به گزارش گروه سیاسی فرهنگ نیوز، رئیس دانشگاه امیرکبیر با حکم دیوان محاسبات کشور به دلیل تخلفات مالی در زمان ریاست بر سازمان پژوهش های علمی و صنعتی به انفصال از خدمت محکوم شد.
سید احمد معتمدی در سال 1376 به عنوان رئیس وقت سازمان پژوهش های علمی و صنعتی با سهمیه ارزی وزارت علوم و ریالی سازمان پژوهش های علمی و صنعتی، 500هزار کیلوگرم (25 تریلی) مواد شیمیایی اکسید تیتان و مونوپنتاتریول (مواد کاربردی در رنگ سازی) را با ادعای استفاده برای طرح های تائیدی سازمان مزبور وارد کشور نمود. وی بر خلاف این ادعا مواد وارداتی را در بازار آزاد به فروش رساند، اما بر اساس نظریه رسمی اداره حقوقی سازمان پژوهش های علمی و صنعتی، هیچ مدرکی دال بر ورود این کالا به انبار سازمان و یا فروش و گشایش اعتبار وجود ندارد.
به گزارش فرهنگ نیوز، در رابطه با این تخلف مالی، پرونده ای تشکیل شد که منجر به محکومیت معتمدی و شریک جرم وی (معاون وقت اداری مالی سازمان) شد که این دو نفر پس از کش و قوس های فراوان، سال گذشته به حکم صادره اعتراض نمودند، اما دادگاه تجدیدنظر در نهایت حکم هیات دوم مستشاری دیوان را عینا تایید نمود.
بر اساس این حکم که در تاریخ 18 فروردین 1394 صادر شده است، سید احمد معتمدی به انفصال موقت از خدمت و جریمه نقدی 710 هزار دلار آمریکا (با معادل ریالی به نرخ رسمی روز) محکوم شد.
لازم به ذکر است، معتمدی در کارنامه عملکرد خود، وزارت پست و تلگراف و تلفن دولت اصلاحات را به عهده داشت که به دلیل ضعف در عملکرد در تاریخ 14 آبان 1382 و بدون حضور رئیس دولت اصلاحات استیضاح شد که با تکاپوی بسیار و روانه نمودن بیش از 70 نفر برای رایزنی با نمایندگان مجلس جهت جلب نظر آنها در نهایت در پست خود ابقاء شد. وی در آن زمان خود را منتسب به نیروهای ارزشی معرفی نموده و مدعی بود استیضاح وی سیاسی است. این در حالی است که معتمدی هم اکنون از طرفداران و نزدیکان حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی است. همچنین وی در سال 1388 از اعضای کمیته غیرقانونی صیانت از آراء میرحسین موسوی بوده و انتصابش به ریاست دانشگاه امیرکبیر با حاشیه ها و انتقادات فراوانی همراه بود.
1394/2/17 | 10:21 | |
کد خبر: | 409955 |
به گزارش گروه اقتصادی «خبرگزاری دانشجو»؛روزنامه رسالت در یادداشتی با عنوان «اصل 142 و چالشهای آن» خواستار رسیدگی به داراییهای یکی از وزرای دولت سازندگی که هم اکنون نیز صاحب منصب است، شد.
رسالت خاطرنشان کرد: وزیری از تبار دولت سازندگی پس از اتمام دوره آن دولت در مقام عضویت در هیئت مدیره یک شرکت نفتی در قدرت باز حضور مییابد و پس از طی کردن طول و عرض دولت اصلاحات در چنین سمتی اکنون صاحب منصب یک نهاد دولتی است.
پرسش این است چگونه میتوان با یک حقوق و مزایای کارمندی به چنین ثروتی دست یافت.
اطلاعات وارده به بخش اقتصادی روزنامه حاکی است که بخشی از داراییهایش به قرار زیر است:
4-1 واحد مسکونی واقع در خیابان زعفرانیه
2 - یک واحد مسکونی واقع در فرمانیه به مساحت 500 متر عرصه و 800 متر اعیان
2-3 واحد آپارتمان 300 متری واقع در اقدسیه از 10 واحد ساخته شده در مشارکت با برادر وزیری دیگر
4- ویلایی 4 هزار متری واقع در کلاردشت
5- یک واحد یک خوابه واقع در فرمانیه
6- شش دانگ از مجتمع تجاری مسکونی واقع در عسلویه مشتمل بر 19 واحد تجاری و 10 واحد مسکونی
7- چند دستگاه خودروی گرانقیمت، چند تخته فرش نفیس گرانقیمت.
رسالت میافزاید: آیا مرجع صلاحیتدار اصل 142 مراتب فوق را در رسیدگی به داراییهای این وزیر اسبق و صاحب منصب فعلی را مطمح نظر قرار داده است یا این شخص مانند چندین نفری که آقای اژهای در مورد عدم اعلام داراییهای مسئولین دولت قبل متذکر شدهاند هنوز داراییهای خود را اعلام نکرده است. نام و مشخصات کامل آدرس دارنده داراییهای فوق که بعضاً به دیگران فروخته شده و برخی به منسوبان درجه یک منتقل شده است به همراه گزارش مردمی واصله نزد بخش اقتصادی روزنامه موجود در صورت مطالبه مراجع قضائی ارائه خواهد شد.
به گزارش خبرنگار «خبرگزاری دانشجو» از اصفهان، مهدی کوچکزاده، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در نخستین اکران دانشگاهی مستند «روزهای خرداد» در دانشگاه اصفهان گفت: یک نکتهای که در ابتدا باید گفت این است که جامعه، مردم و جوانان ما در شرایط سختی قرار دارند و بسیاری از خواستههای مشروع و مطالبات به حق آنها براورده نمیشود.
وی افزود: از جمله این مشکلات میتوان به بیکاری، نگران آینده بودن و عدم تامین معیشت اشاره کرد.
نماینده مردم تهران در مجلس در ادامه در مورد چارچوب تصمیمگیری صحیح بیان داشت: لازمه یک تصمیم و قضاوت صحیح این است که اول اطلاعات دقیق، مرتبط و صحیح داشته باشیم. دوم اینکه این اطلاعات از حالت خام فرآوری شوند و با روش تحلیل اطلاعات پردازش شوند و در آخر باید نسبت به نتیجه و حاصل حب و بغض نداشته باشیم.
کوچکزاده با طرح این پرسش که در فتنه 88 چه اتفاقی افتاد، تصریح کرد: مستند روزهای خرداد مسائل را در قالب یک هنر بیان کرده است و البته باید توجه داشت که هنری مورد قبول است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدی باشد.
وی با اشاره به این جمله امام خمینی (ره) که «جنگ ما جنگ اسلام است، علیه تمام نابرابریها، خوشگذرانیهای مسئولین و حاکمان کشورهای اسلامی» گفت: باید توجه داشته باشیم که آل سعود نه به دلیل آل سعود بودن، بلکه به دلیل رفتارش، منفور است.
این کارشناس مسائل سیاسی تصریح کرد: وقتی مردم میبینند که شرایط زندگی آنها با شرایط زندگی که مسئولین دارند متفاوت است، و یک مسئول ارشد 20 سال پیش شب تاسوعا به اسکی روی آب میرود؛ عصیان میکنند و صدای اعتراضشان بلند میشود.
کوچکزاده با اشاره مجدد به سخنان امام خمینی (ره) تصریح کرد: آیا شرایط کشور بیانگر اسلام ناب محمدی و اسلام پابرهنگان است، و پرچم داران آن مظلومین هستند؟
نماینده مردم تهران در مجلس بیان داشت: کسانی که مطالباتشان در این کشور به حق برآورده نشده است، حق اعتراض و فریاد دارند، اما اگر این فریادها از روی عصیان و عصبانیت تنها و بدون تعقل باشد، با کسانی هم صدا میشوند که همین عدالت را زیر پا گذاشتهاند. اتفاقی که چند روز پیش رخ داد و دانشجویان در راستای مطالبات به حق خود فریاد اعتراض برآوردند، اما حمایت دانشجویان عدالتطلب از نماد اشرافیت جای تعجب است.
وی خطاب به برخی مسئولین فعلی و سابق گفت: آیا امامی که شما خودتان را منتسب به او میدانید، با این سیاستهای خارجی شما موافق است؟ عدهای با اشاره به بحثهای قطعنامه میخواهند امام(ره) را الگوی موفق سازش مطرح کنند و از آن بهره ببرند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی بیان داشت: اگر خود را مقید به پیروی از امام میدانید، باید بدانید که این سیاست خارجی مردود است.
کوچکزاده در پایان خاطرنشان کرد: حضرت امام(ره) خطاب به گورباچف میگویند آن چیزی که موجب نابودی کومونیسم شد، جدایی حکومت از دین بود، بر اساس فرمایشات امام باید با تمام وجود از گسترش باجخواهی جلوگیری کنیم و دشمنان را شکست دهیم؛ چرا که ما غیر از خدا هیچ کسی را نداریم.
این گفته آقای باهنر چه معنی می دهد؟ آیا شورای عالی امنیت ملی شانیت تصمیم گیری در این خصوص را دارد؟ آیا مطالبه ی آشکار رهبری عزیز باید به رای اعضای این شورا گذاشته شده و امر آشکار رهبر معظم انقلاب نادیده انگاشته شود؟
به گزارش سرویس سیاسی میدان 72، محمدرضا باهنر در نشست خبری در مورد اصرار برخی از نمایندگان برای انتشار فکتشیت ایرانی، گفت: فکتشیت برای طرف مقابل تعهدی به وجود نمی آورد. آنچه تعهد به وجود می آورد مذاکرات برای متن نهایی است که الان در حال برگزاری است.
وی ادامه داد: فکتشیت با این هدف منتشر می شود که طرفین بدانند چه مقدار ذهنهایشان در خصوص توافق به هم نزدیک است یا از هم فاصله دارد.
دبیر کل جبهه پیروان خط امام و رهبری گفت: فکتشیت آمریکایی ها مورد ایراد مردم بوده و تیم مذاکره کننده نیز آن را قبول ندارد.
باهنر تصریح کرد: آنچه که تیم مذاکره کننده ما قبول دارد در رسانه ها اعلام کرده، آقای ظریف نیز در رابطه با آن مصاحبه کرده اند. البته اگر این مصاحبه ها تبدیل به یک مکتوب فکتشیت می شد خیلی بهتر بود.
دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین یادآور شد: وزارت خارجه اعلام کرده که فکتشیت آماده است اما برای انتشارش معتقد است یکسری ضررها دارد.
شورای عالی امنیت ملی در مورد انتشار یا عدم انتشار فکتشیت تصمیم گیری کند
وی گفت: باید شورای عالی امنیت ملی در مورد انتشار یا عدم انتشار فکتشیت تصمیم گیری کند. البته این امر خواست رهبری انقلاب است و باید مورد توجه قرار گیرد.
آقا باهنر! در مورد مطالبه رهبری باید شورای امنیت ملی تصمیم بگیرد؟!
نائب رییس مجلس شورای اسلامی در حالی سخن از تصمیم گیری در خصوص انتشار رسمی جزییات مذاکره در قالب فکت شیت ایرانی توسط شورای امنیت ملی سخن می گوید که رهبر معظم انقلاب در دیدار با مداحان اهل بیت تصریح کردند:” بعضیها موافقت کردند، بعضی مخالفت کردند؛ در این مطبوعات ما، در این نوشتههای [کشور] ما، در سایتهای فضای مجازی و غیره، بعضی ستایش میکنند، بعضی هم مخالفت میکنند؛ به اعتقاد بنده مبالغه نباید کرد، عجله هم نباید کرد، باید ببینیم چه اتّفاقی خواهد افتاد؛ البتّه من به خود مسئولین هم این را گفتهام همین چند روز؛ مسئولین باید بیایند مردم را و بخصوص نخبگان را از جزئیّات و واقعیّات مطّلع کنند؛ ما چیز محرمانه نداریم، چیز مخفی نداریم. این مصداق همدلی با مردم است؛ همدلی و همزبانی که ما گفتهایم(8)، همدلی یک چیز زورکی نیست، یک چیز دستوری نیست که کسی دستور بدهد که مردم همدلی کنید، مردم هم بگویند چشم، این همدلی نمیشود؛ همدلی مثل یک گل است، مثل یک نهال و بوتهی گل است، باید نهال را نشاند در زمین، بعد از آن مراقبت کرد، آن را آبیاری کرد، از لطمه زدن به آن باید جلوگیری کرد تا این همدلی رشد کند؛ بدون این، همدلی نخواهد شد. همدلی از همزبانی هم بهتر است، همزبانی هم خوب است.”
این گفته آقای باهنر چه معنی می دهد؟ آیا شورای عالی امنیت ملی شانیت تصمیم گیری در این خصوص را دارد؟ آیا مطالبه ی آشکار رهبری عزیز باید به رای اعضای این شورا گذاشته شده و امر آشکار رهبر معظم انقلاب نادیده انگاشته شود؟
اصولگرایانی که در مقابل نامه محرمانه عزل مهندس مشایی توسط رهبر انقلاب آنگونه موضع گیری کرده و رئیس جمهور سابق را ضد ولایت فقیه خطاب کردند، حال چگونه شده که در مقابل مطالبه آشکار رهبری سخن از تصمیم شورای عالی امنیت ملی می گویند؟!
در این ملاقات، آقای هاشمی رفسنجانی مطالبی را در رابطه با مراسم برائت مطرح کرد که انتظار نمیرفت و توقّع این بود که سخنان ایشان هماهنگ با نظرات مقام معظّم رهبری باشد. لذا در یادداشتهایم نوشتهام: مطالب ایشان در رابطه به مسائل برائت، قابل مقایسه با سخنان رهبری نبود. با مراجعه به نوار جلسه میتوان دریافت که تفاوت از کجا تا به کجاست.
به گزارش سرویس سیاسی میدان 72 بررسی دیدگاهها،گفتارها و رفتارهای شخصیتهای تراز اول کشور در سفر به عربستان و ملاقات مقامات سعودی و برگزاری مناسک حج در طول این سالها برای نخستین بار در جلد پنجم کتاب «خاطره ها» شامل خاطرات آیتالله محمد محمدی ریشهری که در برگیرنده دو دهه سرپرستی وی بر حجاج ایرانی در بعثه رهبری است، آمده که مقایسه آن با شرایط کنونی روابط ایران و عربستان و تعلیق سفرهای عمره بر حساسیتها و جذابیتهای این اثر میافزاید.
در ادامه قسمتهایی از مواضع رئیس جمهور وقت آیتالله هاشمی رفسنجانی که در این کتاب آمده است را میخوانیم:
*سخنان خلاف انتظار هاشمی رفسنجانی
در آن سال، مقدّمات کار همانند سالهای گذشته بود و در این چارچوب، شورای هماهنگی حج (شامل اعضای اصلی بعثه و سازمان حجّ و زیارت و برخی شخصیّتهای مؤثّر در مدیریّت فرهنگی و سیاسی حج و همچنین دستگاههای مربوطه مثل وزارتخانههای امور خارجه و ارشاد) در تاریخ 75/1/18 دیداری با رئیس جمهور داشت.
در این ملاقات، آقای هاشمی رفسنجانی مطالبی را در رابطه با مراسم برائت مطرح کرد که انتظار نمیرفت و توقّع این بود که سخنان ایشان هماهنگ با نظرات مقام معظّم رهبری باشد. لذا در یادداشتهایم نوشتهام:
«مطالب ایشان در رابطه به مسائل برائت، قابل مقایسه با سخنان رهبری نبود. با مراجعه به نوار جلسه میتوان دریافت که تفاوت از کجا تا به کجاست.»
*مذاکرات پاکستان
آقای هاشمی رفسنجانی در نخستین روزهای سال 76 برای حضور در اجلاس فوقالعاده کنفرانس اسلامی به پاکستان رفت و در خلال آن، ملاقاتی بین ایشان و امیر عبدا? ولیعهد سعودی صورت گرفت. چندی بعد، متن گفتوگوی آنها درباره حج و مراسم برائت به دست من رسید که تأسفآور بود. آن متن از این قرار بود:
امیر عبدا?: این رئیس مجموعه حجّاج که گذاشتهاید، چرا این را گذاشتید؟ فردی را بگذارید که تحت امر شما باشد. برای ما بس است؛ بس است که درد بکشیم؛ درد آنچه که قبلاً اتّفاق افتاد. غیرمسلمانان به ما نیشخند میزنند. برای ما این دیگر بس است. همچنان که یکی از برادران ایرانی به من گفته است، برائت میتواند در صحرا بیان شود، در اروپا مطرح شود…
آقای هاشمی رفسنجانی: ما برای این هم یک راهحلّ روشنی داریم که تفاهم کنیم. هیچ نگرانی برای ما و شما نباشد.
امیر عبدا?: میخواهم مطلبی بگویم، اگرچه مربوط به زمان شاه است. این نمایانگر این است که مردم ایران، مسلمان هستند. البتّه تنها ملّتی که با نظم برای حج میآیند، ایرانیان هستند. میدانند کجا میآیند، کجا میروند، عرفات، منا، بهترین جاها را در اختیار داشتند. ما هم اینها را از آن ملّت ایران میدانیم. تعداد آدمهایشان را پیشبینی میکنیم.
آقای هاشمی رفسنجانی: میتوانیم با شما قراری بگذاریم که حلّ نهایی شود. امسال حج شروع شده است. من قبلاً هم با وزیر خارجه صحبت کرده بودم. مثلاً اگر مسجدی در هر جای مکّه ـ حتّی کوچک باشد ـ تعداد آدمهایشان را پیشبینی کنیم.
امیر عبدا?: چرا مثل گذشته حج نکنند؟ مگر قبلیها مسلمان نبودند؟
آقای هاشمی رفسنجانی: از زمانی که حکومت اسلامی بود، اینطور شد. ما حل میکنیم که شما مشکل نداشته باشید.
امیر عبدا?: خداوند از روزی که ملّت ایران را خلق کرد، مسلمان خلق کرد.
آقای هاشمی رفسنجانی: قبلاً آنجا شاه حاکم بود. یک خیمهای که پانصد یا هزار نفر جا بگیرد…
امیر عبدا?: مکان خودشان در بعثه.
آقای هاشمی رفسنجانی: ما قبول میکنیم. شما با من قرار بگذارید. در همان بعثه که بلندگو نداشته باشد، بدون اعلام. ما میگوییم همانهایی که در بعثه هستند، مثلاً میگوییم یک ساعت یا نیم ساعت، فقط دعایی بخوانند و بیایند بیرون. خبرش را هم به هیچ روزنامهای در عربستان ندهند. در ایران پخش میشود که در بعثه تعدادی جمع شدند و مراسم…
امیر عبدا?: … این نیازی به بلندگو ندارد. خدا صدای مورچه را هم میشنود.
آقای هاشمی رفسنجانی: این مصداق یک اقدامی است که … شما هم راحت میشوید، ما هم همینطور.
امیر عبدا?: از آدم خیرخواه جز خیر چیزی برنمیآید.
گفتنی است من خود را مقیّد به اجرای نظرات مقام معظّم رهبری میدانستم، هرچند دشوار بود. در واقع عدم برگزاری مراسم برائت موجب آسایش و آرامش من میشد، امّا عملکرد من در این زمینه کاملاً اعتقادی بود. اصرار من بر انجام این مراسم، ریشه در این عقیده داشت.
*مخالفت با توافقنامه? ذلّتبار پاکستان
روز 24 فروردین (ششم ذیحجّه) هنگام پایین آمدن از پلهها در ساختمان بعثه، آقای نوری شاهرودی را دیدم. ایشان گفت رئیس دفتر وزیر کشور سعودی طیّ تماس تلفنی، پیغامی را از طرف امیرنایف برای اینجانب ارسال کرده است. متن پیام از این قرار بود:
برگزاری مراسم برائت به کلّی در مکّه یا هر جای دیگر ممنوع است و چنانچه اقدام به این کار شود، به صورت جدّی از آن جلوگیری به عمل خواهد آمد.
من در مقابل این پیغام، پاسخ خاصّی ندادم، امّا از سخنان آقای سفیر متوجّه شدم که انتظار دارد توافق آقای هاشمی رفسنجانی با امیر عبدا? در پاکستان مبنی بر انجام مراسم برائت در داخل ساختمان بعثه با حضور جمع اندکی از زائران به اجرا در آید، زیرا در این صورت سعودیها نیز مخالفتی با این مراسم نخواهند داشت.
حقیقت این است که من آن توافق را ذلّتبار میدانستم، زیرا سعودیها از ابتدا هم مشکلی با برگزاری مراسم برائت به این صورت نداشتند و بنا بر این برای اجرای چنین مراسمی اساساً نیازی به مذاکره و توافق با مقامات عربستان نبود.
در این حال اصرار آقای نوری شاهرودی بر اجرای آن توافق، مرا عصبانی کرد و در همان حال گفتم:
در اینجا تصمیمگیری با بنده است. چرا شما بر اجرای آن توافق، اصرار میکنید؟ به جای این، بهتر است در مذاکره با سعودیها با قاطعیّت صحبت کنید. برگزاری مراسم برائت در داخل بعثه، حرفی است که سعودیها از ابتدا میگفتند و دیگر نیازی به توافق جدیدی در این باره وجود نداشت. در مذاکره میبایست امتیازی برای ما اخذ میشد، نه اینکه با همان چیزی که از ابتدا مورد نظر عربستان بود، موافقت شود.
میتوان اذعان نمود که سیاست گذاریهای مسموم رسانه ای مخالفان دولت قبل و موافقان دولت فعلی، ارتباط مستقیمی با عناصر پر قدرتی دارد که رویکرد سیاسی آنها خط مشی رسانههای مذکور را ترسیم مینماید.
میدان 72/ علی احمدپور- پیک خورشید: انتخابات سال 84 و ورود احمدی نژاد به منطقه ممنوعه و حوزه اشرافهای اقتصادی و سیاسی، ضربه دردناکی برای افراطیون محسوب میشد. جریانی که در طول 16 سال قبلتر از آن با محوریت برخی چهرههای شناخته شده و آقازادههای آنها بر تمامی مجاری اقتصادی و سیاسی کشور چنگ انداخته بود، نمیتوانست به سادگی، مسیر مدارا و تعامل با دولت جدید منتخب مردم را در پیش بگیرد. از این رو از همان روزهای نخست و با موضع گیریهای جنجالی هاشمی رفسنجانی که مورد اقبال و انتخاب مردم واقع نشده بود، جنگ رسانه ای علیه دولت آغاز شد؛ جنگی که مهمترین اثر آن، وارد آمدن آسیبهای عمیق و گسترده به مردم و کند شدن سرعت پیشرفت ملت ایران به شمار میرفت.
این جنگ طلبی از جانب جریانهای شکست خورده به حدی تشدید شد که هاشمی رفسنجانی رسماً در سال 87 از «پایان مدارا با دولت» سخن گفت. این موضع، بیش از آنکه تعبیر به رقابت سیاسی شود به لجبازی سیاسی و به قیمت وارد کردن آسیب به منافع مردم و آرامش سیاسی جامعه تفسیر میشد.
رسانههای زنجیره ای در سالهای 84 و 85، حجم وسیعی از تخریبها، اهانتها و بی ادبیها را علیه منتخب مردم آغاز نمودند. تخریبهایی که هرگز نمیشد از آنها صداقت، خیرخواهی و یا سازندگی را استنباط نمود. از تمسخر ظاهر و گفتار رئیس جمهور تا تمسخر سیاستهای داخلی و خارجی دولت، همگی بخش مستمر رسانههای ضد دولتی را به خود اختصاص میداد. این روند تا جایی پیش رفت که برای نمونه در 16 شهریور 85، روزنامه شرق کاریکاتوری منتشر نمود که در آن کارتون یک اسب و یک خر در صفحه شطرنج نقش بسته بود و اطراف سر خر، هاله نور کشیده شده بود. هرزه نویسی به بهای تمسخر منتخب قانونی مردم، از سال 84 بدین سو مشی ثابت رسانههای افراطی قرار گرفت و روزنامه شرق نیز در این بین سابقه سیاهی را در کارنامه خود به ثبت رساند.
از نمونههای دیگر هرزه نویسی های روزنامه شرق که از دولت احمدی نژاد نیز فراتر رفته بود و به تمسخر مبانی دفاع مقدس رسید مربوط به 5 مهر 91 است. شرق در این شماره، کاریکاتوری از هادی حیدری با عنوان «چشم بندان» منتشر نمود. این کاریکاتور که یک صف از افراد را در حال چشم بند زدن به یکدیگر نشان میداد، آن هم در هفته دفاع مقدس با استفاده از سوژه صفی که در اذهان عمومی، صفوف رزمندگان را تداعی میکرد و چشم بندی که عنصر سربند در دوره دفاع مقدس را در ذهن مخاطب شکل میداد. بنا بر حکم هیئت نظارت بر مطبوعات ایران، این کاریکاتور، توهین علیه رزمندگان اسلام خوانده شد و برای مهدی رحمانیان، مدیر مسئول این روزنامه به دلیل انتشار آن قرار بازداشت صادر شد.
رفتار غیر منصفانه این دسته از مطبوعات که در دو مقطع مختلف در مورد موضوعات مشابه، رفتاری تبعیض آمیز از خود نشان دادند به روشنی میزان عدم پایبندی آنها به اصول خبرنگاری را مشخص میسازد. در شرایطی که در دوره احمدی نژاد انتقادهایی تحت عنوان 43 اقتصاددان یا 100 اقتصاددان و نمونههایی از این دست موجب موج سازی های گسترده در رسانههای زنجیره ای علیه دولت میشد، در دولت فعلی مشی این رسانهها در برابر اتفاقات این چنینی به طور کلی دگرگون شده است.
روزنامه شرق در یکی از شمارههای خود در دولت دوم احمدی نژاد، با تیتر درشت در صفحه نخست، انتقاد تحلیلی 43 اقتصاددان از دولت را پوشش میدهد؛ اما در موضوع همایش دانشگاهی و تخصصی منتقدان توافق ژنو در دولت روحانی، تنها در یک باکس کوچک در حاشیه صفحه از «تجمع دلواپسان در لانه جاسوسی» با طعنه و کنایه خبر میدهد.
همین طور در برخوردی دیگر که از رسانههای افراطی حامی دولت عبور کرده و به برخورد غیر منطقی دولتمردان نیز انجامید، میتوان از مستند «من روحانی هستم» نام برد. در حالی که در دولت احمدی نژاد محصولات صوتی و تصویری زیرزمینی، تحریف آمیز و دروغ علیه دولت منتشر میشد و به سرعت خوراک تبلیغاتی رسانههای اپوزیسیون داخل! را تأمین مینمود، اما این عناصر که اینک در تحریریههای دولتی مشغول فعالیت هستند، علیه یک مستند شفاف، منطقی و به معنی واقعه ای کلمه «مستند»، یک جریان خبری تخریبی را وارد فضای سیاسی کشور نمودند.
اما در جبهه مقابل، گروههای رسانه ای که امروز به عنوان منتقد دولت مشغول فعالیت هستند، بر خلاف بی اخلاقیها و بی منطقیهای یاد شده، مشی اصولی از نحوه انتقاد در عین حمایت از یک دولت را به نمایش میگذارند. منتقدان دولت روحانی پیش از آنکه منتقد دولت باشند وامدار اصل نظام جمهوری اسلامی هستند و از این رو انتقادهایی که صورت میگیرد نیز، حتی اگر لحن تندی به خود بگیرد با هدف دفاع از کیان نظام اسلامی صورت میگیرد. فرهیختگی، اخلاق مداری و بیان مستند مهمترین شاخصههای بدنه منتقدان دولت روحانی است. شاخصههایی که متاسفانه از طرف مخالفان دولتهای نهم و دهم مشاهده نشد.
میتوان اذعان نمود که سیاست گذاریهای مسموم رسانه ای مخالفان دولت قبل و موافقان دولت فعلی، ارتباط مستقیمی با عناصر پر قدرتی دارد که رویکرد سیاسی آنها خط مشی رسانههای مذکور را ترسیم مینماید. رفتار غیر مسئولانه هاشمی در سال 84 پس از شکست در جلب افکار عمومی، برای رسانههای افراطی این مجوز نانوشته را صادر نمود تا بتوانند انواع شارلاتانیزم مطبوعاتی را علیه دولت وقت کلید بزنند و همین مهره تعیین کننده، در گفتگویی که با ویژنامه نوروزی روزنامه اعتماد انجام داد صراحتاً دولت نهم را ماحصل کوتاهی دولت خاتمی در حوزه فرمانداریها و استانداریها! معرفی میکند و تحریریه اعتماد نیز در مقدمه این مصاحبه و در انتشار دیجیتالی آن، دولت احمدی نژاد را نامشروع خطاب میکند.
رفتار هاشمی در سال 84، بهانه هجمه به دولت را در اختیار رسانههای خاص قرار داد و در دولت جدید که همسوی نظرات هاشمی است نیز، با ساختن دشمن فرضی به نام «دولت قبل» رسانههای افراطی را برای طی نمودن مسیر فرافکنی مشکلات و تطهیر خود از کوتاهیهای موجود همراهی مینماید.
اما در سوی مقابل، افراد پرنفوذ دیگری همچون اکبر ترکان که سمتهای متعددی در دولت روحانی را به خود اختصاص داده، رسانههای افراطی حامی دولت را برای ترسیم یک فضای خبری مسموم دیگر علیه حقیقت آماده میسازد. ترکان دریکی از مواضع اهانتآمیز خود که موردتوجه تمام رسانههای حامی دولت قرار گرفت، گفت: «شما فکر نکنید که یک نفر در مملکت وجود دارد که میگوید من قانون را قبول ندارم، بلکه اینیک جریان مشخص بود که میگفتند ما قانون را قبول نداریم. آنها اکنون 49.5 درصد آرا را شامل میشوند. این 49.5 درصد آرا کسانی بودند که در مقابل جریانی که مقابل قانون ایستاد، سکوت کردند. این 49.5 درصد سکوت کردند و نگفتند که تو بیجهت فکر کردی که میتوانی قانون را قبول نداشته باشی».
ویژگی بارز این جریانهای رسانهای، اصالت بخشیدن به پایداری قدرت حزبی خویش است و ازاینرو با مشخص نمودن انگارههایی همچون اهانت به شخصیتهای مختلف، توهین به عموم مردم و زیر سؤال بردن آرمانهای اسلامی و انقلابی، میتوان آنها را بازشناخت. این فصل مشترک، گاهی به نام جریانهای سیاسی دوم خردادی دامن فضای سیاسی کشور را میآلاید و زمانی با حاشیهسازیهای مضری تحت عنوان حلقه انحرافی، موجب خدشه وارد شدن بهسلامت سیاسی کشور میشود.
من متوجه شدهام در 20 سالگی، طی جنگ ایران – عراق در حالی که روستاییها و کودکان کشته میشدند، تو در آمریکا پنهان شده بودی. این نشانه شجاعت نیست که وقتی کشور شما برای بقا میجنگید، در آمریکا پنهان شده بودید. این نشان میدهد این شخصیت ضعیفالنفس هنوز وجود دارد.
به گزارش سرویس سیاسی میدان 72 «تام کاتن» سناتور جمهوریخواه آمریکایی در توئیتر خود پیام تندی برای «محمد جواد ظریف» ارسال کرد و نوشت: «این نشانه شجاعت نیست که در طول جنگ ایران – عراق، در آمریکا پنهان شوید در حالی که کشور شما برای بقا میجنگد. بلکه نشان میدهد این شخصیت ضعیفالنفس همچنان باقی است».
بعد از آنکه ظریف طی سخنانی در دانشگاه نیویورک با بیان اینکه «در صورت توافق، گامهای رفع تحریمها احتمالاً چند هفته طول میکشد»، گفت «تمامی تحریمها علیه ایران برداشته خواهد شد، خواه این موضوع باب میل سناتور «تام کاتن» باشد یا نباشد»، موجب شد، این سناتور جمهوریخواه در حساب کاربری توئیتر خود به سخنان وزیر امور خارجه کشورمان واکنش نشان دهد.
تام کاتن سناتور جمهوریخواهی است که به نمایندگی از سوی 47 نفر از سناتورهای جمهوریخواه آمریکایی در نامهای سرگشاده به مقامات ایران هشدار داده بود هرگونه توافق هستهای میان آمریکا و ایران تنها تا پایان دوره ریاستجمهوری باراک اوباما دوام خواهد داشت.
به دنبال سخنان ظریف بود که کاتن اظهار داشت: « هی ظریف! شنیدهام که از من نام بردهای. اگر تا این اندازه مطمئن هستی، بیا درباره قانون اساسی (آمریکا) با یکدیگر بحث کنیم».
وی افزود: «پیشنهاد من این است؛ در واشنگتن دی سی، هر زمانی که شما انتخاب کنی دیدار کنیم تا گزارشی از ظلم و ستم، خیانت و ترور ایران را مورد بحث قرار دهیم».
تام کاتن در بخش دیگری از توئیتر خود مدعی شده: «من متوجه شدهام در 20 سالگی، طی جنگ ایران – عراق در حالی که روستاییها و کودکان کشته میشدند، تو در آمریکا پنهان شده بودی. این نشانه شجاعت نیست که وقتی کشور شما برای بقا میجنگید، در آمریکا پنهان شده بودید. این نشان میدهد این شخصیت ضعیفالنفس هنوز وجود دارد».
منبع : فارس