میدان 72/ حیدر رحیم پور ازغدی: یارانه به چیزی گفته میشود که فرهنگی یا اقتصادی یا افرادی را یاری کنید. حال آن، چه فرهنگی یا چگونه اقتصادی یا افرادی باشد، مربوط به خواسته یارانهپرداز است ولی آنچه مسلم است این که اعطای یارانه به عموم مردم کشوری، نه فرهنگ خاص یا اقتصاد دلخواه را تأمین میکند و نه افراد نیازمند را زیرا مرزبندیهای جغرافیایی، اعتباری و هر لحظه قابل تغییر، اضافه بر آن، کشورها محل سکونت هر گونه اشخاصی میباشد.
هنگامی که برای گرفتن یارانه نامنویسی میکردند، پیرزن فقیری همین که دید من نامنویسی نکردم، او هم نامنویسی نکرد و هر چه به او گفتم این یارانه مخصوص افرادی چون شما میباشد، گوش فرا نداده و میگفت: من با بافتن دستکش و جوراب، روزی سه هزار تومان درآمد دارم که کفاف خرجام را میدهد، بگذارید یارانهها به کسانی بدهند که نیازمندترند. شاهدی که در آنجا بود، اشکهایش سرازیر و چنین داستانی را نقل کرد:
هنگامی که دولت اعلان کرد نیازمندان به یارانه، نامنویسی کنند، میلیاردی ضدانقلاب که تحصیلات همه فرزندانش در ایران بوده و اینک در خدمت دشمنان میباشند و او حقوق بازنشستگی کلانی میگیرد، به پیشکارش گفت نام من را هم بنویس لیکن یارانهها را فقط خرج خوراک ببری(سگ نگهبان حیاط) و پاپی و ملوس(سگ و گربهای که به جای فرزندانش، اعضای خانواده شده بودند) بکن!
در این صورت اعطای یارانه به عموم مردم کشوری، نه فرهنگ یا اقتصادی را به کمال میرساند و نه به درستی به دست نیازمندان میرسد. به خاطر همین است که اسلام پابهپای وضع یارانهها، یارانهبگیرها را هم میشناساند و به آشکار میگوید که زکات را در چه راههایی خرج کنید تا سودش به عموم برسد: راهسازی، مدرسهسازی، آبرسانی و… .
و در پرداخت یارانه تا آنجا به پیش میرود که حکم میکند هر مسلمانی باید یکپنجم از مازاد مخارج سالانه خود را به عنوان وجوهات به حکومت اسلامی تقدیم کند تا که به فرمان ولی امر مسلمین خرج پیشبرد فرهنگ و قدرت مسلمانان و رفع نیاز مستمندان شود.
انفال یعنی درآمد منابع طبیعی و بهرهبری از معادن و زمینهای بیصاحب و آبهای سرگردان، اسلام انفال را نیز در اختیار امیر مومنان زمان گذاشته تا با شور و مشورت متخصصان رشتههای مختلف، خرج امور لازم و دارای اولویت کند. این اختیارات امیر مومنان تا آنجاست که اگر کشوری اسلامی در تیررس دشمنان باشد، امیر آنان میتواند انفال را خرج تولید سلاحهای نظامی روز و موشکهایی کند که به گفته رهبرمان چنانچه دشمن خصومت خود را عملی سازد مسلمانان بتوانند در لحظه، مراکز قدرت دشمن را با خاک یکسان کنند. اگر هم شرایط امن بود، طبیعی است که خرج بهبود حال عموم و عمران کشور میشود.
از آنجا که مصرف هر گونه زکاتی مشخص است و زکات اسلامی به اندازهای میباشد که امام معصوم(علیهالسلام) در پاسخ مومنی که میگوید من زکات مالام را پرداختهام، آیا اگر شخص نیازمندی از من یاری بخواهد، واجب است به او بپردازم؟ میفرماید تا جایی که برادر دینی تو نیاز به یاری دارد، تو باید به او قرضالحسنه بدهی؛ یعنی پولی که اگر روزی داشت برگرداند و اگر نداشت، زکات حساب کن و نیز میفرماید زکات به اندازهای است که اگر مسلمانان بپردازند، گرسنهای در جهان باقی نمیماند.
با این اندک توضیحات آشکار شد که محل درآمد و خرج هر گونه زکاتی مشخص است و انفال را هم حکومت اسلامی به هر کجا که مصلحت ایجاب کند، خرج میکند.
حال ببینیم در کشوری قارهگونه و همیشه چهار فصل و دارای این همه معدن و زمین موات و آبهایی که هدر میرود یا به کشورهای همجوار میریزد و چند میلیون بیکار دارد، بهتر این نیست که یارانهها را خرج تولید و ایجاد کار برای جوانانی کنیم که اگر شغلی نداشته باشند، برای تأمین خود دست به هر کاری میزنند؟ یا این که نیمهشبی میلیاردها تومان را به حساب هر کسی بریزیم که دارای شناسنامه ایرانی است و دردناکتر این که بخشی از یارانهها را تقدیم کسانی کنیم که مواد مخدر میخرند و مصرف میکنند و چکیده سود این جنایات به حساب سیا و موساد و والاستریت ریخته شود. و لاحول و لاقوه الا بالله العلی العظیم.