرد ولی این فتنه یک سری محاسن هم برای کشور داشت و از جمله این محاسن این بود که بعد از سه دهه تاریخ انقلاب و فیلمها و مستنداتی که از آن زمان وجود داشت بازخوانی شد.ادامه مطلب...
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( چهارشنبه 88/11/21 :: ساعت 6:31 عصر )
»» پاسخ رئیس سازمان صداوسیما به سیدحسن خمینی:
صداوسیما به سیدحسن خمینی:
ای کاش نسبت به محکومیت حوادث شرم آور و جفا به میراث امام بیانیه میدادید
خبرگزاری فارس: رئیس سازمان صداوسیما با انتشار نامهای در خصوص برنامه شاخص به نامه سیدحسن خمینی پاسخ گفت.
به گزارش خبرگزاری فارس، در روزهای گذشته سیدحسن خمینی با انتشار نامهای به رئیس سازمان صداوسیما از برنامه «شاخص» گلایه کرده بود.
بنابراین گزارش، سید عزت الله ضرغامی امروز با انتشار نامهای به سخنان حسن خمینی پاسخ گفته که عین آن در ادامه میآید:
بسمه تعالی
جناب حجت الاسلام و المسلمین حاج سید حسن خمینی
با سلام ، متقابلاً ایام خجسته سی و یکمین دهه فجر پیروزی انقلاب بزرگ اسلامی را به شما و خانواده معظم امام راحل (ره) تبریک میگویم و سلامتی و دوام عمر شما را از خداوند متعال خواهانم. به اطلاع جنابعالی میرسانم :
1 ـ برنامههای دهه فجر امسال گستردهتر از همیشه و با بهرهگیری از تمامی ظرفیت آرشیوی و تجارب گذشته با تولید بیش از 1000 ویژه برنامه در سیما، صدا، شبکههای استانی و برونمرزی و حوزه سیاسی سازمان و برای اقشار و سطوح مختلف جامعه در داخل و خارج کشور در حال پخش است.
2 ـ محور و هویت انقلاب اسلامی امام خمینی(ره) است، لذا در نوع این برنامهها شخصیت جامع و استثنائی آن یگانه دوران در ابعاد مختلف مبارزاتی، سیاسی، فقهی، اخلاقی، عرفانی و سلوک رفتاری مورد بررسی قرار میگیرد.
3 ـ بررسیهای سالهای اخیر نشان میدهد که نسل جوان و حتی نسلهای گذشته از طریق برنامههای رسانه ملی با بسیاری از ویژگیهای شخصیتی و متعالی امام خمینی (ره) آشنا شده و با او پیوندی مستحکم برقرار کردهاند. این در حالی است که به گفته شما دشمنان قسم خورده انقلاب و امام و رسانههای بیگانه و به اعتقاد من با همراهی ضد انقلاب داخلی و پشیمان شدگان و در راه ماندگان انقلاب سعی در مخدوش کردن چهره آن عزیز سفر کرده و نابودی راه نورانی او دارند.
4 ـ مستند «شاخص» یکی از این صدها ویژه برنامه رسانه ملی است که با بهرهگیری از رهنمود اخیر رهبر معظم انقلاب که مفسر واقعی فرمایشات و سیره امام خمینی (ره) هستند، تولید شده است. این مستند بر آن است که سلوک حکومتی امام عزیز را مورد بررسی قرار دهد و البته در این مسیر چهره مقتدر و سازشناپذیر، مستدل و عقلانی، روشنگر و آگاهیبخش، متواضع، با محبت و مهربان، آرامش بخش و حتی همراه با طنز و مطایبه معظم له نیز مورد توجه قرار گرفته است.
سازندگان این مستند؛ با ذکر تاریخ سخنرانی؛ شأن نزول آن و تبیین شرایط ویژه جامعه در آن مقطع زمانی نهایت امانتداری را به خرج دادهاند. در این مستند روشنگری و اطلاعرسانی پیرامون امام و قانون، امام و بنیصدر، امام و فلسطین، امام و مردم، امام و جمهوری اسلامی، امام و ولایت فقیه، امام و گروهکها و ... که از اساسیترین موضوعات مورد نیاز در جامعه است، مورد بررسی قرار گرفته است.
نگاه ما به امام؛ نه صرفاً به عنوان یک شخصیت مقطعی و کاریزماتیک و پدری مهربان و عارف، بلکه در جایگاه یک مصلح بزرگ جهانی و ارائهدهنده تئوری نجاتبخش و مترقی «ولایت فقیه» برای هدایت آحاد انسانها تا ظهور منجی عالم بشریت روحی لهالفداء است و همکاران آگاه و متعهد ما دقیقاً در راستای این هدف متعالی و ترسیم جامعیت شخصیت حضرت امام (ره) تلاش کردهاند.
5 ـ چارچوب مستند شاخص مشابه مستند قبلی «امام روح الله» است که از ناحیه جنابعالی و موسسه نشر آثار حضرت امام (ره) مورد تحسین و تقدیر قرار گرفت. نکته تأمل برانگیز این است که در این فاصله کوتاه زمانی چه اتفاقی رخ داده که شاخصهای قضاوت اطرافیان شما را تا این حد دگرگون ساخته است.
از من خواستهاید که از یاران نزدیک امام دعوت کنم تا درباره امام صحبت کنند و موضوع روشن شود. پخش مستند سخنان این یاران نزدیک که در همان شرائط زمانی سخن گفته و اعلام موضع کردهاند بسیار واقعیتر و باورپذیرتر است تا امروز و اتفاقاً ارزش هنری و حرفهای مستند نیز به همین است!
هر چند که تحلیلهای تکمیلی بسیاری از آنان در شرائط فعلی به جای خود مفید و قابل استفاده است.
6 ـ همانگونه که اشاره کردهاید؛ خودتان این برنامه را ندیده و به «منابع موثق» اکتفا نمودهاید! توقع زیادی نیست که از شما بخواهم یا شخصاً قسمتهایی از این مستند را ببینید و یا سرزده به میان مردم و اجتماعات آنان، خصوصاً پابرهنگان جنوب شهر که امام(ره) تا آخرین لحظه یک موی آنان را به کاخ نشینان نداد بروید و با آنان در مورد این برنامه و دیگر برنامههای مربوط به امام در رسانه ملی صحبت کنید.
7 ـ آیا پاداش این همه تلاش برای نشان دادن چهره نورانی آن امام بزرگ به هنرمندان، برنامهسازان، دوستداران و علاقهمندان آن عزیز سفر کرده در رسانه ملی عباراتی نظیر «غیرصادقانه»، «تحریف آمیز»، «خشن»، «شخصیت دست ساخته سیما»، «فرسنگها فاصله با حقیقت امام»، «اشتباه فاحش»، «چشم پوشی از هزاران هزار جلوه رأفت و محبت امام» ، «مخدوش کردن چهره عارف کامل ، مهربان و مقتدر» ، «نیاز به تذکر کتبی» و ... است ؟!
نمیخواهم رنجنامه بنویسم که یکبار برای همیشه پدر رنج کشیده شما از طرف همه ما بچههای انقلاب؛ آن را به یادگار گذاشته است.
سخن این است همانگونه که به حکم وظیفه فرزندی امام، اعتراض جدی به اقدامات صداوسیما دارید؛ ای کاش همین گونه هم نسبت به حوادث 8 ماه گذشته و جفایی که دشمنان انقلاب و اسلام به اساس نظام جمهوری اسلامی و میراث گرانبهای امام کردند و بغض و کینه سالیان خود را در کوچه و خیابان فریاد زدند؛ بیانیه میدادید و آن اقدامات شرمآور را نیز محکوم میکردید.
با شما ناگفتههای فراوان دیگری نیز دارم. این مقدار هم صرفاً به دلیل علنی شدن دستخط مستقیم جنابعالی بود که تصور آن نمیرفت.
با این همه، مجموع این دو نامه مایه خیر و برکت و خلق انگیزه و ظرفیت جدیدی برای بررسی همه جانبه رویدادها و سلوک حکومتی امام عزیز در دهه اول انقلاب است همان ده سالی که رهبر فرزانه انقلاب در مورد آن فرمودند:
دوران ده ساله حیات مبارک امام خمینی(رضوانالله تعالی علیه)، الگو و نمونه حیات جامعه انقلابی ماست و خطوط اصلی انقلاب، همان است که امام ترسیم فرمودند. دشمنان خام طمع و کوردل که گمان کردند با فقدان امام خمینی، دوران جدید با مشخصات متمایز از دوران امام خمینی(قدس سره) آغاز شده است، سخت در اشتباهاند. امام خمینی، یک حقیقت همیشه زنده است. نام او پرچم این انقلاب و راه او راه این انقلاب و اهداف او اهداف این انقلاب است.
انتهای پیام/ف
نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( چهارشنبه 88/11/21 :: ساعت 6:30 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ویژهبرنامه «خبرگزاری دانشجو» در دوران «روحانی مچکریم»؛ فیلم طنز/وطن جدید برای انتقال یهودیان + عکس«وام 10 هزار میلیاردی به کارکنان»کوثری: این بیعرضگی دولت است که.......حکایت رئیس جمهوری که به همه حمله میکردواکنش روحافزا به تکذیبیه مجید انصاری/«دوستان آلسعود» در ایران را بیشتر بشناسیمآقای زیباکلام، آیا تا به حال به دولت گوشزد کردهایدمداحی کامل شب چهارم محرم 1394 با نوای مطیعی + دانلودمداحی کامل شب چهارم محرم 94 با نوای بنی فاطمه + دانلودحالا که خاطره می گویید از آن چند میلیون دلار، یاسر هاشمی رفسنجانکاسبانتحریمچهکسانیاند؟بزرگترین امحاء تاریخ!\چند گام با روحانی در ساری\آهنگ عکس العمل خشن با صدای هاشم بافقی[همه عناوین(1066)][عناوین آرشیوشده]