شعری نو پیرامون آقای دکترجلیلی باموضوع "آقای جلیلی تو نباید می آمدی"توسط وبلاگ "فقط جلیلی"سروده شده بود که درادامه آن را در دوقسمت میخوانیم:
تو نباید میآمدی آقای جلیلی چرا که انتخابات آنطور که تو فکر میکنی نیست و برای رئیس جمهور شدن چیزی بیشتر از آبرو لازم است انتخابات پول میخواهد پول زیاد... آنقدر زیاد که همه را راضی کند و بهانه را از رسانههای زرد و مایل به سبز بگیرد
برای پیروز شدن باید زرنگ بود و با همه ائتلاف کرد باید به همه سهمی داد و حرفهای همه را به استثنای مردم شنید
میدانی! قیمت یک بیلبورد بیست متری... دویست هزار تومان است و حقوق تو حتی در محله خودت کفاف به تصویر کشیدنت را نمیدهد... همانگونه که آن پای مصنوعی سالها شرمنده حضور تو در نماز بوده است
دنیای سیاست دنیای پرخرجی است باید برای روز مبادا جایی در لندن داشته باشی و خانهای در دزاشیب که حداقل ده میلیارد بیرزد چرا که مردها زیر بار شکست نمیروند و گاه لازم است برای حفظ جایگاه کشور را به آتش بکشند
آقای جلیلی پراید خودروی مطمئنی نیست و خیلیها با پراید به مقصد نرسیده اند برای ثبت نام باید بنز داشت آن هم چندتا تا خدای نکرده در راه نمانی و دست مردم به شما نرسد
آقای جلیلی برای رئیس جمهور شدن باید رنگی غیر از خاک انتخاب کرد تا طرفدارانت به چشم بیایند و چشم مردم از حضور بیشمارشان در خیابانهای شهر بترسد
برای رئیس جمهور شدن باید شبکه داشت نه از وبلاگهای یک مشت بچه که با لپتاپهای اپل... باید هزاز هزار لپتاپ خیرات کنی تا طرفدارانت برایت در بالاترین خبرهای خوب خوب داغ کنند و الآن قیمت یک لپتاپ دست کم حقوق چهارتا کارگر است
نوشته های دیگران () نویسنده متن فوق: » فضول نامه ( یکشنبه 92/3/5 :: ساعت 1:58 عصر )