دور خیز آقای معاون: پاستور یا کاخ سفید؟ |
نوشته شده توسط دانشجو آنلاین |
چهارشنبه, 20 مرداد 1389 ساعت 13:46 |
وقتی" مشایی" جا پای" مهاجرانی" میگذارد! 1.سخنان و اقدامات جنجالی اسفندیار رحیم مشایی در دوران حضور در دولت نهم انتقادات زیادی را در طیف هواداران دولت برانگیخت. اظهاراتی همچون «دوران اسلامگرایی به پایان رسیدهاست. البته این دوره تمام نشده بلکه رو به پایان است.»، «در ایران استفاده از حجاب آزاد است و هیچ فشاری از طرف حکومت در استفاده از حجاب اعمال نمیشود.»، «جلوگیری از برپایی شادی، اهانت به اسلام و استفاده از رنگ سیاه مکروه است.»، «آذربایجان غربی، ایلام و کرمانشاه متعلق به کردستان است و این قوم از برترین قومهای ایرانی است.»، «ملائکه مرتب در عرصه کشور در حال پرواز هستند.»، «ایران امروز با مردم آمریکا و اسرائیل دوست است.» «ما مردم آمریکا را از برترین ملتهای دنیا میدانیم.» و «نام خلیج فارس و دریای پارسی از ?? میلیون سال پیش به موازات شکلگیری تمدنهای انسانی در منطقه موجودیت یافتهاست.» و اقداماتی همچون حضور در مجلس رقصی در ترکیه، مراسم حمل قرآن همراه با نوای دف، ادغام سازمان حج و زیارت با سازمان میراث فرهنگی و گردشگری گوشهای از عملکرد جنجالی مشایی است. - مشایی در زمان ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در جلسه ای در ترکیه حضور یافت که درآن رقاصهها به پایکوبی می پرداختند، مشایی فیلم آن جلسه را تصاویر گزینش شده از یک مجلس دو ساعته دانست و گفت: «مجلس رسمی بوده و لهو لعب هم نداشته. ضمن اینکه رقص نبوده و از دیدگاه بسیاری هنر است و آنها بر خلاف ما آن را حرام نمیدانند.» درسال ???? در مقالهای درسایت شخصی رحیممشایی در پاسخ به انتقادات از این اقدام مشایی عنوان شد که: «در صورتی که آنچنان صحنههایی در افتتاحیه بازیهای آسیایی قطر با حضور آقای احمدینژاد نیز انجام شد، پس چرا تنها مشایی باید برای شرکت در چنین جلسهای مورد سؤال و انتقاد قرار گیرد؟» -در ?? تیر ????، مردم اسرائیل را دوست ایرانیان می خواند .. در آن زمان ??? نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با امضای بیانیهای خواستار برخورد جدی با وی شدند. پس از انتشار این بیانیه، او در ?? مرداد ???? در نامهای به حداد عادل، رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی واژه اسرائیل در جهان امروز را منفورترین واژهای دانست که مترادف نژادپرستی، خیانت، خشونت، مکر و فریب است. وی با تکرار ادعاهای خود با شدت بیشتر در مرداد ????، موجی از اعتراضات را علیه خود و دولت برانگیخت. بلافاصله پس از این ماجرا تجمع دانشجویان روبهروی سازمان میراث فرهنگی برگزار شد. حاشیهها در مورد اظهارات او تا جایی بالا گرفت که رهبر معظم انقلاب در خطبههای نماز جمعه سخنان وی را کاملاً اشتباه دانسته و خواستار پایانبخشی به این حواشی که در موارد زیادی با استناد به آن دولت تخریب میگشت، شد. این در حالی است که محمود احمدینژاد روز قبل از نماز جمعه در یک نشست خبری از سخنان مشایی دفاع کرده بود و نظر مشایی را نظر دولت دانست. با این وجود سخنان وی درباره دوستی با مردم آمریکا و اسرائیل هنوز در سایت شخصی وی خودنمایی میکند.
-در مراسم افتتاح همایشی در روز ?? آبان ???? در جلسهای با حضور مشایی، ?? خانم با لباس محلی، دف زنان روی سن آمدند و در حالی که قرآن را در سینی گذاشته بودند با حالات ریتمیک آن را به قاری تحویل داده و سن را ترک کردند. -در سال ???? دولت طی آیین نامهای سازمان حج و زیارت را به زیرمجموعه سازمان میراث فرهنگی ملحق کرد و پس از آن مشایی در اقدامی عجولانه اقدام به برکناری رئیس این سازمان نمود. -یکی دیگر از حاشیههایی که درباره مشایی ایجاد شد، چاپ گفتوگوی او با خبرنگار ترک در روزنامه صباح بود. این روزنامه از قول مشایی نوشت: استفاده از حجاب در ایران آزاد است.
-مشایی در کنفرانس انجمن سالانه دانشگاههای باز که به میزبانی دانشگاه پیام نور و در سالن همایشهای صدا و سیما برگزار شده بود باز هم حاشیه آفرید. او با اشاره به سخنرانیاش در یکی از دانشگاههای آمریکا گفت: در آنجا گفتم چرا خدا محور وحدت انسانها نیست و الان نیز تأکید میکنم که خدا محور وحدت انسانها نیست و حتی امروز هم بشر به وحدت نرسیده است چرا که اگر به وحدت رسیده بود این همه خونریزی و جنگ صورت نمیگرفت. 2-اما مسئله ای که در دوره دهم ریاست جمهوری قابل لمس است تغییر رویکرد آقای مشایی در اظهار نظراتش است. این بار مشایی یک قدم پا را جلو تر می گذارد. او دیگر درباره سیاست خارجی و اسرائیل و مدیریت جهانی و... سخن نمی گوید؛ او از رابطه خدا و انسان می گوید، شاید هم تغییر جایگاه مشایی و ارتقاء او در دولت دهم و نزدیکی بیشتر به احمدی نژاد، باعث شده است که او با آزادی عمل بیشتری سخن بگوید! -در 18 شهریور ماه بود که در جلسه معارفه وزیر علوم فلسفه آفرینش انسان را این گونه تفسیر نمود: «نمی خواهم فلسفی صحبت کنم، ذوقی می گویم. خداوند به انسان بدهکار نبود که او را آفرید. ظاهرا خداوند به خودش بدهکار بود که انسان را آفرید. دلش خواست شناخته شود. یک کسی را باید خلق می کرد که بتواند بشناسد. انسان اهمیتش به همین علم است. اگر علم را برداریم انسان حذف می شود. انسان را که حذف کنیم، دیگر نیازی به حذف خدا نیست، زیرا خدا دیگر خودش حذف شده است«. حال سوال های ما از همین جا اغاز می شود! آیا این سخنان اسفندیار مشایی متاثر از اومانیسم نیست؟ مشایی در همان سمینار افکار موحود در باب انسان را به دو دسته تقسیم می کند: : «نگاهی وجود دارد که در آن جایگاه انسان تا خدا ارتقا می یابد، البته منظور بخش منفی آن و خدا شدن نیست، انسان از سرعت و جهش برای رشد برخوردار است اما در نگاه دیگر انسان تا مرز حیوانیت سقوط می کند که این نگاه راه را برای پرواز بسته است و انسان ناچار است در قفسی که برای او می سازند، زندانی باشد.» مشایی بدون هیچ تردید و هراسی سخن می گوید و تاملاتش را که بی شک آمیزه ای است از اسلام و اومانیسم و لیبرالیسم و پلورالیسم و... به زبان جاری می کند اما سوال بعدی که مطرح می شود این است که، اگر این سخنان را شخص دیگری به زبان می آورد چه گونه با او برخورد می شد؟ -ابوعلی سینا هم از نظرات مشایی در امان نماند تا جایی که او گفت: شاید بوعلیسینا در عصر خود قامتی برجسته داشته اما قرار نیست افتخار هزار سال بعد آدمیان نیز باشد و این نشانه فقر انسانها در دهههای بعدی است چرا که نشان میدهد فرصت شکوفایی در دورههای متعدد پدید نیامده است. مشایی گفت: اگر امروز به افرادی مانند رازی و ابوعلیسینا افتخار میکنیم به طوری که قد آنها از اعماق تاریخ بیرون است برای بلندی قد آنها نیست بلکه کوتاهی قد نسلهای بعدی آن را نمایان کرده است. شاید بوعلیسینا در عصر خود قامتی برجسته داشته اما قرار نیست افتخار هزار سال بعد آدمیان نیز باشد و این نشانه فقر انسانها در دهههای بعدی است چرا که نشان میدهد فرصت شکوفایی در دورههای متعدد پدید نیامده است. حضرت نوح با 950 سال عمر نتوانست مدیریت جامع کند چرا که عدالت را ایجاد نکرده است. آمدن پیامبران در طول تاریخ برای تمام شدن دورههای قبلی پیامبری بوده است اگر هر پیامبر مدیریت درستی میکرد عدالت برقرار میشد!
و اما انگار داستان مشایی ادامه دارد و بزرگترین و سخیف ترین سخن او در مورد "مکتب ایرانی" است... چه طور این شخص به خود اجازه می دهد مکتب اسلام ناب محمدی که حضرت امام روح الله ، جمهوری اسلامی ایران را بر اساس این مکتب بنا کرده ،را به عنوان مکتب ایرانی معرفی کند! آیا بحث مطرح شده مشایی جز این است که در جهت سیاست های راهبر ابر سرمایه داری است؟؟ آیا حضرت امام شعار وحدت اسلامی و وحدت کلمه را مبنای آزادی مسلمانان قرار ندادند؟ آیا حضرت امام ،علت عزت و قدرت مسلمانان را وحدت اسلامی ندانستند؟ به تعبیر علما فتنه جدید فتنه ای است که توسط نیروهای ارزشی رفم خواهد خورد! بسیار گفته شده است که فتنه جدید در بتن دین زاده خواهد شد.. آیا نوع نگرش مشایی جز این است؟ آیا این همه اشتباه و سخنرانی ها سهوی است؟ و یا این یک قضیه برنامه ریزی شده است؟ متاسفانه حمایت های سوال بر انگیز جناب دکتر احمدی نژاد از مشائی در مقطع حساسی که نظام مقتدر اسلامی در حال مقابله با تحریم ها و فشارهای شبانه روزی استکبار جهانی است ، دغدغه بزرگتری برای نیروهای ارزشی انقلاب است. انقلابی که با هدایت های پیامبر گونه آن پیر جماران به بار نشست و باخون هزاران شیهدگلگون کفن آبیاری شد .. انقلابی که در سال گذشته با دشمنان خودی و جنگ نرم دست و پنجه نرم کرد، حال جناب مشائی در سخنرانی ?? دقیقه ای خود در آن همایش هیچ جایگاهی برای آن قائل نشد ... آقای دکتر، کاری با سخنان سخیف و سخنوری های مشایی ندارم، طرف بحث من شمایی! مشکل واکنش اطرافیان است، جناب دکتر! و اما دو بحث که در مورد مشایی و دولت مطرح می شود این که: - قدرت های پشت پرده و نفوذ سخنان مشایی تا جایی است که دکتراحمدی نژاد نمی تواند ، مخالفتی کند! -و یا جنا ب دکتر احمدی نژاد هنوز متوجه عمق فاجعه نشده است!که در تعریف از مشایی به عنوان "چشمه زلال" یاد می کند و در ادامه می گوید"یک ذره غش برایشان معنا ندارد و ایشان زلال هستند"!!! جناب مشایی ، شاید آن زمان گناه صحبت های" مهاجرانی" از شما کمتر بود! چون ضربه هایی کمتری وارد می کرد.. اگر به چنین تفکراتی ادامه دهی روزی را می بیننم که جای شما هم پیش مهاجرانی و اکبر گنجی و کدیور ها است! آیا دوراز ذهن نیست که همچین آینده را برای جناب مشایی متصور بشویم؟ |