امتیازاتی که ملت ایران به طرف مقابل واگذار کرده است/ ابعاد برخی از امتیازات واگذار شده نظیر توقف بهره برداری از تنها راکتور بومی کشور! صنعتی شدن غنی سازی ممنوع! احتمال تعطیلی راکتور تهران! پلمپ نیمی از توان هسته ای کشور! و بررسی آنچه ادعا میشود ملت ایران به دست آورده است.
در این میان آنهایی که به رسانههای بیگانه دسترسی داشتند در خصوص جزییات این توافقنامه با انبوهی از تعهدات ایران در خصوص توقف بخش های مهمی از برنامه هسته ای خود روبرو بودند و آنهایی که فقط رسانه های داخلی را رصد میکردند با تاکید مقامات دولتی و مذاکره کنندگان ایرانی در خصوص پیروزی بزرگ ملت ایران ! و دست آوردهای قابل توجه مذاکرات برای جمهوری اسلامی روبرو میشدند.
نکته جالب توجه اینکه طرف مقابل البته از امتیازاتی که به ایران داده نیز به عنوان محور فرعی پروپاگاندای کم سابقه خود سخن میگفت و توضیحاتی در این خصوص را به خورد افکار عمومی جهان میداد اما در مواضع طرف ایرانی کمتر رد پای صریحی از امتیازات واگذار شده به دست میآمد.
این گزارش به طور صریح در صدد است از نتایج و دست آوردهای اتخاذ شیوه برد – برد دولت جناب روحانی در ماجرای پرونده هسته ای تا حدودی که در وسع نگارنده است رمزگشایی کند.
این در حالی است که نگارنده هیچ گاه نفهمیده در یک مصاف تمام عیار میان جبهه حق و جبهه شیطان و از نگاه توحیدی و الهی چطور میتوان جنگ و رقابت را طوری مدیریت نمود که در نهایت هر دو طرف پیروز بوده و به اهداف استراتژیک خود رسیده باشند! آیا امکان دارد در یک مسابقه کشتی نفس گیر، هر دو مبارز در نهایت به عنوان پیروز معرفی شوند ؟ چه رسد به یک رقابت استراتژیک و ایدئولوژیک .
با این حال و بر اساس تاکتیک برد – برد دولت تدبیر و امید، اکنون و پس از امضای توافقنامه ژنو از سوی نمایندگان دولت جناب روحانی، ملت ایران باید در ازای امتیازاتی که به غرب داده و به همان وزن و در همان طراز امتیازاتی کسب کرده باشد که در ذیل دو کفه این ترازو را با هم مرور خواهیم کرد؛ این توضیح نیز ضروری است که اگر فردی از آحاد ملت 75 میلیونی ایران عزیز بخواهد از طریق یک منبع مطمئن داخلی به جزییات توافق ژنو و امتیازات داده شده و گرفته شده دسترسی داشته باشد در این مسیر ناکام خواهد ماند . چرا که طرف ایرانی به هیچ وجه تمایلی ندارد در خصوص امتیازات واگذار شده صحبتی کند . سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی نیز اعلام میکند : (متن توافقنامه ژنو قبل از پایان سال میلادی از سوی سازمان ملل منتشر میشود!) این سخن بدین معنا است که ملت ایران باید از متن توافقنامه ای که به شدت با منافع ملی کشورش پیوند خورده و به امضای نمایندگان دولتش رسیده و برای او تعهد ایجاد کرده، طی هفتههای آینده و از منابع خارجی مطلع شود.
در نتیجه با توجه به خلا موجود برای دسترسی به متن توافقات انجام شده راهی وجود ندارد الا مراجعه به اظهارات و بیانیه های طرف مقابل که توسط طرف ایرانی رد یا تکذیب نشده است.
امتیازاتی که ملت ایران به طرف مقابل واگذار کرده است:
از مجموع بیانات و اظهارات مقامات غربی که تا لحظه نگارش این گزارش مورد تکذیب طرف ایرانی قرار نگرفته، واگذاری امتیازاتی که به آنها اشاره میشود تقریبا قطعی است:
? ایران متعهد شده که غنیسازی بالاتر از 5 درصد را متوقف کند و تجهیزات فنی لازم برای غنیسازی بالای 5 درصد را نیز برچیند.
? ایران تعهد کرده همه ذخایر اورانیوم غنی شده تا نزدیکی 20 درصد خود را به زیر 5 درصد تضعیف کرده و یا به شکلی تبدیل کند که برای غنیسازی بیشتر مناسب نیست.
? ایران متعهد شده است که پیشرفت توانایی غنیسازیاش را متوقف کند.
? ایران تعهد کرده هیچگونه سانتریفیوژ نسل جدید برای غنیسازی اورانیوم نصب نکند یا از آنها استفاده ننماید.
? دولت جمهوری اسلامی متعهد شده تقریبا نیمی از سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز و سه چهارم سانتریفیوژهای نصب شده در فردو را به کار نیندازد؛ طوری که نتوان از آنها برای غنیسازی اورانیوم ( حتی با غنای 3.5 درصد) استفاده کرد.
? ایران تولید سانتریفیوژش را به تعدادی که برای تعویض ماشینهای خراب شده لازم است محدود میکند؛ طوری که ایران نتواند در این شش ماه برای جمعآوری سانتریفیوژها اقدامی کند و یا سانتریفیوژ جدیدی را نصب نماید.
? ایران متعهد شده است که ذخایر اورانیوم با غنای پایین 3.5 درصد خود را نیز افزایش ندهد، طوری که میزان آن در پایان شش ماه نسبت به آنچه در آغاز (این مدت زمانی) داریم بیشتر نشود و هرگونه اورانیوم غنی شدهی 3.5 درصدی که به تازگی غنیسازی شده به اکسید تبدیل شود.
? ایران متعهد شده که فعالیتهایش در اراک را بیشتر از این پیش نبرد و پیشرفت در زمینه مسیر پلوتونیوم را متوقف کند. ایران نباید رآکتور اراک را راهاندازی و سوختگذاری کند و باید تولید سوخت برای رآکتور اراک را متوقف کند. سوخت رآکتور اراک را نیز نباید بیشتر از این آزمایش کند. هیچیک از قطعات اضافی رآکتور در اراک را نصب نکند و سوخت و آب سنگین را به سایت رآکتور منتقل نکند. همچنین تاسیساتی که قابلیت بازفرآوری داشته باشد، نسازد.
? ایران در خصوص مکانیزم راستی آزمایی اقداماتش نیز متعهد شده دسترسی روزانه به نطنز و فردو را در اختیار بازرسان آژانس قرار دهد. این دسترسی روزانه به بازرسان اجازه میدهد که تصاویر دوربینهای امنیتی را بررسی کنند تا از نظارت جامع مطمئن شوند. این دسترسی اجازه شفافیت بیشتر در زمینه غنیسازی را در این سایتها میدهد و زمان تشخیص هرگونه خودداری از پایبندی (نسبت به تعهدات) را کوتاهتر میکند.
?ایران باید دسترسی به تاسیسات مجموعه سانتریفیوژها را برای آژانس فراهم کند و دسترسی به تاسیسات تولید و انبار قطعات گردانندهی سانتریفیوژها را نیز برای آژانس فراهم نماید.
?ایران دسترسی به معادن و کارخانههای تولید اورانیوم را برای آژانس فراهم میکند و دسترسی به اطلاعات طراحی رآکتور اراک را که غرب از مدتها پیش خواستار آن بود فراهم مینماید. این اقدام، اطلاعاتی بسیار مهم را درباره این رآکتور که پیش از این در دسترس قرار نداشت، ارایه میکند.
ایران همچنین دسترسی بیشتری به رآکتور اراک را برای بازرسان فراهم میکند.
ایران از سوی دیگر پذیرفته برنامه هسته ای خودش را به صورت بی سابقه ای در اختیار مونیتورینگ جهانی قرار دهد.
ابعاد برخی از امتیازات واگذار شده:
اما در خصوص بعضی از امتیازات واگذار شده نیاز به برخی توضیحات فنی وجود دارد تا ماهیت توافقنامه ژنو برای مخاطبین بیشتر روشن و شفاف گردد:
توقف بهره برداری از تنها راکتور بومی کشور!
الف) یکی از مهمترین دست آوردهای دانشمندان هسته ای کشورمان طی سالهای اخیر دست یابی به تکنولوژی ساخت راکتور هسته ای بود که در غالب پروژه آب سنگین اراک در حال اجرا است و بیش از 95 درصد آن به پایان رسیده است. بر این اساس ایران با استفاده از دانش کاملا بومی، راکتوری که با استفاده از سوخت طبیعی فعالیت میکند را ظرف 10 سال طراحی و آماده بهره برداری نموده است .
طرف غربی اما مدعی است بر اساس توافقنامه ژنو ایران باید فعالیتهایش در اراک را متوقف کرده و نباید رآکتور اراک را راهاندازی و سوختگذاری کند. سوخت رآکتور اراک را نیز نباید بیشتر از این آزمایش کند. هیچیک از قطعات اضافی رآکتور در اراک را نباید نصب کند، نباید سوخت و آب سنگین را به سایت رآکتور منتقل کند، تاسیساتی که قابلیت بازفرآوری داشته باشند را نسازد و همچنین دسترسی به اطلاعات طراحی رآکتور اراک را که غرب از مدتها پیش خواستار آن بود را فراهم نماید.
این اقدام، اطلاعاتی بسیار مهمی درباره رآکتور اراک که پیش از این در دسترس قرار نداشت و با دانش بومی ساخته شده است را به طرف مقابل هدیه میکند و معنایش این است که ایران بهره برداری از تنها راکتور بومی و تولید داخل را متوقف و دانش محرمانه ساخت آن را نیز در اختیار طرف مقابل قرار میدهد که امتیاز بسیار مهم و ویژه ای برای غربیها تلقی خواهد شد. گروه 1+5 در بیانیه ای که بلافاصله پس از امضای توافقنامه ژنو صادر کرد به طور خاص به موضوع اراک اشاره و تاکید میکند: غرب از سالها قبل به دنبال کسب اطلاع بیشتر از ماهیت این پروژه و در واقع توقف آن بوده است!
البته جناب ظریف وزیر امور خارجه به صورت تلویحی تاکید نموده قرار نیست فعالیت تاسیسات اراک متوقف شود اما سخنان عباس عراقچی دیگر عضو برجسته هیات مذاکره کننده ایران حکایت از حقیقتی دیگر دارد. وی صبح روز یکشنبه در این خصوص گفت: بر اساس توافقنامه ژنو تاریخ راه اندازی و بهره برداری تاسیسات آب سنگین اراک به تعویق خواهد افتاد!
این جملات ظاهرا به همان معنای تعلیق فعالیت در اراک است که سالها مطالبه غرب بود. پس تا اینجای کار ایران دانش و امتیاز بهره برداری از تنها راکتور بومی خود را واگذار نموده است!
صنعتی شدن غنی سازی ممنوع!
ب) یکی از امتیازات مهم دیگری که ایران بر اساس توافق نامه ژنو واگذار کرده موضوع ساخت و نصب سانتریفیوژهای نسل جدید است. بر این اساس جمهوری اسلامی حق ندارد هیچ سانتریفیوژ نسل جدیدی را اعم از سانتریفیوژهای نسل دو (ام تو) و سایر نسل ها را نه بسازد و نه به جای در حدود 19 هزار سانتریفیوژی که اکنون در حال فعالیت هستند نصب نماید.
این بخش از تعهد نمایندگان دولت دقیقا به این معنا است که ایران از صنعتی شدن فرآیند غنی سازی در داخل کشور چشم پوشی نماید ، چرا که بنا بر نظر کارشناسان علوم هسته ای سانتریفیوژهای نسل اول که اکنون در نیروگاهها و تاسیسات هسته ای ایران در حال فعالیت هستند فقط مناسب مرحله آزمایشگاهی بوده و به خاطر پاره ای از اشکالات فنی امکان بهره برداری از آنها در فاز صنعتی وجود ندارد. بر همین اساس دانشمندان هستهای کشورمان از سالها قبل به فکر ساخت نسل های جدیدی از سانتریفیوژها بودند که اکنون حتی به دانش ساخت سانتریفیوژهای نسل ششم نیز دست یافته اند اما بر اساس توافق نامه ژنو ایران نه تنها نمیتواند سانتریفیوژهای قبلی را با نسلهای جدید تعویض کند بلکه امکان ساخت نسل های جدید را نیز از دست داده و عملا در مرحله آزمایشگاهی متوقف میشود و نمیتواند پای به مرحله صنعتی نمودن غنی سازی اورانیوم بگذارد.
احتمال تعطیلی راکتور تهران!
ج) ایران بر اساس توافقنامه ژنو تعهد داده غنی سازی بالای 5 درصد را متوقف و سوخت تولید شده بالای 5 درصد را نیز به طرف مقابل تحویل دهد. اما در این توافقنامه هیچ اشاره ای به اینکه ایران نیاز خود به صفحات سوخت 20 درصد را از کجا تامین نماید نشده است. جمهوری اسلامی اکنون هم برای تامین سوخت راکتور تهران که به واسطه برخی خدمات پزشکی به شدت با منافع مردم در ارتباط است و هم برای تامین سوخت 5 راکتور تحقیقاتی در حال ساخت خود به صفخات سوخت با غنای 20 درصد نیاز دارد که بدین ترتیب به هیچ وجه معلوم نیست این صفحات در صورتی که در داخل تولید نشوند از کجا تامین میشوند و این در یک بازه زمانی کوتاه به معنای تعطیلی راکتور تهران و 5 راکتور تحقیقاتی دیگر در کشور میباشد!
پلمپ نیمی از توان هسته ای کشور
د) ایران همچنین تعهد داده به نیمی از سانتریفیوژهای نصب شده در نطنز و فردو گاز یو اف سیکس تزریق نکند. این بدان معنا است که علاوه بر تمامی محدودیت های قبلی نیمی از ظرفیت نیروگاههای نطنز و فردو نیز به صورت کامل پلمپ شود. چرا که برای تولید سوخت 3.5 درصد نیز سانتریفیوژها نیاز به تزریق گاز یو اف سیکس دارند. این در حالی است که بدانیم تاسیسات هسته ای بر خلاف سایر تاسیسات صنعتی امکان تعطیلی دائم ندارند و سانتریفیوژها حتی اگر ورودی و در نتیجه خروجی مشخصی نداشته باشند باید دائما بچرخند و هزینه های نگهداری و برخی هزینه های جنبی آنان مانند برق و غیره به قوت خود باقی است؛ پس از این پس ما هزینه نگه داری نیمی از تاسیسات نطنز و فردو را پرداخت خواهیم کرد اما هیچ بهره برداری از آنها نخواهیم داشت!
آنچه ادعا میشود ملت ایران به دست آورده است:
اما در مقابل این امتیازات مهم فنی که بر اساس آن هیچ توسعه و پیشرفتی در فعالیتهای هسته ای کشور رخ نخواهد داد و بخش مهمی از فعالیت های فعلی نیز یا به شدت کند یا کاملا متوقف میشود ملت ایران چه چیزی بدست آورده است؟
اولین نکته ای که دولتمردان و به خصوص رییس جمهور محترم در مورد دست آوردهای ژنو 3 برای ملت ایران به آن اشاره و در نامه به مقام معظم رهبری نیز بر روی آن تاکید شده به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی اورانیوم در ایران توسط طرف مقابل است. در این خصوص اشاره به چند نکته ضروری میباشد:
الف- حق غنی سازی اورانیوم از سالها پیش توسط همین دول که تنظیم کنندگان معاهده ان پی تی بوده اند به تمام کشورهای عضو داده شده است. بر اساس بند 4 معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای، غنی سازی به عنوان حق مسلم همه دول عضو معاهده معرفی گردیده است . هانس بلیکس مدیر کل اسبق سازمان انرژی اتمی در این خصوص میگوید: (مطابق تفسیر ماده چهارم معاهده منع گسترش سلاحهای اتمی (انپیتی)، غنیسازی اورانیوم حق همه کشورهای عضو است.)
با کمی تامل مشخص میشود آنچه امروز از سوی دولتمردان به عنوان دست آوردی مهم القا میشود سالها قبل به صورت رسمی و حقوقی از سوی همین دول عضو گروه 1+5 به ایران و همه کشورها اعطا شده، مضافا بر اینکه در سالهای گذشته نیز این حق ایران به صورت تلویحی بارها توسط مقامات مختلف طرف مقابل از جمله اوباما به رسمیت شتاخته شده بود.
اما نکته مهم دیگر اینکه هرچند مقامات دولتی مدعی هستند در توافقنامه ژنو حق غنی سازی برای ایران به رسمیت شناخته شده اما طرف مقابل این موضع را به صراحت رد کرده است. جان کری صبح یکشنبه در این خصوص گفت: (در توافقنامه ژنو حق غنی سازی برای ایران نیامده و گام اول نمیگوید ایران حق غنی سازی دارد!)
در سند انگلیسی منتشر شده از توافقنامه ژنو نیز هیچ اشاره این به این نکته نشده است.
پس به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی امتیاز ویژه ای برای ملت ایران نیست. چون قبلا این حق در یک نهاد مهم بین المللی برای ایران در نظر گرفته شده و البته مقامات امریکایی که دولتمردان ما آنها را کدخدای جهان میدانند در همین حد هم زیر بار نرفته و آنرا تایید نمیکنند. پس این چه دست آورد ملموسی برای ملت بزرگ ایران است ! آیا مانور بر روی این موضوع بیشتر شبیه نوعی از لفاظی برای انحراف افکار عمومی از موضوعات اصلی نیست؟!
آب نبات تلخ
ب) مقامات ایرانی و 1+5 تاکید میکنند قرار است در برابر اقد امات ایران، غرب در یک بازه زمانی 6 ماهه بخشی از دارایی های بلوکه شده ایران را که در خوشبینانه ترین حالت رقمی در حدود 7 میلیارد دلار از مجموع 100 میلیارد دلار است آزاد و همچنین برخی تحریمها در زمینه طلا و فلزات گرانبها، بخش خودروسازی ایران و صادرات پتروشمی را به حالت تعلیق درآید.
در این خصوص اشاره به 2 نکته مهم ، حائز اهمیت است: اولا طرف مقابل تاکید دارد هیچ اقدامی در جهت برداشتن و منتفی کردن مکانیزم تحریم ها بر نخواهد داشت و به همین خاطر هیچ تعهدی در خصوص رفع تحریمهای مالی و بانکی ایران که گلوگاه اصلی مکانیزم تحریم ها است نداده و صرفا به حذف بخش کوچکی از نتایج این مکانیزم مبادرت کرده است.
ثانیا غربیها تاکید دارند این لغو تحریمها و آزاد سازی بخش کمی از دارایی های ایران در یک بازه زمانی 6 ماهه و در صورت راستی آزمایی موفق از تعهدات ایران انجام خواهد شد! این بدان معنا است که غرب با توجه به ماهیت فرییبکارانه خود هر لحظه میتواند به بهانه ی یک اشکال جزئی در عملیات راستی آزمایی، بخشی از این اقدامات را متوقف نماید!
پس ملت ایران در قبال تمام چیزهایی که داده فقط شاید به حدود 7 میلیارد دلار پول و لغو بخشی از تحریم های حوزه طلا، خودرو و پتروشیمی دست یابد!
تناقض در اظهارات روحانی و 1+5
پرزیدنت حسن روحانی در نشست خبری روز یکشنبه خود گفت: قدرتهای جهانی اعلام کردند با پایان یافتن مذاکرات جامع که بلافاصله از یکشنبه آغاز میشود، تمام تحریمها برداشته خواهد شد؛ از جمله تحریمهای سازمان ملل و تحریمهای یک جانبه از سوی اتحادیهی اروپا.
در این توافق نامه اعلام شده است که تمام تحریمها قدم به قدم با ادامه مذاکرات برداشته خواهد شد.
سازمان تحریم با اجرای این توافق شکسته شد، چه دیگران از این لفظ خوششان بیاید و چه بدشان بیاید. تّرکها در سازمان تحریم از دیشب آغاز شده است و هر چه زمان بگذرد فاصله ترکها بیشتر خواهد شد.
تحریمهایی که به صورت فزاینده ادامه مییافت از امروز یعنی از شروع اجرای توافق متوقف خواهد شد.
این اظهارات جناب روحانی در حالی است که گروه 1+5 در بیانیه رسمی خود در خصوص توافقنامه ژنو تاکید میکند:
لغو تحریمها محدود، موقتی، هدفمند و قابل بازگشت میباشد و در عین حال بخش اعظم تحریمها از جمله ساختار تحریمهای نفتی، مالی و بانکداری را حفظ میکنیم. اگر ایران به تعهداتش عمل نکند، لغو تحریمها را لغو میکنیم.
در شش ماه آینده فروش نفت خام ایران نمیتواند افزایش یابد. تحریمهای نفتی به تنهایی در مقایسه با آن چه ایران در یک دوره شش ماهه در سال 2011 یعنی پیش از اجرایی شدن این تحریمها به دست آورد، باعث از دست رفتن حدود 30 میلیارد دلار درآمد توسط ایران میشود که حدود 5 میلیارد دلار در ماه است. در طول فاز اولیه، ما به اعمال شدید تحریمهایمان علیه ایران از جمله اتخاذ اقدامات علیه کسانی که سعی میکنند از تحریمهایمان اجتناب کنند یا آنها را دور بزنند ادامه خواهیم داد. تحریمهایی که روی فروش نفت خام تاثیر میگذارند همچنان به دولت ایران فشار وارد خواهند آورد.
ما در همکاری با شرکای بینالمللیمان فروش نفت ایران را از 2.5 میلیون بشکه در روز در اوایل سال 2012 به یک میلیون بشکه در روز در مرحله کنونی رساندهایم و توانایی فروش تقریبا 1.5میلیون بشکه در روز را از ایران گرفتهایم. یعنی از دست رفتن بیش از 80 میلیارد دلار از اوایل سال 2012 که ایران هرگز نمیتواند آن را جبران کند. تحت این گام اولیه، ممنوعیت فروش نفت خام به اتحادیه اروپا در جای خود باقی خواهد ماند و فروش نفت ایران به حدود یک میلیون بشکه در روز محدود خواهد شد که موجب میشود ایران هر ماه 4 میلیارد دلار بیشتر را در زمینه فروش نفت از دست بدهد.
تحریمهایی که روی صادرات کالاهای نفتی به ایران تاثیر میگذارد و باعث از دست رفتن میلیاردها دلار درآمد میشود، در جای خود باقی خواهد ماند.
بخش اعظم حدود 100 میلیارد دلار ایران که در منابع ارزی خارجی این کشور قرار دارد، طبق تحریمها همچنان خارج از دسترس یا محدود است.
بخشهای مهم دیگر رژیم تحریمهای ما در جای خود باقی میمانند، از جمله: تحریمها علیه بانک مرکزی ایران و حدود 24 بانک ایرانی مهم و موسسات مالی دیگر؛ تحریمهای ثانویه، به موجب قانون تحریمهای جامع ایران، پاسخگویی و بیبهرهسازی (CISADA) و برخی قوانین دیگر، علیه بانکهایی که با افراد و موسسات تحریم شده توسط آمریکا تعامل تجاری دارند.
تحریمها علیه کسانی که دامنه گستردهای از دیگر خدمات مالی مانند انواع مختلف بیمه را به ایران ارائه میکنند و دسترسی محدود شده به سیستم مالی آمریکا، همه تحریمهای مربوط به ششصد شخص و موسسه که به خاطر حمایت از برنامه هستهیی و موشک بالستیک ایران هدف قرار داده شدند، در جای خود باقی خواهد ماند.
تحریمها علیه سرمایهگذاریهای درازمدت و ارائه خدمات فنی به بخش انرژی ایران در جای خود باقی خواهد ماند. تحریمها علیه برنامه نظامی ایران در جای خود باقی خواهد ماند. تحریمهای گسترده آمریکا علیه تجارت با ایران در جای خود باقی خواهد ماند و جلوی دسترسی ایران به هرگونه تعاملی با بزرگترین اقتصاد جهان را خواهد گرفت. همه تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل در جای خود باقی خواهد ماند. همه تحریمهای هدفمند ما در رابطه با حمایت ایران از تروریسم، نقش بیثباتکننده ایران در بحران سوریه و سابقه بد حقوق بشرش در میان نگرانیهای دیگر در جای خود باقی خواهد ماند!
پیروزی بزرگ
ج) اما نکته فرای از همه موضوعات اشاره شده در قبل را شاید بتوان در این جملات اوباما که بلافاصله پس از امضای توافقنامه ژنو ایراد شد یافت: (برای اولین بار در 10 سال گذشته توانستیم گسترش برنامه هسته ای ایران را متوقف و بخش هایی از آن را به عقب ببریم؛ این یک پیروزی برای ما است.)
کری وزیر امور خارجه ایالات متحده نیز در همین خصوص میگوید: آنچه ایران را به پای میز مذاکره کشاند تحریمها بود و این برای ما مهم است!
اکنون و فارغ از تمامی مفاد رد و بدل شده در توافقنامه ژنو آنچه مورد عملیات سنگین امپراتوری رسانه ای غرب قرار خواهد گرفت تاکید بر این نکته است که فشار تحریم ها بلاخره مقاوت ایران را در هم شکست و آنها را به پای میز مذاکره ای کشاند که نتیجه آن تعلیق و توقف بخش عمده ای از برنامه های هسته این این کشور است.
موضوعی که پرزیدنت حسن روحانی نیز روز گذشته در نشست خبری خود با ادبیاتی دیگر مورد اشاره قرار داد:
(ما خوشحالیم پس از 10 سال توافقی در این سطح بین ایران و قدرت های بزرگ جهان! انجام شد.)
این بخشی از ابعاد راهبرد برد – برد دولت جناب روحانی است!