سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نشانه دوستی خدا، دوست داشتن یاد خداستو نشانه دشمنی با خدا، دشمنی با یاد کردن خداست . [.رسول خدا صلی الله علیه و آله]
الله اکبر، خامنه‌ای رهبر
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» تکنوکرات کیست؟ تکنوکراسی چیست؟ 1

 تکنوکرات کیست؟ تکنوکراسی چیست؟

متن پیش رو پاسخ به سوالی است که جمعی از طلاب و دانشجویان پیرامون صحبت های مقام معظم رهبری از استاد مسعود شهیدی پرسیده اند. این متن ارزشمند، پس از پیاده سازی، توسط استاد شهیدی ویرایش شده است.

 

سوال: حضرت آقا در دیدار نوروزی خود با مردم بحث تکنوکرات ها و عمل گراها را مطرح کردند، در این مورد بیشتر توضیح دهید.

شهیدی: ابتدا باید تکنوکراسی و عمل گرائی (پراگماتیسم) را تعریف کنیم، با توجه به محدودیت وقت باید خلاصه ترین و ساده ترین تعریف را، متناسب  با نیاز کنونی مخاطبین که با توجه به انتخابات، نیازی سیاسی اجتماعی است ارائه نمود و شناخت بیشتر را با مطالعه کتب و مقالات تخصصی حاصل نمود.

برای بسیاری از مدیران در دنیای امروز  رویکرد عمل گرایی یا اصالت عمل، مبنا و پایه تفکر است و این یک نوع مکتب فکری و فلسفی است که حدود صد سال پیش در آمریکا  بوسیله چارلز پیرس پایه گذاری شد و نظریه پردازانی چون ویلیام جیمز و جان دیوئی آن را تکامل بخشیدند. این تفکر در اوائل قرن بیستم به عنوان یک رویکرد فکری بر نظام آموزشی آمریکا و سپس بر نظام مدیریتی امریکا سیطره یافت. این مکتب  چند دهه بعد در اروپا نیز گسترش یافت و نظام های آموزش و پرورش بر پایه آن استوار شد و مدیران دهه های اخیر اروپا نیز برآمده از این مکتب فکری هستند. در واقع عمل گرائی یک مکتب فکری یا رویکرد فکری فلسفی است، که حوزه های جامعه شناسی، روان شناسی و مدیریت غرب را تحت تاثیر قرار داده و از این طریق به سراسر دنیا راه یافته است. اگرچه این رویکرد فلسفی نیز به تدریج مورد نقد قرار گرفته و امروزه در بعد نظری اعتبار اولیه را از دست داده اما هنوز هم  مدیران در شرق و غرب عالم تحت تاثیر آن هستند.

حال باید دید این تفکر و این رویکرد، چه می گوید و در پاسخ به کدام نیاز فلسفی ارائه شده. پراگماتیست ها می گویند، حقیقت آن چیزی است که در عمل مارا به هدف برساند. و هرچیز مانع رسیدن ما به هدف شود باطل محسوب می شود پس به طور خلاصه می توان گفت عمل گرائی  یک نظام فکری است که می خواهد تکلیف حق و باطل را برای مخاطب خود روشن کند.

در واقع این مکتب فکری، بحران معرفت شناسی مدرنیته در باب حقیقت را این گونه پاسخ می دهد که  هر چیزی که مشکلات دنیای مادی ما را حل کند و ما را به نتیجه مورد نظرمان برساند حقیقت است و هر چه مانع راه ما باشد، باطل است.

آنها مدعی هستند در عالم هیچ حقیقتی  جز آنچه در عمل مفید باشد، وجود ندارد. این  سخن،  پایه ی اصلی مکتب  پراگماتیسم است. واژه هائی که در فارسی  به عنوان معادل آن به کار می رود، عمل گرا ئی، نتیجه گرائی، انجام گرا ئی و مصلحت گرائی است. و شاید کامل ترین معنا “مکتب اصالت مصلحت عملی” باشد.

مدیران عمل گرا، به این دلیل که در صحنه عمل، محدودیت های ایدئولوژیک ندارند، مدیرانی قوی تر به نظر می آیند، کارها را با قدرت بیشتر پیش می برند و موانع  را برطرف می کنند و همین ویژگی، برای آنها اعتبار و محبوبیت ایجاد می کند.

 نقطه‌ی مقابل عمل گرائی، آرمان گرایی یا تکلیف گرائی است.

آرمان گراها می گویند در عالم، حقیقت های والائی وجود دارد که ارزش ها متکی به آنهاست، آن حقایق، حاکم بر عالم اند و آرمان ها و ارزش ها از آن حقایق  سرچشمه می گیرند و  ما تکلیف داریم عمل و رفتار خود و جامعه خود را با آن ارزش ها و آن حقایق همراه کنیم تا رستگار باشیم. آنها معتقدند وقتی عمل، در مسیر  آرمان ها و ارزش ها قرار گرفت و رنگ  حقیقت یافت، بهترین نتیجه و فایده حاصل می شود.

 مثلا در یک جنگ؛ اگر نهایت هدف ما این باشد که بر اساس حساب هزینه و فایده، پایان جنگ را رقم زنیم ما یک عمل گرا هستیم.

ولی اگر بر اساس  ایمان به یک حقیقت والا و پذیرفتن یک نظام ارزشی، برای ادای تکلیفی که آن نظام ارزشی برای ما تعریف کرده  جنگ و صلح را رقم زنیم، یک انسان آرمان گرا هستیم و نتیجه عمل ما، چه جنگ باشد چه صلح، پیروزی و رستگاری است.

تردیدی نیست که برای یک آرمان گرا هم، پیروزی در صحنه عمل، یک هدف مهم است ولی همه چیز نیست. هدف غائی نیست، ارزش مستقل نیست و لذا اجازه نمی دهد آرمان ها و  ارزش های مکتبی تحت الشعاع پیروزی قرار گرفته و قربانی شوند.

 کسی که عمل گرا است، همه چیز را برای رسیدن به نتیجه هزینه می کند.  نتیجه عمل برای او، اصل است، حقیقت است، ارزش است، آرمان است و همه چیز است. اما  یک انسان آرمان گرا همه چیز را هزینه می کند، برای تحقق آرمان ها، برای او هم نتیجه ارزشمند است اما  نه به عنوان یک هدف مستقل از حقایق.

در برخی مقاطع، و در صحنه عمل، آرمان گرا و عمل گرا خیلی شبیه به یکدیگراند و در برخی مواقع نمی توان آن ها را از یکدیگر تشخیص داد، هر دو به جبهه می روند، هر دو اسلحه به دست می گیرند و هر دو می جنگند، پس چرا سخت گیری می کنیم، یکی را مورد انتقاد قرار می دهیم که عمل گرا است و طرز فکرش خطرناک است و نباید در جایگاه مدیریت قرار گیرد و دیگری را مورد تأیید و تجلیل قرار می دهیم.

ما در زمان جنگ در بسیج و سپاه  نیرو ی عمل گرا نداشتیم، همه تکلیف گرا بودند، ولی برخی از مدیران رده بالای کشور، عمل گرا بودند یعنی می گفتند براساس محاسبه سود و زیان باید جنگ را اداره کرد و به پایان رساند. البته نیروهای مکتبی هم به سود و زیان جنگ توجه داشتند ولی می گفتند ما بر اساس تکلیف شرعی که از سوی نظام  فقهی ترسیم می شود جهاد می کنیم و ولی فقیه نماینده نظام فقهی اسلام است و ایمان داریم که ولی فقیه علاوه بر آنکه بهتر از دیگران  سود و زیان جنگ را تشخیص می دهد، بر اساس معرفت دینی، مصالح عالی اسلام را هم که مقدم بر مصالح مقطعی ما است می شناسد و بر اساس آن  برای جنگ  تعیین تکلیف می کند، پس جنگ و صلح ما باید در گرو  فتوای او باشد و نه تشخیص مدیران عمل گرا که فقط به سود و زیان مادی می اندیشند. تفاوت اساسی ولی فقیه با یک مدیر عمل گرا این است که ولی فقیه مصلحت اسلام را می شناسد و در اولویت قرار می دهد ولی عمل گراها مصلحت خود و زمان خود را مبنا قرار می دهند. هر دو جریان عمل گرا و تکلیف گرا، در مرحله اول جنگ  که هنوز اختلاف دیدگاه ها ظاهر نشده بود،  همه ی توان، عقل، هوش، استعداد و تجهیزات را برای پیروزی بردشمن بکار می بردند، به همین دلیل همه مورد علاقه ملت بودند و کسی تفاوتی در آن ها نمی دید، اما تفاوت آن ها بسیار زیاد بود.

 عمل گراها و آرمان گرا ها هر دو خواستار  پیروزی بودند، هر دو با دشمن می جنگیدند، حتی گاه در یک میدان واحد و در یک  عملیات واحد حضور داشتند، و هم سنگر بودند، هر دو در معرض مجروح شدن یا کشته شدن بودند، و لذا  به نظر می رسید تفاوت قابل ذکری ندارند، بله، شباهت ظاهری آنها در برخی صحنه های جنگ و سازندگی و اقتصاد بسیار زیاد است، اما  اگر کمی دقت کنیم، تفاوت از زمین تا آسمان است.

 آدمی که می خواهد تکلیف الهی را انجام دهد، هم در تعیین هدف و هم در انتخاب  مقدمات و وسائل و اجزاء حرکت، خود را ملزم به رعایت نظام ارزشی و فتوای نائب امام می داند. چون مطمئن است اگر موازین اعتقادی یا ایدئولوژیک را رعایت نکند مطرود درگاه الهی خواهد بود، لذا می بینیم که در تمام عرصه ها، رعایت فتوا و حکم ولی فقیه را بدون بهانه تراشی برای خود وظیفه ای واجب می داند. او لحظه به لحظه، این نگرانی را دارد که آیا عمل او مورد رضای خداوند هست یا نه؟ آیا عمل او منطبق  با ارزش های دینی و موازین اخلاقی هست یا نه؟، ولی یک تکنوکرات در انتخاب هدف ها و وسائل تحقق هدف، چنین دغدغه هائی ندارد، و در خوش بینانه ترین حالت این دغدغه ها اولویت اول او نیست، این سخن به آن معنا نیست که او در زندگی شخصی مسلمان نیست یا نماز نمی خواند یا به احکام شرعی و اخلاقی پایبند نیست، بلکه به این معنا است که دین و ارزش های دینی را به صحنه های  سیاسی، نظامی و اقتصادی تسری نمی دهد و این  صحنه  ها را صحنه های امور زمینی به حساب می آورد و معتقد است در آن ها محاسبه فایده و هزینه کفایت می کند. مثلا اگر دید ادامه جنگ بر اساس محاسبات مادی، هزینه های زیاد دارد و منفعتی حاصل نمی کند، مصمم می شود به جنگ پایان دهد و در مسیر انجام این تصمیم، ارزش های معنوی نقشی نخواهند داشت و یا در اولویت دوم قرار می گیرند. وقتی می بیند گفتگو و رابطه با امریکا هزینه ها را کم و منافع مادی را زیاد می کند با شعار تشنج زدائی که یک شعار دو پهلو و فریبنده است، حاضر است همه افتخارات معنوی را فراموش کند و با امریکا وارد معامله و مذاکره شود، وقتی می بیند درگیر بودن  با اسرائیل هزینه بسیار دارد، ارزش های دینی و معنوی را نادیده گرفته و سخن از دوستی با اسرائیل می زند، وقتی می بیند کمک به فلسطین و جبهه مقاومت، هزینه سنگین دارد و فایده ای به او نمی رساند همه تعهدات مذهبی در قبال قدس شریف و خط مقاومت را نادیده گرفته و به این بهانه که این دعوا مربوط به اعراب است نه ایران، از آن کناره گرفته و یا با جبهه مقابل که منفعت بیشتر دارد وارد مذاکره می شود.

وقتی محاسبه های مادی و منفعت سنجی های مادی در رأس  باشد،  محاسبه های معنوی تحت الشعاع آن قرار خواهد گرفت، اما وقتی حفظ مکتب و ارزش های مکتبی در رأس باشد،  محاسبه های معنوی هم در صدر قرار خواهد گرفت.

ممکن است، این نگرانی وجود داشته باشد که  آرمان گرا ئی، محدودیت هائی را در مسیر رسیدن به پیروزی مادی، ایجاد می کند در حالی که  عمل گراها آن محدودیت ها را ندارند و لذا در عمل قوی تر و موفق ترند، بله یک انسان آرمان گرا  به جهت پایبندی به موازین اخلاقی و مکتبی محدودیت هائی دارد، اما این پایبندی که در محاسبات مادی، نقطه ضعف محسوب می شود، در حقیقت نقطه قوت است زیرا علاوه برایجاد قدرت ایمانی و روحی که خود یکی از  بزرگترین عوامل پیروزی ها است، در جلب امدادهای الهی و جلب اعتماد مسلمانان نقش اساسی دارد، و در بلند مدت حتی در بعد  مادی هم، پیروزی های بزرگ تر و پایدارتری را رقم خواهد  زد.  پایبندی  به موازین اسلامی اگرچه در کوتاه مدت ممکن است محدودیت ها و دشمنی هائی را به ما تحمیل کند، ولی تضمین کننده پیروزی های بلند مدت است. نهضت رسول الله (ص) در صدر اسلام و نهضت امام خمینی (ره) در دوران معاصر نمونه های درخشان  این حقیقت اند. عمل گراها نیز اگرچه در کوتاه مدت ممکن است پیروزی هائی کسب کنند، ولی چون با حقیقت جهان بیگانه اند، در بلند مدت این پیروزی ها به شکست بدل خواهد شد.

یک مدیر عمل گرا، در صحنه نظامی یا اقتصادی می جنگد، قوی هم می جنگد و واقعا کارها را با قدرت پیش می برد، در مراحلی هم که ما با او هدف مشترکی مثلا در حوزه های اقتصاد و عمران  داریم، از حرکت مقتدرانه او لذت می بریم، اما  اگر به عمق تفکر او توجه کنیم، همین مدیر پر قدرت، به عنوان یک خطر و یک تهدید بزرگ برای آینده شناخته خواهد شد، زیرا مدیری با این نوع تفکر، وقتی پیروزی هائی کسب کرد و محبوب تر و قدرتمندتر شد آنگاه برای نیل به اهداف خود از موضع قوی تر و با جسارت بیشتر، ارزش های دینی و اخلاقی را زیر پا خواهد گذاشت و خسارات بزرگتری به بار خواهد آورد.

 اینگونه مدیران وقتی مورد اعتراض قرار می گیرند، با تکیه بر موفقیت هائی که در صحنه اجرا حاصل کرده اند و با تکیه بر سوابق خود در اسلام و انقلاب، عملکرد خود را در جهت تقویت اسلام، انقلاب و نظام توجیه می کنند و عده زیادی  هم می پذیرند، اما پس از  مدتی که با این منطق، خود و دیگران را راضی می کنند، به تدریج ماهیت تفکرشان، از پرده بیرون می افتد، آنگاه به طور علنی و رسمی  خود را توسعه گرا،  لیبرال دموکرات و یا  تکنوکرات معرفی می کنند.

 رویکرد عمل گرائی  حدود صد سال بر نظام آموزشی و نظام مدیریت غرب حاکم بوده و علوم انسانی را تحت تأثیر قرار داده و  از آن جا به نظام های آموزشی دیگر کشورها وارد شده و نیرو تربیت کرده است، نیروهایش، مدیر، وزیر، رئیس جمهور و رئیس مجلس شده و کشورها را مدیریت کرده اند و چون نظام های سیاسی در آن کشورها نظام سکولار است مشکلی با ملت و نظام ارزشی خود نداشته اند. اما در کشور ما، وضع کاملا متفاوت است. اگرچه در کشور ما هم بدلیل ترجمه ای بودن نظام  آموزشی، متون درسی، همان متون ترجمه شده هستند و بسیاری از اساتید، دانشجویان و نیروهای فکری جامعه، حتی بدون آنکه خودشان بدانند و بخواهند، تحت تأثیر این مکتب فکری هستند و وقتی مدیر می شوند، وقتی رئیس جمهور یا رئیس مجلس می شوند، به طور پنهان عمل گرا هستند، ولی چون شخصیت آن ها مذهبی است و نظام هم یک نظام دینی است، دچار دوگانگی می شوند. آن ها در ابتدای راه نه تنها حذف کننده دین نیستند، حتی تقویت کننده هستند، نماز هم می خوانند، روزه هم می گیرند، به امام و رهبری هم اظهار ارادت می کنند.

اما  وقتی در صحنه ی عمل اجتماعی و سیاسی قرار می گیرند، به ویژه در بحران ها و خطرها، دانسته یا ندانسته الگوی رفتاری  عمل گرائی را که مبتنی بر محاسبه سود و زیان مادی است و در کوتاه مدت کارآمدی دارد، مبنای عمل قرار می دهند. عمل گراها به ویژه در کشور ما  در ابتدای راه دچار دوگانگی هستند. از یک طرف در طول سال ها، الگوی رفتاری یک عمل گرا در ذهنشان ترسیم  شده و از طرف دیگر اعتقاداتشان، و اعتقادات جامعه و نظام از آنها توقع الگوی رفتاری اسلامی دارد، اینگونه مدیران اگرچه در ابتدای راه از لحاظ عاطفی و احساسی الگوی رفتاری اسلامی و انقلابی  را به هر الگوی دیگری ترجیح می دهند، ولی چون  برای  تحقق چنین الگوئی، آموزش ندیده و تربیت نشده اند، نهایتا بر اساس آنچه در نظام آموزش رسمی و فضای مدیریتی فرا گرفته اند عمل خواهند کرد. مثلا رئیس مجلس یا رئیس جمهور مسلمان و انقلابی  وقتی با بحران روبرو می شود و رقیبان می خواهند از او سبقت بگیرند سعی می کند با ریخت و پاش که شیوه ای قدیمی و مؤثر برای کسب وجاهت و محبوبیت کوتاه مدت است رقیبان را حذف و از بحران عبور کند،  اما ناگهان با هشدار و اعتراض نظام ارزشی و ولی فقیه روبرو می شود  که  این کار  را حرام و خلاف شرع و خلاف اخلاق اسلامی می دانند.

 در این جا این مدیر، بین دو رویکرد متضاد قرار می گیرد، از یک سو، علم و دانش و محاسباتش به او می گوید اگر  یک راه قانونی پیدا کنی و پول پخش کنی پیروز می شوی و به هدفت می رسی، ازسوی دیگر، ولی فقیه، این عمل را خلاف شرع معرفی می کند. و این، آغاز فرایند قرار گرفتن عمل گرای مدعی ولایت در مقابل ولایت است که بارها در طول انقلاب تکرار شده.  عمل گرای مذهبی، مؤمن، نمازخوان و روزه گیر نهایتا کارش به آن جا می رسد که  با توجیهاتی، از ولی فقیه فاصله می گیرد، بعد از مدتی خواستار تغییر قانون اساسی و افزایش اختیارات می شود، و در مراحل بعد فراتر می رود و نظام ارزشی و اعتقادی را مورد حمله قرار می دهد تا از محدودیت هائی که دین برای او ایجاد کرده رها شود. او در معرکه دست یابی به اهداف سیاسی که معرکه مرگ و حیات او است احساس می کند ملاحظات ایدئولوژیک، و نظرات ولی فقیه و شورای نگهبان، راه را بر او  تنگ می کند.

او در منظومه فکری خود  مطمئن است هدفش درست و کارش مطابق با محاسبه فایده و هزینه بوده است و حق دارد پیروز شود و نباید کسی مانع او شود. او پیروزی خود و راهی که برای پیروزی انتخاب کرده را حق می داند و در ساختار فکری او کسانی که مانع این پیروزی باشند  باطل محسوب می شوند، این جا است که مخالفت با اسلام و انقلاب و ولی فقیه با  یک پشتوانه نظری، رنگ حقیقت به خود می گیرد و افرادی که سابقه دین داری و انقلابی بودن دارند، ماجراهای سال های 78 و 88 را رقم می زنند.

عملگرائی، یک مکتب فکری پنهان در نظام آموزشی و مدیریتی ما و حتی پنهان در شخصیت مدیران ما است که بر فرایند شناخت آنها تاثیر می گذارد، برای حق و باطل یک تعریف جدید ارائه می دهد و  شناخت دینی  از حق و باطل را دگرگون می کند.

هر یک از ما  اسلام را به عنوان یک مکتب آسمانی که باید حاکم بر زندگی فردی و اجتماعی ما باشد پذیرفته ایم، ولی از سوی دیگر مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر این تفکر عمل گرائی قرار داریم و به همین علت است که هنگام ورود به صحنه فعالیت های اجتماعی و سیاسی چه بخواهیم و چه نخواهیم مبتلا به این دوگانگی پنهان هستیم و اگر به پست های مدیریتی دست یابیم و در بحران ها قرار گیریم، پس از مدتی، عمل گرائی پنهانمان آشکار می شود، مگر آنکه نسبت به آن آگاهی یافته و در صدد اصلاح نظام فکری خود برآئیم.

 عمل گرایی، اصالت عمل، نتیجه گرایی، انجام پذیرگرایی، یا مصلحت گرایی به ما توصیه می کند تمام اجزاء حرکتمان بر اساس آن هدف و مصلحت سودآور که انتخاب کرده ایم تنظیم شود.  پراگما یعنی عمل و پراگماتیسم یعنی عمل گرا ئی و خلاصه ی حرف  این مکتب این است که

«حقیقتی وجود ندارد غیر از آن چیزی که در عمل  فایده داشته باشد»!

یعنی آن کاری که برای موفقیت در عمل و برای پیروزی، مفید است،  مقدم بر همه امور دیگر قرار گیرد و حقیقت محسوب شود. و اما از آنجا که فعالیت ها و کارهای مختلف، بنا بر شرائط گاه مفید واقع می شوند و گاه مضر پس حق و باطل در این مکتب فکری  اموری نسبی و در حال تغییر قلمداد می شوند  و این بدان معنا است که یک عمل گرا، به این باور می رسد که نه حقیقت ثابتی وجود دارد و نه باطل ثابتی.

 عملگرای وطنی هم در نهایت به این باور می رسد که هر آنچه مانع پیروزی او است باطل است و  باید کنار رود حتی اعتقادات، اخلاق، ارزش ها و حتی آرمان ها، چون اینها گاه مانع رسیدن به اهداف مادی هستند و نمی گذارند  به منافع دنیائی کوتاه مدت برسیم. مدیران عمل گرا حتی اگر در ابتدای راه به دلیل دلبستگی به ارزش ها و عقائد دینی سعی در حفظ دین در کنار رویکرد عملگرائی داشته باشند که در جمهوری اسلامی این گونه فراوان است، ولی به تدریج به دلیل وجود تضاد بین دو تفکر عمل گرائی و آرمان گرائی، با استدلال ها و توجیه های مختلف، کفه اعتقادات و ارزش های دینی را  سبکتر می کند تا راه بر عمل گرائی هموار شود.

 آنچه جای تأسف بیشتری دارد آن است که پس از صد سال که این رویکرد فکری فلسفی در  دنیا مطرح بوده و شناخته شده و پس از پنجاه سال که در داخل کشور ما مورد بحث بوده، هنوز برخی مدیران رده بالا از تضاد بین عمل گرائی و آرمان گرائی  بی خبرند و در مصاحبه ها، سخنرانی ها و مقالات،  با افتخار خود را  عمل گرای مذهبی معرفی و  آیات و احادیثی در تأیید عمل گرائی  ارائه می کنند! این گونه افراد یا از معنای عمل گرائی به عنوان یک مکتب فکری  فلسفی در دنیای غرب  بی خبرند و آن را با ارزش عمل  که در اسلام مورد تأکید است اشتباه گرفته اند و یا با آگاهی، مکتب عمل گرائی را پذیرفته و از تضاد آن با مذهب هم اطلاع دارند ولی برای فریب افکار عمومی، عمل گرائی را با پوششی از آرمان گرائی و ذکر آیات و احادیث همراه می کنند تا برای مردم قابل قبول شود.

 

*



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( جمعه 92/3/17 :: ساعت 3:59 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ویژهبرنامه «خبرگزاری دانشجو» در دوران «روحانی مچکریم»؛ فیلم طنز/
وطن جدید برای انتقال یهودیان + عکس
«وام 10 هزار میلیاردی به کارکنان»
کوثری: این بیعرضگی دولت است که.......
حکایت رئیس جمهوری که به همه حمله میکرد
واکنش روحافزا به تکذیبیه مجید انصاری/
«دوستان آلسعود» در ایران را بیشتر بشناسیم
آقای زیباکلام، آیا تا به حال به دولت گوشزد کردهاید
مداحی کامل شب چهارم محرم 1394 با نوای مطیعی + دانلود
مداحی کامل شب چهارم محرم 94 با نوای بنی فاطمه + دانلود
حالا که خاطره می گویید از آن چند میلیون دلار، یاسر هاشمی رفسنجان
کاسبانتحریمچهکسانیاند؟
بزرگترین امحاء تاریخ!
\چند گام با روحانی در ساری\
آهنگ عکس العمل خشن با صدای هاشم بافقی
[همه عناوین(1066)][عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 8
>> بازدید دیروز: 130
>> مجموع بازدیدها: 352199
» درباره من

الله اکبر، خامنه‌ای رهبر

» پیوندهای روزانه

روشنگر [31]
فتیان [31]
اسلام و مسیحیت [70]
امام و رهبری [80]
[آرشیو(4)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دانلود فیلم سربازان امریکایی .گلوله میان دو چشم دانلود همه بشتاب . دیالمه . رادان:حبس موسوی دروغ است رهبری: انتخابات ریاست جمهوری اعجاز . زندگی علوی 22بهمن دولت اسلامی ارمان شهر شیعه . هولوکاست احمدی نژاد ترور .
» آرشیو مطالب
دولت اسلامی
قبل از این
بهمن ماه
فروردین 87
اردیبهشت 87
دانلود دونی
تیرما 87
مرداد87
شهریور87
دانلودشهریور87
آبان87
آذز87
دی 87
اسفند 87
خرداد88
آذز88
دی88
بهمن88
فروردین 89
اردیبهشت89
زمستان 89
تابستان90
سال 91
سال 92
سال 94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
شقایقهای کالپوش
جوک بی ادبی
زلال دل
مشق عشق ناز
مطالب عاشقانه
Chamran University Accounting Association
ساعت بدهی آمریکا
آخزین زلزله های ایران
آموزش تست زدن کنکور
..::.. رنــــگــیـــن کــــــمــــان ..::..


» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان








» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب