|
حبیب ترکاشوند- سایت شخصی میرحسین موسوی روز یکشنبه حرفهای جدید وی در جمعی که آنها را ایثارگران نامید- اما حتی به نام یک نفر از آنان نیز اشاره نکرده منتشر ساخت.
ظاهراً دیدار پنجشنبه گذشته موسوی با فسیلهای باقیمانده از جبهه ملی مرتد و نهضت آزادی مطرود امام که حتی همفکران کنونی موسوی را آزرده خاطر کرده است، وی را برآن داشت تا با یک عقبنشینی تاکتیکی، اینبار توهمات خود را در جمعی که ایثارگران نامیده است، بیان کند. اما اینکه این ایثارگران کیانند، چه جایگاهی داشته و دارند و چرا حتی نام یک نفر آنان نیز نیامده مشخص نیست. میرحسین که طی یکسال گذشته مدام خود را نخستوزیر امام مینامد و با این انتساب درصدد توجیه اقدامات غیرقانونی خود بر میآید، در این جلسه مدام از انتساب فعالیتها به نام اسلام گلایه میکند.
رئیس دولت اقتصاد کوپنی که ظاهراً حتی فرصت نکرده گزارش اخیر بانک جهانی درباره رشد بیش از 50 پلهای ایران را در سال گذشته بهرغم ناامنیها و درگیریهایی که وی و رفقایش بر کشور تحمیل کردند ببیند، مدعی شده است که صنعت کشور در حال متلاشی شدن است و رشد اقتصادی ایران صفر است. این درحالی است که بهرغم رکود اقتصاد جهانی در سال گذشته، کشور ایران رتبه بالایی را در این خصوص به خود اختصاص داد.
وی که در دوران نخستوزیری خود تحمل حتی انتقادهای یک روزنامه منتقد را نداشت و تمام تلاش خود را کرد که آن یک رسانه را نیز با ترفند شرایط حساس جنگ و سوءاستفاده بیگانگان خفه سازد، از بسته شدن چند روزنامه مخرب شروع به بافتن آسمان و ریسمان میکند.
میرحسین در ادامه وابستگی جنبش تحت سیطره خویش به بیگانگان را انکار میکند و آن را صددرصد مستقل میشمارد اما این توضیح را نمیدهد که چگونه آمریکا، اسراییل، انگلیس، منافقین، سلطنت طلبها و تمامی جبهه ضد انقلاب در صف حمایت از این جنبش ایستادهاند اما حتی یک برائتنامه کوچک از سوی وی و جنبشاش علیه آنها صادر نمیشود و به حمایتهای آنان پاسخ داده نمیشود. موسوی برای توجیه وابستگی احتمالی جنبشاش با یک مغلطه تمام، سیاست تهاجمی دولت نهم و دهم که بارها مورد تحسین مقام معظم رهبری و حزبالله قرار گرفته را در راستای وابستگی تعبیر میکند تا از سیگنالهای ارتباطی جنبش خود با ضد انقلاب شانه خالی کند.
این کاندیدای ناکام انتخابات که بیانیهها و مواضعاش با استقبال فوری همزمان دهها شبکه ماهوارهای و صدها سایت خبری ضد انقلاب مواجه میشود، مدعی شده است که دارای رسانه نیست و حتی اجازه یک مناظره نیز به وی داده نمیشود و این در حالی است که شخصیتهای مختلف آمادگی خود را برای مناظره با وی و دیگر ناکامان در انتخابات در رسانه ملی اعلام کرده بودند اما وی با ترفندهای مختلف از زیر بار مناظره
شانه خالی کرد.
مدعی استقلال صددرصدی فرقه سبز توضیح نمیدهد که پس از نمایش ننگین این جنبش در روز عاشورا که روی منافقین را سفید کرد چگونه حضور میلیونی مردم در نهم دی، نقش آنان را بر دیوار کوبید و از این گروهک، مرداری بیشتر باقی نگذاشت که با پمپاژ غرب و صهیونیسم قادر به نفس کشیدن مصنوعی است.
مدعی راه امام در ادامه با تهاجم بیسابقه به شورای نگهبان که از نظر بنیانگذار انقلاب به عنواننماد اسلامیت نظام ایجاد شده است، نظارت آنها بر انتخابات و رد صلاحیت افراد غیرصالح را توهین به مردم میشمرد اما توضیح نمیدهد که خود وی از همین کانال برای حاکمیت بر مردم معرفی شده بود.
میرحسین که معمولاً از رویای 25 خرداد در بیانیههای خود اسم میبرد و به اغتشاشات خیابانی برای مهار حکومت دم میزد، حال که دیگر خبری از این تجمعات نیست، توجیه جالبی میآورد و میگوید:« میزان حضور مردم در تجمعات خیابان معیار درستی برای سنجیدن جایگاه جنبش سبز نیست» و در ادامه این عدم حضور را از ناآگاهی (!) مردم از حقوقشان میداند.
وی در ادامه این دیدار با تقسیم نقاشیهای روی بوم به دو نوع از پیش تعیین شده و از پیش تعیین نشده، اعتراف میکند که جنبش سبز او از الگو ی دوم پیروی میکند یعنی اینکه دارای برنامه خاصی نیست و منتظر حوادث روز و یا شانس است که حرکتهای بعدی خود را تعیین کند.
موسوی از تغییر ارزشها در جامعه سخن میگوید اما نمیگوید که چگونه طی حاکمیت 16 ساله تکنوکراتهای سازندگی و لیبرالهای فرهنگی که فرهنگ اصیل نظام اسلامی زیرپاهای مدرنیسم و سایر مکاتب خلقالساعه غرب له شد، حتی یکبار اعتراض نکرده بود و طی این 16 سال در این دو دولت، سمت رسمی داشت.
وی که خود نقش اصلی را طی یکسال گذشته در زنده کردن منافقین بر عهده داشت حاکمیت را به این بهانه مورد تهمت قرار میدهد اما توضیح نمیدهد روزی که امثال مسعود رجوی پیام تبریک و لبیک برای وی میفرستند حاضر نمیشود حتی به صورت ظاهری از وی و سازمان ترورش ابراز برائت کند.