1- اصالت دادن به فعالیت فرهنگی و تربیتی در جریان مبارزه:
همانطور که می دانیم امام خمینی در طول نهضت خود، به فعالیتهای مسلحانه صرف علیه رژیم شاه چندان روی خوشی نشان نمی دادند و در جریان مبارزه، اصالت را نه به برخوردهای قهرآمیز، بلکه به آگاه سازی مردم، فعالیت صبورانه فرهنگی، تربیت نیروهای مومنی که با بصیرت در صحنه حضور داشته باشند و به میدان آوردن توده مردم می دادند. ایشان معتقد بودند تا زمانی که تغییری اساسی در نفوس عموم مردم به وجود نیامده باشد، برخورد صرفا حذفی با سران رژیم پهلوی چندان فایده ای نخواهد داشت و پس از مدتی کوتاه، در به همان پاشنه ای خواهد چرخید که قبلا می چرخیده است. شهید دیالمه نیز دقیقا همین رویکرد را داشته است. زمینه فعالیت ایشان، چه در زمان پیش از پیروزی انقلاب و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، روشنگری و آگاه سازی بوده است. ساعتها سخنرانی ضبط شده از ایشان، نمودی از این روحیه است. ایشان بر جنبه بلندمدت و صبورانه برنامه های استعمار در کشورهای استعمارزده تاکید می کرد و اصرار برخی مبارزان بر حصول نتیجه ملموس و زودرس را قبل از آمادگی ذهنی و قلبی مردم بی فایده می دانست. شاید به همین دلیل بوده است که زمانی، برخی افراد انقلابی تندرویی که البته امروز تب تند انقلابی گری آنها به عرق سرد تبدیل شده است، فعالیتهای قبل از انقلاب ایشان را غیرانقلابی و سازشکارانه معرفی می کرده اند و ایشان را به ارتباط با انجمن حجتیه متهم می کرده اند. این در حالی است که اگر شهید دیالمه قائل به مبارزه با رژیم پهلوی نبود، در سالهای اوج خفقان رژیم پهلوی، یعنی سالهای 1354 و 1355 چندین تظاهرات را علیه رژیم در مشهد تدارک نمی دید و بارها توسط ساواک بازداشت نمی شد.
2- دینمداری:
شهید دیالمه، به هیچ وجه برای فرار از انگ تعصب و ارتجاع و یا جذب طرفدار، حاضر به اجرای جنبه هایی از دین و واگذاشتن جنبه های دیگر آن نبود. ایشان، دین را همه دین می دانست و با اختلاط و امتراج دین با آرای بشری و بدعتها مبارزه می کرد و دین را نه در تفسیر به رای اشخاص بلکه در دو ثقل قرآن و عترت می دید. تاسیس «مجمع احیاء تفکرات شیعی» توسط ایشان تلاشی در جهت همین اعتقاد بود. او جزو آنهایی نبود که مصداق «نومن ببعض و نکفر ببعض» هستند. اگر در سالهای منتهی به انقلاب، مطرح کردن جنبه های صرفا اجتماعی و سیاسی دین توسط برخی از گروهها مورد توجه بوده است، ایشان ضمن تاکید بر جنبه های اجتماعی دین، صرفنظر کردن از برنامه های فردی دین را خطا می دانست. ایشان حاضر نبود برای خوشامد دیگران، بخشی از دستورات و معارف دین را کم اهمیت جلوه بدهد. به طور مثال، ایشان اولین سخنران مذهبی دانشگاهی در پیش از انقلاب اسلامی است که در جلسات سخنرانی اش، اختلاط جنسی وجود نداشته است و خانم ها و آقایان شنونده در دو قسمت جداگانه می نشسته اند. در زمانه ای که صرفا بر جنبه جهاد اصغر دینداری، تاکید می شده است و اعمالی همچون خواندن ادعیه، کنش پذیری و امری ارتجاعی معرفی می شده است، شهید دیالمه ضمن تاکید بر جهاد اصغر، بر خودسازی و اجرای برنامه هایی همچون خواندن دعای کمیل و ندبه و... تاکید می کرده است. ایشان اولین کسی بوده است که قبل از انقلاب، برنامه دعای کمیل را در دانشگاهها باب کرد و بنا به روایاتی، اولین کسی بوده است که برنامه دعای کمیل خوانی و سایر ادعیه را که زمانی اصلا در کشور مرسوم نبوده برگزار کرده است.
3- بصیرت و نفاق شناسی:
معروف است که شهید دیالمه با دقت و تاملی کوتاه در یک کتاب، نوشته یا سخنرانی، به کنه آن پی می برده است. نمود این تیزبینی را در درس خواندن ایشان در دروان دانشجویی (رشته داروسازی) می توان دید که با صرف کمترین زمان برای درس خواندن، نمرات قابل قبولی کسب می کرده است. شاخک حسی شهید دیالمه در مورد شناخت شعبه های مختلف جریان نقاق و التقاط بسیار حساس بوده است. ایشان در زمانه محبوبیت شدید سازمان مجاهدین خلق، انحراف فکری سازمان مجاهدین خلق را تشخیص داد و به ایراد سخنرانی ها و انتشار بیانیه هایی در دانشگاه فردوسی مشهد در تبیین و نقد تفکر سازمان مجاهدین خلق و رهبران آن پرداخت. نابگرایی دینی و مرزبندی ایشان با التقاطی ها باعث شده بود که ایشان معتقد باشد حرکتهای دانشجویی قبل از انقلاب باید از 16 آذر به سمت 15 خرداد هدایت شود، چون 16 آذر را چپی ها مصادره کرده بودند و مذهبی ها به زعم ایشان باید نماد دیگری می داشتند. از این رو تعطیلی و اعتصاب 15 خرداد را در محیط دانشجویی مشهد قبل از انقلاب به راه انداخت. ایشان از جمله افرادی بود که قبل از ریاست جمهوری بنی صدر، نسبت به خطر وجود چنین شخصی در رده های بالای جمهوری اسلامی هشدار داد و سخنرانی های مختلفی علیه بنی صدر چه قبل و چه بعد از ریاست جمهوری او انجام داد. ایشان قبل از ریاست جمهوری بنی صدر، گروهی تحت عنوان «گروه مطالعه مدارک علیه بنی صدر» تشکیل داد و از طریق این گروه، اسناد انحراف و وابستگی بنی صدر را منتشر می کرد. جریان تحصن او و دوستان و شاگردانش در دفتر روزنامه انقلاب اسلامی (روزنامه بنی صدر) در اعتراض به مشی بنی صدر و روزنامه اش معروف است. ایشان سخنرانی های مختلفی در تبیین تفکر لیبرالیستی حاکم بر دولت موقت، نهضت آزادی، جبهه ملی و... داشته است. نمونه دیگر چنین بصیرتی را در موضعگیری ایشان علیه دکتر سروش در زمانه ای که او عضو شورای انقلاب فرهنگی بود و بسیاری او را ایدئولوگ بچه مسلمانها می دانستند می توان دید. شهید دیالمه 30 سال قبل از فتنه سبز گفته بود: «زمانی خواهد رسید که میرحسین موسوی در برابر جمهوری اسلامی بایستد»
4- قدرت جاذبه بالا:
شهید دیالمه معتقد بود که خداوند در طول عمر هر انسان، حداقل یکبار با او در نشان دادن راه حق اتمام حجت می کند و ای بسا که هرکدام از ما وسیله این اتمام حجت خداوند به دیگران باشیم و بنابراین نباید از هدایت افرادی که به ظاهر دورترین افراد از مسیر هدایت هستند ناامید باشیم. ایشان در عمل هم چنین مشی ای داشته است. به طور مثال، فردی که به صورت داوطلبانه در زمان نمایندگی مجلس شهید، محافظت از جان ایشان را به عهده گرفته بود، فردی بوده است که زمانی پایبندی چندانی به شرعیات نداشته است.
5- توجه به هنر در ترویج حقیقت:
در زمانه ای که منبر و خطابه تنها وسیله ترویج حق تلقی می شد، ایشان به ضرورت استفاده از هنر در ترویج حقیقت پی برده بود به طوریکه در سال 1353 با جمعی از دوستانش به تولید یک فیلم مستند در مورد فقر پرداخت که در جریان آن توسط نیروهای ساواک بازداشت شد. از ایشان نمایشنامه ای صوتی باقی مانده است که در دوران رژیم پهلوی با صدای خود ایشان برای کودکان تولید شده است. شهید دیالمه همچنین در بحبوحه پیروزی انقلاب یک فیلم کوتاه به نام «دستها» ساخته است. گوش سپردن به سخنرانی های شهید نشان می دهد که ایشان همچنین آشنایی خوبی با جریانهای هنری معاصر داشته و به طور مثال تئاتر تماشا می کرده است و با موسیقی کلاسیک و مدرن غرب تا حدی آشنایی داشته است.
6- رابطه مثبت با علما:
شهید دیالمه همزمان با تحصیل در مقطع دبیرستان، سیره وحدیث را نزد اساتید حوزه علمیه قم و رشته های مختلف منطق، فلسفه، عرفان را نزد استاد شهید مطهری در مدت سه سال آموخت. شهید دیالمه با استعدادی که داشت دروس حوزه را تا سطح مکاسب در مدت کوتاهی فرا گرفت. معروف است که شهید مطهری با پی بردن به ذکاوت ایشان، برای ایشان آینده ای درخشان پیش بینی می کرده است و علاقه زیادی به تعلیم ایشان داشته است. علمای دیگری همچون آیت الله خامنه ای، علامه عسکری، میرزا جواد تهرانی، آیت الله مروارید و... نیز علاقه زیادی به ایشان داشته اند. از علامه عسکری نقل است که پس از مهاجرت از عراق به ایران با دیدن ایشان به زندگی در ایران امیدوار می شود. پس از انقلاب، هیچ حزبی از کاندیداتوری ایشان برای مجلس شورای اسلامی در شهر مشهد استقبال نکرد اما به دلیل حسن ظن علمای مشهد به ایشان و تایید نامه ای که از این علما در مشهد منتشر شد، حمایت قاطبه مردم مشهد را به دست آورد و منتخب مردم مشهد شد.
7- ابتکارها و تاسیسات:
ایشان در جریان مبارزات حلقه ای شش نفره تشکلیل داده بود و به آموزش آنها می پرداخت و هر کدام از این شش نفر، مسئول آموزش شش نفر دیگر بوند. در دوران دانشجویی، موسس کتابخانه مذهبی در خوابگاه دانشگاه فردوسی مشهد بود و از این طریق افراد را شناسایی و جذب می کرد. در شهر مشهد، تظاهرات وحدت حوزه و دانشگاه را توسط حوزویان و دانشگاهیان به این شکل که حوزویان و دانشجویان یک در میان دستهای همدیگر را گرفته بودند برگزار کرد. شهید دیالمه، بنیانگذار کمیته انقلاب اسلامی مشهد و از بنیانگذاران سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشهد است. همانطور که اشاره شد، اولین مراسم دعای کمیل را در سطح دانشگاهها و بلکه در کل کشور، ایشان برگزار کرد.